حسن اکبری گفت: به نظر میرسد یکی از عواملی که در ماجرای پیروز برای ما حاشیه درست کرد، اطلاعرسانی زیاد و مداوم درباره وضعیت این حیوان بود.
اعتمادآنلاین: حسن اکبری گفت: به نظر میرسد یکی از عواملی که در ماجرای پیروز برای ما حاشیه درست کرد، اطلاعرسانی زیاد و مداوم درباره وضعیت این حیوان بود.
حسن اکبری، معاون محیطزیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیطزیست در پاسخ به این سوال که چرا با وجود گذشت بیش از دو ماه از مرگ «پیروز» توله یوز ایرانی که در شرایط اسارت در پارک پردیسان تهران نگهداری میشد، هنوز نتایج آزمایش پاتولوژی این حیوان اعلام نشده و آیا مشخص شده است که علاوه بر ضعفهای جسمانی اولیه پیروز، شرایط نامناسب نگهداری از او در پارک پردیسان و خطاهای احتمالی که در حوزه دامپزشکی و تیمارگری در رسیدگی به این حیوان در دوره حضور در تهران رخ داد نیز در مرگ این حیوان نقش داشته است یا خیر، توضیح داد: نتیجه گزارش پاتولوژی «پیروز» هنوز به دست ما نرسیده است که بخواهیم آن را به صورت عمومی اعلام کنیم.
به گزارش ایلنا، اکبری با تاکید بر این که سازمان محیطزیست تلاش کرد که از همان ابتدا هیچ مسالهای را درباره «پیروز» کتمان نکند، گفت: به نظر میرسد یکی از عواملی که در ماجرای پیروز برای ما حاشیه درست کرد، اطلاعرسانی زیاد و مداوم درباره وضعیت این حیوان بود، البته این مساله توجه مردم را بیش از پیش به گونه یوزپلنگ جلب کرد، اما حاشیههایی را به همراه داشت که چندان ضروری نبود.
معاون محیطزیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیطزیست ادامه داد: دانش دامپزشکی مانند پزشکی تا حدودی نسبی است و نمیتوان گفت که یک دامپزشک متخصص در فرآیندهای درمانی هیچ اشتباهی نمیکند. به نظر میرسد در فرآیندهای درمانی مختلفی که در طول دوره زندگی پیروز طی شد نیز احتمالا خطاهایی وجود داشته است.
وی در ادامه تاکید کرد: در فرآیند نگهداری از پیروز، آنچه را از دست سازمان محیطزست برمیآمد، انجام دادیم و تیمارگرانی هم که در پردیسان به این حیوان کمک کردند، از هیچ تلاشی دریغ نکردند. اساسا برای پیروز هم زمان زیادی صرف شد و هم در تامین هزینهها و انجام اقدامات درمانی که این حیوان به آن نیاز داشت، چیزی کم گذاشته نشد.
اکبری در بخش دیگری از صحبتهای خود گفت: براساس تجارب محیطبانی ما و نه تجربههایی که دامپزشکان محترم دارند، معمولا وقتی گونههای وحشی با داروهای مختلف تحت درمان قرار میگیرند، سیستم جسمانی آنها به هم میریزد و بسیاری از این حیوانات سرنوشت خوبی پیدا نمیکنند. «پیروز» هم نمونهای از چنین گونههای وحشی است که نیازمند مصرف زیاد دارو شد و در نهایت تلف شد، البته شاید اگر پیروز این داروها را مصرف نمیکرد، زودتر تلف میشد، اما این احتمال هم وجود دارد که مصرف زیاد دارو باعث بروز عوارض جسمانی مختلفی در این حیوان شده باشد.
وی افزود: در حالی که «پیروز» در طول دوره زندگی خود داروهای زیادی را مصرف کرد، اما تا امروز تقریبا هیچ دارویی به جز واکسنهای ضروری به «آذر» و «توران» داده نشده است، چون این دو توله از ابتدا وضعیت مناسبتری داشتند و در فرآیند نگهداری اولیه از آنها نیز وقتی مشکلاتی برایشان پیش میآمد، تلاش میشد بدون مصرف دارو و با روشهای معمول تیمارگری این مشکلات را حل کنیم. اکنون هم که وضعیت این دو توله را با پیروز مقایسه میکنیم، خوشبختانه هم سرحالتر هستند، هم رشد بهتر، تغذیه مناسبتر و استخوانبندی محکمتری دارند، اما پیروز از همان ابتدا دچار ضعفهای جسمانی زیادی بود و هیچ وقت به شرایط عادی نرسید.
