ترکیبات و ساختار عطر

شناخت ساختار عطر به صورت کامل

زمانی که عطری را استشمام می کنید، شاید هیچ گاه این احساس را درک نکنید که با مجموعه ای از رایحه های مستقل رو به هستید . هنر عطرساز در این است که این رایحه های مستقل را چنان با هم ترکیب نماید که منجر به تشکیل یک بدنه واحد و هماهنگ شود و به این ترتیب رایحه ای منحصر به فرد از آن به مشام آید. اشراف کامل وی به نوع رایحه ها و نت آنها در تجلی این هنر نقش مهمی ایفا می کند.
در تشخیص نوع رایحه ها، یک عطر ساز قادر به تشخیص دادن و فرق گذاشتن میان رایحه های خاص گروه های عاملی ماده معطره می باشد. به عنوان مثال، می داند که سالیسیلات ها دارای رایحه چوبی و نیتریل ها هم، اغلب از رایحه نسبتا فلزی برخوردارند.

وی آگاهی کافی از نت رایحه ها نیز دارد و می داند که مثلا استاتها عموما از الکلهای مربوطه خود فرارتر هستند و در نتیجه خصلت خنک و تازگی به عطر می دهند تا به عنوان نت فوقانی در عطر استفاده شوند. او آگاه است که بطور کل اکثر نتهای خنک و سبزه در نتهای فوقانی و گاهی میانی استفاده می شوند، در حالیکه نت های چوبی، شیرین و حیوانی در نتهای پایه عطر بکار می روند.

هر آنچه که در مورد شیوه های جدید استفاده از عطر لازم دارید بدانید را اینجا می توانید بخوانید .

شناخت کامل عطر ساز از نوع رایحه ها و نت آنها، شرط لازم برای تهیه فرمولاسیون اولیه عطری خاص می باشد. اما شرط کافی نیست چرا که اشراف وی در تعیین ساختار نهایی عطر مستلزم توجه به سه پارامتر مهم دیگر است. این پارامترها عبارتند از : ١- هماهنگی رایحه در عطر ۲- رابطه بین نتهای فوقانی، میانی و پایه 3- موازنه سادگی و پیچیدگی عطر
مخلوط نمودن مواد با یکدیگر، یکی از مهمترین آزمایش هایی می باشد که عطرساز دائما به آن مشغول است تا بتواند رایحه ای هماهنگ در عطر بوجود آورد. عطرساز بایستی با ترکیب نسبت های متفاوتی از مواد معطره به بهترین آن دست یابد. عطر ساز مبتدی در ابتدا دو ماده با فراریت یکسان را انتخاب می کند و آنها را با نسبتهای ۱به۹، ۲به ۸، ۳ به ۷ و غیره
مخلوط می کند و با تست بویایی یکی از این نسبت ها را بعنوان بهترین گزینه انتخاب خواهد کرد . معمولا بهترین آنها نمونه ای است که در آن رایحه هیچکدام از ۲ ماده غالب نباشد و در واقع رایحه ای یگانه بوجود آید. حال او می تواند همان آزمایشات خود را با ۳ یا ۴ ماده و یا با دو ماده ای که فراریت متفاوتی دارند آغاز نماید. مثلا او می تواند یلانگ را به ترکیبات دیگری اضافه نماید تا در واقع تولید نت پایه میخک کند که مشابه ساختار عطر معروف L Air du Temps می باشد.

او دوباره نسبت های مختلفی از مواد را ترکیب نموده و از میان آنها یکی را انتخاب می نماید. این فرآیند بارها تکرار می شود تا از آن فرمول آزمایشی مناسبی بدست آید. این فرمول بر روی نوار کاغذی مخصوص بوئیدن آزمایش میشود و ارزیابی می گردد. این کار به کرات تکرار می شود تا فرمول نهایی حاصل شود.
انتخاب بهترین فرمول به قدرت تشخیص عطرساز بستگی دارد و به همین دلیل است که دو عطر تجاری با مواد معطره مشابه رایحه متفاوتی دارند. مزیت عطر های بسیار موفق آن است که هماهنگی رایحه بقدری عالی صورت گرفته که نمی توان به جرات گفت که آیا آن عطر شرقی است و یا یک عطر مدرن می باشد .

