بیتوته😎😍

بیتوته😎😍

مجله اینترنتی بیتوته🥳 اخبار روز، ورزشی، سبک زندگی، چهره ها، گردشگری، آشپزی، سلامت، دکوراسیون، فرهنگ و هنر، موفقیت، دانش و فناوری و سرگرمی
توسط ۹۲ نفر دنبال می شود
 ۵ نفر را دنبال می کند

اسم پسر با آ همراه معنی



اسم پسر با آ, اسامی پسر با حرف آ, نام پسر با حرف آ

نام پسر با حرف آ

 

اسامی پسر با حرف آ به همراه معنی

از وظایف پدر و مادر، نامگذاری نام نیک برای فرزند خود است. اگر مایل هستید نامی برای فرزند پسر خود که با حرف آ شروع می شود بگذارید. ادامه مطلب را از دست ندهید.

 

فهرست اسم فارسی پسرانه با آ
عدداسممعنی اسم
1آبادتندرست و مرفه، آراسته
2آبادیسنام یکی از پزشکان دوره هخامنشی
3آباریسموبد معروف دوره هخامنشی
4آباگراننام سردار شاپور دوم پادشاه ساسانی‏‎
5آبانآبها، (در گاه شماری) ماه هشتم از سال شمسی، (در قدیم) نام روز دهم از هر ماه شمسی، (در اعلام) نام فرشته ی موکل آب و تدبیر امور مسائل آبان ماه
6آبان دادداده آبان، متولد شده در ماه آبان
7آبان زادزاده آبان کسی که در آبان متولد شده است
8آبان سامانند آبان
9آبان یادبه یاد آبان یا کسی یاد آور آبان ماه است.
10آبدستچابک، تردست، تر و فرز
11آبستااوستا، اساس بنیاد اصل، کتاب مقدس زرتشتیان
12آبکارسقا، می فروش، حکاک، نگین ساز، نام یکی از بزرگان ارمنی خاندان اشکانی
13آبلاتکااز نام های ایران باستان
14آپاساینام منشی شاپور اول پادشاه ساسانی
15آتبینآبتین، روح کامل و نیکو کار،‌ از شخصیت‌های شاهنامه، نام پدر فریدون پادشاه پیشدادی
16آتردینآذر دین، زردشتی
17آتروانصورت دیگری از اترابان، نگهبان آتش، پیشوای دین زرتشتی
18آجیرآژیر، در گویش خراسان به معنی محتاط، کوشا
19آدلینامور، نامدار
20آذران(تلفظ āzarān) (آذر + ان (پسوند نسبت و علامت جمع) ) منسوب به آتش، جمع آذر (آتش) (به مجاز) دارنده ی عواطف تند، پر شور و شوق - آتش ها
21آذربرزینآتش باشکوه یا شکوه آتش مرکب از آذر (آتش) + برزین (با شکوه)
22آذربهبهترین آتش، نام پسر آذرباد از خاندان کیانیان
23آذربهرامنام پسر آذرنوش
24آذرتاشآذر (فارسی) + تاش (ترکی) دو تن که اجاق و بخت یکسانی دارند.
25آذرتوسصورت دیگر آذرطوس، در وامق و عذرا مردی که با مادر عذرا ازدواج کرد.
26آذرخش(تلفظ āzaraxš) صاعقه، برق، نام نهمین روز از ماه آذر، (آذرگشسب را هم گاه آذرخش گفته اند) - صاعقه، نام نهمین روز از ماه آذر
27آذردادداده آتش، نام پدر آذرباد از خاندان کیانیان
28آذرشسبمخفف آذرگشب، آتش جهنده، فرشته نگهبان آتش که همواره در آتش است، آتشکده
29آذرشنآفتاب پرست سمندر، نام پهلوانی ایرانی در گرشاسب نامه
30آذرطوسصورت دیگر آذرتوس، در وامق و عذرا مردی که با مادر عذرا ازدواج کرد.
31آذرفردارای شکوه وجلالی چون آتش، نام یکی از بزرگان عهد هخامنشی
32آذرکیشآتش پرست، دارای دین زرتشتی
33آذرکیواننام موبدی زرتشتی، مؤسس آیین خاصی به همین نام
34آذرگشسبمخفف آذرگشنسب، یکی از سه آتش مقدس محافظ جهان، نام فرشته موکل آتش
