شاید بتوان گفت صنعت سریال سازی کره جنوبی سالیانه صدها سریال در ژانرهای مختلف تولید میکند اما در میان تمام این سریالها تعداد معدودی میتوانند درخشان باشند.
برترینها - آیدا فلاحیان: شاید بتوان گفت صنعت سریال سازی کره جنوبی سالیانه صدها سریال در ژانرهای مختلف تولید میکند اما در میان تمام این سریالها تعداد معدودی میتوانند درخشان باشند.
یکی از سریالهای پر مخاطبی که امسال در لیست سریالهای پر بیننده بسیار درخشان بوده، سریال "ملکهی اشکها" است که اگر از طرفداران صنعت کیدراما باشید قطعا نام آن را شنیدهاید. این سریال، داستان زندگی بک هیون وو، مدیر حقوقی گروه کوئینز است که از روستای زادگاهش یونگدوری آمده و افتخار اهالی آنجاست. او با هونگ هه این، دختر خانوادهای که گروه کوئینز را اداره می کنند، ازدواج کرده است اما این زوج خیلی زود درگیر یک بحران می شوند و یک زندگی جدید را تجربه میکنند. اگر شما نیز قصد دیدن این سریال را دارید میتوانید در ادامه این مطلب با بررسی این سریال با ما همراه باشید.
نجات صنعت کیدراما!
در سالهای گذشته سریالهای کرهای از نظر محتوا پیشرفت چشمگیری داشتهاند اما شاید بتوان گفت این پیشرفت باب میل مخاطبان نیست چرا که ساخت و پرداخت این محتواهای خلاقانه، چندان موفق نبوده است! البته در این میان سریالهایی نیز هستند که میتوانند نور نجاتی برای بینندگان باشند. از نظر بسیاری از بینندگان، سریال ملکه اشکها، دقیقا همان نفس تازهای است که میتواند در این حوزه مخاطبان را دل گرم کرده و آنها را بار دیگر به تماشای سریالهای کرهای تشویق کند. طرفداران این این سریال بر این باورند که سریال ملکه اشکها با یک پرداخت بسیار خوب در روند داستان خوش درخشیده است و توانسته مخاطبان را به شکل قابل توجهی راضی کند. همین امر باعث شده است که این سریال تبدیل به یکی از پربیننده ترین سریالهای کره تبدیل شود و صنعت کیدراما را نجات دهد.
از بین بردن یک کلیشهی پر تکرار
حتما شما نیز از کلیشهها سریالهای کرهای تا حدودی با خبر هستید. داستان دختران فقیری که در انتظار شاهزادهای سوار بر اسب سفید برای نجات آنها از ناکجا پیدا میشوند و زندگی آنها را تغییر میدهند! اگر این کلیشه همان نقدیست که به سریالهای کرهای وارد میکنید و از دیدن این سریالها منصرف میشوید، باید مژده داد که سریال ملکه اشکها نه تنها به این کلیشه نپرداخته بلکه آن را به طور کامل برعکس کرده است. این خلاقیت در میان کلیشههای پرتکرار میتواند دیدگاه شما درباره سریالهای کرهای را تغییر دهد البته اگر به کلیشههای قدیمی وابسته نشده باشید!
رضایت مخاطب اصل اول است
بهتر است فراموش نکنیم که تهیه کنندگان سریالهای کرهای سلیقه بینندگان را از خودشان بهتر میشناسند! آنها با تکنیکهایی آشنا هستند که علاوه بر همراه کردن مخاطب تا پایان سریال، مخاطبات جدیدی نیز به سریال اضافه میکنند. سریال ملکه اشکها نیز از این تکنیک رندانه به بهترین شکل استفاده کرده است. حضور یه کاراکتر محبوب از یک سریال پر بیننده، همان تکنیک طلایی است که مخاطبان زیادی را در اواسط سریال برای تماشا تشویق کرد. کاراکتر اصلی سریال "وینچنزو"، جناب وینچنزو کاسانو، با همان کاراکتر در سریال ملکه اشکها حضور کوتاهی پیدا میکند و بینندگان سریال را چند برابر میکند. یک تیر و دو نشان: رضایت مخاطبان و سود بیشتر تهیه کننده!
یک سریال پر ستاره و پر خرج!
به هیچ عنوان فکر نکنید که سریال ملکه اشکها یک سریال معمولی است که به شکل اتفاقی به موفقیت رسیده! این سریال یکی از پرهزینهترین سریالهای امسال تلوزیون کره به شمار میرود که بخش عمدهای از هزینههای خود را صرف تیم بازیگری کرده است. به گفته برخی از منابع، کیم سوهیون، بازیگر کاراکتر اصلی سریال یعنی بک هیون وو، برای بازی در هر قسمت این سریال ۴۲۳۰۰۰هزار دلار دستمزد دریافت میکند که معادل این دستمزد به تومان چیزی حدود ۲۸ میلیارد تومان است! البته حضور درخشان این بازیگر یکی از عوامل اصلی پربیننده شدن این سریال است که نمی توان از آن چشمپوشی کرد.
انتقال یک پیام ارزشمند
در یک نگاه ساده، سریال ملکه اشکها شاید داستان بحران یک زندگی مشترک باشد که به شکل بسیار رمانتیکی روایت میشود اما بعد از تماشای اولین قسمت از این سریال متوجه میشوید این سریال پیام ارزشمندتری را به مخاطبان منتقل میکند. زوج جوان داستان به مرور زمان تمام داشتههایی را از دست میدهند که تا به امروز حتی متوجهی آنها هم نبودهاند و برای بدست آوردن دوبارهی آنها حاضر به انجام هر کاری هستند. این پیام همان چیزیست که شاید مدتهاست منتظر بودید به شکل زیبایی به شما منتثل شود و حالا سریال ملکه اشکها وظیفه انتقال آن را بر عهده گرفته است.
پاسخ ها