vian company

vian company

۶ راه برای مقابله با سوالات فضولی

 

سوالات فضولی همه جا هستند — همکارتان می‌پرسد که چقدر به شما اضافه شده، غریبه‌ای در آسانسور می‌پرسد که بچه کی به دنیا می‌آید، یا مادرتان سعی می‌کند با پرسیدن درباره زندگی جنسی‌تان با شما ارتباط برقرار کند. حتی سرشماری طولانی ایالات متحده هم فضولی است! چند ماشین دارید، درآمدتان چقدر است، آیا از شغل قبلی‌تان اخراج شده‌اید؟ همین‌ها کافی است تا شما را به این فکر بیندازد که آیا خاله میلدرد برای دولت مشاوره می‌دهد یا خیر.

با وجود همه دورهمی‌های خانوادگی، در طول تعطیلات، سوالات فضولی به شدت افزایش می‌یابد. بنابراین، این هفته، بیایید در مورد چگونگی انجام حرکات کلامی جیو جیتسو وقتی خاله میلدرد می‌پرسد که چرا هنوز مجرد هستید، صحبت کنیم.

برای ارتباط با روانشناس خوب در سعات آباد با گروه ویان تماس بگیرید.

اما اول، کمی همدلی. اصلاً چرا مردم سوالات فضولی می‌پرسند؟

۴ دلیل که مردم سوالات فضولی می‌پرسند

دلیل اول: آنها میزان صمیمیت شما را اشتباه تفسیر می‌کنند.

برداشت نادرست از مرزها اغلب در مورد اقوام مسن‌تری که شما را در کودکی به یاد دارند، اتفاق می‌افتد. به خصوص اگر زمانی باسن شما را پاک کرده باشند، شما را در آغوش گرفته باشند یا میزان مصرف سبزیجات شما را زیر نظر داشته باشند، ممکن است به سطحی از صمیمیت عادت کرده باشند که بسیار شخصی‌تر است. سال‌ها بعد، مغز آنها ممکن است هنوز شما را سر میز بچه‌ها تصور کند و ممکن است ارزیابی خود از شما را به یک بزرگسال با مرزهایی که باید رعایت شوند، ارتقا نداده باشد.

دلیل دوم: آنها اجازه می‌دهند همه چیز به بیرون درز کند.

بعضی افراد نه تنها قلبشان، بلکه تمام زندگی‌شان را آشکار می‌کنند. خواهرشوهر جدید شما ممکن است در مورد همه چیز، از روند گوارش گرفته تا زندگی جنسی‌اش، بسیار رک و صریح باشد و به سادگی فرض کند که شما هم همینطور هستید.

علاوه بر این، از آنجایی که روابط یک بده بستان متقابل است، افرادی که بیش از حد در مورد زندگی خود صحبت می‌کنند ممکن است احساس کنند که چون آنها چیزهای زیادی در مورد زندگی خود فاش کرده‌اند، اشکالی ندارد که در مورد زندگی شما هم بپرسند. ممکن است به ذهنشان خطور نکند که دیگران ترجیح می‌دهند این موضوع را به طور کامل آشکار کنند.

دلیل سوم: آنها سعی می‌کنند، هرچند ناشیانه، ارتباط برقرار کنند.

ممکن است سوالات فضولی، روشی ناشیانه برای ارتباط برقرار کردن با شما باشند. دخترعمویتان فیونا ممکن است از شما بپرسد که آیا مجرد هستید یا نه، چون دوست دارد برای شما قرار بگذارد. عمو مکس ممکن است از شما بپرسد که چقدر درآمد دارید، چون می‌خواهد در مورد مالیات با شما همدردی کند.

به همین ترتیب، گاهی اوقات مردم سوال می‌پرسند چون فکر می‌کنند وظیفه‌شان همین است. متخصصان ارتباطات ما را تشویق می‌کنند که «سوال بپرسید! مردم عاشق صحبت کردن درباره خودشان هستند!» اما پسرعمو مل، که تازه کتاب « چگونه دوست پیدا کنیم و روی مردم تأثیر بگذاریم» را خوانده ، ممکن است متوجه نباشد که سطوح مختلفی از سوال وجود دارد و پرسیدن درباره زندگی عاشقانه‌تان معادل پرسیدن درباره وبلاگ غذایی‌تان نیست.

خلاصه اینکه، حتی اگر روش آنها با شکست مواجه شود، نیت آنها خیر است — آنها فقط می‌خواهند با شما ارتباط برقرار کنند.

