در ادامه این مطلب قصد بررسی اتفاقی غیر منتظره برای مایکل جکسون را داریم که تمام دنیا را شوکه کرد. داستان تبلیغ یک برند مشهور که شروع پایان مایکل جکسون بود!
برترینها: سال ۱۹۸۴، سر ضبط فیلمبرداری آگهی تبلیغاتی پپسی، مایکل جکسون دچار آتشسوزی میشود. این خبر خیلی از طرفداران جکسون را شوکه میکند. اما سال ۲۰۰۹، یعنی ۲۵ سال بعد، خبر دیگری از سوی رسانهها منتشر میشود که این بار کل دنیا رو شوکه میکند. مایکل جکسون، پادشاه موسیقی پاپ، درگذشت...
سال ۱۹۸۴، همزمان با سالهای اول دهه ۶۰ در ایران، پپسی قرارداد بیسابقهای به ارزش ۵ میلیون دلار با مایکل جکسون، فوق ستاره پاپ آن روزها امضا میکند. این قرارداد بیسابقه، گرانترین قراردادی بود که بین یک هنرمند و یک شرکت بزرگ برای تبلیغ محصولش بسته میشد. بعد از امضای قرارداد، فیلمبرداری تبلیغات پپسی با حضور مایکل جکسون شروع میشود. همه چیز با نظم و دقت کافی در حال اجرا بود تا اینکه فاجعه رخ داد! در زمان ساخت تبلیغات نهایی، یکی از فشفشههایی که در سقف قرار داشت دچار مشکل میشود و جرقه میزند. همین جرقهها بر سر مایکل میافتند. تا زمانی که عوامل صحنه متوجه اتفاق شوند و آتش را خاموش کنند، ۱۰ ثانیه طول میکشد و این ۱۰ ثانیه باعث میشود مایکل جکسون از ناحیه سر دچار سوختگی درجه ۲ و ۳ شود و کارش به بیمارستان بکشد. این خبر مثل بمب صدا میکند و طرفداران مایکل به سمت بیمارستان هجوم میبرند.
این اتفاق میتوانست تاثیر بسیار بدی بر فروش پپسی داشته باشد برای همین تیم بازاریابی این شرکت دست به دعا میشوند تا حال مایکل جکسون زودتر خوب شود. ترس آنها از این بود که مایکل جکسون بعد از این حادثه زیر قرارداد بزند و تمام زحماتشان به باد برود. برای همین تیم بازاریابی پپسی برای بهتر کردن اوضاع یک و نیم میلیون دلار هزینه میکند تا بخش سوختگی جدیدی به اسم مایکل جکسون در همان بیمارستان ساخته شود و درمان او با سریعترین شکل ممکن ادامه پیدا کند. البته برخی منابع بر این باورند که مایکل قصد شکایت از پپسی را داشته اما وقتی پپسی یک و نیم میلیون دلار دیگر برای او هزینه میکند، او تصمیم میگیرد تمام پول را به بیمارستان اهدا کند و بیخیال شکایت شود. در هر صورت مایکل به محض مرخص شدن از بیمارستان دوباره تمریناتش را شروع میکند و به سراغ ضبط تبلیغات پپسی میرود. حدود یک ماه بعد هم مراسم گرمی آن سال برگزار میشود و مایکل جکسون با یه رکورد شکنی بیسابقه برنده ۸ جایزه گرمی میشود که این رکورد همچنان پابرجاست.
چند هفته بعد از مراسم گرمی، تبلیغات پپسی با حضور مایکل جکسون پخش میشوند و فروش سالانه پپسی حدود ۷۰۰ میلیون دلار رشد میکند و برای اولین بار به ۷ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار میرسد. البته باید یادآوری کنیم که قرارداد بینظیر پپسی و مایکل جکسون فقط ۵ میلیون دلار ارزش داشت. در واقع پپسی با هزینه کردن ۵ میلیون دلار تونست ۷۰۰ میلیون دلار سود به دست بیاورد. یعنی چیزی حدود ۱۴۰ برابر! این در حالی بود که همان موقع فروش رقیب پپسی کمتر میشود و اولین بار فروش پپسی در سوپرمارکتهای آمریکا از کوکاکولا بیشتر میشود. باید اشاره کنیم که ایده تبلیغ کردن یک نوشابه توسط مایکل جکسون اول به کوکاکولا پیشنهاد شده بود اما مدیران بازاریابی این شرکت فقط یک میلیون دلار به مایکل پیشنهاد داده بودند چون فکر نمیکرند او بتواند تاثیر زیادی بر روی فروش یک محصول داشته باشد.
