برای آگاه بودن

برای آگاه بودن

نشریه آنلاین آگاه، برای آنان که به یادگیری علاقمندند
توسط ۱ نفر دنبال می شود

روانشناسی رمان‌های جنایی: چرا از خواندن داستان‌های تاریک و حل معماها لذت می‌بریم؟

روانشناسی رمان‌های جنایی: چرا از خواندن داستان‌های تاریک و حل معما لذت می‌بریم؟

کتاب‌هایی که برای کودکان مناسب هستند، معمولاً شامل شخصیت‌هایی است که دو سه سالی از خود آن‌ها بزرگ‌تر باشد. به این ترتیب کودک می‌تواند برای آینده آماده‌تر شود. شاید بتوان گفت رمان جنایی و داستان‌های معمایی هم نسخه بزرگسالانه همین تجربه است. بزرگسالان با خواندن این کتاب‌ها خود را برای جنایاتی که ممکن است روزی از روزها رخ دهد آماده می‌کنند!

ما در مواجهه با رمان‌های جنایی، بدون اینکه واقعا در خطر باشیم خودمان را با خطر، بی‌عدالتی و تاریک‌ترین زوایای ذهن انسان درگیر می‌کنیم. حتی خودمان را به عنوان حل‌کننده یک مسئله می‌سنجیم و در عین حال به پیامدهای شخصی و اجتماعی چنین جنایاتی فکر می‌کنیم. شاید هم از خودمان بپرسیم که «آیا در من هم یک شخصیت شرور پنهان شده؟»

واقعیت این است که علت علاقه ما به رمان‌های جنایی هنوز هم کاملاً مشخص نیست. اما تا حدودی می‌توان حدس زد که از کجا و از چه نیازهایی نشات می‌گیرد. از همین روی در این مقاله قصد داریم به این سوال پاسخ دهیم که چرا رمان‌های جنایی برای‌مان لذت‌بخش است؟ پیدا کردن سرنخ‌ها و رسیدن به پاسخ معما کدام بخش از مغزمان را قلقلک می‌دهد و آیا علاقه به خواندن چنین رمان‌هایی، راز پنهانی را در مورد ما افشا می‌کند؟ با ما همراه باشید تا به این سوالات پاسخ دهیم.

چرا پیدا کردن سرنخ‌ها و حل معماها تا این حد رضایت‌بخش است؟

کتاب خواندن زن در تخت با کنجکاوی

اساس رمان‌های جنایی بر حل یک مسئله استوار است. در این داستان‌ها همیشه پرسشی وجود دارد که باید پاسخ آن را بیابیم. آمیگدالای مغز ما هم عاشق حل مسئله است. این بخش از مغز می‌خواهد که درست بگوید و زمانی که پاسخ درست را پیدا می‌کند، به ما پاداش (دوپامین) می‌دهد؛ همان ماده‌ای که بعد از خوردن شکلات هم ترشح می‌شود و حتی می‌تواند گاهی اعتیادآور باشد.

شاید بهتر باشد کمی بیشتر در مورد آمیگدالای مغز بدانیم. آمیگدالا در واقع بخشی از سامانه لیمبیک است و از کارهای اصلی آن می‌توان به پردازش هیجان‌ها از جمله ترس، اضطراب و هیجان مثبت کنجکاوی اشاره کرد. در داستان‌های جنایی یا زمانی که در حال حل معما یا یک پازل هستید، آمیگدالا به وضعیت تعلیق واکنش نشان می‌دهد. یعنی در همان زمانی که دقیقاً نمی‌دانید چه اتفاقی افتاده یا چه کسی مقصر است، آمیگدالا بیشترین واکنش را نشان خواهد داد، ضربان قلب‌تان کمی بالا می‌رود و توجه‌تان به طور کامل متمرکز می‌شود. به بیانی دیگر، شما در حالت «آماده‌باش شناختی» قرار می‌گیرید.

