بیتوته😎😍

بیتوته😎😍

مجله اینترنتی بیتوته🥳 اخبار روز، ورزشی، سبک زندگی، چهره ها، گردشگری، آشپزی، سلامت، دکوراسیون، فرهنگ و هنر، موفقیت، دانش و فناوری و سرگرمی
توسط ۹۵ نفر دنبال می شود
 ۵ نفر را دنبال می کند

اسم پسر با ب همراه با معنی



اسم پسر با ب, اسم پسر با ب به همراه معنی, اسم پسر با حرف ب با معنی

اسم پسر با ب همراه با معنی

 

اسم پسر با حرف ب همراه با معنی

یکی از اصلی ترین وظایف پدر و مادر انتخاب اسم مناسب برای فرزند خود می باشد. اگر تمایل دارید اسم پسر با ب بگذارید؛ پیشنهاد می کنیم در این مطلب با ما همراه باشید.

 

جدول اسم پسر با آغاز حرف ب همراه با معنی

 

شمارهاسمتلفظریشهمعنی
1بابرbaaberاقوام ایرانی – ترکیدلیر و شجاع
2بابکbaabakفارسیخطاب فرزند به پدر از روی مهربانی، پدر جان، پدر، استوار، امین، پرورنده
3بابویbaabuyفارسیاز شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از دلاوران ایرانی سپاه بهرام چوبین سردار ساسانی
4باتیسbaatisزبان باستانی – اوستااز سرداران داریوش سوم در حمله اسکندر
5بادانbaadaanفارسیاز شخصیتهای شاهنامه، نام پسر پیروز (سردار دوران ساسانی) اسم ایرانی
6بادرامbaaderaamزبان باستانی – اوستاکشاورز
7بادرنگbaadrangفارسیبالنگ (میوه ایست از جنس ترنج خوشبو)
8بادهbaadeفارسیشراب ، می
9بادونbaadunعربی – قرآنصحرا نشینان
10باذانbaazaanفارسینام جانشین خورخسرو فرماندار هاماوران در زمان انوشیروان پادشاه ساسانی
11بارادbaaraadفارسینام کسی که در زمان شاپور یکم پادشاه ساسانی زندگی کرده ونام او در کتیبه کعبه زرتشت آمده است
12باربدbaarbodفارسیپسوند محافظ یا مسئول، خداوندِ بار (بارگاه)، پرده‌دار، نوازنده و موسیقی دان معروف دربار خسرو پرویز
13باردbaaredعربی – قرآنسرد و خنک
14بارزbaarezفارسیبلند، برز، نمایان، به عربی: نادان، ظاهر
15بارزانbaarezanاقوام ایرانی – کردیبارِز (نامِ قوم بارز یا بارزان یا بارجان، تاریخ این قوم به پیش از اسلام میرسد و نام آن از دوره‌ی ساسانیان در متون ضبط شده است)
16بارشینbaarshinفارسیدر اصطلاح مردم فارس، درختچه
17بارمانbaarmaanاقوام ایرانی – کردیشخص محترم و لایقِ دارای روح بزرگ، از شخصیتهای شاهنامه
18باریbaariعربی – قرآناز اسماءحسنی به معنی آفریدگار
19بازغاbaazeghaعربی – قرآنتابان
20باژهbaazheفارسینام یکی از سرداران ایرانی در زمان اردشیر پادشاه هخامنشی
21باساbaasaaعربی – قرآننیرو، قوت
22باستانbastaanزبان باستانی – اوستادیرینه، کهن، تاریخی
23باسطbaasetعربیبسط دهنده، گسترش دهنده، از نام های خداوند.
24باسقاتbaaseghaatعربی – قرآنبلند بالا (جمع)
25باشارbaashaarاقوام ایرانی – کردیچاره، علاج، درمان
26باشوbaashoفارسیدر گویش خوزستان بچه‌ای که تقاضای ماندنش را از خداوند دارند (از خدا حیات در دنیا را می‌خواهد.)
27باشوانbaashoanاقوام ایرانی – کردینام کوهی در بانه، آشیانه
28باشورbaashurاقوام ایرانی – کردیبه معنی جنوب
