تقویت مثبت ابزار قدرتمندی برای تشویق رفتار مطلوب در کودکان است. این شامل تایید و پاداش دادن به اقدامات خوب آنها، تقویت انتخاب های مثبت، و ارائه تحسین یا انگیزه های کوچک است. با تمرکز بر جنبه های مثبت رفتار کودک، والدین و مراقبان می توانند محیطی پرورشی ایجاد کنند که عزت نفس و احساس موفقیت را پرورش می دهد. ارائه تمجیدها و پاداش های خاص برای دستاوردها به انگیزه کودکان برای تکرار این رفتارها کمک می کند و رشد کلی آنها را ارتقا می دهد.
کودکان زمانی رشد می کنند که مرزها و انتظارات را به وضوح تعریف کرده باشند. ایجاد قوانین و محدودیت های متناسب با سن به آنها کمک می کند تا عواقب اعمال خود را درک کنند. ثبات در اجرای این مرزها کلیدی است و تضمین می کند که کودکان چارچوب قابل اعتمادی برای رفتار خود دارند. قوانینی که به وضوح بیان شده است به کودکان کمک می کند تا رفتار مناسب را درونی کنند و خود انضباطی را توسعه دهند. بسیار مهم است که منطق پشت قوانین را توضیح دهیم و در صورت لزوم کودکان را در فرآیندهای تنظیم قوانین مشارکت دهیم و حس مالکیت و درک را تقویت کنیم.
تایم اوت ها، زمانی که به درستی اجرا شوند، می توانند یک تکنیک انضباطی موثر باشند. وقتی کودک بدرفتاری می کند، یک دوره کوتاه انزوا در یک محیط آرام و امن می تواند فرصتی برای تأمل و خودتنظیمی فراهم کند. تایم اوت ها باید به اندازه کافی استفاده شوند و نه به عنوان وسیله ای برای گوشه گیری یا شرمساری کودک. در عوض، آنها فرصتی برای کودکان هستند تا کنترل احساسات خود را دوباره به دست آورند و رفتار خود را بازتاب دهند. پس از استراحت، درگیر شدن در یک مکالمه آرام در مورد اقدامات کودک و پیامدهای آنها می تواند درس آموخته شده را بیشتر تقویت کند.
اجازه دادن به کودکان برای تجربه پیامدهای طبیعی اعمال خود می تواند یک تجربه یادگیری ارزشمند باشد. در حین اطمینان از ایمنی آنها، مهم است که اجازه دهیم آنها با نتایج انتخاب های خود در محدوده های معقول روبرو شوند. به عنوان مثال، اگر کودکی از خوردن وعده غذایی خود امتناع کند، ممکن است تا زمان وعده غذایی بعدی احساس گرسنگی کند. پیامدهای طبیعی به کودکان کمک می کند تا مهارت های حل مسئله، مسئولیت شخصی و درک علت و معلول را توسعه دهند.
تغییر جهت دادن و حواس پرتی (تعداد کلمات: 136) هدایت مجدد توجه کودک یا ارائه فعالیت های جایگزین می تواند روش های مؤثری برای انضباط باشد، به ویژه برای کودکان کوچکتر. به جای تمرکز بر رفتار نامطلوب، منحرف کردن توجه آنها به فعالیت های مناسب تر می تواند به جلوگیری از درگیری یا عصبانیت کمک کند. درگیر کردن آنها در یک کار متفاوت یا هدایت مجدد انرژی آنها به سمت چیزی مثبت می تواند الگوهای رفتاری منفی را به حداقل برساند و حس همکاری را تقویت کند.
ارتباط مؤثر و حمایت عاطفی مؤلفه های اساسی نظم و انضباط مثبت هستند. گوش دادن با دقت به نگرانی ها و احساسات کودک به آنها کمک می کند تا احساس ارزشمندی و درک کنند. همدلی و اعتبار عواطف آنها می تواند پیوند قوی والدین و فرزند را تقویت کند و فضای امنی برای ابراز احساسات کودکان فراهم کند. با پرداختن به علل اصلی بدرفتاری، مراقبان می توانند کودکان را به سمت رفتارهای مثبت تر هدایت کنند و به آنها در رشد هوش هیجانی و مهارت های مقابله ای کمک کنند.