دلیل چهارم: یا ممکن است فقط حق به جانب و بی‌ادب باشند.

به طور کلی، بهتر است دلسوز باشید و به دیگران حق بدهید که در مورد شما شک کنند. اما گاهی اوقات هیچ توضیح دیگری وجود ندارد. گاهی اوقات مردم عمداً یا به اشتباه بی‌ادب هستند. افراد زیادی وجود دارند که در پذیرش یا احترام به مرزها مشکل دارند. خبر خوب این است که شما می‌توانید نحوه پاسخگویی را انتخاب کنید.

اما چگونه؟ تا جایی که من می‌دانم، هیچ تحقیقی در مورد چگونگی برخورد با سوالات فضولی و مزاحم وجود ندارد. اما تحقیقاتی در مورد موضوعی وجود دارد که فقط چند کتاب با ما در قفسه کتابخانه استعاری فاصله دارد: ریزپرخاشگری‌ها.

ریزپرخاشگری‌ها اظهارات یا اتفاقاتی هستند که به طور غیرمستقیم، نامحسوس یا ناخواسته علیه اعضای یک گروه اقلیت تبعیض قائل می‌شوند، مانند: «خب، شوهر کیست و زن کیست؟» « واقعاً کی قرار است تغییر جنسیت بدهی؟» «چرا سفیدپوست به نظر می‌رسی؟» یا «آیا مدرکی داری؟»

سوالات فضولی ریزپرخاشگری نیستند ، اما ویژگی‌های مشترکی دارند. برای مثال، تقریباً توسط همه کسانی که مورد خطاب قرار می‌گیرند، منفی تفسیر می‌شوند، منعکس‌کننده فرضیات ضمنی هستند و تأثیر نامطلوبی بر گیرنده می‌گذارند.

بنابراین، بیایید از کتاب راهنمای مقابله با ریزپرخاشگری‌ها درس بگیریم و آن را با سوالات ساده و قدیمیِ فضولی تطبیق دهیم. در اینجا ۶ روش برای مقابله، چه در لحظه وقوع و چه پس از وقوع، آورده شده است.

۶ راه برای مقابله با سوالات فضولی

نکته شماره ۱: آنها را صاف قرار دهید.

روش مستقیم برای همه مناسب نیست، اما اگر خیلی زیاد از شما پرسیده می‌شود که کی قرار است ازدواج کنید، یک مرز غیرقابل انکار تعیین کنید، مثلاً بگویید: «واقعاً راحت نیستم که این سوال از من پرسیده شود.» «این موضوع واقعاً مطرح نیست.» یا با کج کردن سر و گفتن «چرا می‌پرسی؟» موضوع را دوباره به آنها برگردانید.

یک رویکرد جدی و قاطع ممکن است باعث ناراحتی سوال کننده شود، اما اگر از اینکه از شما پرسیده شود چرا مشروب نمی‌خورید یا به شما گفته می‌شود که اگر فقط چند پوند وزن کم کنید خیلی زیبا می‌شوید، خسته شده‌اید، ممکن است مقداری ناراحتی دقیقاً همان چیزی باشد که پزشک تجویز کرده است.

نکته دوم: از شوخ طبعی استفاده کنید.

کمی شوخ‌طبعی اثر معکوسِ ایجاد مرزبندی‌های سفت و سخت دارد — همه چیز آرام می‌ماند و همه آبرویشان را حفظ می‌کنند، هرچند ممکن است سوال‌کننده منظور را متوجه نشود. اما امتحان کردنش ضرری ندارد.

بنابراین، در پاسخ به «چرا ازدواج نکرده‌ای؟» بگویید «من منتظر ادریس البا هستم.» پاسخ درست به «هزینه بازسازی آشپزخانه‌ات چقدر شد؟» همیشه این است: «اوه، حاضری پولش را بدهی؟» دخترعمویت می‌پرسد: «هنوز دوست پسر نداری؟» پاسخ: «من حساسیت دارم.» مادربزرگ می‌پرسد کی بچه‌دار می‌شوی؟ به او بگو: «خب، من همین الان هم خیلی خوش‌شانسم، پس مشکلی ندارم.» منظورم را می‌فهمی.

نکته شماره ۳: پاسخی ندهید.

