هوش هیجانی
هوش هیجانی شامل شناخت و کنترل عواطف و هیجان های خویش و افراد دیگر است. به عبارت ديگر، فردی که EI بالایی دارد، سه مؤلفهٔ هیجان ها را بطور موفقیت آمیزی با یکدیگر تلفیق می کند:مؤلفهٔ شناختی، مؤلفهٔ فیزیولوژیکی و مؤلفهٔ رفتاری.
متونِ علم مدیریت بر این باورند که رهبران و مدیران، با هوش های هیجانیِ بالاتر، توان بیشتری برای هدایتِ سازمانِ تحت کنترل شان دارند. یافته های جدید نشان می دهد کارکنانی که دارای وجدان کاری و حس وظیفه شناسی بالایی هستند، ولی فاقدِ هوش هیجانی و اجتماعی اند، در قیاس با کارکنان مشابهی که از هوش هیجانی بالایی برخوردارند، عملکرد ضعیف تری دارند.
هوش هیجانی چیست
تاریخچه هوش هیجانی و توجه به اهمیت آن
اگر منظورمان صرفاً توجه به نقش و اهمیت هیجان و احساسات در رفتار و تصمیم گیری باشد، باید بگوییم که هوش هیجانی چند هزار سال( حداقل در حد یونان باستان) قدمت دارد.
تعریف طبع چهارگانه برای انسان و بکار بردن مفاهیمی مانند خُلق، نمونه هایی از توجه به نقش هیجانات در رفتار و تصمیم انسان هستند.
طی یک قرن گذشته هم، در زمینه ی هیجانات و نمایش آنها در قالب زبان بدن و چهره و رفتار، و نیز جواب های هیجانی بدن انسان، مطالعه های گسترده ای انجام شده که چارلز داروین و پل اکمن از پیشتازان آن بوده اند.
نقش احساسات در تصمیم گیری هم، چیزی است که در تحقيقات گوناگون، من جمله کارهای دنیل کانمن و همکارانش، مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است.
بدین ترتیب می توانیم بگوییم هوش هیجانی سعی برای تعریف یک چارچوب جدید طبق دانسته های گذشته است و نه خلق یک علم جدید.
“دانیل گلمن” در کتابش به نام “هوش هیجانی:به چه علت از IQ مهمتر است؟ ”، به پنج دسته بندی از هوش هیجانی اشاره می کند که در ادامه مورد اشاره قرار می گیرد:
دسته بندی هوش هیجانی
دسته بندی هوش هیجانی
خودآگاهی
چنانچه یک شخص دارای سطح سالم و مناسبی از خودآگاهی باشد، نسبت به نقاط ضعف و قوت خود و اینکه رفتارش چطور روی افراد دیگر تأثير خواهد گذاشت هم مسلط خواهد بود. یک فرد خودآگاه معمولاً بهتر از افراد دیگر میتواند از انتقادات سازنده چیزی یاد بگیرد.
خودتنظیمی
فردی که EQ بالایی دارد قادر است به شکلی بالغانه احساسات خویش را بروز دهد و در مواقع لزوم، خویشتن داری را تمرین کند. چنين شخصی به جای سرکوب احساسات خویش، آنها را به شکلی کنترل شده و محدود بروز می دهد.
انگيزه
افرادی که به لحاظ هیجانی باهوش شمرده میشوند ، خودانگیخته هستند. آنها به سادگی از طريق محرک هایی مانند پول یا مقام برانگیخته نمی شوند. این اشخاص به موقع بروز نومیدی عموما خوشبین و قابل انعطاف هستند و با یک بلندهمتی و جاه طلبی درونی، خویش را از مهلکه نومیدی خارج می کنند.
همدلی
انسانی که از خصوصیت هم دلی بهره مند است، صاحب احساس دلسوزی و درک طبیعت انسان هم هست، حواسی که به وی اجازه میدهند تا با انسان های ديگر به لحاظ احساسی ارتباط برقرار کند. توانایی هم دردی به فرد اجازه می دهد که خدمات خوبی به سایرین ارائه کند و نگرانی ها و دغدغه های آنها را جواب دهد.
ارتباطات انسانی
اشخاصی که هوش هیجانی بالایی دارند قادرند تا خيلي سریع با هم گروهی های خویش رابطه ای براساس توافق و اعتماد برقرار کنند. آنها همینطور از جنگ قدرت و زیرآب زنی پرهیز می کنند. آنها از کار کردن با دیگران لذت می برند و روابطشان با سایرین را بر پایه احترام پیش می برند.
هوش هیجانی را میتوان افزایش دهید
چگونه هوش هیجانی را میتوان افزایش داد
دکتر مایر و آقای باریسو هر دو معتقد هستند که هوش هیجانی را میتوان آموخت و تقویت کرد. جاستین باریسو به شبکه خبری ان بی سی می گوید:« ما بیشتر طبق عادت نسبت به موقعیت ها عکس العمل نشان می دهیم. پس نخستین قدم توجه کردن به احساساتمان در مواقع گوناگون و شناختن عادتها است. با گذر زمان و تمرین میتوان عادتها را تغيير داد و احساسات را مدیریت کرد. این همان تقویت هوش هیجانی است.»
خصوصیت های اشخاص با هوش هیجانی بالا
- کمال گرا نیستند.
- بین کار و زندگی اعتدال ایجاد می کنند.
- تغيير را می پذیرند.
- تمرکز دارند.
- دلسوز هستند.
- از توانایی ها و ضعف های خویش آگاهی دارند.
- دارای قدرت خودانگیزشی هستند.
- آن ها در گذشته نمی مانند.
- مثبت گرا هستند.