نظم و انضباط باید به جای تنبیه صرف، آموزش و راهنمایی کودکان باشد.
با بکارگیری تقویت مثبت، تعیین مرزهای روشن، استفاده عاقلانه از زمان استراحت، اجازه دادن به پیامدهای طبیعی، تغییر جهت دادن توجه، و تاکید بر ارتباط و حمایت عاطفی، والدین و مراقبان می توانند رشد سالم را در کودکان تقویت کنند.
یک رویکرد دلسوزانه و ثابت به نظم و انضباط به کودکان کمک می کند تا درس های ارزشمند زندگی را بیاموزند.
ایجاد انعطافپذیری و توسعه مهارتهای اجتماعی و عاطفی ضروری.
نظم و انضباط فرصتی را برای آموزش مهارتهای حل مسئله به کودکان فراهم میکند و آنها را قادر میسازد تا چالشها را بهطور مؤثر هدایت کنند. به جای تحمیل تنبیه، والدین و مراقبان می توانند کودکان را از طریق فرآیند درک مشکل، راه حل های طوفان فکری و ارزیابی پیامدهای اعمالشان راهنمایی کنند. این رویکرد تفکر انتقادی، تصمیم گیری و استقلال را تشویق می کند. با مشارکت دادن کودکان در حل مسئله، آنها یاد می گیرند که مسئولیت اعمال خود را بپذیرند و مهارت های مادام العمر را توسعه دهند که فراتر از دوران کودکی است.
در حالی که وقفه ها می توانند مفید باشند، به همان اندازه مهم است که بر زمان استراحت تاکید کنیم، جایی که یک مراقب یا والدین پس از یک مشکل رفتاری زمان با کیفیتی را با کودک می گذرانند. زمانبندی فرصتی برای ارتباط، همدلی و تنظیم عاطفی فراهم میکند. درگیر شدن در فعالیت هایی که بیان عاطفی را تقویت می کند، مانند صحبت کردن، خواندن، یا درگیر شدن در تلاش های خلاقانه، می تواند به کودکان کمک کند تا احساسات خود را به طور سازنده پردازش کنند. این رویکرد باعث ایجاد اعتماد و تقویت روابط والدین و فرزند می شود و در عین حال راه های سالمی را برای مدیریت احساسات به کودکان آموزش می دهد.
سازگاری یک جنبه حیاتی نظم و انضباط مؤثر است. بچه ها وقتی می فهمند که قوانین و عواقب ثابت باقی می مانند، رشد می کنند. ناسازگاری می تواند منجر به سردرگمی شود و نظم و انضباط را کمتر مؤثر کند. والدین و مراقبان باید برای ایجاد و حفظ یک رویکرد منسجم به نظم و انضباط با یکدیگر همکاری کنند. این سازگاری محیطی پایدار را فراهم می کند که پیش بینی پذیری را تقویت می کند و کودکان را تشویق می کند تا رفتارهای مورد انتظار را درونی کنند و احتمال بدرفتاری را کاهش دهد.
نظم و انضباط باید به جای تنبیه رفتار منفی، بر ارتقای رشد و یادگیری تمرکز کند. پس از یک حادثه انضباطی، فراهم کردن فرصتهایی برای تأمل به کودکان کمک میکند تا تأثیر اعمال خود را درک کنند و گزینههای جایگزین را در نظر بگیرند. مشارکت دادن کودکان در بحث در مورد پیامدهای رفتارشان و تشویق آنها به پیشنهاد رویکردهای جایگزین، حس مسئولیت پذیری را القا می کند و مهارت های حل مسئله را ارتقا می دهد. با پرورش ذهنیت رشد، کودکان انعطاف پذیری پیدا می کنند و از اشتباهات خود درس می گیرند و زمینه را برای بهبود مستمر خود فراهم می کنند.
منبع: https://bazitahrir.com/the-best-methods-of-punishing-children
پاسخ ها