تبعیض جنسیتی
تبعیض جنسیتی
تبعیض جنسیتی به مفهوم فقدان تساوی زنان و مردان در بهره مندی از امکانات و فرصتهاست. مساوی نبودن جنسیتی، زنان را بهعنوان نیمی از جمعیت از فرصتها و امکانات بی نصیب کرده و باعث اختصاص ن منابع نامطلوب میشود. یکی از بعد های تبعیض جنسیتی، تبعیض در یاد گیری است، به نحوی که آموزش از عوامل مهم تاثیرگذار بر اشتغال، رفاه افراد و سلامت جامعه است.
تبعیض جنسیتی چیست؟
تبعیض جنسیتی ،جنسیتزدگی و جنسیتنگری بهمعنی هر نوع تعصب یا تبعیض بر پایه جنسیت یا جنس شخص است. بازتاب این مسئله، تبعیض منفی نسبت به انسانها و بر پایهٔ هویتِ واقعی یا واهی جنسیتی ایشان است.
این مفهوم همینطور میتواند در اشاره به نفرت یا بدگمانی نسبت به یک جنس –زنستیزی یا مردستیزی– یا کلیشهای کردنِ مردانگی در رابطه با مردان و زنانگی در رابطه با زنان باشد. تبعیض جنسی بهطور تاریخی و فرهنگی بیشتر در سمت فرودست کردنِ زنان و دختران بهکار رفتهاست. بازتاب تبعیض جنسیتی میتواند به صورتهای آزار جنسی، تجاوز جنسی یا انواعِ خشونت جنسی خود را در جامعه نشان دهد.
انواع تبعیض جنسیتی
انواع تبعیض جنسیتی
جنسیتزدگی خصمانه
جنسیتزدگی خصمانه به صورت قدرت طلبی مردسالارانه و اعتقادات تحقیرآمیز وجود دارد و مسئله مرکزی آن به روشنی این است که مرد نوع برتر است و باید قدرت را در اختیار داشته باشد و زن را ضعیف میبیند.
تأثیر تبعیض جنسیتی
جنسیتزدگی دلسوزانه
جنسیتزدگی دلسوزانه دید آرامتری نسبت به زن دارد و زن را پدیده ای زیبا و حساس میبیند که باید از او پشتیبانی کرد. ولی باز هم، زنان باید همان وظایف ناچیز و محدود را قبول کنند و پیرو باشند. یعنی زن را جنسِ لطیف میبیند. بهترین مثال برای جنسیتزدگی دلسوزانه، تصویرکردنِ زنِ ایدئال بهعنوانِ همسر و مادر و سوژهٔ عشقِ رمانتیک است.
کسانی که دید اینگونه دارند به زنان بسیار کمک میکنند و با آنها روابطِ صمیمانه و دوستانه دارند. جنسیتزدگی دلسوزانه دید بهتری از جنسیتزدگی خصمانه به زنان دارد، اما در یک نکته با آن شریک است. اینکه زن موجودی ضعیفتر است و برای حفظِ ساختارِ قدرتِ مردانه این نگاه را دلیلی مناسب میبیند برای اینکه زن بهتر است به کارهای خانه رسیدگی کند.
مفهوم تبعیض جنسیتی
دو استادِ روانشناسی، پیتر گلیک و پروفسور سوزان فیسک با پرسشنامهٔ خود جنسیتزدگی را در ۱۹ کشور بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که در همه آنها جنسیتزدگی خصمانه در مردان بیشتر از زنان است، اما در جنسیت زدگی دلسوزانه این گونه نیست.
روانشناسانِ فمینیست دید بسیار منفی به جنسیتزدگی دلسوزانه دارند. به طور مثال زمانی که مردی زنی را غرق در عواطف میکند یا به او میگوید که نمیتواند بدون او زندگی کند، این رفتار را جنسیتزده میدانند. آنها اعتقاد دارند که این کارها برای حفظ و پایداری اجتماعی است که زنان در آن جنسِ آسیبپذیر باشند و در آن بیعدالتی و نابرابری برقرار باشد.
گردآوری: بخش روانشناسی
پاسخ ها