35آذرنرسینام پسر هرمز دوم پادشاه ساسانی
36آذروانآذربان، آتش بان، نگهبان آتشکده
37آرادآرای، آراینده، بخشنده، سپید دست، جوانمرد، آراسته، نگاریده
38آرانطبیعت گرم،مکان گرمسیر،نام قدیمی ایران،سرزمین آریایی،آراسته و پاک
39آرپانآرین، منسوب به قوم آریایی، برای توضیحات بیشتر ایران را ببینید
40آرتاپاک، نام پهلوان ایرانی - ارتا (به فتح الف) در اوستا به معنای مقدس آمده است
41آرتابازقداست و درستی همیشگی و تکرار شونده، درستکار و راست کردار
42آرتاباناردوان - اردوان
43آرتاموالی فریگه در زمان کوروش پادشاه هخامنشی
44آرتاننام برادر داریوش پادشاه هخامنشی وپسر ویشتاسب، معنی پربرکت نیز برای آن آمده است
45آرتمننام برادر بزرگ تر خشایارشاه پسر کوروش پادشاه هخامنشی
46آرتیمانمرکب از آرتی به معنای پاک و مقدس بعلاوه مان به معنی تفکر و اندیشه، اندیشه مقدس، تفکر پاک، همچنین نام روستایی از توابع تویسرکان که زادگاه میر رضی الدین آرتیمانی از شاعران عهد صفوی است
47آرتینعاقل و زیرک
48آرخاآرکا، مایه اطمینان و پیشتگرمی
49آرداآرشا، مقدس
50آرسامآرشام،خرس،زورمند، دارای زور خرس پسر آریارمنه و پدر ویشتاسب از خاندان ‏هخامنشی
51آرساناسم پسر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی
52آرسینپسر آریایی
53آرشاآردا، مقدس
54آرشاک(پارسی باستان) (= اشک و ارشک)، ، ارشک.
55آرشامدارای زور خرس، خرس نیرو، پسر آریامنه و پدر ویشتاسپ از خاندان هخامنشی - به معنی خرس و به معنی زور، دارای زور خرس پسر آریارمنه و پدر ویشتاسب از خاندان ‏هخامنشی
56آرشاناسم آرشان از "ارش" به معنی عاقل و دانا و "ان" پسوند کثرت تشکیل شده است؛ پس آرشان به معنی بسیار دانا و هوشمند است
57آرشاویرمرد مقدس؛ مرد نرمنش؛ هفتمین پادشاه اشکانی ایران که شاید همان فرهاد (چهارم یا پنجم) باشد.
58آرمینآرام گرفتن، دلیر، جنگجو، مخفف آرمانین به معنی آرزوگونه، مرد همیشه پیروز
59آروکوایرج، نام پسر کوروش پادشاه هخامنشی، نجیب نجیب زاده
60آرونصفت نیک، فضیلت، خصلت حمیده، خوی خوش - صفت نیک و خصلت پسندیده
61آروینامتحان و آزمایش و تجربه، آزموده و آزمایش شده - تجربه، آزمایش امتحان آزمون
62آریاآزاده، نجیب، شعبه ای از نژاد سفید که از روزگاران بسیار قدیم در ایران، هند و اروپا ماندگار شده اند، نژاد هند و اروپایی - نژاد هندوارپائیان که در عهدی بسیار کهن با هم زندگی می کردند و بعدها به دو بخش بزرگ تقسیم شدند گروهی به هند و ایران آمدند و گروهی به اروپا رفتندنام میهن عزیز ما ایران از این‎ ‎کلمه گرفته شده است.
63آریاباننگهبان قوم آریایی
64آریابد(آریا + بد/، bod/ (پسوند محافظ یا مسئول) )، مهتر و بزرگ قوم آریائی، رئیس قوم آریایی، نگهبان نژاد آریا - به ضم ب، آریا + بد (صاحب و سرور) سرور قوم آریایی، بزرگ آریاییان
65آریابرزشکوه آریایی، نام یکی از سرداران داریوش سوم پادشاه هخامنشی
66آریاپادآریاپاد نگهبان قوم آریایی