29باشوکbaashukاقوام ایرانی – کردینوعی پرنده شکاری
30باشیbaashiاقوام ایرانی – ترکیسرور، رئیس
31بامدادbaamdaadفارسیصبح، صبا، اسم پدر مزدک
32بامگاهbaamgaahزبان باستانی – اوستاهنگام بامداد
33بامیbaamiزبان باستانی – اوستادرخشان، لقب شهر بلخ صفت شهر اوشیدر
34بامیکbaamikزبان باستانی – اوستابامی، درخشان، لقب شهر بلخ
35بامینbaaminزبان باستانی – اوستانام روستایی در نزدیکی هرات
36بانیbaaniزبان باستانی – اوستابنیاگذار، سازنده، بناکننده
37باهرbaaherفارسیدرخشان، تابان
38باهرالدینbaaheroddinعربیمشهور در دین
39باوندbaavandزبان باستانی – اوستااز اسپهبدان مازندران
40بایاbaayaaفارسیبایسته، ضروری
41بایتگینbaaytaginاقوام ایرانی – ترکیاز امرای سلطان مسعود غزنوی
42بایندرbaayandorاقوام ایرانی – ترکینام طایفه ای از ترکمانان
43بتیسbetisفارسینام نگهبان شهر غزه، که در برابر اسکندر مقاومت شدید کرد
44بخشانbakhshaanاقوام ایرانی – کردیدهش، بخشش
45بخشایشbakhshaayeshزبان باستانی – اوستاگذشت و چشم پوشی کردن از گناه یا کار نادرست کسی، عفو، رأفت، رحمت و شفقت (اسم مصدر از بخشودن و بخشاییدن)
46بخشیbakhshiبین المللی – مغولیدانشمند، روحانی بودایی
47بدرbadrعربی – قرآنماه تمام و کامل، ماه شب چهاردهم، نام محلی است
48بدرالدینbadroddinعربیآنکه در دیندکامل و درخشان است
49بدوbadvعربی – قرآنبادیه نشینان، بیابان
50بدیع الجمالbadiojamalعربیدارای زیبایی تازه و با طروات
51بدیع الزمانbadiozamaanعربییکتا و یگانه زمانه، آنکه در عصر خود بی همتاست
52بدیلbadilعربیعوض، جانشین
53براتbaraatعربینوشته‌ای که بدان دولت بر خزانه یا بر حُکام حواله‌ای وجهی دهد، کاغذ زر
54براتعلیbaraataliعربیمجازا کسی که مورد لطف و عنایت امام علی (ع) قرار گرفته باشد
55برازbaraazفارسیزیبایی، آراستگی
56برازمانbaraazmanزبان باستانی – اوستابلند اندیشه
57بردیاbardiaaفارسیدومین پسر کورش بزرگ و برادر کمبوجه (سومین پادشاه هخامنشی) است که در اوستایی به معنای بلند پایه است
58بردیسbardisفارسیمرد مغرور
59برزانbarzaanاقوام ایرانی – کردیبرز، شکوه و جلال، عظمت، دارای قدرت، نیرومند و با شکوه، فراز
60برزآفرینbarzaafarinاقوام ایرانی – کردیتشویق بزرگ
61برزفرbarzfarاقوام ایرانی – کردیدارای قامتی با شکوه، بلند پرواز، از سرداران کرد دوره ‏هخامنشی
62برزمندbarzmandفارسیباشکوه، نام یکی از فرمانداران ایرانی که براسکندر شورید
63برزنbarzanزبان باستانی – اوستاکوی، محل، کوچه، قسمتی ازشهر و شعبه، تابه ای که از گل سازند و نان بر بالای آن گذارند
64برزوborzooزبان باستانی – اوستاتنومند، بلند پایه، نام پسر سهراب پسر رستم زال در روایات ملی، نام آتشکده‌ عهد ساسانی در استان مرکزی
65برزینbarzinزبان باستانی – اوستابالنده (بالنده مهر)، فشرده‌ آذر برزین مهر، نام یکی از آتشکده‌های بزرگ ایران
66برزین دادbarzindaadفارسیآفریده با شکوه یا مخفف آذربرزین داد (آتشکده) یعنی آفریده شده به وسیله آتش آذر برزین