پس از اینکه معما حل شد یا یک سرنخ منطقی به دست آمد، سیگنال‌هایی از آمیگدالا به بخش‌هایی از مغز مانند هسته اکومبنس و قشر پیش‌پیشانی ارسال می‌شود که احساس رضایت و پاداش را برای ما ایجاد می‌کند. به زبانی ساده آمیگدالا باعث ایجاد هیجان می‌شود و مدار پاداش (اکومبنس و قشر پیش‌پیشانی)، لذت موفقیت را ایجاد می‌کند؛ این دقیقاً همان حسی است که پس از برقراری عدالت در داستان جنایی تجربه می‌کنیم.

نقاشی کتاب خواندن در اتاق تاریک زیر نور

به طور خلاصه:

  1. زمانی که در حال خواندن یک داستان معمایی هستید، مغز در حالت کنجکاوی قرار می‌گیرد. یعنی VTA که مسئول ایجاد سیگنال‌های لذت، انگیزه و یادگیری پاداش‌محور است، شروع به فعالیت می‌کند.
  2. وقتی که یک سرنخ را درست پیدا می‌کنید، دوپامین در اکومبنس افزایش می‌یابد.
  3. آمیگدالای مغز شما هیجان مثبت را القا می‌کند.
  4. قشر پیش‌پیشانی این تجربه را به عنوان یک پاداش شناختی ثبت می‌کند.
  5. در نهایت حس رضایت ایجاد می‌شود و تمایل به تکرار و ادامه پیدا خواهید کرد.
بهترین فیلم های قاتل سریالی: از هفت تا زودیاک

نقش کاتارسیس در تخلیه هیجانی از طریق ترس و تعلیق چیست؟

کاتارسیس یک واژه یونانی است اما از همان دوران تا به الان، تعاریف مختلفی از آن ارائه شده. ارسطوی فیلسوف تعریف جالبی از این کلمه دارد. از نظر ارسطو، کاتارسیس به معنی پایان بخشیدن یا فرایندی است که باعث می‌شود عناصر چهارگانه طبع انسان یعنی بلغم، سودا، صفرا و خون به حالت اولیه خود باز می‌گردند. در واقع کاتارسیس چیزی شبیه به پایان دادن به نیروهای عاطفی نمایش‌نامه‌ها است. زمانی که مخاطب با یک تراژدی مواجه می‌شود، از یک طرف احساس ترس می‌کند و از سویی دیگر با قهرمان داستان احساس همدردی دارد که از ترکیب او دو نوع تطهیر یا تلخیص ایجاد می‌شود. به بیانی دیگر، ترس و همدردی در پایان داستان باعث می‌شود که مخاطب در پایان، از این هیجانات آزاد شود.

سایه ترسناک مرد پشت کرکره

اما بیایید از تعریف کلاسیک کاتارسیس عبور کنیم و به جایی برسیم که زیبایی‌شناسی، عصب‌شناسی و روان‌شناسی دست به دست هم می‌دهند تا تعریف جدیدی از این واژه رقم بخورد. از نظر ارسطو کاتارسیس چیزی شبیه به پاک‌سازی یا تخلیه روانی بود. اما در روان‌شناسی مدرن به کاتارسیس تخلیه یا آزاد کردن هیجانات سرکوب‌شده با استفاده از تجربه نمادین یا امن گفته می‌شود.

تضاد بین هیجان واقعی و امنیت ذهنی و چرخه ترس و لذت

هرگاه که در حال خواندن یک رمان جنایی هستید، آمیگدالا فعال می‌شود و نشانه‌های خطر را پردازش می‌کند. اما مغز هوشمند‌تر از این حرف‌هاست و متوجه این موضوع می‌شود که شما در واقعیت در امان هستید. در واقع مغز این هیجان را مصنوعی تشخیص داده و به خوبی می‌داند که وضعیت قابل کنترل است. تضاد بین هیجان واقعی و امنیت ذهنی باعث ایجاد چرخه زیر می‌شود:

  • ترس
  • هیجان
  • رهایی
  • لذت

در حین رویارویی با داستان معمایی، اضطراب و کنجکاوی، ترس، خشم و همدردی در مغز جمع می‌شود. اما در پایان داستان که مجرم مجازات می‌شود یا خطر از میان می‌رود مغز از حالت تنش به حالت آرامش بازمی‌گردد. این بازگشت از هیجان به تعادل، نوعی آزادسازی فیزیولوژیکی و روانی است.

