آقای رییس جمهور به دنبال ریاست بر فوتبال؛ روایت خواندنی از رییس فدراسیون شدن احمدینژاد؛ واکاوی یک ماجرا فوقالعاده که نشان میدهد، محمود احمدینژاد به دنبال کسب ریاست فدراسیون فوتبال بوده است، ماجرایی که به تعلیق فوتبال ایران ختم شد.
به گزارش “ورزش”، جنجالیترین رییس جمهور ایران در زمینه فوتبالی را باید محمود احمدینژاد بدانیم. فردی که علاقه وافرش به فوتبال از هیچ کس پنهان نبود. از حضور در فوتبال سالنی گرفته تا حضور سرزده در تمرینات تیم ملی فوتبال و در آخر تاثیر مستقیم بر اخراج علی دایی از تیم ملی بعد از شکست مقابل عربستان در ورزشگاه آزادی.
اما حالا روایت جالبتری نسبت به دخالت رییس جمهور سابق ایران در فوتبال بازگو شده است. موضوعی که شاید بتوان آن را کلید اصلی تعلیق فوتبال ایران قلمداد کرد. مصطفی آجورلو که مهمان برنامه آنتن بود، راوی این داستان گفته نشده بود.
آجورلو که همواره یکی از گزینههای جدی برای ریاست فدراسیون فوتبال شناخته میشود، در سال ۱۳۸۵ و درست یک سال مانده به برگزاری انتخابات فدراسیون فوتبال، جلسهای را با محمد علیآبادی (معاون رییس جمهور و رییس سازمان تربیت بدنی وقت) برگزار میکند. آجورلو در این جلسه اعلام میکند که با کسب تکلیف از مهندس صفایی فرهانی و همچنین آقامحمدی قصد دارد برای ریاست فدراسیون ثبت نام کند. این فرد در همان جلسه به علیآبادی میگوید اگر دولت فرد خاصی را درنظر دارد، وی وارد کارزار انتخاباتی نشود.
موضوعی که طبق گفته مصطفی آجورلو باعث تعجب رییس سازمان تربیت بدنی شده است. تا جایی که علیآبادی از پشت میزی که برای ناهار تدارک دیده شده بود، بلند میشود و میرود و آجورلو را در آغوش میگیرد و از او حمایت قاطعانه برای حضور در انتخابات فدراسیون فوتبال میکند.
در این میان چند ماه میگذرد و روز ثبت نام کاندیداها برای حضور در انتخابات فدراسیون فوتبال فرار میرسد. مصطفی آجورلو نیز به واسطه جلسه چند ماه قبل خود با علیآبادی به فدراسیون رفته و ثبت نام میکند. اما در همان روز ارتباط تلفنی مهمی از سازمان تربیت بدنی با او برقرار میشود.
آجورلو به واسطه همین تماس جلسه دیگری با علیآبادی برگزار میکند که محتوای همین جلسه دلیل اصلی تعلیق فوتبال ایران بوده است. علیآبادی در این جلسه از دست خط مهم محمود احمدینژاد رونمایی میکند. دست خطی که پایین نامه علیآبادی مبنی بر معرفی چند کاندیدا برای فدراسیون فوتبال که مورد قبول دولت است، نوشته شد. محتوای این چند از رییس جمهور به این شرح است : آقای علیآبادی، اگر خودتان ریاست فدراسیون را قبول نمیکنید، من رییس فدراسیون میشوم.
اظهار نظر رسمی از سوی رییس جمهور قانونی کشور که بعدها فیفا در کنار اتفاقات رخ داده بعد از جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان قرار داد و ایران را متهم به دخالت دولت در فوتبال کرد و تعلیق به سراغ محبوب ترین ورزش کشور آمد. در نهایت نیز کمیته انتقالی شکل گرفت و علی کفاشیان در سال ۱۳۸۶ رقابت را از شاهرخ شهنازی برد و رییس فدراسیون فوتبال شد.
اما سوال اصلی اینجاست که رییس جمهور قانونی کشور برای چه به دنبال ریاست بر فوتبال ایران بوده؟ آیا مشروعیت و مقبولیت بیشتری میخواسته است؟ به نظر میآید که جواب این سوال را باید در قدرت فوتبال دانست. موضوعی که چنان لذت بخش است که رییس جمهور یک مملکت را وسوسه حضور در این پست کرده و آخرش سرانجامی جز تعلیق نداشت!
همانطور که آجورلو در واکنش به اقدام احمدینژاد میگوید: من به آقای احمدی نژاد احترام میگذارم. به هر حال هشت سال کار کردند و زحمت کشیدند، چه من به ایشان رای داده باشم و چه نداده باشم. اما به نظرم در حوزه فوتبال ایشان مردود است و نتوانست به فوتبال کشور کمک کند. آقای رییس جمهور برای مشروعیت خودش به فوتبال نیاز داشت؟ ایشان شعار داده بود که من شایسته سالار هستم. شایسته که بود؟ آقای علیآبادی بود که در مورد فیفای اسلامی صحبت کردند؟ عیب نداشت اگر من نشدم کسی دیگر از اهالی فوتبال بر روی کار میآمد. وقتی مزه قدرت فوتبال زیر دندان انسانها قرار میگیرد، ممکن است مسیر فوتبال را به خطا ببرد.
پاسخ ها