67برزین مهرbarzinmehrزبان باستانی – اوستاخورشید با شکوه، مهر بزرگوار (نام یکی از سه آتشکده عصر ساسانی در ایران)
68برساbarsaaفارسیمخفف ابرسان، دلیر گونه، چون پهلوان نیرومند
69برسادیسbarsaadisفارسیدلاورگونه، مانند دلیران
70برسامbarsaamفارسیآتش بزرگ مرکب از بر (مخفف ابر) + سام (آتش )، نام یکی از سرداران یزگرد ساسانی، فرزند بیژن فرمانروای سمرقند که با یزدگرد جنگید
71برسمbarsamزبان باستانی – اوستاشاخه های گیاهی
72برسیانbarsiyanفارسینام گیاهی است
73برشانbarshaanفارسیامت
74برناbornaaفارسیجوان؛ شاب، ظریف، خوب، نیک، دلاور.
75برناباbarnaabaaعبریپیر وعظ و نصیحت، یکی از مسیحیان که انجیر را تفسیر کرد
76برنادتbernaadetبین المللی – فرانسویمصغر برنارد
77برناردbernaardبین المللی – لاتیندلیر و شجاع مانند خرس
78برهانborhaanعربیدلیل، حجت، حجت روشن، دلیل قاطع، از واژه‌های قرآنی، نام پادشاهی از طبقات سلاطین اسلام
79برهان الدینborhaanoddinعربیبرهان دین، دلیل دین، حجت دین
80برهمنbarahmanبین المللی – هندینام و عنوان پیشوایان روحانی هندو، راست گفتار و کردار
81بروجborujعربی – قرآندژها، برجها، قصرها
82بروساbarusaaزبان باستانی – اوستاپدر بهرام، از موبدان یزد
83برومندboroomandفارسیخوش قامت، نام مادر بابک خرمدین
84بریژیتberizhitبین المللی – فرانسوینیرومند، قوی
85برینbarinزبان باستانی – اوستابرتر و بالاتر، نام دیگر آتشکده آذر برزین مهر
86بزرگbozorgفارسیدارای اهمیت و موقعیت اجتماعی، برجسته، مشهور، بزرگوار، شریف
87بزم افروزbazmafroozفارسیمجلس افروز
88بزم آراbazmaaraaفارسیآراینده بزم ومجلس
89بساکbasaakزبان باستانی – اوستاتاج گل و گیاه، از سرداران خشایارشاه
90بسامbasaamعربیبسیار تبسم کننده، خوشرو، خندان، گشاده روی، یکی از شاعران فارسی گوی پس از اسلام در زمان یعقوب بن لیث
91بسطامbastaamفارسینام دایی خسرو پرویز پادشاه ساسانی
92بسیمbasimعربیخوشرو، خندان، مسرور
93بشارbashaarعربیبشارت دهنده، از اصحاب امام صادق(ع)
94بشارتbeshaaratعربیخبر خوش، مژده، مژده دادن، مژده آوردنف (در ادبیات عرفانی) بشارت به وصل حبیب به سوی حبیب است
95بشرbeshrعربیگشاده رویی، بِشر حافی صوفی معروف که در بغداد میزیست و گروهی از صوفیان را در اطراف خود گرد آورد -گویند وی در آغاز به کار لهو و لعب مشغول بود و بر اثر تذکر امام موسی ابن جعفر(ع) متنبه شد و توبه کرد
96بشیرbashirعربی – قرآنبشارت دهنده، مژده دهنده، از اسماء الهی
97بصیرbasirعربیبینا، (به مجاز) آگاه، از نامها و صفات خداوند، دانا، بیننده، روشن بین
98بصیرتbasiratعربیبینایی، (به مجاز) آگاهی داشتن از امری و جزئیات آن را در نظر داشتن، آگاهی و دانایی، (در تصوف) نیروی باطنی که سالک با آن حقایق و باطن امور و اشیا را در می‌یابد
99بطلمیوسbatlamyoosبین المللی – یونانیروشنایی، نام حکیم یونانی
100بقاbaghaaعربیدوام، همیشگی، مداومت در هستی