کاتارسیس در واقع به ما اجازه می‌دهد تا بدون قرار گرفتن در معرض خطر واقعی، با هیجاناتی مانند خشم، ترس و اضطراب مواجه شویم در حالی که این مواجهه کاملا امن و قابل مدیریت است. شاید بتوان گفت که دلیل علاقه به ترس یا تمایل ما به خواندن رمان‌های جنایی این است که این داستان‌ها و روایت‌ها شبیه به یک آزمایشگاه هیجان عمل می‌کنند.

رمان‌‌های جنایی و داستان‌های تاریک راهی برای تجربه ترس کنترل‌شده

کتاب خواندن زن روی کاناپه از نمای بالا

چیزی که در مواجهه با رمان‌های جنایی و داستان‌های تاریک حس می‌کنیم، ترس کنترل‌شده است. مغز ما می‌داند که این تهدیدات واقعی نیستند اما همچنان واکنش‌های فیزیولوژیک ترس را نشان می‌دهد؛ ضربان قلب افزایش می‌یابد و تنفس سریع‌تر می‌شود. در پایان نیز تخلیه هیجانی یا همان کاتارسیس رخ می‌دهد و احساس لذت می‌کنیم. همین هیجان شدید به همراه احساس امنیت می‌تواند دلیل علاقه به ترس در دنیای کتاب‌ها باشد. در روانشناسی کتاب‌های جنایی، از تکنیک‌های مختلفی برای ایجاد ترس کنترل‌شده استفاده می‌شود:

تعلیق

نویسنده سعی می‌کند اطلاعات مهم را به مرور به مخاطب ارائه دهد. به بیانی دیگر اطلاعات و حقایق، قطره‌چکانی به مخاطب می‌رسد و خواننده نمی‌داند که اتفاق بعدی چیست یا قاتل چه کسی است؟ در این موقعیت بدن در حالت آماده‌باش قرار می‌گیرد اما مغز با تشخیص غیرواقعی بودن، ترس را قابل تحمل و حتی لذت‌بخش می‌کند.

بهترین فیلم های قاتل سریالی: از هفت تا زودیاک

هم‌ذات‌پنداری با شخصیت‌ها

نویسنده داستان‌های معمایی و جنایی، نیاز دارند که شخصیت‌سازی خوبی انجام دهند. در واقع خواننده به این طریق می‌تواند خود را در دنیای کتاب قرار دهد و نگرانی‌های قهرمان را به خوبی حس کند. مغز واکنش مشابه تجربه واقعی را در این موقعیت از خود نشان می‌دهد اما در عین حال این ترس ایمن و قابل مدیریت است.

پیدا کردن سرنخ‌ها و پاسخ معما

مرد شنل پوش در انتهای غار زیرزمینی

زمانی که یک رمان جنایی را فعالانه می‌خوانید، مغز به طور ناخود‌آگاه شبیه به یک کارآگاه عمل می‌کند و به دنبال سرنخ‌هاست. حل معما حس کنترل و تسلط را به خواننده می‌دهد، چرا که مغز تلاش می‌کند نتیجه را پیش‌بینی کند. نتیجه این می‌شود که هیجان و ترس ترکیب می‌شوند و انگیزه لازم برای ادامه مطالعه را فراهم می‌کند.

اوج داستان و حل شدن معما

عموماً در پایان داستان، حقیقت و مجرم شناسایی شده و خطر و تهدید رفع می‌شود. ترس و تعلیق در این موقعیت به پایان رسیده و مغز آزادسازی هیجانی را تجربه می‌کند. این حس باعث تخلیه هیجان و تقویت لذت از تجربه خواندن چنین کتابی را در اختیار مخاطب قرار خواهد داد.

