مناجات امیرالمومنین (ع) در مسجد کوفه
مناجات حضرت امیرالمومنین به همراه معنی
از دیگر دعاهای سوزناک و حال توبه و اظهار پشیمانی کردن، که تربیت کننده و انسان ساز است مناجات امیرمؤمنان (ع) در مسجد کوفه است که ساعت ها زمان می خواهد که با حال و توجه در کنار محراب آن حضرت خوانده شود، که متأسفانه امروزه اکثر زائران مسجد کوفه و محراب از آن غافل هستند حداکثر به بوسیدن محراب و دو رکعت نماز و یک عکس یادگاری بسنده می کنند.
مناجات حضرت علی (ع) در مسجد کوفه، دعایی مخصوص و مورد علاقه امام علی (ع) و از اعمال مسجد کوفه است. این مناجات، با ذکر شماری از ویژگی های روز قیامت و درخواست رهایی از عذاب آن روز آغاز و با اشاره به 23 صفت خدا و طلب رحمت از او پس از ذکر هر صفت پایان می یابد. برخی از عالمان شیعه، این مناجات را در باب اعمال مسجد کوفه آورده اند؛ اما سندی برای آن ذکر نکرده اند.
محتوای مناجات حضرت امیر
مناجات امام علی (ع) در مسجد کوفه دو بخش و 32 فراز دارد.
* بخش نخست آن با عبارت «اللهم انی اسئلک الامان...» شروع و با ذکر تعدادی از ویژگی ها و سختی های روز قیامت، از خدا رهایی، از آنها درخواست می شود. البته در این مناجات، نام قیامت به صراحت، نیامده، اما ویژگی هایی برای این روز ذکر شده که در قرآن نیز به آنها اشاره شده است از جمله :
• سودمند نبودن مال و فرزند
• پشیمانی خطاکاران
• شناخته شدن گناهکاران با چهره
• مجازات نشدن کسی به جای دیگری
• مفید نبودن عذرخواهی
• گریزان بودن از فرزند، همسر، پدر و مادر
• آرزوی گناهکاران که ای کاش می توانستند فرزند، همسر، برادر و قبیله را فدای خود کنند و از عذاب رهایی یابند.
* بخش دوم مناجات با عبارت «مولای یا مولای» در آغاز تمام فرازها شروع و خدا را با یکی از اسماء و صفاتش خطاب قرار داده و در برابر هر صفتی به عجز و ناتوانی انسان اشاره کرده و در پایان هر فراز رحمت خدا درخواست می شود.
در این مناجات، خدا با اسما و صفات مولا، مالک، عزیر، خالق، عظیم، قوی، غنی، معطی، حی، باقی، دائم، رازق، جواد، معافی، کبیر، هادی، رحمان، سلطان، دلیل، غفور، غالب، رب و متکبر خطاب شده است. در برابر، انسان با تعابیری همچون عبد، مملوک، ذلیل، مخلوق، حقیر، ضعیف، فقیر، سائل، میت، فانی، زائل، مرزوق، بخیل، مبتلی، صغیر، ضال، مرحوم، ممتحن، متحیر، مذنب، مغلوب، مربوب و خاشع بیان شده است.
قسمتی از متن مناجات امام علی (ع)
متن مناجات حضرت امیرالمومنین (ع) در مسجد کوفه با ترجمه :
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ ﴿يَوْمَ لا يَنْفَعُ مَالٌ وَ لا بَنُونَ، إِلّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ﴾ وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ ﴿يَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلا﴾ وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ يَوْمَ ﴿يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ، فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي وَ الْأَقْدَامِ﴾ وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ ﴿يَوْمَ لا يَجْزِي وَالِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَنْ وَالِدِهِ شَيْئاً، إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ﴾
خدایا از تو امان میخواهم، «روزی که هیچ مال و اولادی سود نمیدهد، مگر کسی که قلبی سالم [از آلودگیها] به پیشگاه خداوند بیاورد» و از تو امان میخواهم «روزی که ستمکار [از شدت حسرت] دستهای خود را به دندان میگزد [و] میگوید: ایکاش همراه این پیامبر راهی [بهسوی حق] انتخاب میکردم!» و از تو امان میخواهم روزی که «گناهپیشگان را از نشانههایشان میشناسند، پس موهای جلوی سر و پاهایشان را میگیرند [و به دوزخشان میاندازند]» و از تو امان میخواهم «روزی که هیچ پدری چیزی [از عذاب را] از فرزندش دفع نمیکند و نه هیچ فرزندی برطرفکنندۀ چیزی از [عذابِ] پدر خویش است، بهیقین وعدۀ خداوند حق است.»
وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ ﴿يَوْمَ لا يَنْفَعُ الظَّالِمِينَ مَعْذِرَتُهُمْ، وَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ﴾ وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ ﴿يَوْمَ لا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئا، وَ الْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ﴾ وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ ﴿يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ، وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ، وَ صَاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ، لِكُلِّ امْرِى ءٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ﴾؛ وَ أَسْأَلُكَ الْأَمَانَ يَوْمَ ﴿يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِي مِنْ عَذَابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيهِ، وَ صَاحِبَتِهِ وَ أَخِيهِ، وَ فَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْوِيهِ، وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعا ثُمَّ يُنْجِيهِ، كَلّا إِنَّهَا لَظَى نَزَّاعَةً لِلشَّوَى﴾
و از تو امان میخواهم «روزی که عذرخواهی ستمکاران هیچ سودی به حالشان ندارد و برای آنان لعنت و سرای بدی [چون دوزخ] است» و از تو امان میخواهم «روزی که کسی از کسی چیزی [از عذاب] را دفع نمیکند، در آن روز حکومت و فرمانروایی ویژۀ خداست» و از تو امان میخواهم «روزی که آدمی از برادرش میگریزد و از مادر و پدرش و از همسر و فرزندانش؛ در آن روز هرکس از آنان را گرفتاری و کاری است که برای او [از اینکه نتواند به کار دیگر بپردازد] بس است» و از تو امان میخواهم روزی که «گناهپیشه آرزو میکند ایکاش میتوانست فرزندانش را در برابر [نجات از] عذابِ آن روز عوض دهد! و همسر و برادرش را و خویشانِ نزدیکش را که به او پناه میدادند و نیز همۀ کسانی که در زمینند، تا او را [از عذاب] برهانند؛ چنین نیست [که راه نجاتی برایش باشد]، همانا آتش سوزنده زبانه میکشد، درحالیکه اعضا و پوستِ سر را برمیکَند.»
مَوْلايَ يَا مَوْلايَ، أَنْتَ الْمَوْلَى وَ أَنَا الْعَبْدُ، وَ هَلْ يَرْحَمُ الْعَبْدَ إِلّا الْمَوْلَى؟ مَوْلايَ يَا مَوْلايَ، أَنْتَ الْمَالِكُ وَ أَنَا الْمَمْلُوكُ، وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمَمْلُوكَ إِلا الْمَالِكُ؟ مَوْلايَ يَا مَوْلايَ، أَنْتَ الْعَزِيزُ وَ أَنَا الذَّلِيلُ، وَ هَلْ يَرْحَمُ الذَّلِيلَ إِلّا الْعَزِيزُ؟ مَوْلايَ يَا مَوْلايَ، أَنْتَ الْخَالِقُ وَ أَنَا الْمَخْلُوقُ، وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمَخْلُوقَ إِلّا الْخَالِقُ؟ مَوْلايَ يَا مَوْلايَ، أَنْتَ الْعَظِيمُ وَ أَنَا الْحَقِيرُ، وَ هَلْ يَرْحَمُ الْحَقِيرَ إِلّا الْعَظِيمُ؟
مولایم ای مولای من، تو مولایی و من بندهام، آیا رحم میکند به بنده جز مولا؟ مولایم ای مولای من، تو مالکی و من بندهام، آیا رحم میکند به بنده جز مولا؟ مولایم ای مولای من، تو عزیزی و من خوار، آیا رحم میکند به خوار جز عزیز؟ مولایم ای مولای من، تو خالقی، من مخلوق، آیا رحم میکند به مخلوق جز خالق؟ مولایم ای مولای من، تو باعظمتی و من ناچیز، آیا رحم میکند به ناچیز جز باعظمت؟