101بکتاشbaktaashاقوام ایرانی – ترکیفرمانده‌ی یگ گروه، بزرگ ایل هر یک از خادمان و همراهان یک امیر، بزرگ ایل و طایفه، شاه خوارزم، جلوه نما
102بگادادbagaadaadزبان باستانی – اوستانام یکی از سرداران ایرانی روزگار هخامنشی
103بگاشbagaashزبان باستانی – اوستانام یکی از سرداران هخامنشی
104بلاشانbalaashaanفارسیپلاشان، از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی از پهلوانان افراسیاب، همزمان با کیخسرو پادشاه کیانی
105بلالbelaalعربیآب و هر آن چه که گلو را تر کند، صله رحم، به فارسی میوه ذرت، ابن رباح حبشی نام مؤذن و خازن و از یاران خاص و صمیمی پیامبر اسلام (ص)
106بمان علیbemaanaliفارسیماندگار در پناه علی
107بن سانbensaanفارسیپسر برکت
108بناءbenaaعربی – قرآنسر پناهی
109بنانbanaanعربی – قرآنانگشتان، سرانگشتان
110بنجامینbenjaaminعبریبنیامین، ضامن، کفیل
111بنشادbonshaadزبان باستانی – اوستاشاد بنیاد
112بنیbaniعربی – قرآنپسرک
113بنیادbonyaadفارسیاساس، پایه، شالوده اصل
114بنیامینbenyaaminعبریپسر دست راستِ من، آخرین پسر حضرت یعقوب (ع) و برادر تنی حضرت یوسف (ع)
115به آذینbehaazinفارسیخوشترین آرایش و بهترین زینت
116به روشbehraveshزبان باستانی – اوستانیکترین راه – بهترین انتخاب زندگی
117بهاbahaaعربیقیمت، ارزش، درخشندگی و روشنی، (به مجاز) فر و شکوه
118بهاالدینbahaaoddinعربیآن که به آئین و دین خود ارزش دهد
119بهادرbahaadorاقوام ایرانی – ترکیبه معنی درخشنده و نورانی
120بهادرانbahaadoranاقوام ایرانی – ترکیمنسوب به بهادر
121بهاوندbahaavandزبان باستانی – اوستادر اوستا به چم وهوونت دارنده نیکی
122بهپورbehpoorفارسیمرکب از به (بهتر، خوبتر) + پور (پسر)، نام پهلوانی در گرشاسب نامه
123بهتاشbehtaashاقوام ایرانی – ترکی(به = خوب، بهتر، خوبتر، شخص خوب و دارای اخلاق و رفتار نیکو + تاش (ترکی) (پسوند) = هم، شریک، صاحب به علاوه عنوانی برای امیران ترک) به معنی شریک خوب، صاحب اخلاق و رفتار نیکو، ویژگی امیری که دارای اخلاق و رفتار نیکو باشد.
124بهدادbehdaadفارسیدر کمال عدل و داد
125بهداورbehdaavarفارسیآن که به درستی داوری می کند
126بهدینbehdinفارسیپیرو آیین زرتشتی
127بهرادbehraadفارسیجوانمرد نیکو
128بهرامbahraamاقوام ایرانی – کردیپیروزگر، (در نجوم) مریخ، (در گاه شماری) روز بیستم از هر ماه شمسی در ایران، در فرهنگ ایران قدیم فرشته‌ای موکل بر مسافران و روز بهرام است، (در اعلام) نام چند تن از شاهان ساسانی
129بهرامشاهbahraamshaahزبان باستانی – اوستانام یکی از دانشمندان و عارفان زرتشتی
130بهرامنbahraamanفارسییاقوت سرخ، پارچه ابریشمی
131بهرنگbehrangفارسینکوتر رنگ، رنگِ نیکوتر
132بهروزbehroozفارسیسعادتمند، خوشبخت، همراه با سعادت و خوشبختی
133بهزادbehzaadفارسینیک نژاد، نیکو تبار، نیکو زاده، بهزاد نقاش و مینیاتور ساز مشهور اواخر عهد تیموری و اوایل دوره‌ی صفوی
134بهزیزbehzizزبان باستانی – اوستاگونه دیگر بهروز