67آریارادآریایی شجاع و دلیر، آریایی جوانمرد و بخشنده - آریا+راد (جوانمرد بخشنده دانا شجاع) آریایی جوانمرد آریایی شجاع آریایی دانا، نام پسر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی
68آریارامنهآرام کننده آریائیان، نام پدر آرشام، جد داریوش پادشاه هخامنشی
69آریارمنرامشگر آریایی، شادی آور از نژاد آریایی
70آریاسبدارنده اسب ایرانی، نام یکی از سرداران کوروش پادشاه هخامنشی
71آریافردارای فر و شکوه آریایی
72آریاکنام یکی از سرداران ایرانی و فرماندار کاپادوکیه
73آریاگیوبه فتح گ، سکون ی، سکون و، آریا + گیو (سخنور )، سخنور آریایی، نام یکی از سرداران ایرانی در روزگار باستان
74آریامنشدارای خوی و رفتار آریایی، نام پسر داریوش پادشاه هخامنشی
75آریامهربرخوردار از محبت آریایی، نام یکی از سرداران داریوش سوم پادشاه هخامنشی، لقبی که شهریور ۱۳۴۴به مناسبت ۲۵مین سال سلطنت از طرف مجلس سنا و شورای ملی به محمدرضا پهلوی داده شد
76آریزنام کوهی در مسیر مریوان به سنندج
77آرینمرد آریایی - آریایی نژاد، از نسل آریایی
78آریهنام سپهدار ایرانی طرفدار کورش صغیر پادشاه هخامنشی
79آریو(آری = آریا + او/، u/ (پسوند نسبت و شباهت) )، منسوب به قوم آریایی، شبیه آریائیان، آریایی - نام یکی از سرداران بزرگ ایرانی زمان داریوش سوم پادشاه هخامنشی در نبرد با اسکندر مقدونی
80آریوبرزنآتش ایرانی، کنایه از قدرت و خشم ایرانی، نام یکی از سرداران بزرگ ایرانی زمان داریوش سوم پادشاه هخامنشی در نبرد با اسکندر مقدونی
81آریودادایرانداد، داده ایران
82آریورادنام پسر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی، ایرانی و جوانمرد
83آزادرها شده از گرفتاری یا چیزی آزار دهنده، فارغ، آسوده، بی دغدغه خاطر، مختار، صاحب اختیار، (در گیاهی) درخت جنگلی (آزاد درخت )، (در قدیم) نجیب، شریف، آزاده، (در قدیم) (شاعرانه) صفتی است برای بعضی گیاهان - رها شده از گرفتاری یا چیزی آزاردهنده، فارغ و آسوده، درختی جنگلی و بلند، رها شده از تعلقات دنیوی
84آزادبهآزاد (رها) + به (سالم و خوب )، به معنای انسان سالم و آزاد، نام یکی از سرداران ایرانی در قرن دوم
85آزادفروزرهایی بخش، آنکه آزادی می آورد، باعث آزادی، نام مردی در زمان انوشیروان پادشاه ساسانی
86آزرمگانبا حیا، مودب، سربه زیر، از شخصیتهای شاهنامه، نام پدر فرخزاد سردار ایرانی در زمان خسروپرویز پادشاه ساسانی
87آژندگل و لای ته حوض و جوی، کلافه نخ، (در قدیم) (در ساختمان) ملاط - پیوند دهنده، چسباننده، در اصطلاح بنایی ملاطی که بین ردیفهای آجر می گذارند.
88آژنگچین و شکنی که بر پوست بدن و بخصوص پیشانی می افتد، خشم، موج کوتاهی که روی سطح آب ایجاد می شود
89آسامسام، داستان خوشایند، حدیث خوش، همچنین از شخصیتهای شاهنامه و اسم پهلوان ایرانی پسر نریمان و پدر زال و جهان پهلوان ایران در زمان منوچهر پادشاه پیشدادی، همچنین نام یکی از ایالتهای مرزی شمال شرقی هند که مجاور بنگلادش است.
90آسپیانآبتین، روح کامل، انسان نیکو کار، از شخصیتهای شاهنامه، نام پدر فریدون پادشاه پیشدادی