مَوْلايَ يَا مَوْلايَ، أَنْتَ الْقَوِيُّ وَ أَنَا الضَّعِيفُ، وَ هَلْ يَرْحَمُ الضَّعِيفَ إِلّا الْقَوِيُّ؟ مَوْلايَ يَا مَوْلايَ، أَنْتَ الْغَنِيُّ وَ أَنَا الْفَقِيرُ، وَ هَلْ يَرْحَمُ الْفَقِيرَ إِلّا الْغَنِيُّ؟ مَوْلايَ يَا مَوْلايَ، أَنْتَ الْمُعْطِي وَ أَنَا السَّائِلُ، وَ هَلْ يَرْحَمُ السَّائِلَ إِلا الْمُعْطِي؟ مَوْلايَ يَا مَوْلايَ، أَنْتَ الْحَيُّ وَ أَنَا الْمَيِّتُ، وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمَيِّتَ إِلا الْحَيُّ ؟ مَوْلايَ يَا مَوْلايَ، أَنْتَ الْبَاقِي وَ أَنَا الْفَانِي، وَ هَلْ يَرْحَمُ الْفَانِيَ إِلا الْبَاقِي؟ مَوْلايَ يَا مَوْلايَ، أَنْتَ الدَّائِمُ وَ أَنَا الزَّائِلُ، وَ هَلْ يَرْحَمُ الزَّائِلَ إِلا الدَّائِمُ؟
مولایم ای مولای من، تو نیرومندی و من ناتوان، آیا رحم میکند به ناتوان جز نیرومند؟ مولایم ای مولای من تو بینیازی و من نیازمند، آیا رحم میکند به نیازمند جز بینیاز؟ مولایم ای مولای من، تو عطا بخشی و من گدا، آیا رحم میکند به گدا جز عطابخش؟ مولایم ای مولای من، تو زندهای و من مرده، آیا رحم میکند به مرده جز زنده؟ مولایم مولای من، تو باقی هستی و من فانی، آیا رحم میکند به فانی جز باقی؟ مولایم ای مولای من، تو پایندهای و من از بین رونده، آیا رحم میکند به از بین رونده جز پاینده؟
مَوْلايَ يَا مَوْلايَ، أَنْتَ الرَّازِقُ وَ أَنَا الْمَرْزُوقُ، وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمَرْزُوقَ إِلا الرَّازِقُ؟ مَوْلايَ يَا مَوْلايَ، أَنْتَ الْجَوَادُ وَ أَنَا الْبَخِيلُ، وَ هَلْ يَرْحَمُ الْبَخِيلَ إِلا الْجَوَادُ؟ مَوْلايَ يَا مَوْلايَ، أَنْتَ الْمُعَافِي وَ أَنَا الْمُبْتَلَى، وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمُبْتَلَى إِلا الْمُعَافِي؟ مَوْلايَ يَا مَوْلايَ، أَنْتَ الْكَبِيرُ وَ أَنَا الصَّغِيرُ، وَ هَلْ يَرْحَمُ الصَّغِيرَ إِلا الْكَبِيرُ؟ مَوْلايَ يَا مَوْلايَ، أَنْتَ الْهَادِي وَ أَنَا الضَّالُّ، وَ هَلْ يَرْحَمُ الضَّالَّ إِلا الْهَادِي؟
مولایم ای مولای من، تو روزیدهندهای و من روزی دادهشده، آیا رحم میکند به روزی دادهشده جز روزی دهنده؟ مولایم ای مولای من، تو باسخاوتی و من بخیل، آیا رحم میکند به بخیل جز باسخاوت؟ مولایم ای مولای من، تو سلامتبخشی و من گرفتار، آیا رحم میکند به گرفتار جز سلامتبخش؟ مولایم ای مولای من، تو بزرگی و من کوچک، آیا رحم میکند به کوچک جز بزرگ؟ مولایم ای مولای من، تو راهنمایی و من گمراه، آیا رحم میکند به گمراه جز راهنما؟
مَوْلايَ يَا مَوْلايَ، أَنْتَ الرَّحْمَنُ وَ أَنَا الْمَرْحُومُ، وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمَرْحُومَ إِلا الرَّحْمَنُ؟ مَوْلايَ يَا مَوْلايَ، أَنْتَ السُّلْطَانُ وَ أَنَا الْمُمْتَحَنُ، وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمُمْتَحَنَ إِلا السُّلْطَانُ؟ مَوْلايَ يَا مَوْلايَ، أَنْتَ الدَّلِيلُ وَ أَنَا الْمُتَحَيِّرُ، وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمُتَحَيِّرَ إِلا الدَّلِيلُ؟ مَوْلايَ يَا مَوْلايَ، أَنْتَ الْغَفُورُ وَ أَنَا الْمُذْنِبُ، وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمُذْنِبَ إِلا الْغَفُورُ؟ مَوْلايَ يَا مَوْلايَ، أَنْتَ الْغَالِبُ وَ أَنَا الْمَغْلُوبُ، وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمَغْلُوبَ إِلا الْغَالِبُ؟