در مورد اسپری نمودن عطر به مو چه می دانید ؟ اگر می خواهید همیشه خوشبو باشید ، این مطلب برای شما مفید خواهد بود .

در ساختار عطر سه نت فوقانی، میانی و پایه وجود دارد که ناشی از میزان فراریت مختلف مواد در عطر می باشد. از آنجائیکه در فرمولاسیون عطر، موازنه این سه گروه از مواد اهمیت فوق العاده ای دارد، لیستی از طبقه بندی آنها را سعی می کنم در آینده به شما دوستان نشان بدهم که بر اساس طبقه بندی پوچر می باشد.
البته بدیهی است که اختلاف عقیده بین عطرسازان در طبقه بندی مواد معطره وجود دارد زیرا تفسير آنها از سرعت تبخیر مواد، مستقیما به قدرت بویایی افراد، روش کار و درصد خلوص مواد مورد استفاده آنها مربوط می شود.
رابطه بین این سه نت آنقدر اهمیت دارد که در کلیه فرمولاسیون های تهیه عطر در نظر گرفته می شود و نسبتهای آنها بستگی به عطرساز دارد تا هماهنگی مناسبی در آن ایجاد کند.
عطرساز بایستی رایحه ای را که در هر زمان از عطر متصاعد می شود مدنظر داشته باشد تا علت مورد علاقه مصرف کننده را ارائه دهد. او باید هر دو عامل مؤثر بر عطر یعنی نوع رایحه و فراریت رایحه را دائما در نظر داشته باشد. آنگاه پس از انتخاب نوع رایحه، از مواد معطره اولیه ای استفاده کند که از دامنه فراریت خاصی برخوردار باشند. رایحه ها باید بدقت با هم آمیخته شوند و هر کدام جایگاه ویژه خود را در عطر داشته باشند که سرانجام منجر به ساخت یک سمفونی موفق از نت رایحه ها گردد.

زمانی می توان یک سمفونی را موفق نامید که تغییر تدریجی از نت فوقانی عطر تا نت میانی و از نت میانی تا نت پایه بر روی پوست احساس گردد.
بطور کلی « قالب کلی عطر » باید در هر زمان حفظ شود. به عنوان مثال، اگر یک عطر میوهای در نظر گرفته شود، هنگامیکه تبخير نت فوقانی آن که یک استر میوه ای می باشد رو به پایان باشد، نت میانی آن هم که از رایحه میوه ای ولی با فراریت کمتری برخوردار است متصاعد می گردد. در پایان دوره زمانی تبخیر این نت، باز هم نت های میوه ای دیگری همانند لاکتونها (که از فراریت کمتری نسبت به نت میانی برخوردارند) آشکار می گردند تا همچنان رایحه میوه ای ادامه یابد. این نت آخری را نت پایه می نامند.

برای یک عطر الكل دار، نت های اولیه حدودا در ۱۵ دقیقه اول احساس می گردند و نت های میانی تا ۳ الی ۴ ساعت بعدی به مشام می رسند. در حالیکه نت های پایه در ۵ تا ۸ ساعت پایانی متصاعد می گردند و به « قالب عطر ، استحکام و ژرفا می بخشند.
در نمودار های مختلفی که در صنعت عطرسازی مورد استفاده قرار می گیرند ، به خوبی سادگی و پیچیدگی ها در ساختار عطر ها ، به تصویر در آمده است. در واقع این شکل نمایی از سطح بالایی یک استوانه می باشد که از بر روی هم قرار گرفتن چندین علامت به وجود آمده اند .