91آستیاژ(آستیاگس) نام آخرین پادشاه ماد نزد یونانیان - آسپاداس، آخرین پادشاه ماد که از کورش کبیر پادشاه و موسس هخامنشیان شکست خورد
92آسدیننام موبدی در سده دهم یزگردی
93آسیدادآسیدات، نام یکی از بزرگان هخامنشی
94آسیمبه لغت زند و پازند استاد عظیم الشأن و بلند مرتبه، (در پهلوی، asēm) آسیم به معنی سیم و نقره است - استاد بزرگ مرتبه واستاد عظیم الشأن
95آفریدونفریدون، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر آبتین و فرانک، از پادشاهان پیشدادی ایران و به بند کشنده ضحاک ماردوش
96آقاجانآقا (مغولی) + جان (فارسی) عنوان محبت آمیز برای پدر یا پدربزرگ
97آقاگلآقا (مغولی) + گل (فارسی) نام روستایی در نزدیکی اصفهان
98آمنیدنام دبیر داریوش پادشاه هخامنشی
99آمویرود جیحون، آمودریا
100آناگنام یکی از احکام پارت در زمان اردشیر پادشاه ساسانی
101آوگاناز شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان ایرانی و پیشرو سپاه فریدون پادشاه پیشدادی
102آوهاز شخصیتهای شاهنامه، نام دلاور ایرانی و از فرماندهان سپاه کیخسرو پادشاه کیانی
103آوید(اسم پسر و دختر) دانش، خرد، عقل (در زبان اوستایی کلمه های 'آوید، وید، ویدا' هر سه به یک معنی به کار رفته است) - مشتاق و خواهان
اسامی ترکی پسرانه با آ
1آباقاعمو، دوست، نخ و یا ریسمان بافته شده از گیاه کتان (از نام های کهن) - نام فرزند هلاکوخان مغول، دومین ایلخان مغول
2آبرلیآبر (فارسی، آبرو) + لی (ترکی) = دارای آبرو، آبرومند
3آتاپدربزرگ
4آتابایآتا (ترکی) + بای (چینی) = پدربزرگ، اسم یکی از طوایف بزرگ ترکمن در ایران
5آتابیکپدر بزرگ، مربی کودکان و بالاخص شاهزادگان، اتابک
6آتابیگلقب احترام برای خطاب کردن پیران، لقب مربیان شاهزادگان دربار سلاطین ترک
7آتاشآداش، همنام
8آتاقلیچشمشیر پدری
9آتاگلدیپدر آمد، پدر بزرگ آمد، در بین ترکمن ها رسم است برای اولین پسری که بعد فوت پدربزرگ به دنیا می آید این اسم را بر می گزینند.
10آتامکینمانند پدرم
11آتانپرتاب کننده
12آتجانکسی که بدن استوار و اندام محکمی دارد.
13آتسزاسم سومین فرمانروای سلسه خوارزمشاهی
14آتلیسواره، صاحب اسب، اسب سوار
15آتمشعدد شصت که از اعداد مقدس است. همچنین پرتاب کردنی
16آتیالیال اسب، از اسامی مرسوم بین قبایل ترکمان
17آتیجیتیر انداز ماهر
18آتیلا(آت به معنی اسب + یلا (صفت))، به معنی چابک، شجاع؛ نامی
19آداشآتاش، همنام، هم اسم
20آدیامین تر، امانت دار تر
21آدی گوزلخوش نام، معمولا درباره حضرت محمد (ص) بکار برده می شود.
22آدیش(تلفظ ādiš) آذر، آتش، (در عامیانه) آتیش - آتش، اخگر، شراره آتش
23آذراوغلیپسر آذر بایجان
24آذرتاشآذر (فارسی) + تاش (ترکی) دو تن که اجاق و بخت یکسانی دارند.
25آرازارس؛ (اَعلام) قهرمان منسوب به طایفهی آس
26آرخاآرکا، مایه اطمینان و پیشتگرمی
27آرکاآرخ، مایه اطمینان و پیشتگرمی
28آرناآریایی نژاد
29آرویجهمیشه سبز، باطراوت، شاداب
30آریتمانام یکی از سران ماد
31آلب(سکون لام و ب) دلیر، پهلوان
