جزیره راپا نوئی، دورافتادهترین خشکی مسکونی روی زمین، به خاطر مجسمههای عظیم موآی خود معروف شده است.
فرادید: راپا نوئی (Rapa Nui) که به نام جزیره ایستر نیز شناخته میشود (نامی که اروپاییها به آن دادهاند) در جنوب شرقی اقیانوس آرام قرار دارد و به خاطر حدود ۱۰۰۰ مجسمه موآی با چهره انسان خود مشهور شده است.
ابعاد این جزیره حدود ۲۲ در ۱۱ کیلومتر است و میگویند میتوان آن را با پای پیاده در یک روز طی کرد. این جزیره آتشفشانی، دورافتادهترین خشکی مسکونی روی زمین است. نزدیکترین سرزمین مسکونی به آن، جزایر پیتکِرن در ۱۹۰۰ کیلومتری غرب آن و شیلی، نزدیکترین کشور آمریکای جنوبی، در ۳۷۰۰ کیلومتری شرق آن است.
مجسمههای معروف این جزیره، ۱۲ متر ارتفاع و ۷۵ تن وزن دارند. روی برخی از آنها با «پوکائو»، یک سنگ قرمز نرم به شکل کلاه تزئین شده است. این مجسمهها دارای نیمتنههایی هم هستند که زیر سر مجسمهها دفن شدهاند.
دانشمندان هنوز در حال یافتن موآیهای جدید هستند، از جمله موآیی که اندکی کوچکتر از سایر موآیهایی بود که محققان سال ۲۰۲۳ در بستر یک دریاچه خشکشده کشف کردند.
تاریخگذاری رادیوکربنی غذای نشاستهای روی تیغههای آبسیدین نشان داده که انسانها دستکم سال ۱۰۰۰ پس از میلاد در راپا نوئی ساکن شدند، دورهای که در آن پولینزیاییها به شرق اقیانوس آرام و شاید به آمریکای جنوبی سفر کردند. برای مثال، یک مطالعه ژنتیکی در سال ۲۰۲۰ نشان داد پولینزیاییها و بومیان آمریکایی در منطقه کلمبیای کنونی در حدود سال ۱۲۰۰ پس از میلاد با هم جفت شدند، اگرچه روشن نیست این اتفاق کجا افتاده است. این امکان وجود دارد که پلینزیها به کلمبیا سفر کرده و با مردم محلی جفت شده و سپس فرزندان آنها به پلینزی بازگشته باشند یا شاید افرادی از کلمبیا به پلینزی سفر کردهاند.
در مورد زمان سکونت اولیه در راپا نوئی، طبق افسانهها، رئیسی به نام هوتو ماتوآ که از گروهی از کاوشگران درباره راپا نوئی مطلع شده بود، گروه کوچکی از افراد را که شاید بیش از ۱۰۰ نفر نبودند، به سمت این جزیره هدایت کرد.
زادگاه آنها همچنان معما باقی مانده، ممکن است زادگاه آنها جزایر مارکزاس باشد که در ۳۷۰۰ کیلومتری شمال غربی راپا نوئی است. پیشنهاد دیگر راروتونگا است که ۵۲۰۰ کیلومتری جنوب غربی جزیره است. در هر صورت، این سفر یک سفر دشوار بوده و شاید مستلزم مقاومت در برابر بادها بوده است.
وقتی مردم برای نخستین بار به راپا نوئی آمدند، حدود ۱۰۰۰ سال پیش، این جزیره پر از درختان نخل، میان گیاهان دیگر، بود. در قرون بعدی راپا نوئی جنگلزدایی شد تا اینکه در قرن نوزدهم، مناظر آن کاملاً بایر شدند.
چگونگی وقوع این اتفاق محل بحث است. وقتی مردم به راپا نوئی رسیدند، با خودشان موشهای پلینزی را (عمداً یا سهواً) به جزیره آوردند و موش موجودی است که به سرعت تولیدمثل میکند و پلینزیها گاهی آنها را مصرف میکردند. به این ترتیب، این گونه هیچ دشمن طبیعی در جزیره نداشته و شاید به همین دلیل نقش عمدهای در جنگلزدایی آن داشته است.
ادعای رایج مبنی بر قطع درختان نخل جزیره برای ایجاد وسایل برای جابجایی مجسمههای موآی احتمالا نادرست است. بر اساس داستانهای باستانی، مجسمهها از معادن تا محل نصبشان روی سکوهای سنگی (معروف به آهو) پیاده برده شدند و در واقع، تحقیقات نشان داده که دو تیم کوچک با استفاده از طناب میتوانند مجسمهها را به صورت عمودی حرکت دهند. تری هانت، استاد مردمشناسی دانشگاه هاوایی و کارل لیپو، استاد مردمشناسی در بینگهمتون، دانشگاه ایالتی نیویورک، به تازگی این موضوع را در یک ویدیوی یوتیوب اثبات کردند.