علاوه بر تبلیغات تلویزیونی، پپسی اسپانسر کنسرتهایی شده بود که مایکل جکسون و برادرانش برگزار میکردند. اسم پپسی بر روی همه بلیطها چاپ میشد. جالب است بدانید که در تبلیغات تلویزیونی پپسی مایکل نه نوشابه را دستش میگرفت و نه از آن مینوشید اما چون مایکل جکسون در این تبلیغها آواز میخواند و میرقصید خیلی از شبکههای تلویزیونی مثل ام تی وی که مخاطبین زیادی داشتن به صورت رایگان این تبلیغ را به عنوان یک موزیکویدئو پخش میکردند تا مخاطب بیشتری جذب کنند. برنده این ماجرا هم پپسی بود چون تبلیغش بیشتر و بیشتر دیده میشد. بعدها مدیران بازاریابی پپسی در مصاحبههایشان بیان کردند که ما حتی اگه دو برابر آن پول را به جکسون داده بودیم، باز هم این معامله ارزشش را داشت.
مایکل جکسون بعد از آن حادثهی پرسود، مجبور میشود چند عمل جراحی روی پوست سرش انجام بدهد اما یک قسمت از موهای سرش کاملا از بین میرود و دیگر رشد نمیکند. از بعد آن آتشسوزی، مایکل مجبور میشود همیشه از کلاهگیس و موی مصنوعی استفاده کند تا کچلی مرکز سرش رو بپوشاند.البته این مسئله تنها عارضهی آن آتش سوزی نیست. مایکل بعد از جراحیهای متعدد، دچار سردردهای میگرنی زیادی میشود و از مسکنهای بسیار قوی استفاده میکند. به این ترتیب قرصهای مختلف آرامبخش و مسکن تبدیل به قسمت ثابتی از زندگی مایکل میشوند.
به محض وارد شدن این قرصها به زندگی مایکل، اون روز به روز خودش را منزویتر میکند تا اتفاق دیگری برایش نیفتد. تجهیزات کنسرتهایی که از آن به بعد برگزار میکرد بارها و بارها چک میشدند تا مشکل دیگری به وجود نیاید. همین استرسها و وسواسها باعث میشوند بیماری ویتیلیکو که ما در ایران آن را به عنوان لکوپیس میشناسیم، در بدن مایکل شدت بگیرد. در نتیجه این بیماری قسمتهای زیادی از پوست مایکل رنگدانههایش را از دست میدهنچد و مایکل مجبور میشود داروهایی مصرف کند تا تمام پوستش سفید بشود. شایعات زیادی ساخته میشوند. از جمله اینکه مایکل از رنگ پوست خودش متنفر است و میخواهد با عملهای زیبایی سفید پوست به نظر برسد!
سال ۱۹۹۳ یعنی ۹ سال بعد از حادثه آتشسوزی تبلیغ پپسی، مایکل جکسون در یک مصاحبه اعتراف میکند که به قرصهای مسکن قوی اعتیاد پیدا کرده و بدون آنها نمیتواند زندگی کند. برای همین حدود دو ماه به مرکز ترک اعتیاد میرود تا حالش بهتر شود.
درد، استرس، بیماریهای پوستی و فشار مطبوعات باعث میشوند که مایکل به بیخوابی دچار بشود. اطرافیان مایکل میگویند در این بازه زمانی پیش آمده که او حتی پنج شبان روز را هم بدون خوابیدن سپری کرده باشد. مایکل برای اینکه بخوابد حتماً به داروی خوابآور قوی نیاز داشت اما چون در طول این سالها مسکنهای زیادی مصرف کرده بود، بدنش به داروهای خواب آور هیچ واکنشی نشون نمیداد. برای همین مایکل به سراغ دارویی به اسم پروپوفول میرود. لازم است بدانید که این دارو خوابآور نیست بلکه بیهوش کننده است و باید در اتاق عمل و تحت نظر متخصص بیهوشی تزریق شود اما مایکل به مصرف این دارو در اتاق خوابش عادت میکند.
