هوش مصنوعی مانند هوش طبیعی دارای اصول انسانی نیست و عدم درک انسانی آن را به ابزاری دقیق، اما بدون نگرش انسانی کرده است.
این یادداشت توسط «یونس ادیانی» عضو هیئتعلمی مرکز پزوهشهای مجلس و مشاور علمی رئیس مرکز پژوهشهای مجلس نوشته شده است.
توسعه هوش مصنوعی در ادامه نیازهای بشر و توسعه هوش طبیعی شکل گرفته است. همین موضوع راه را برای ورود بیچونوچرای این تکنولوژی به حوزههای مختلف باز کرده و حالا باید نگاهی داشت به دوست یا شاید رقیب انسان در آستانه انقلاب صنعتی چهارم.
«یونس ادیانی»، عضو هیئتعلمی مرکز پژوهشهای مجلس و مشاور علمی رئیس مرکز پژوهشهای مجلس، در یادداشت اختصاصی خود برای «دیجیاتو» اهمیت و ضرورت توجه به استفاده از هوش مصنوعی در جریان قانونگذاری را مورد بررسی قرار داده است که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
«منطق» نخستین ابزار در هوش مصنوعی است. سلسله منطقهایی که بشر برای پاسخ به نیازها و پرسشهای خود خلق کرده، ابزار هوش طبیعی هستند و هوش طبیعی برای اینکه بتواند امور خود را سادهتر حلوفصل کند، دست به تولید این سلسله منطق زده است. حالا این سلسله منطقهای هوش طبیعی منجر به درک ضرورت استفاده از هوش مصنوعی شده است.
این سیر پیشرفت برای پاسخ به نیازهای بشر از چرتکه تا ربات ادامه پیدا کرده و از آنجایی که انسان همچنان پاسخ نهایی خود را دریافت نکرده است، درنهایت برای یافتن پاسخ بهسمت خلق هوش مصنوعی بهعنوان ابزاری برای پاسخ به نیازهای روزمره و تخصصی خود میرود.
هوش مصنوعی در علوم متفاوت درحال رشد و توسعه همزمان است. باید بدانیم هوش طبیعی تکبعدی نیست، پس هوش مصنوعی هم نمیتواند تکبعدی باشد. توسعه هوش مصنوعی اهمیت بهرهمندی از آن را در جریان قانونگذاری پررنگ کرده و این زاویه از آنجایی که بهطور جدی با ابعاد زندگی انسان در تماس است، قابل تأمل و توجه خواهد بود.
ورود به حوزه بررسی جریان قانونگذاری توسط هوش مصنوعی، بسیار حساس و پراهمیت است، اما بنا به نگرانیهای گسترده که در ادامه بررسی خواهیم کرد، بسیار دیرهنگام انجام شد. بههرحال در این بخش پرسش اساسی آن است که آیا هوش مصنوعی میتواند بهتر و چهارچوبمندتر برای انسان قانون وضع کند؟
این پرسش با دو پاسخ، از دو دریچه تحلیل متفاوت مواجه شده است. نخست اینکه برخورداری هوش مصنوعی از محاسبات دقیق منطقی و موفقیت بیشتر از هوش طبیعی بهدلیل اهمگرایی، میتواند منجر به آن شود که هوش مصنوعی روند قانونگذاری را عهدهدار گردد.
این درحالی است که پژوهشهای انجامشده توسط ما نشان داد از آنجایی که هوش مصنوعی مانند هوش طبیعی دارای اصول انسانی همچون عاطفه و اخلاق نیست، نمیتواند بهجای هوش طبیعی قانون وضع کند؛ هرچند بهلحاظ محاسباتی و منطقی شاید بتواند از انسان موفقتر عمل کند. این اما درحالی است که میتوان از هوش مصنوعی بهعنوان «دستیار» همواره استفاده کرد.
هوش مصنوعی بنا به دلایل متفاوت تبدیل به بحث روز علاقهمندان به تکنولوژی شده است. بحثهایی که گاهی مفاهمه علمی فلسفی جدی نیز پشتوانه آن نیست. همیشه وقتی درباره موضوعی زیاد سخن گفته میشود، موضوع دچار عامیانهزدگی میشود و در خطری جدی قرار میگیرد. تفاوتی هم ندارد که این عامیانهزدگی در سطح دانشگاهها باشد یا در سطح عمومی.
بحث بر سر آن است که دانشگاه بهعنوان حوزهای که باید سرمشقنگار باشد، بعد از عمومیشدن موضوعات اغلب مشقنگار حوزه عمومی شده و کارکردشان متفاوت میشود. درحالحاضر هم دچار این چالش هستیم که در مراکز پژوهشی دادهها را از حوزه عمومی دریافت میکنیم.
روند تبادل و جابهجایی دادهها در شکل اصیل خود باید معکوس این روند را طی کند. هوش مصنوعی هم همین روند را طی کرده است. نخست آنکه هوش مصنوعی بهطور مناسبی وارد کشور نشده و بسیاری از افرادی که در این حوزه اظهارنظر میکنند، مطالعات دقیقی در باب هوش مصنوعی ندارند.
