در این مطلب به بهانه پخش نسخه مرمتشده فیلم "نفس عمیق" به سراغ راز ماندگاری و خاص بودن شاهکار پرویز شهبازی میرویم.
برترینها: همیشه انتخاب چند فیلم از بین تمام فیلمهای ایرانی بهعنوان بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران کار سختی بوده. حتی اگر این تقسیمبندی را به فیلمهای کلاسیک یا مدرن هم محدود کنیم باز چیزی از سخت بودن آن کم نمیشود. با این حال هستند فیلمهایی که بعد از تماشای آنها با قاطعیت یکی از چند فیلم انتخابی شما در این لیستها خواهند بود. "نفس عمیق" بدون شک یکی از همین فیلمهاست. در این مطلب به بهانه پخش نسخه مرمتشده این فیلم به سراغ راز ماندگاری و خاص بودن شاهکار پرویز شهبازی میرویم. با ما همراه باشید.
اما سوال مهمتر این است که چرا باید فیلمی مربوط به ۲۰ سال پیش از این را حالا مورد توجه قرار دهیم و احیانا به تماشا بنشینیم؟ پاسخ کوتاه است و تلخ. به یک دلیل ساده و آن اینکه بعد از گذشت این همه سال از ساخت این فیلم، بسیاری از مصائب و دغدغههای جوانان آن روزهای جامعه ایرانی پابرجاست و فکری برای برطرف کردن آن صورت نگرفته است.
ممکن است شکل بیرونی مشکلات و گرههای داستانی برای روزگار ما کمی ساده به نظر برسد اما بطن ماجرا تغییری نکرده و همچنان جوانان و نوجوانان ایرانی متولد دهه ۷۰ و ۸۰ احساس میکنند دیده و شنیده نمیشوند و جامعه در تلاش است آنها را مهار کند و اگر زورش رسید تغییرات اساسی در آنها ایجاد کند و… نکته اما کجاست؟ نکته آن است که فقدان گفتوگو و درک نکردن و به جا نیاوردن ۳ شخصیت نمونهای فیلم نفس عمیق نه تنها کمکی به ارضای میل به کنترل نیروهای جوان نکرد، بلکه باعث بروز برونریز طغیانگونه تفکرات و امیال شخصیتها شد و در نهایت به تراژدی انجامید.
نتیجه اینکه چه از منظر مضمونی و آسیب شناسانه و چه از منظر نگاه اعتراضی و انتقادی و چه از زاویه نگاه سینمایی و زیبایی شناسانه که به فیلم نفس عمیق نگاه کنیم، حتما با اثری مهم و تاثیرگذار بر جریان سینمای ایران روبرو میشویم که حتما نقش پرویز شهبازی و نگاهش را در شکلگیری و شکل دهی به یک رگه خاص از فیلمسازی در ایران را تایید میکند.
نفس عمیق فیلم بسیار خوبی است. فیلمی است که به راحتی میتوان پایش ایستاد و از آن دفاع کرد. اما باارزش تر از آن، اهمیت این فیلم است به عنوان یک شروع. نفس عمیق، فیلم مهمی در تاریخ حیات سینما و حتی جامعهی معاصر ماست. نفس عمیق یکی از اولین فیلمهایی بود که با دیدی متفاوت به قضایا نگاه کرد. در واقع نفس عمیق برگی را ورق زد و صفحه تازهای در سینمای ایران گشود. ارزش این فیلم فقط در متفاوت بودن آن نیست. بلکه در آغازگر بودن آن هم هست. با این فیلم بالاخره نسل جوان خودش را روی پردههای سینما دید. خود واقعیاش را. همان "خود"ی که دارد زیر بار کنایهها و نصایح و پند و اندرزهای خالی و پوچ دیگران له میشود.
همان جوانی که از سوی قدیمیها، لقب "نسل روغن نباتی" میگیرد و تحقیر میشود، اما وقتی میخواهد کاری جدید انجام دهد و طرحی نو دراندازد، با ممانعت همان افراد رو به رو میشود. نفس عمیق داستان پوچی و بیهدفی این نسل است. برای همین عجیب نیست که شهبازی ساختاری بدون تعلیق و گاه ضدقصه را برای فیلمش برمیگزیند. ایدهی یک خطی فیلم (داستان سفر دو جوان بی هدف به شمال) تکراری و حتی بیربط و به درد نخور به نظر میآید. اما فیلمنامه پروپیمان و اجرای قدرتمند، آن را به یک شاهکار بدل می کند.
نفس عمیق، فیلم اجراست و بر خلاف خیلی از فیلمهای ایرانی که ایده جذابی دارند، اما هنگام اجرا آن جذابیت از دست میرود، ایده نویی ندارد، اما همین ایده آنقدر خوب و دلپذیر پرداخت شده که میتواند مانیفست نسل جوان ایران به شمار آید. در این فیلم دیگر مهم نیست که دقیقاً چه اتفاقاتی برای شخصیتها میافتد. در انتهای فیلم، حتی مطمئن نمیشویم که منصور و آیدا مردهاند یا نه. هر چند شواهد نشان می دهد آنها در دریا غرق شدهاند. اما در آخر، دوباره آنها را می بینیم که به صحنه حادثه رسیدهاند و از دید یک ناظر بیرونی دارند به آن واقعه مینگرند.
واقعیت این است که اهمیتی ندارد که آن دو نفر داخل ماشین در سکانس پایانی، منصور و آیدا هستند یا نه. نفس عمیق چیزی فراتر از مرگ یا زندگی دو یا سه نفر است. نفس عمیق قصه دست و پا زدن یک نسل در دل اقیانوس است. نسلی که او را در اعماق آب قرار دادهاند و از او می خواهند نفس عمیق بکشد! فارغ از این که پایانی به جز مرگ را نمیتوان برای چنین راهی متصور بود.
پاسخ ها