اکبری با اشاره به مشکلات جسمانی «پیروز» در هفتههای نخست پس از تولد او گفت: زمانی که پیروز به تهران آورده شد، از همان ابتدا به دلیل نارساییهایی که در سیستم دفع و گوارش به آن دچار شده بود، به شدت در فرآیند تغذیه مشکلات داشت و وقتی با شیر خشک تغذیه میشد، عموما نمیتوانست به صورت طبیعی دفع کند و برای دفع ناچار بود از دارو استفاده کند.
معاون سازمان محیطزیست ادامه داد: وقتی دامپزشک متخصص اهل آفریقای جنوبی به ایران آمد، نسخه خاصی را برای پیروز پیچید و تاکید داشت که صرفا باید تا حدی به این حیوان شیر خشک داده شود که زنده بماند، یعنی این متخصص، تغذیه پیروز را به شدت کم کرد، چراکه احتمال داد اگر تغذیه پیروز را بیشتر کنیم، همان مشکلاتی که باعث تلف شدن توله دوم شد، برای این حیوان نیز پیش میآید و باعث تلف شدن او میشود.
این مقام مسئول در سازمان حفاظت محیطزیست اظهار داشت: ما به دلیل تجویز دامپزشک متخصص خارجی ناچار شدیم تغذیه پیروز را کم کنیم و این مساله باعث شد که این حیوان هم از نظر استخوانبندی و هم سایر مسائل داخلی به مشکل بخورد، به نحوی که پیروز با اندک مشکلی که برایش پیش میآمد، به دلیل این که دچار عفونت میشد یا کلیه او به مشکل میخورد یا دچار مشکل دفع میشد، به دارو نیاز پیدا میکرد.
وی در ادامه اظهار داشت: همه این مسائل باعث شد پیروز از همان ابتدا دچار مشکلاتی شود که یک تولهیوز سالم محسوب نشود که بتوان چندان روی ماندن او حساب کرد. اگرچه وقتی پیروز گوشتخواری را آغاز کرد و رشد او بهتر شد، ما تصور کردیم که این حیوان میتواند عمر طولانیتری داشته باشد و احتمالا میتوانیم او را در مرکز تکثیر نگهداری کنیم، اگرچه احتمال میدادیم که حتی در صورت زنده ماندن پیروز نیز باز هم باید با حساسیتهای بالا و مراقبت دائمی از این حیوان تا پایان عمر از او نگهداری کنیم.
اکبری درباره روزهای پایانی زندگی پیروز و مراقبتهای درمانی این حیوان تا لحظه مرگ نیز توضیح داد: زمانی که در هفته آخر زندگی پیروز، عوارض جسمانی قبلی مجددا برای او پدید آمد، بلافاصله این حیوان را به بیمارستان دامپزشکی انتقال دادیم و در دوره بستری او نیز تلاشهای زیادی انجام شد و دامپزشکان داخل و خارج سازمان برای طی فرآیندهای درمانی مختلف برای پیروز، مشورتهای زیادی را با یکدیگر انجام دادند.
معاون محیطزیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیطزیست ادامه داد: در روزهای آخر زندگی پیروز، همزمان چند مشکل جسمانی برای این حیوان ایجاد شده بود که از جمله آنها میتوان به مشکل کلیه اشاره کرد، اگرچه در شب آخر بر اثر نوع خاصی از دیالیز که برای پیروز انجام شد، مشکل کلیه او تا حدودی بهتر شد، اما متاسفانه ضعف جسمانی و سایر مشکلات جسمی که به آن دچار بود، همگی دست به دست هم داد و باعث تلف شدن این حیوان شد.
وی در پایان تصریح کرد: کلیات مسائل مربوط به مشکلات جسمانی پیروز در گزارشات قبلی سازمان محیطزیست به صورت عمومی به اطلاع مردم رسیده است و زمانی هم که نتایج آزمایش پاتولوژی مشخص شود، ما جزئیات این مساله را به صورت شفاف اطلاعرسانی خواهیم کرد.
پاسخ ها