کسی جرات نمیکرد به ملوان بیاید؛ میثاقیان: ۸ هفته مانده؟ یک بازی هم کافی بود!؛ سرمربی ملوان انزلی تاکید کرد در هر شرایطی این تیم را در لیگ یک نگه میدارد و اجازه سقوط آن را نمیدهد.
به گزارش ورزش، اکبر میثاقیان که روز گذشته بهعنوان سرمربی جدید ملوان انزلی و جانشین محمد احمدزاده معرفی شده بود، امروز در یک نشست خبری شرکت کرد و اظهارات جالبی مطرح کرد که مشروح صحبتهای او در زیر آمده است:
* وابستگی به ابومسلم و ملوان
از شما خبرنگاران، پیشکسوتان باشگاه و همدورهایهای خودم که روزهای خوبی را در این تیم داشتم، اجازه میگیریم تا فعالیتم را در ملوان شروع کنم. همواره در تمام صحبتهایم وقتی نام ابومسلم را آوردم، در کنار آن ملوان را هم بهعنوان یکی از بهترین تیمهای ایران گفتهام. در سراسر کشور چند شهر به اندازه انزلی دارای پیشکسوت است؟ در این شهر فوتبال حرف را میزند.
* نمیخواستم امسال مربیگری کنم
برای استراحت به نوشهر سفر کرده بودم ولی زمانی که با من تماس گرفتند و درخواست حضورم در ملوان را داشتند، این پیشنهاد را پذیرفتم. واقعا اگر در این فصل هر تیم دیگری پیشنهاد سرمربیگری را ارائه میداد، قبول نمیکردم ولی وقتی حرف ملوان وسط آمد، آن را پذیرفتم. تنها امسال در ۳۸ فصل گذشته فعالیت کمی در فوتبال داشتم چون پای خود را عمل کرده بودم، اما زمانی که حرف ملوان شد، گفتم نمیتوانم هیچ شرطی تعیین کنم. بخاطر ملوان به انزلی بازگشتم تا به مردم این شهر خدمت کنم.
* یک بازی هم مانده بود، تیم را نگه میداشتم
یک روز است که به انزلی آمدم و در ۲۴ ساعت گذشته تا این لحظه کارهای حضورم در تیم را انجام میدادم. تیم در رتبه خوبی نیست و ۸ مسابقه تا پایان فصل داریم ولی مطمئن باشید اگر یک هفته هم به پایان فصل باقی مانده بود، باز هم تیم را در لیگ یک حفظ میکردم. البته من در هر تیمیم حضور داشتم، برای صعود به لیگ برتر تلاش میکردیم و این نخستین بار است که میخواهم یک تیم را در لیگ یک نگه دارم.
* کسی جرات نمیکرد به ملوان بیاید
باید تمام انزلی متحد باشیم و با همدلی جلو برویم. هر هشت مسابقهی ما حکم مرگ و زندگی را دارد و نباید حتی یک امتیازهای یک بازی را به راحتی از دست بدهیم. ملوان دارای بازیکنان خوبی است ولی متاسفانه بسیاری از آنها با مصدومیت مواجه هستند که امیدوارم هرچه زودتر برگردند. تعدادی از بازیکنان ملوان در لیگ برتر شاگرد خودم بودند و با تمام وجود قول میدهم که ملوان را در لیگ یک حفظ کنم. کار سختی را قبول کردم و واقعا کسی جرات نمیکرد در این شرایط به انزلی بیاید ولی خدا همیشه به من کمک کرده و این بار هم چنین اتفاقی میاُفتد تا بتوانم تیم را در این لیگ نگه دارم.
* یادآوری خاطرات در انزلی
تماشاگران و دغدغهای که آنها بخاطر شرایط تیم دارند و آن را پیگیری میکنند، در فوتبال ایران کمتر اتفاق افتاده و میتوان گفت بینظیر است. اصلا در فوتبال ایران ملوان با این تماشاگران پُرشور شناخته میشود. فراموش نمیکنم زمانی که در انزلی بازی داشتیم، جمعیت تمام شهر ۵۰ هزار نفر بود ولی ۲۰ هزار نفر به استادیوم میآمدند. مردم انزلی عاشق و پیگیر فوتبال هستند و خوشحال هستم که دوباره در کنار آنها کار خواهم کرد. امیدوار هستم در همین فصل و از دومین هفتهی شروع مسابقات، تماشاگران به استادیوم بیایند چون آنها نفس ملوان هستند. البته خوشبختانه در اطراف ورزشگاه، پشت بامهای زیادی وجود دارد تا تماشاگران مسابقات ما را تماشا کنند.
* به کادر فنی فکر نمیکنم
از این به بعد فقط باید درباره هشت مسابقهی پیش رو حرف بزنیم و به مسائل دیگر فکر نکنیم. به موضوعاتی مثل اینکه کسی به کادر فنی اضافه میشود یا خیر توجهی نداریم. تمام ملوانیها در کنار هم هستیم تا این تیم را در لیگ یک حفظ کنیم. قاعدتا هر سرمربی دوست دارد با کادر فنی خودش کار کند ولی به هر حال بنده در حال حاضر به این موضوعات توجهی ندارم.
* با نیم هیچ هم باید ۳ امتیاز بگیریم
تنها موضوع مهم در بازیهای باقی مانده، گرفتن سه امتیاز است؛ حتی اگر نتیجه مسابقات ما، نیم هیچ شود، باید به سه امتیاز برسیم. اصلا به تاکتیکهای تدافعی و بازی هجومی توجه نمیکنم چون فقط برای سه امتیاز وارد مسابقات میشویم تا فصل را به خوبی تمام کنیم. امیدوار هستم با برد هفتههای باقی مانده را پشت سر بگذاریم و تیم را در لیگ یک نگه داریم، آن زمان هم من سعی میکنم سبک کارم در مربیگری را عوض کنم.
* کارم را بلد هستم
قرار است سرپرست تیم، فیلم چند مسابقه را برای من بیاورد تا شناخت بیشتری از تیم به دست آورم. البته من میدانم باید چه کاری انجام دهم و کارم را بلد هستم و میخواهم کاری کنم تا تماشاگران تیم در پایان فصل شاد باشند. مازیار(زارع) و پژمان(نوری) را بهعنوان دو جوان میبینم و از دیدار با آنها خوشحال هستم. البته آقای شرفالدینی هم کمک حال تیم بوده است، اما مردم انزلی باید به این دو جوان شهرشان افتخار کنند چون آنها جان دوبارهای به ملوان میدهند.
* اشکم درآمد
باور کنید اشکم درمیآید وقتی میبینم تیمی مثل ابومسلم که تمام زندگیام بوده، الان به این روز و حال دچار شده است. هنوز هم که مردم در کوچه و خیابان من را میبینند، میگویند اکبر آقا «مشکی یادت نره!». جای تاسف دارد که باشگاههایی مثل ملوان، ابومسلم، برق شیراز و ... دچار این شرایط شدند و با مسائل مالی و غیر مالی زیادی دست و پنجه نرم میکنند.
* با چشمان کمسو بوندس لیگا میبینم
با وجود اینکه به این سن و سال رسیدهام، اما هنوز هم علاقهمند به یادگیری در مربیگری هستم. حتی اگر تیم و تمرینی نداشته باشم، با شما(خبرنگاران) درباره فوتبال حرف میزنم. چشمانم کمسو شده ولی هنوز هم مسابقات بوندس لیگا را تماشا و دنبال میکنم. امیدوار هستم همه کمک کنند تا در ملوان به موفقیت برسیم.
پاسخ ها