پاسخ به یک سوال فضولی لازم نیست حاوی محتوای واقعی باشد. پاسخی معادل نان واندر و مارگارین با گفتن «خیلی لطف کردید که پرسیدید»، «چقدر لطف کردید که نگران شدید» یا «سوال خیلی خوبی است — من این را زیاد می‌فهمم» ارائه دهید. و بعد؟ نکته شماره ۴ را امتحان کنید…

نکته چهارم: یک تغییر خوب ایجاد کنید.

عوض کردن موضوع یک مهارت است — به هر حال، جواب دادن به «کی بچه‌دار می‌شوی؟» با «این سس کرنبری فوق‌العاده است» ناشیانه و ناگهانی است. در عوض، موضوع دیگری برای پرسیدن به آنها بدهید. اگر کسی پرسید که چرا دوست پسر نداری، بگویید که الان در برنامه‌ی شما نیست چون خیلی غرق گروه موسیقی جدیدتان، اپلیکیشنی که در حال توسعه‌اش هستید یا بعد از نقل مکان به آپارتمان جدید، در حال جا افتادن در آن هستید.

یکی دیگر از روش‌های تغییر موضوع، پرسیدن سوالی در مورد همان موضوع است. به سوال «چرا ازدواج نکرده‌ای؟» با این جمله پاسخ دهید: «پیچیده است، اما شما چطور با هم آشنا شدید؟» یا به سوال «آیا به بچه فکر می‌کنی؟» با این جمله پاسخ دهید: «یک روزی — وقتی تشکیل خانواده دادید، شگفت‌انگیزترین چیز برای شما چه بود؟»

نکته شماره ۵: از نظر سلامت عقل بررسی شوید.

بعد از این اتفاق، کسی را پیدا کنید که با او همدردی کنید. اگر دیدید که دخترعمو رزا وقتی مادربزرگش به او می‌گوید باید بیشتر غذا بخوری چون هیچ مردی کسی به لاغری تو را نمی‌خواهد، چشمانش را گرد می‌کند، بعداً برای همدردی با او پیش او بروید. تاییدی که نیاز دارید را بگیرید و به او یادآوری کنید که دیوانه نیستید.

نکته شماره ۶: خودتان را با چیزهایی که به آنها افتخار می‌کنید، وفق دهید.

سوالات فضولی می‌توانند شما را گیج کنند، باعث شوند در مورد خودتان شک کنید و احساس کنید که مورد قضاوت قرار گرفته‌اید. «واقعاً پرسید کی قرار است یک شغل واقعی پیدا کنم؟» «چرا پرسید که چرا هنوز اجاره‌نشین هستیم؟» «منظورش از اینکه «قرار نیست فقط یک بچه داشته باشی، چی بود؟»

بنابراین بعد از اینکه یک سوال فضولی شما را کلافه کرد، با تأکید بر آنچه به آن افتخار می‌کنید و برای آن ارزش قائل هستید، خودتان را دوباره متعادل کنید. چه چیزی برای شما مهم است، اوضاع زندگی شما چگونه پیش می‌رود و به چه چیزی افتخار می‌کنید؟ خودتان را در تصویر بزرگتر قرار دهید، و کینه شما سریع‌تر از کیک کدو حلوایی ناپدید خواهد شد.

خلاصه اینکه، پرسیدن سوالات فضولی مثل این است که در ملا عام دست در بینی خودتان کنید — بی‌ادبانه و غیرضروری است، همه را معذب می‌کند و اغلب اوقات، فرد خاطی نمی‌داند چه تاثیری می‌گذارد. بنابراین تاکتیک‌های خود را انتخاب کنید، از دیگران کمک بگیرید، از خودتان مراقبت کنید، و برای هر چیزی که خاله میلدرد می‌تواند از شما بخواهد آماده خواهید بود.

سلب مسئولیت

 

تمام مطالب اینجا فقط برای اهداف اطلاع رسانی است. این محتوا جایگزین قضاوت حرفه ای ارائه دهنده خدمات سلامت روان شما نمی شود. لطفاً برای تمام سوالات و مشکلات فردی با یک متخصص سلامت روان دارای مجوز مشورت کنید.

 

 

vian company
vian company

شاید خوشتان بیاید

پاسخ ها

نظر خود را درباره این پست بنویسید
منتظر اولین کامنت هستیم!
آیدت: فروش فایل، مقاله نویسی در آیدت، فایل‌های خود را به فروش بگذارید و یا مقالات‌تان را منتشر کنید👋