مولایم ای مولای من، تو رحمکنندهای و من رحمشده، آیا رحم میکند به رحمشده جز رحمکننده؟ مولایم ای مولای من، تو سلطانی و من آزمایششده به بلاها، آیا رحم میکند به آزمایششده به بلاها جز سلطان؟ مولایم ای مولای من، تو راهنمایی و من سرگردان، آیا رحم میکند به سرگردان جز راهنما؟ مولایم ای مولای من، تو آمرزندهای و من گناهکار، آیا رحم میکند به گناهکار جز آمرزنده؟ مولایم ای مولای من، تو پیروزی و من شکستخورده، آیا رحم میکند به شکستخورده جز پیروز؟
مَوْلايَ يَا مَوْلايَ، أَنْتَ الرَّبُّ وَ أَنَا الْمَرْبُوبُ، وَ هَلْ يَرْحَمُ الْمَرْبُوبَ إِلا الرَّبُّ؟ مَوْلايَ يَا مَوْلايَ، أَنْتَ الْمُتَكَبِّرُ وَ أَنَا الْخَاشِعُ، وَ هَلْ يَرْحَمُ الْخَاشِعَ إِلا الْمُتَكَبِّرُ؟ مَوْلايَ يَا مَوْلايَ، ارْحَمْنِي بِرَحْمَتِكَ وَ ارْضَ عَنِّي بِجُودِكَ وَ كَرَمِكَ وَ فَضْلِكَ ؛ يَا ذَا الْجُودِ وَ الْإِحْسَانِ، وَ الطَّوْلِ وَ الامْتِنَانِ، بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.
مولایم ای مولای من، تو پرورندهای و من پروریده، آیا رحم میکند به پروریده جز پرورنده؟ مولایم ای مولای من، تو بزرگمنشی و من فروتن، آیا رحم میکند به فروتن جز بزرگمنش؟ مولایم ای مولای من، به من رحم کن به رحمتت و به جود و کرم و فضلت از من راضی شو، ای دارای جود و احسان و عطا و مهربانی و محبت، به مهربانیات ای مهربانترین مهربانان.
نویسنده گوید: سید ابن طاووس بعد از این مناجات، دعایی طولانی از آن حضرت روایت کرده به نام «دعای امان»، مقام را گنجایش ذکر آن نیست.
مؤلّف گوید: سیّدابن طاووس بعد از این مناجات، دعایى طولانى از آن حضرت روایت کرده، به نام دعاى امان، مقام را گنجایش ذکر آن نیست. و همچنین در این مقام شریف دعایى را که در برنامه مسجد زید می خوانید. آگاه باش ما در کتاب «هدیة الزائرین» اختلاف نظر است که محرابی که حضرت امیر المومنان ضربت خوردند است یا محراب متروک، برای احتیاط در هر دو محل اعمال را به جا بیاورید.
انواع مناجات حضرت علی (ع)
مناجاتی دیگر از مناجات منظومه حضرت علی بن ابیطالب (ع).نقل از کتاب صحیفه علویه
به نام خداى بخشاینده مهربان
لَکَ الْحَمْدُ یا ذَاالْجُودِ وَالْمَجْدِوَالْعُلى َبارَکْتَ تُعْطى مَنْ تَشاءُ وَتَمْنَعُ
ستایش تورا است اى صاحب جود و بزرگى و بلندى، بزرگى تو را است که بهر که خواهى بدهى و یا بازگیرى
اِلهى وَخَلاّقى وَحِرْزى وَمَوْئِلى اِلَیْکَ لَدَى الاِْعْسارِ وَالْیُسْرِ اَفْزَعُ
اى معبود و آفریدگار و پناه و نگهدار من بدرگاه تو در سختى و آسانى پناه برم
اِلهى لَئِنْ جَلَّتْ وَجَمَّتْ خَطیئَتى فَعَفْوُکَ عَنْ ذَنْبى اَجَلُّ وَاَوْسَعُ
خدایا اگر خطایم بزرگ و زیاد است ولى گذشت تو از گناه من بزرگتر و وسیعتر است
اِلهى لَئِنْ اَعْطَیْتُ نَفْسِىَ سُؤْلَها فَها اَنَا فى رَوْضِ النَّدامَةِ اَرْتَعُ
خدایا اگر من از خواهش نفس پیروى کنم پس در آن حال من در چراگاه پشیمانى مى چرم
اِلهى تَرى حالى وَفَقْرى وَفاقَتى وَاَنْتَ مُناجاتِى الخَفِیَّةَ تَسْمَعُ
خدایا خود تو حال من و ندارى و تهیدستیم را بینى و تو رازهاى پنهان مرا مى شنوى
اِلهى فَلا تَقْطَعْ رَجاَّئى وَلا تُزِغْ فُؤ ادى فَلى فى سَیْبِ جُودِکَ مَطْمَعٌ
خدایا پس امیدم را قطع مکن و منحرف مساز به نومیدى دلم را که من طمعکار باران سخایت هستم.