هانت و لیپو خاطرنشان کردند که جنگلزدایی جزیره شاید به بحران غذایی منجر نشده باشد. آنها در کتاب خود با عنوان «مجسمههایی که راه میرفتند: کشف رمز و راز جزیره ایستر» نوشتهاند که صخرههای فراوان جزیره امکان ساخت باغهای محافظتشده از سنگ را به نام «ماناوای» میدهد. این باغهای سنگی با مالچکاری سنگی پشتیبانی میشدند، فرآیندی که در آن مواد معدنی سنگها خاک را بارور میکنند.
در یک مطالعه در سال ۲۰۲۴ که در مجله Science Advances منتشر شد، لیپو، هانت و همکاران دریافتند که جمعیت راپا نوئی هرگز افزایش سریع یا کاهش فاجعهبار نداشتند، چون پیش از ورود اروپاییها، جمعیت آنها هرگز از حدود ۳۹۰۰ نفر فراتر نرفت. تیم آنها با استفاده از تصاویر ماهوارهای مادون قرمز موج کوتاه و یادگیری ماشینی برای یافتن باغهای سنگی باستانی در جزیره، به این نتیجه رسیدند، چون مردم بومی از این باغها برای تقویت خاک با مواد مغذی استفاده میکردند. این تیم استدلال کرده که این باغهای صخرهای نمیتوانستند بیش از ۳۹۰۰ نفر را پشتیبانی کنند، اما دانشمندان دیگر این روشها را برای تعیین تعداد جمعیت، بیش از حد ساده خواندند.
به نظر میرسد مردم جزیره نه تنها برای ساختن و جابجایی مجسمهها بلکه برای توسعه یک خط نوشتاری که امروزه به نام رونگورونگو شناخته میشود و محققان هنوز در تلاش برای رمزگشایی هستند، غذای کافی در اختیار داشتند. قدمتیابی رادیوکربن چهار لوح چوبی که این خط روی آنها حک شده بود نشان داد چوب این لوحها ۲۰۰ سال پیش از رسیدن اروپاییان به راپا نوئی در دهه ۱۷۲۰ بریده شده است. این امکان وجود دارد که مردم بومی راپا نوئی این متنها را روی چوب قدیمی حک کرده باشند، اما اگر آنها را روی چوب تازه بریدهشده حک میکردند، سیستم نوشتاری آنها یکی از معدود سیستمهای نوشتاری مستقلاً اختراعشده در جهان میشد.
هانت و لیپو در کتابشان، شواهد بیشتری برای این ایده ارائه دادهاند که مجسمهها به صورت عمودی جابجا شدند. آنها به وجود مسیرها یا «جادههایی» اشاره میکنند که از محوطههای معدن به مکانهای موآی در بخشهای جنوب شرقی، شمال غربی و جنوب غربی جزیره منتهی میشوند.
«شواهد روی زمین نشان داد که جادهها بخشی از یک شبکه کلی برنامهریزیشده نیستند، بلکه بقایای مسیرهایی هستند که حملکنندههای موآی هنگام جابجایی مجسمهها در سراسر چشمانداز طی میکردند.»
در حالی که این شواهد به توضیح چگونگی جابجایی مجسمهها در جزیره کمک میکند، دلیل آن را روشن نمیکند. محققان نمیدانند دلایل ایجاد مجسمهها چه بوده است، اما چندین ویژگی را برشمردند که سرنخهایی ارائه میدهد.
مجسمههایی را روی سکو میتوان یافت که تقریباً کل ساحل جزیره را احاطه کردند. بهطور قابلتوجهی، با وجود موقعیت ساحلیشان، به نظر میرسد تکتک موآیها رو به داخل و نه به دریا هستند و این نشان میدهد آنها برای احترام به مردم یا خدایان واقع در خود راپا نوئی ساخته شدند.
به نظر میرسد ساخت مجسمههای موآی در زمان تماس اروپاییها در سال ۱۷۲۲ متوقف شده است، زمانی که کاشفان هلندی روز عید پاک پا به آنجا گذاشتند. در طول قرن بعد، موآیها یا به عمد از بین رفتند یا به دلیل غفلت، سقوط کردند. این که چرا ساخت و ساز رها شد هم روشن نیست، اما روشن است که بیماری پس از تماس مردم جزیره با اروپاییان بخاطر علاقهشان به کالاهای اروپایی، آنها را بلازده کرد. کاشفان اولیه ثبت کردند که کلاه بین مردم جزیره محبوبیت خاصی داشت.
صرف نظر از اینکه موآیها برای چه هدفی ساخته شدند و چرا ساخت آنها متوقف شد، امروزه محبوبیت آنها از همیشه بیشتر شده است. مجسمههای بسیاری دوباره ساخته شدهاند و راپا نوئی اکنون بیش از ۵۰۰۰ نفر جمعیت دارد و هتلها و امکانات آن از صنعت پررونق توریسم، پشتیبانی میکنند.
پاسخ ها