yaser yazdani

yaser yazdani

یاسر یزدانی

خواب خوش

 

تویِ رویا تو رو دیدم

که بودی یِکه وُ تنها

منُ دیدی وُ خندیدی

تویِ تاریکیِ شب ها

 

تو خندیدی وُ روشن شد

شب وُ چِشمایِ شب کورَم

چنان روشن که من دیدم

غَریقِ شادی وُ نورَم!!!

 

نفهمیدم چه ها کردی!

که از فِعلِ تو تب کردم!

تا دستامُ گرفتی تو

تَنِ عشقُ وَجَب کردم

 

تو اوجِ خوش به حالی ها

خروسی بی محل از رو

حسادت ها وُ عادت خوند!!!

دیگه بسه؛ دیگه پا شو

 

دیگه بسه؛ دیگه پا شو

که عُمرِ خوابِ خوش کوتاست

با لبخندِ رَکیکی گفت:

که بیداریِ تَهِ رویاست

که بیداریِ تَهِ رویاست 

 

دیگه بسه؛ دیگه پاشو...

 

هنوز گرمای اون دستات

توی دستای من مونده

نمی دونی که از دیشب

لبام چند تا غزل خونده...

 

"یاسر یزدانی" 

yaser yazdani
yaser yazdani یاسر یزدانی

شاید خوشتان بیاید

پاسخ ها

نظر خود را درباره این پست بنویسید
منتظر اولین کامنت هستیم!
آیدت: فروش فایل، مقاله نویسی در آیدت، فایل‌های خود را به فروش بگذارید و یا مقالات‌تان را منتشر کنید👋