دو روز پیش ویدئویی از مهدی سلوکی منتشر شده که جنجالهای زیادی به پا کرده
برترینها: دو روز پیش ویدئویی از مهدی سلوکی منتشر شده که جنجالهای زیادی به پا کرده، لحن حرف زدن او در مواجهه با پرسشهای محمدرضا حسینیان و حتی زبان بدنش حالی دارد که خاص است. سیل گمانهزنیها در فضای شبکههای اجتماعی غیر قابل باور است، تقریبا هر مدل حدسی درباره مهدی سلوکی و لاین تغییر شمایل و رفتارش زده شده. خیلی از گمانهها را نمیشود حتی منتشر کرد، البته قابل درک است که چرا مردم این همه واکنش داشتهاند، به هر حال آنها سلبریتیها را زیر ذره بین میبرند و این در همه جای دنیا مرسوم است. نوه معصومِ حشمت فردوس حال و روزی از خودش نشان داده که خیلی از کاربران، بلا به دور او را با روزهای آخر شهرام کاشانیِ فقید مقایسه میکنند، به هر حال سبک زندگی شهرام کاشانی طوری بود که مرگ زودهنگامش را میشد پیشبین کرد، مسالهای که قطعا درباره سلوکی صدق نمیکند. برخی کاربران البته حرفهای دیگری هم میزنند که قطعا و صرفا یک گمانهزنی خام مجازی است و باورش محال است. مجری خوش چهره سالهای دور تلویزیون حالا در شرایطیست که به طور اغراقآمیز از هنر خوشنویسی میگوید، دستانش را به شکلی اگزجره به سمت بدنش جمع میکند و از رنج خطابه میگوید و مخاطبش گیج و مبهوتِ این شمایلِ دفرمه است، برخی واکنشهای قابل انتشار را اینجا گذاشتیم، باقیاش را از میان خطوط سپید بخوانید
یکی از کاربران در واکنش به این ویدئو نوشت: یه موقعی که تلوزیون تنها جای دیده شدن بود برای مردم این بنده خدا قشنگ کراش دخترا بود ولی خب این کلیپ تکان دهنده نشون میده زیبایی و جوونی واسه هیچکی نمیمونه و غروررر
نون دال درباره حرکات عجیب دستهای او نوشت: زبان بدنش چه قدر عجیبه. تو برنامه اشارهای شده به مشکل جسمی؟ بعدم اینکه تا من یادم میاد این تو سریال دوزاریای معمولا مناسبتی بازی میکرد، با تلویزیون اومدن هم که مشکلی نداره که اومده مهمون این حسینیان شده، نگران چیه دقیقا؟
وینستون هم اینطور نوشت: از تورم پشت دستهاش تا حدی میشه گفت مشکل کبدی داره وقتی کبد دچار مشکل میشه بدن متورم میشه مخصوصا دستها و پاها البته بگم پزشک نیستم اماچون خیلی ب پزشکی علاقه دارم و فیلم و سریالهای با موضوعات پزشکی را دنبال میکنم از روی اون گفتم
مفیستوفل گفت: چقدر شبیه آخرای شهرام کاشانی بود. اونایی که تو جوونی کراش خورشون زیاده و واسه خودشون برو و بیایی دارن وقتی به میانسالی میرسن کم کم به ... پناه میبرن دیگه
برنادت اما نوشت: امیدوارم هیچ کس غم نان نداشته باشه. ناراحتش شدم. به نظر قضاوت کردن و انگ زدن بهش برای حرکات بدنش هم درست نیست، ما نمیدونیم تو زندگی آدما چی میگذره.
ملودی هم گفت: حالا همه فکر میکنن خیلی نرمالن که به عجیب بودن این گیر میدن؟ به خدا که اکثر آدما تصوری از خودشون از بیرون ندران و فکر میکنن همه چیشون خیلی طبیعی و رواله
نئو دودا درباره دوران مجری گریاش نوشت: یه دورانی بود شهاب حسینی، امرحسین مدرس و این مجریگری میکردن. قشنگ بودن عصاقورت داده نبودن حرفای به روز میزدن! الان هر سه تاشون یه جوری شدن که نمیشه دو دقیقه رو آنتن تحملشون کرد
صفر مطلق هم خاطرهای گفت: چقدر ناراحت شدم دیدمش. یه سریال میداد ماه رمضون این با موتور میرفت گلاسه میخورد :))) منم طفل بودم و ایشون الگوم :))) هر سری میرفتم تهران کافه گلاسه میخوردم
پاسخ ها