آشنایی با چند نمونه از بهترین روایت‌های معمایی

به نظر می‌رسد ژانر جنایی، محبوب‌ترین ژانر در ادبیات داستانی است. برخی تاریخچه رمان‌های جنایی را به کتب عهد قدیم می‌رسانند و برخی دیگر رگه‌هایی از معما و تعلیق را در اساطیر یونانی هم می‌بینند. به هر حال، داستان‌های جنایی و روایت‌های ترسناک و دلهره‌آور همچنان در حال گسترش هستند. در اینجا تعدادی از بهترین روایت‌های معمایی را نام می‌بریم:

کتاب باز روی میز کنار چراغ مطالعه و سایه مرد کلاه دار پشت پنجره مه آلود

  • مجموعه داستان‌های شرلوک هولمز؛ نوشته سر آرتور کانن دویل
  • قتل در قطار سریع السیر شرق؛ نوشته آگاتا کریستی
  • بخش دی؛ نوشته فریدا مک فادن
  • سکوت بره‌ها؛ نوشته تد تالی
  • آدم برفی؛ نوشته جو نسبو
  • سینه سرخ؛ نوشته جو نسبو
  • باشگاه قتل پنجشنبه؛ نوشته ریچارد آزمن
  • و آنگاه هیچ کس نماند؛ نوشته آگاتا کریستی
  • شاهین مالت؛ نوشته داشیل همت
  • دختری با نشان اژدها؛ نوشته استیگ لارسن
  • دختر گمشده؛ از گیلین فلین
  • در جنگل؛ نوشته تانا فرنچ
  • چیزهای تیز؛ نوشته گیلین فیلن
  • بیگانه؛ نوشته استفن کینگ
  • آنک نام گل؛ نوشته اومبرتو اکو
بهترین کتاب‌های معمایی؛ برای آنها که عاشق راز و رمزند

در دنیای جنایت چه چیزی را درباره خود کشف می‌کنیم؟

زن در سایه در حال کتاب خواندن با پرده های کشیده اتاق خواب

ما هر روز در زندگی‌مان تصمیماتی می‌گیریم؛ تصمیم‌هایی که بر زندگی، سلامت، خانواده و وضعیت مالی‌مان تاثیر می‌گذارد. اما در هیچ کدام از این تصمیم‌ها خبری از جنبه‌های دراماتیک و پرهیجان داستان‌های جنایی نیست. بیشتر مردم هرگز در طول زندگی‌شان با قاتلان، متجاوزان و فجایع روبرو نمی‌شوند. مردم معمولی با سلاح سروکاری ندارند و قرار نیست به این فکر کنند که یک قاتل چگونه جسد مقتول را نیست و نابود می‌کند. کتاب‌های جنایی اما فضایی را فراهم می‌کنند که می‌توان چنین جنبه‌های پرهیجانی را به زندگی افزود؛ جنبه‌هایی که در زندگی مردم عادی دیده و تجربه نمی‌شود.

از طرفی دیگر، پس از جنگ جهانی ژانر جنایی به سمت دیگری حرکت کرد. مردم با کشته شدن انسان‌های بی‌گناه و واقعیت مرگ روبرو شدند. در همین دوره بود که داستان‌های کلاسیک جنایی به سمت جهان بی‌رحم تبهکاران و ماموران قانون کشیده شد. تبهکارانی که از هیچ کار شرورانه‌ای شرم نمی‌کردند و کارآگاهانی که هدف را بر وسیله ترجیح می‌دادند و بازتابی از تجربه واقعی بشر بودند. در طول قرن بیستم داستان‌های جنایی همراه با تغییرات زمان تکامل یافتند.

آیا علاقه به رمان جنایی و داستان‌های معمایی می‌تواند رازی را درباره ما افشا کند؟

اما آیا علاقه به رمان جنایی و داستان‌های معمایی می‌تواند رازی را درباره ما افشا کند؟ طی چند سال اخیر داستان‌های جنایی خشونت‌آمیز مرزها را جابجا کرده‌اند و این موضوع کمی عجیب به نظر می‌رسد. آیا تمایل ما به جنایت و خشونت بیشتر شده؟

ترس زن از خواندن کتاب با دست روی دهان

به نظر می‌رسد که ما نسلی هستیم که جنگ، مرگ دسته‌جمعی و شر را چندان عینی تجربه نکرده‌ایم. شاید اعمال شرورانه می‌سازیم و می‌خوانیم چرا که در جهان امن‌تر و راحت‌تری نسبت به مردم یک قرن پیش زندگی می‌کنیم. شاید حل معمای این داستان‌ها مشکلات روزمره زندگی واقعی‌مان را کوچک‌تر می‌کند یا اینکه مسیری برای فرار از مشکلات اقتصادی یا تاریکی آینده است. شاید هم خیلی ساده، فقط آستانه هیجان‌مان بالاتر رفته و برای تحریک آن نیاز به هیجان‌های شدیدتری داریم که در کتاب‌های جنایی پیدا می‌شود.