به سال ۲۰۰۹ میرسیم یعنی ۲۵ سال بعد از آن ماجرای آتشسوزی تبلیغ پپسی. مایکل جکسون سالهاست که کم کار شده و با شایعههای مختلف یا پرونده های قضایی تیتر روزنامهها میشود. سال ۲۰۰۹ مایکل تصمیم میگیرد تا دوباره به دنیای موسیقی و اجرای زنده بازگردد و آخرین کنسرتهایش را در لندن برگزار کند. مایکل که تقریباً ۱۰ سال هیچ کنسرت زندهای اجرا نکرده بود، حالا باید بسیار فشرده تمرین میکرد تا بتواند در عرض چند ماه کنسرت برگزار کند. تمام یک میلیون بلیط این کنسرتها در عرض کمتر از دو ساعت به فروش میرسند و بسیاری از طرفداران مایکل منتظر بودند تا دوباره و برای آخرین بار پادشاه موسیقی پاپ را روی صحنه ببینند.
هر شب وقتی که تمرین تمام میشد و مایکل به خانهاش میرفت، پزشک خصوصیاش مسکن و آرامبخشهایی مثل میدازولام یا بنزودایاسپین را به او میداد تا بتواند حداقل چند ساعت بخوابد. در آن شب خاص مسکنها هیچ تاثیری نداشتند و به همین دلیل پزشک شخصی او تصمیم میگیرد تا ۱۰ میلیگرم داروی بیهوشی به جکسون تزریق کند. اما حتی این دارو هم نمیتواند مایکل را به خواب ببرد. این ماجرا از شب تا ساعت ۱۰:۲۰ دقیقه صبح ادامه داشت و مایکل نتوانست حتی چند دقیقه بخوابد. بالاخره دکتر تصمیم میگیرد تا یک دوز ۲۵ میلیگرمی دیگر از داروی بیهوشی به مایکل تزریق کند. بعد از تزریق داروی بیهوشی دکتر برای چند دقیقه از اتاق خارج میشود و فاجعه همین جا رخ میدهد.
مایکل دچار مسمومیت حاد به دلیل تداخل داروی بیهوشی و قرصهای آرامبخش میشود و دیگر نمیتواند نفس بکشد. در نهایت مایکل بدون نبض به بیمارستان منتقل میشود و ۲۵ ژوئن ۲۰۰۹ رأس ساعت ۲:۲۶ دقیقه بعد از ظهر مرگ مایکل جکسون به طور رسمی اعلام میشود...
مایکل جکسون ۵۰ سال زندگی کرد و اگر روزهای زندگیاش را بشماریم، حادثه آتش سوزی تبلیغ پپسی به شکل عجیبی دقیقا مرکز زندگی او بود. میشود اینطور به قضیه نگاه کرد که آن آتشسوزی و عواقبش، زندگی مایکل را به قبل و بعد از خودش تقسیم کرد. قبل از آن اتفاق، ساخت آهنگهای بینظیر و تجربه کردن موفقیتهای بیشمار برای مایکل عادی بود اما بعد از آن آتشسوزی، درد، قرصهای مسکن و خوابآور و البته تحمل کردن استرس و شایعات مختلف او را از پای درآورد.
شاید جالب باشد که بدانید مایکل گیاهخوار بود و رژیم غذایی سالمی داشت. او مواد مخدر یا نوشیدنیهای الکلی مصرف نمیکرد. حتی بسیاری از نزدیکانش میگویند که او نوشابه هم دوست نداشت و در واقع برای همین در قرار داد با پپسی ذکر کرد که هیچوقت در تبلیغ در حال نوشیدن نوشابه دیده نشود. بسیاری از افراد حادثه آتشسوزی تبلیغ پپسی را شروع اعتیاد پادشاه موسیقی پاپ به داروهای مسکن و آرامبخش میدانند. داروهایی که سال به سال دوز آنها بالاتر رفتند و در نهایت باعث مرگ مایکل جکسون شدند...
داستانی که روایت شد، خوانشی بود از اولین قسمت از اپیزودهای پلاس رادیوکامرس که توسط تیم تحریریه برترینها بازنویسی شده است.
پاسخ ها