دیروز در پی نوسان نرخ ارز، پاساژ علاءالدین بهعنوان یکی از مراکز اصلی فروش گوشی موبایل و لوازم جانبی در ایران شاهد تجمع تعدادی از کاسبان بود.
برترینها: دیروز در پی نوسان نرخ ارز، پاساژ علاءالدین بهعنوان یکی از مراکز اصلی فروش گوشی موبایل و لوازم جانبی در ایران شاهد تجمع تعدادی از کاسبان بود. تجمعی که در اعتراض به بیثباتی قیمت دلار شکل گرفت، اما بازتاب آن در شبکههای اجتماعی مسیر متفاوتی را طی کرد.

برخلاف انتظار، بخش قابلتوجهی از کاربران فضای مجازی واکنشی حمایتی به این تجمع نشان ندادند. بسیاری بهجای همدلی با معترضان، تجربهها و خاطرات ناخوشایند خود از خرید در پاساژ علاءالدین را روایت کردند. روایتهایی که نشان میداد برای بخشی از افکار عمومی، این پاساژ نه بهعنوان قربانی نوسان ارز، بلکه بهعنوان یکی از نمادهای گرانی، سودجویی و بیاعتمادی شناخته میشود.
برخی کاربران نوشته بودند که کاسبان علاءالدین اگر امروز دست به تجمع زدهاند، نه از سر ضرر، بلکه برای ثابت نگه داشتن قیمتها در سطحی خاص است تا بعدتر بتوانند با خیال راحتتر به کسبوکار خود ادامه دهند. عدهای دیگر نیز با لحنی تندتر تأکید کرده بودند که این تعطیلیها موقتی است و فردای همان روز، قیمتها دوباره بالا میرود و هزینه آن مستقیماً از جیب مردم جبران میشود.
در واقع، واکنشها نشان میداد که خاطرات بد خریداران از این مرکز فروش موبایل، چنان پررنگ است که حتی یک تجمع اعتراضی هم نتوانسته نگاه منفی بخش بزرگی از مخاطبان را تغییر دهد. علاءالدین برای بسیاری از کاربران، نه صرفاً یک پاساژ، بلکه یادآور تجربههایی است که هنوز از ذهنشان پاک نشده است.

نیلوفر از خاطره خرید گوشی موبایلش نوشت:
«من و دخترعمویم تصمیم گرفتیم از پاساژ علاءالدین فقط یک قاب گوشی بخریم. قابی که زیر پل سیدخندان ۲۰۰ هزار تومان قیمت داشت، در علاءالدین به من ۳۵۰ هزار تومان فروختند. بعداً که فهمیدم، تازه متوجه شدم چقدر آنجا سرم کلاه رفته.»
امیر تجربهاش را اینطور تعریف کرد:
«برای خرید گوشی رفتم علاءالدین. سه مغازه پشت سر هم، سه قیمت متفاوت گفتند. وقتی اعتراض کردم، فروشنده با خونسردی گفت دلار بالا پایین میشود، قیمت هم همین است.»
سحر به ماجرای تعمیر گوشی اشاره کرد:
«گوشیام فقط باتری میخواست. توی علاءالدین گفتند بردش هم مشکل دارد و هزینهاش دو برابر شد. بعداً یک تعمیرکار محل گفت اصلاً برد مشکلی نداشته.»

رضا نوشت:
«هر بار که دلار بالا میرود، قیمتها در علاءالدین همان لحظه افزایش پیدا میکند. اما وقتی دلار پایین میآید، هیچچیز ارزان نمیشود.»
مینا خاطره خرید لوازم جانبیاش را اینطور روایت کرد:
«شارژری که بیرون از پاساژ ۴۵۰ هزار تومان بود، در علاءالدین ۶۵۰ هزار تومان حساب کردند. وقتی گفتم گران است، گفتند جنس ما اصل است، بقیه تقلبی میفروشند.»
حسام هم نوشت:
«امروز تجمع کردند، فردا قیمتها را میکشند روی اجناس. تجربه ثابت کرده آخرش ضررش برای مردم است، نه کاسبها.»
پاسخ ها