- مرزهای خویش را معلوم می کنند.
- به همکار یا همیار خود قدرت می بخشند.
- خوب گوش می دهند.
- به یک راهکار اکتفا نمی کنند.
- خشم خویش را کنترل می کنند.
خصوصیت های اشخاص با هوش هیجانی بالا
علامت های هوش هیجانی پائین
- گرفتار جر و بحث های متعدد میشوند
- متوجه احساسات افراد دیگر نیستند
- فکر می کنند که سایرین زيادي حساس اند
- از گوش دادن نقطه نظرات سایرین سر باز می زنند
- به جهت اشتباهات خویش افراد دیگر را مقصر می دانند
- توانایی رویارویی با موقعیت های هیجانی را ندارند
- مستعد انفجار ناگهانی احساسات هستند
- در حفظ ارتباطات دوستانه موفق نیستند
- قادر به هم حسی با افراد دیگر نیستند.
چطور می توانیم هوش هیجانی خویش را تقویت کنیم؟
برای این کار باید چند نکته کلیدی را در نظر داشته باشید در آغاز باید باور نادرست تخلیه خویش را از ذهن بیرون کنید! بارها و بارها هر کدام از ما از دوستان و اشنایان خود شنیده ایم که می گویند داد بزن و خودت را خالی کن!
در حالیکه در یافته های اخیر پژوهشگران متوجه شده اند که خالی کردن عصبانیت نه تنها سبب بهبود حال شما نمی شود بلکه شما را عصبی تر هم می کند! نکته دیگری که باید به آن توجه کنید این است که هنگامی که ناراحت یا عصبی هستید حواس خویش را به مسئله دیگری معطوف کنید، علاوه بر موردهای گفته شده موردهای زیر هم میتوانند در تقویت “هوش هیجانی” نقش موثری داشته باشند.
علامت های هوش هیجانی پائین
انجام ورزش های هوازی:یکی از بهترین راهها برای تقویت هوش هیجانی ورزش های هوازی می باشند زیرا ورزش کردن به ترشح هورمون اندورفین در بدن کمک کرده و موجب آرامش و دوری از استرس و تقویت هوش هیجانی می شود.
دستیابی به موفقیت های ساده:همیشه سعی کنید برای خود اهداف کوچک و آسانی را قرار دهید و به آن ها دست یابید. زیرا بر اساس مطالعات انجام شده پایان دادن به یک کار هم باعث حس رضایت و ترشح هرمون اندورفین در بدن می شود.
چهارچوب بندی متفاوت وضعیت ها و شرایط مختلف زندگی:باتوجه به شرایط زندگی خود سعی در مواقع مختلف رفتارهای متناسب را انجام دهید.
کمک به افراد دیگر و هم دلی:یکی ديگر از راههای مؤثر در بهبود و تقویت هوش هیجانی در اشخاص بهبود هنر انتقاد میباشد ، انتقاد نشان میدهند که اشخاص تا چه حد از کار خویش، مسوولیت خود و همکاران خود راضی هستند. ولی یک انتقاد درست وقتی اتفاق می افتد که شما واضح، مشخص و دقیق حرف بزنید ، راهکاری را پیشنهاد کنید، رودررو و به صورت خصوصی نقد کنید و باید همیشه حساس باشید و همراه با احساس هم دلی نقد خویش را انجام دهید.
انتقال احساسات یکی ديگر از موردهای مؤثر در تقویت هوش هیجانی میباشد ، شما باید تلاش کنید تنظیم کننده احساسات افراد دیگر باشید، یادتان باشد عواطف مانند ویروس واگیردار هستند توانایی القا و انتقال احساسات و عواطف مثبت به افراد دیگر مهم ترین اصل اثرگذاری در ارتباطات بین فردی است.
کاربرد هوش هیجانی
کاربرد هوش هیجانی
هوش هیجانی به ما امکان می دهد تا با افراد دیگر هم دلی نموده و ارتباطات بهتر و سالم تری را به دوراز تنش و قضاوت های شتابزده پایه ریزی کنیم.
با کمک هوش هیجانی توانایی تشخیص استرس سالم از ناسالم را داشته و در وضعیت بحرانی اجازه نمی دهیم که اضطراب بر قوت تعقل غلبه کند.
امکان کنترل هیجانات مختلف( چه مثبت و چه منفی) را داریم. می توانیم آنها را به اندازه خرج کنیم یا حتی در مواقعی آنها را به تاخیر بیندازیم.
هوش هیجانی به ما در شناخت احساسات خویش کمک می کند. هنگامی که احساسات خود را بشناسیم تنظیم و کنترل آنها هم راحت تر خواهد بود.
هوش هیجانی زندگی روانی و جسمی سالم تری را برای ما مهیا می کند. بدین ترتیب محیطی که در آن رشد می کنیم سالم تر بوده و ریسک ابتلا به انواع بیماری های جسمی و روحی را کاهش می دهد.
هوش هیجانی هم چنان امید و انگيزه را در انسان زنده و جوشان نگه می دارد و همین دو توانایی از بین بردن موانع و حرکت روبه جلو را برای شخص میسر می کند.
در نظر داشته باشید که هوش هیجانی تنها در زندگی شخصی ما تأثیر ندارد بلکه موفقیت های علمی، ورزشی، شغلی و … هم ضمانت می کند.
هوش هیجانی در مدیریت زمان هم تأثیرگذار است. شما ديگر زمان خویش را صرف موردهای بی علت و بی ارزش نمی کنید و به خوبی میتوانید از فرصت هایتان برای امور مهمتر استفاده کنید.
گردآوری: بخش روانشناسی
پاسخ ها