چرا زنان بیشتر از مردان به رمان‌های معمایی جذب می‌شوند؟

یکی از نکاتی که در مورد روانشناسی کتاب و داستان‌های جنایی و معمایی وجود دارد، این است که زنان تمایل بیشتری به خواندن چنین آثاری دارند؛ اما علت این اتفاق چیست؟

نظریه‌های مختلفی در مورد این موضوع مطرح شده که یکی از مهم‌ترین آن‌ها همذات‌پنداری بیشتر زنان با قربانیان جرایم خشونت‌آمیز است. در آمریکا تقریباً هر روز سه زن توسط شریک عاطفی خود کشته می‌شوند. بیش از نیمی از زنان تجربه خشونت جنسی داشته‌اند. همچنین زنان ۷۰ درصد از قربانیان قاتلان زنجیره‌ای را تشکیل می‌دهند. این آمار برای زنان در کشورهای خاورمیانه احتمالاً بسیار بدتر باشد.

لبخند زن در حال کتاب خواندن و نوار زرد پلیس روی چشم ها

زنان با خواندن رمان جنایی تجربه‌ای از کاتارسیس به دست می‌آورند. در واقع ترس‌ها و آسیب‌پذیری‌ها و شاید خشم را نسبت به اتفاقاتی که برای شخصیت‌های داستان رخ می‌دهد پردازش می‌کنند. مطالعه این کتاب‌ها برای زنان جنبه آموزشی هم دارد و یاد می‌گیرند که چطور قربانی چنین جنایت‌هایی نشوند.

جالب است بدانید که رشد علاقه زن‌ها به کتاب‌های جنایی همز‌مان با رشد دوست‌یابی‌های آنلاین بوده است. دوست‌یابی هرگز برای زنان ایمن نبوده؛ با این حال زن‌ها در گذشته از طریق آشنایان و روابط اجتماعی با مردان آشنا می‌شدند. قرارهایی که به جنایت منتهی شود، وجود داشت اما بسیار کم بود. اما این روزها با دوست‌یابی‌های آنلاین احتمال وقوع انواع و اقسام فریب و کلاه‌برداری بیشتر شده است. در چنین موقعیتی زنان مجبور شده‌اند که به یک کار‌آگاه آماتور تبدیل شوند تا از وقوع جنایات واقعی برای خود جلوگیری کنند.

بیوگرافی برنده نوبل ادبیات ۲۰۲۵ +‌ معرفی بهترین کتاب‌ها

سخن پایانی

میل به عدالت و نظم در سرشت آدمی وجود دارد. در دنیایی که هیچ چیز سر جای خودش نیست، بی‌گناهان کشته یا محکوم می‌شوند و گناهکاران تشویق؛ خواندن رمان‌های جنایی می‌تواند راهی برای آرامش مغزمان باشد. در پایان باید به این موضوع اشاره کنیم که اگر علاقه زیادی به خواندن رمان‌های جنایی دارید، احتمالاً چند ویژگی اخلاقی خوب دارید. لذت کشف و رمزگشایی، همدلی و درک روان انسان‌ها، تمایل به برقراری عدالت و تفکر تحلیلی، از جمله ویژگی‌هایی است که احتمالاً از آن‌ها برخوردار هستید.

برای آگاه بودن
برای آگاه بودن نشریه آنلاین آگاه، برای آنان که به یادگیری علاقمندند

شاید خوشتان بیاید

پاسخ ها

نظر خود را درباره این پست بنویسید
منتظر اولین کامنت هستیم!
آیدت: فروش فایل، مقاله نویسی در آیدت، فایل‌های خود را به فروش بگذارید و یا مقالات‌تان را منتشر کنید👋