32آلپ ارسلانآلب ارسلان، شیر مرد، شیر شجاع، کنایه از مرد شجاع و نترس، نام یکی از پادشاهان مقتدر سلجوقی
33آلپ تکینآلب تکین، مرد دلیر، نام مؤسس سلسله غزنویان، نام یکی از امرای آل بویه
34آلتونتاشمرکب از آلتون (طلا) + تاش (پسوند شباهت) = همانند طلا، زیباروی، نام حاجب سلطان محمود غزنوی که به فرمان وی حاکم خوارزم شد.
35آماندادر امان تو، در پناه تو
36آنوشه(اسم پسر و دختر)، اَنوشه، خوشی و شادی، داماد، پادشاه نوجوان
37آنیلمعروف، نامدار
38آی بکبت، صنم
39آیتاشهمتای ماه، نام شخصی در دوره سامانیان
40آیتغمشزاده ماه
41آیتکینغلام ماه
42آیتونادر ترکی به معنای زیبا و درخشان مانند ماه و در فارسی به معنای حالا، در حال حاضر و همچنین است.
43آیخانآیخان (آی + خان) پادشاه ماه
44آیدینشفاف و روشن، درخشنده مانند ماه
45آیکانآیکان = آیقان (آی + قان) کسی که خونش مثل ماه شفاف و تمیز است اصیل، نجیب
46آیهانآیهان = آیخان (آی + خان) پادشاه ماه
اسامی کردی پسرانه با آ
1آرانطبیعت گرم، مکان گرمسیر، نام قدیمی ایران، سرزمین آریایی، آراسته و پاک
2آرینام یکی از سران ماد
3آریتمانام یکی از سران ماد
4آریزنام کوهی در مسیر مریوان به سنندج نام ایرانی
5آزاآزا اسم کردی به معنی سالم بودن و سرحال و قبراق است؛ هم چنین آزا نام پادشاه مانایی بوده است.
6آسوبه معنی افق طلایی، (در پهلوی) صورت پهلوی واژه ی ' آهو '، (در اوستایی) آسو به معنای تندی، شتاب و کوشا آمده است - شفق، هنگام طلوع خورشید، همچنین نام شرابی مست کننده که از قند سیاه درست می کنند، نام محلی در مسیرلار به لنگه
7آکوقله کوه، مکان بلند، انسان با عظمت و مقتدر
8آمانجهدف، مقصد
9آهیرآتش
10آویرآتش
فهرست اسامی عربی پسرانه با آ
1آباذرابوذر
2آبدینجاودانه ها، جمع آبد (به کسر ب)
3آدیامین تر، امانت دار تر
4آزرنام پدر ابراهیم خلیل (ع)، اسبی که ران دو پای عقبش مشکی و دستهایش به رنگ دیگر است.
5آصفتدبیر، مشاور خردمند، نام وزیر سلیمان(ع) ، عنوان وزیران ایرانی در دوران اسلامی
6آقامیر(مغولی) + میر (عربی) = سلطان بزرگ، امیر والامقام، نام روستایی در نزدیکی بیرجند
7آکامسرزمین فراز، سرزمین بلند، زمین‌های بلند؛ تپه‌ها.
8آمیناجابت کن، از نامهای خداوند
9آیتآیه، نشانه، شخص برجسته و شاخص، شخص بسیار زیبا رو
10آیت اللهنشانه خداوند
اسامی پسرانه اوستایی - پهلوی با آ
1آبتیناسم پدر فریدون پادشاه پیشدادی، و نیز از شخصیت های شاهنامه فردوسی، به معنی روح کامل، انسان نیکو کار
2آبلاتکااز نامهای ایران باستان
3آتبینبه معنی از خاندانِ «آثویه»؛ روح کامل و نیکو کار، از شخصیتهای شاهنامه
4آتراباننگهبان آتش، پیشوای دینی
5آترباننگهبان آتش، پیشوای دینی
6آتروپاتصورت دیگر آذرباد، آذرپناه یا کسی که آتش نگهدار اوست.
7آتورآتش، آذر؛ (اَعلام) یک بخش از تقویم قدیمی ایرانی
8آتیندر زبان زند و پازند جدید ، نو ، بوجود آمده
9آذربادنام موبدی در زمان شاپور دوم پادشاه ساسانی
10آرتامقدس، راست گفتار، درست کردار.
11آرسِنانجمن، مجمع؛ (در عبری) مردِ مبارز.