اِلهى لَئِنْ خَیَّبْتَنى اَوْ طَرَدْتَنى فَمَنْ ذَااَّلذى اَرْجُو وَمَنْ ذا اُشَفِّعُ
خدایا اگر نومیدم سازى یا از درگاهت برانى پس به چه کسى امید داشته باشم و که را شفیع گردانم.
اِلهى اَجِرْنى مِنْ عَذابِکَ اِنَّنى اَسیرٌ ذَلیلٌ خائِفٌ لَکَ اَخْضَعُ
خدایا از عذاب خود پناهم ده که براستى من اسیر و خوار و ترسان و خاضع درگاه توام.
اِلهى فَآنِسْنى بِتَلْقِینِ حُجَّتى اِذا کانَ لى فِى الْقَبْرِ مَثْوَىً وَ مَضْجَعٌ
خدایا بوسیله تلقین دلیل و حجتم با من انس گیر در آن هنگام که در گور منزل و ماءوى گیرم.
اِلهى لَئِنْ عَذَّبْتَنى اَلْفَ حِجَّةٍ فَحَبْلُ رَجاَّئى مِنْکَ لا یَتَقَطَّعُ
خدایا اگر هزار سال مرا عذاب کنى ولى باز رشته امید من از درگاه تو قطع نمى شود.
اِلهى اَذِقْنى طَعْمَ عَفْوِکَ یَوْمَ لا بَنُونَ وَلا مالٌ هُنا لِکَ یَنْفَعُ
خدایا مزه گذشتت را به من بچشان در آن روز که نه فرزندان و نه مال در آنجا سود بخشد.
اِلهى لَئِنْ لَمْ تَرْعَنى کُنْتُ ضائِعاً وَاِنْ کُنْتَ تَرْعانى فَلَسْتُ اُضَیَّعُ
خدایا اگر تو مراعاتم نکنى یکسره از بین رفته ام و اگر تو مراعاتم کنى ضایع نگردم.
اِلهى اِذا لَمْ تَعْفُ عَنْ غَیْرِ مُحْسِنٍ فَمَنْ لِمُسىَّءٍ بِالْهَوى یَتَمَتَّعُ
خدایا اگر بنا شود جز از نیکوکار نگذرى پس کیست امید گنهکارى که به هواى نفس کامرانى کرده
اِلهى لَئِنْ فَرَّطْتُ فى طَلَبِ التُّقى فَها اَنَا اِثْرَ الْعَفْوِ اَقْفُو وَاَتْبَعُ
خدایا اگر در جستجوى پرهیزکارى کوتاهى کردم ولى اینک بدنبال گذشت تو مى گردم و آنرا مى جویم
اِلهى لَئِنْ اَخْطاْتُ جَهْلاً فَطالَما رَجَوْتُکَ حَتّى قیلَ ما هُوَ یَجْزَعُ
خدایا اگر از روى نادانى خطا کردم پس چه بسیار امیدوار به تو بوده ام بطورى که درباره ام گفتند باک ندارد
اِلهى ذُنُوبى بَذَّتِ الطَّوْدَ وَاْعتَلَتْ وَصَفْحُکَ عَنْ دَنْبى اَجَلُّ وَاَرْفَعُ
خدایا گناهانم برتر و بلندتر از کوههاى بزرگ گشته ولى چشم پوشى تو از گناه من بزرگتر و برتر است
اِلهى یُنَحّى ذِکْرُ طَوْلِکَ لَوْعَتى وَذِکْرُ الْخَطایَا الْعَیْنَ مِنّى یُدَمِّعُ
خدایا یاد بخشش تو سوز درونم را بِبَرد و یاد گناهان چشمانم را اشکبار کند
اِلهى اَقِلْنى عَثْرَتى وَامْحُ حَوْبَتى فَاِنّى مُقِرُّ خائِفٌ مُتَضَرِّعٌ
خدایا لغزشم را ببخش و گناهم را محو کن زیرا که من به گناه اقرار داشته و ترسان و نالانم