135بهستانbehestaanفارسینیک بنیاد، نام پسر اردشیر سوم پادشاه هخامنشی
136بهشادbehshaadفارسینیکوی شاد، مرکب از به (بهتر یا خوب) + شاد
137بهشیدbehshidفارسیتابناک و دارای فروغ و روشنایی
138بهفامbehfaamفارسیمرکب از به (بهتر یا خوب) + فام (رنگ)
139بهفرbehfarفارسیشکوهمند و با جلال و جبروت
140بهکbehakزبان باستانی – اوستاخوب و زیبای کوچک، از موبدان ساسانی ؛ نام موبد موبدان در زمان شاپور دوم پادشاه ساسانی
141بهکامbehkaamزبان باستانی – اوستاخوش کام و آرزو
142بهلولbohloolعربیبه معنای مرد خنده رو، مهتر، نیکو روی، جامع همه‌ی خیرات، در حوزه‌های فرهنگی غیر عرب نظیر تاجیک به معنی گول و لوده، در شمال افریق به معنای عام ساده دل است
143بهمردbehmardزبان باستانی – اوستااز نام های برگزیده
144بهمنbahmanفارسینیک اندیش، نام ماه یازدهم از سال شمسی، نام فرشته نگهبان چهارپایان سودمند، نام روز دوم از هر ماه شمسی در ایران قدیم، نام یکی از لحنهای قدیم موسیقی ایرانی، نام چندتن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام ‏پسر اسفندیار پسر گشتاسپ پادشاه کیانی
145بهمنیارbahmanyaarفارسیدوست و یاورِ نیک منش، بهمن داده (آفریده)
146بهنامbehnaamفارسینیک نام، خوش نام
147بهنودbehnoodزبان باستانی – سانسکریتاز کلمات دساتیری به معنی پسر عزیز، نام پادشاهان هند
148بهنیاbehniaaفارسینیک نژاد، دارای اصل و نسب، اصیل، شریف
149بهوارbehvaarزبان باستانی – اوستاگونه دیگر بهفر
150بهورانbehvaraanفارسیآنکه دارای روح و روان نیکوست
151بهیادbehyaadفارسی(به + یاد) دارنده‌ی بهترین یاد؛ کسی که از او به نیکی یاد می‌کنند
152بهیجbahijعربی – قرآنخرم، سرور آور
153بهینbehinفارسیبهترین، برگزیده‌ترین
154بوبارbubaarزبان باستانی – اوستادارنده زمین، نام کشاورزی در زمان خشایار
155بوبانbubanاقوام ایرانی – کردیبه سوی بالا
156بورابburaabشاهنامهاز شخصیتهای شاهنامه، نام آهنگری در پایتخت قیصر روم و سازنده نعل اسبان قیصر
157بورنگburangفارسینوعی ریحان کوهی
158بوژانbuzhaanاقوام ایرانی – کردینمو کردن، شکوفا شدن، به خود بالیدن
159بوعلیbualiعربیمخفف ابوعلی
160بیاتbayaatعربی – قرآنشبانه
161بیارشbayaareshزبان باستانی – اوستاکی بیارش، همان آرمین شاهنامه
162بیان اللهbayaanollaahعربیسخن، گفتار، شرح و توضیح، زبان‌آوری، فصاحت و بلاغت
163بیرامbeyraamاقوام ایرانی – ترکی(بایرام) عید، جن ، گونه از کلمه بهرام
164بیوکbiyookاقوام ایرانی – ترکیبزرگ، مهتر

 

گردآوری: بخش کودکان

 

بیتوته😎😍
بیتوته😎😍 مجله اینترنتی بیتوته🥳 اخبار روز، ورزشی، سبک زندگی، چهره ها، گردشگری، آشپزی، سلامت، دکوراسیون، فرهنگ و هنر، موفقیت، دانش و فناوری و سرگرمی

شاید خوشتان بیاید

پاسخ ها

نظر خود را درباره این پست بنویسید
منتظر اولین کامنت هستیم!
آیدت: فروش فایل، مقاله نویسی در آیدت، فایل‌های خود را به فروش بگذارید و یا مقالات‌تان را منتشر کنید👋