12آرشدرخشنده؛ (اَعلام) نام یکی از تیراندازان زمان منوچهر
13آریودادایرانداد، داده ایران
14آیین (آئین)(پهلوی) کیش، روش، دین، شیوهی مناسب و مطلوب؛ (در قدیم) جلال و شکوه
اسامی پسرانه عبری با حرف آ
1آبرامصورت دیگر ابراهیم، پدر جماعت بسیار یا پدر عالی مقام، اسم یکی از پیامبران بزرگ ملقب به خلیل الله، هم چنین نام سوره ای در قرآن کریم
2آبراهامابراهیم، پدر جماعت بسیار یا پدر عالی مقام
3آچیمنام یکی از نیاکان یوسف نجار که همعصر حضرت مریم بود به معنای خداوند استقرار خواهد یافت.
4آدمنخستین بشری که خدا آفرید، مودب باتربیت، انسان گندم گون، آهوی سفیدی که روی پوستش خطهای خاکی رنگ دارد.
5آرسنمرد مبارز
6آرمیاارمیا، بزرگ داشته شده؛ نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل، همچنین لقب حضرت خضر نبی و لقب حضرت علی (ع)
7آزرانمنسوب به آزر،آزر نام پدر یا عموی حضرت ابراهیم و همچنین نام نژادی از اسب است که پاهایش سیاه و دستانش به رنگی دیگر است.
8آشرشاد، خوشحال، اسم یکی از پسران یعقوب (ع)
9آلیاالیاس
   اسامی پسرانه سنسکریت با آ
1آپاداکسی که خود را به خداوند سپرده است، متوکل
2آپاداشآموختن علوم معنوی از مرشد
3آپنیتامقرب، بنده خاص پروردگار
4آتیتیمهمان
5آدبهاواتولد حقیقی
6آدهاوانزدیکترین دوست خداوند، نام نزدیکترین همنشین کریشنا در افسانه های هندی
7آروشاروشنایی، نور خورشید، آرامش
اسامی پسرانه گیلگی با حرف آ
1آهیلمرغ انجیرخوار
2آهینآهن
3آئیلنام پرنده ای است.
اسامی پسرانه ارمنی با حرف آ
1آراراتنام کوهی در آذربایجان که بنا به روایتی کشتی نوح بر روی آن قرار گرفت.
2آرتوشاز نامهای باستانی ارمنی
3آریسبرزگر
4آریسناآریستاکس، برزگر، کشاورز
اسامی پسرانه لاتین با آ
1آدرینآدریانوس، به فتح ی، یکی از پادشاهان روم که فتوحات زیادی داشت و به ادبیات علاقمند بود
2آریانمنسوب به آریا، آریایی، آریا - بانوی بسیار مقدس، نام دختر مینوس پادشاه اساطیری یونان
3آریستهآریستئوس در اساطیر یونان، پسر اپولون، او تربیت زنبور عسل را به مردم آموخت
4آنتی گونحاکم بابل درزمان اسکندرمقدونی
اسامی پسرانه آشوری با آ
1آدارایلخداوند یاریگر
2آدورامأخوذ از افسانه گیل گمش بابلی، کمک کننده، مددکار
3آشوربرهم زننده، تغییر دهنده، نام دومین فرزند سام که نینوا را بنا نهاد؛ گوشه ای در دستگاه ماهور
4آشیناقوی، قدرتمند، نیرومند، زورمند
اسامی پسرانه یونانی با حرف آ
1آدریانآدریانوس، نام یکی از امپراتوران روم
2آدریانوسآدریان، نام یکی از امپراتوران روم
اسم پسرانه بلوچی با آ
1آدینگآن که روز جمعه به دنیا آمده است.

 

گردآوری: بخش کودکان

 

بیتوته😎😍
بیتوته😎😍 مجله اینترنتی بیتوته🥳 اخبار روز، ورزشی، سبک زندگی، چهره ها، گردشگری، آشپزی، سلامت، دکوراسیون، فرهنگ و هنر، موفقیت، دانش و فناوری و سرگرمی

شاید خوشتان بیاید

پاسخ ها

نظر خود را درباره این پست بنویسید
منتظر اولین کامنت هستیم!
آیدت: فروش فایل، مقاله نویسی در آیدت، فایل‌های خود را به فروش بگذارید و یا مقالات‌تان را منتشر کنید👋