اِلهى اَنِلْنى مِنْک رَوْحاً وَراحَةً فَلَسْتُ سِوى اَبْوابِ فَضْلِکَ اَقْرَعُ
خدایا صفا و آسایشى از جانب خود به من ببخش که من جز درهاى فضل تو را نکوبم
اِلهى لَئِنْ اَقْصَیْتَنى اَوْ اَهَنْتَنى فَما حیلَتى یا رَبِّ اَمْ کَیْفَ اَصْنَعُ
خدایا اگر دورم کنى یا بى اعتنائیم کنى پس دیگر چه چاره کنم پروردگارا و یا چه بکنم؟
اِلهى حَلیفُ الْحُبِّ فى اللَّیْلِ ساهِرٌ یُناجى وَیَدْعُو وَالْمُغَفَّلُ یَهْجَعُ
خدایا آنکه با دوستى تو دست بگریبانست شب را همه بیدار و در مناجات و دعا است ولى غافل یکسره در خواب
اِلهى وَهذَا الْخَلْقُ ما بَیْنَ نائِمٍ وَمُنْتَبهٍ فى لَیْلِهِ یَتَضَرَّعُ
خدایا این مردم هم یک دسته شبها خواب و دسته اى بیدار و به تضرع مشغولند.
وکُلُّهُمُ یَرجُو نَوالَکَ راجِیاً لِرَحْمَتِکَ الْعُظْمى وَفِى الْخُلْدِ یَطْمَعُ
و همگى به امید عطاى تواءند و امیدوار به رحمت بزرگ تو و طمع بهشت برین دارند
اِلهى یُمَنّینى رَجاَّئى سَلامَةً وَقُبْحُ خَطیئاتِى عَلَىَّ یُشَنِّعُ
خدایا امید من مرا آرزومند سلامتى مى کند ولى زشتى گناهانم مرا به رسوایى تهدید مى کند
اِلهى فَاِنْ تَعْفُو فَعَفْوُکَ مُنْقِذى وَاِلاّ فَبِالذَّنْبِ الْمُدَمِّرِ اُصْرَعُ
خدایا اگر بگذرى گذشت تو نجات بخش من است وگرنه من با این گناه مهلک به نابودى درافتم
اِلهى بِحَقِّ الْهاشِمىِّ مُحَمَّدٍ وَحُرْمَةِ اَطْهارٍ هُمُ لَکَ خُضَّعٌ
خدایا به حق محمد هاشمى و به حرمت پاکانى که به درگاهت خاضعند
اِلهى بِحَقِّ الْمُصْطَفى وَابْنِ عَمِّهِ وَ حُرْمَةِ اَبْرارٍ هُمُ لَکَ خُشَّعٌ
خدایا به حق محمد مصطفى و پسر عمویش (على) و به حرمت نیکانى که بدرگاهت خاشعند
اِلهى فَاَنْشِرْنى عَلى دینِ اَحْمَدٍ مُنیباً تَقِیّاً قانِتاً لَکَ اَخْضَعُ
خدایا مرا بر دین احمد در قیامت برانگیز در حال انابه و پرهیزکارى و فروتنى و خضوع
وَلا تَحْرِمَنّى یا اِلهى وَسَیِّدى شَفاعَتَهُ الْکُبْرى فَذاکَ الْمُشَفَّعُ
و مرا محروم مکن اى معبود و آقایم از آن شفاعت بزرگش که شفاعت او پذیرفته است
وَصَلِّ عَلَیْهِمْ ما دَعاکَ مُوَحِّدٌ وَناجاکَ اَخْیارٌ بِبابِکَ رُکَّعٌ
و درود فرست بر ایشان تا زمانى که یکتاپرستى به درگاهت دعا کند و نیکان با تو در مناجات و به درگاهت در رکوعند.
گردآوری: بخش مذهبی
پاسخ ها