در ادامه باید این خلأ را هم موردتوجه قرار داد که شرکتهای فعال در حوزه هوش مصنوعی، مراکز علمی-پژوهشی و مراکزی که بتوانند از خروجی هوش مصنوعی بهره ببرند نیز اندک هستند. در چنین شرایطی با وجود تربیت و آموزش نیروهای متخصص هوش مصنوعی امکان بهرهوری از دانش این افراد در حوزه اجرایی وجود ندارد.
صرف دانشآموختگی برای ملتی که نیازمند راهبرد عملیاتی است، کافی نیست. آموزش در حوزه هوش مصنوعی بهشکل تخصصی درحال اجراست، اما خروجی این آموزش همچنان بهدلیل عدم مدیریت دانش، نگرانکننده است. باید توجه کرد که این روند منجر خواهد شد تا بهرهوری از هوش مصنوعی آنقدر که انتظار میرود، صورت نگیرد.
بازگردیم به پژوهشی که درباره قانونگذاری توسط هوش مصنوعی 5 سال قبل در مرکز پژوهشهای مجلس آغاز شد. برخی نقدشان بر این موضوع است که چرا این پژوهش دیرهنگام انجام شد. پاسخ چرایی اجرای این پژوهش دیرهنگام در جریان پیچیدگی موضوع آن است.
باید این موضوع را بدانیم که نهتنها پارلمان ایران، بلکه پارلمان کشورهای دیگر هم خیلی دیرهنگام به موضوع قانونگذاری توسط هوش مصنوعی ورود کردند. علت این ورود دیرهنگام هم از آنجایی بود که آیا این نگرانی وجود دارد که هوش مصنوعی، هوش طبیعی را خلعسلاح کند و قانونگذاری و حیات جمعی بشر را در اختیار بگیرد؟
ضرورت بررسی موضوع هوش مصنوعی و نگرانی درباره عملکرد آن بهطور همزمان منجر به ورود دیرهنگام پژوهشگران و قانونگذاران به این حوزه شد. اما درنهایت حدود 5 سال قبل بحث هوش مصنوعی و قانونگذاری در دستور کار پارلمان ایران قرار گرفت.
مرکز پژوهشهای پارلمان ایران بررسی موضوع «هوش مصنوعی و قانونگذاری» را دو ماه بعد از آغاز بررسی این موضوع در پارلمان انگلیس کلید زد. سرآغاز این موضوع طرح پرسشی بود با این عنوان که آیا هوش مصنوعی میتواند بهجای هوش طبیعی قانون وضع کند؟ ما میخواستیم بدانیم آیا دادهها و پژوهشهایی را که از سوی مرکز پژوهشهای پارلمان و دیگر نهادهای پژوهشی در اختیار مجلس قرار میگیرد تا براساس آن قانون وضع شود، میتوان در اختیار هوش مصنوعی قرار داد تا قانون وضع کند؟
پژوهش انجامشده در پارلمان ایران روشی متفاوت با روش پارلمان انگلیس دارد. پارلمان انگلیس با طرح پرسشهایی از محققان و نخبگان این حوزه خواسته بود تا با پاسخ به این پرسشها بهشکل تعاملی، پاسخی برای نیاز به هوش مصنوعی پیدا کنند.
این روند یک مفاهمه مشترک را شکل داده و بهشکل اجرایی جالبتوجه است. البته که باید این نکته را موردتوجه قرار داد که این روند پژوهش بهدلیل زیرساختهای تاریخچهای و اجتماعی موجود در بستر انگلیس ممکن بوده است.
مطالعات در مرکز پژوهشهای ایران براساس سبک تاریخچهای اجرا شده و با تمرکز بر کانونهای تفکر مفاهمه مشترک شکل گرفته است. در ادامه این روند بعد از اجرای جریان آیندهپژوهی به مطالعات و پژوهشهای حوزه هوش مصنوعی رسیدیم تا امکان اخذ تصمیمات راهبردی در این حوزه فراهم شود.
نتیجه مطالعات، پژوهشها و تحلیل علمی روند توسعه هوش مصنوعی طی پنج سال، بعد از انتشار گزارشهای این حوزه در سایت مرکز پژوهشهای مجلس، کتابی با عنوان «هوش مصنوعی در قانونگذاری» شد که تا چندماه دیگر عرضه خواهد شد. در این کتاب تلاش شده است تا عمده توجه روی این نکته باشد که چه اتفاقی افتاده است که بشر بهسمت هوش مصنوعی برود. سرآغاز این موضوع به این پرسش برمیگردد که چرا هوش مصنوعی به این نتیجه رسید که چارهای ندارد، مگر اینکه از هوش مصنوعی بهجای هوش طبیعی استفاده کند.
پاسخ ها