شاهزاده سوار بر اسب سفیدتان را چطور تصور میکنید؟ مردی که توان خوشبخت کردن شما را دارد، کیست؟ مردی است که به همه خواستههایتان چشم میگوید؟ یا فرد مقتدری است که همه تصمیمها را یکتنه میگیرد و با آمدنش، خیالتان را برای همیشه راحت میکند؟
همشهری آنلاین: قطعاً همهی شمایی که این مطلب را میخوانید، مرد رؤیاییتان را به یک شکل تصویر نمیکنید. دکتر هرایر دانلیان، روانشناس و زوجدرمانگر میگوید آدمهای سلطهپذیر، آرزوی زندگی با فردی قدرتمند را دارند، درحالیکه سلطهگرها تنها در کنار فردی «بلهقربانگو» احساس آرامش میکنند. اگر میخواهید بفهمید شما و خواستگارهایی که ادعا میکنند توان خوشبخت کردنتان را دارند، به کدام گروه تعلق میگیرید، ادامهی این مطلب را بخوانید.
افسانههایی را که میگویند «مردها عاشق زنهای جسور میشوند» یا اینکه «هر مردی دوست دارد زنی سربهراه داشته باشد که جز «چشم» چیزی نمیگوید»، فراموش کنید. این را که یک زن و مرد در کنار هم زندگی خوب و کمتنشی داشته باشند، نمیتوان با چنین تعریفهای کلی پیشبینی کرد و گفت اگر هر مردی با یک زن بلهقربانگو ازدواج کند خوشبخت میشود. آنچه میتواند دوام و آرامش یک رابطه را تنظیم کند، مناسب بودن ترکیب یک زوج با یکدیگر است؛ یعنی ممکن است هرکدام از این افراد، در صورت ازدواج با شخص دیگری رابطهی ناخوشایندی را تجربه کنند اما در کنار یکدیگر، به دلیل مناسب بودن ترکیب و هماهنگ بودن روحیاتشان با هم، زندگی موفقی را بسازند.
آدمها را از نظر الگوی ارتباط میانفردی به دو گروه میتوان تقسیم کرد. یک گروه سلطهگر هستند و گروه دیگر سلطهپذیر؛ اما نباید فراموش کرد که این الگوهای رفتاری را در همهی لحظات زندگی و در هر شرایطی به نمایش نمیگذارند. بهعبارتدیگر افراد سلطهپذیر در همه روابطشان از این الگو استفاده نمیکنند بلکه در رابطهی میانفردی با جنس مخالف، این الگو را در پیش میگیرند و ممکن است با وجود چنین روحیهای در شرایط دیگر، نقش یک سلطهپذیر را بازی کنند.
قرار گرفتن فرد سلطهگر، با فرد سلطهپذیر در یک رابطه، ترکیب خوبی را ایجاد میکند. شاید دیگران رابطهای را که مرد در آن سلطه دارد، مردسالارانه خطاب کنند؛ اما اگر زن این رابطه، سلطهپذیر باشد و نه به خاطر ترس و اجبار، که به خاطر میلش به تحت سلطه قرار گرفتن در آن رابطه بماند، خطری زندگی زناشوییشان را تهدید نمیکند. شاید از نظر دیگران مردِ سلطهپذیر، بهاصطلاح مردِ زنذلیلی باشد، اما اگر این مرد هم، نه به خاطر ترس یا اجبار، بلکه به اختیار خود و با میل و رغبت در این رابطه مانده باشد، میتوان گفت ترکیب او با زنی سلطهگر، ترکیبی متناسب و ایدئال است.
آنها دوست دارند حمایت شوند و در جستوجوی یک مراقب هستند.
سلطهپذیرها قدرت را در زندگی به دست فرد مقابلشان میدهند تا او زندگیشان را جلو ببرد.
آنها از اینکه کسی به جایشان تصمیم بگیرد یا به آنها امرونهی کند، ناراحت نمیشوند.
بازی سلطهپذیرها، باخت- برد است. آنها ترجیح میدهند در یک تعامل و به تعبیری یک بازی، خودشان ببازند و همسرشان برندهی همیشگی باشد.
افراد سلطهگر، عاشق تسلط و قدرت هستند.
آنها میخواهند همان کسی باشند که رابطه را به پیش میبرد و تصمیمهای ریزودرشت را میگیرد.
سلطهگرها اهل بازی برد- باخت هستند؛ یعنی در هر بازی و تعاملی، باید آنها برنده و فرد مقابلشان بازنده باشد.
این افراد از تکنیک «به در میگویم تا دیوار بشنود» استفاده میکنند و پیامها را به شکل غیرمستقیم به طرف مقابلشان منتقل میکنند.
در پیام غیرمستقیمی که صادر میکنند، مفهوم ضمنی از خشم نهفته است و فرد مقابل به خاطر آشنا بودن با لحن و شیوهی نگاه سلطهگر، این خشم را متوجه میشود.
این سکه روی دیگری هم دارد. اگر زن و مردی که سلطهپذیر نیستند، با فردی سلطهگر زندگی کنند و به خاطر اجبار، ترس از تنها شدن یا مسائلی ازایندست تسلط همسرشان را بپذیرند، ترکشهای این پذیرش اجباری، رابطهشان را دچار مشکل میکند. ابراز خشم منفعلانه، یکی از واکنشهای شایع به این موضوع است. خشمی که منفعلانه بروز میکند، خود را به شکل مخالفتهای پنهان و غرولند نشان میدهد.
زنی که میداند همسرش انتظار بهموقع آماده بودن شام را دارد، خشمش را با بیپاسخ گذاشتن این انتظار نشان میدهد.
شاید او آشکارا با این خواستهی همسرش مخالفت نکند، اما یک شب به بهانه نبود مادهی غذایی خاص در خانه، یک شب به بهانهی بیماری و گریه کردن بچه و شب دیگر هم با عذر و بهانهای دیگر از آماده کردن غذا طفره میرود.
یا مردی که در ظاهر به همهی خواستههای همسرش بله میگوید و از او حساب میبرد، با برآورده نکردن نیازهای عاطفی همسرش- مثل توجه نکردن به او یا ابراز نکردن محبت کلامی- خشمش را نشان میدهد و ناخودآگاه از او انتقام میگیرد.
پیامرسانی غیرمستقیم یکی از رفتارهای شایع اینگونه افراد است.
یک فرد در پیامی مستقیم میتواند به فرد مقابلش بگوید: «من از تو ناراحتم!» در این شیوه پیامرسانی، از ضمایر «من» و «تو» استفاده شده و مشخص است که فرد در پیامش چه کسی را خطاب قرار میدهد. همچنین در چنین پیامی مشخص است که فرد به چه موضوعی اشاره میکند.
«ناراحتی» موضوع مشخصی است که فرد در پیامش آن را مطرح کرده است.
این در حالی است که در پیامرسانی غیرمستقیم، افراد بیشتر از ضمیر سوم شخص استفاده میکنند و با مثال زدن و حکایت تعریف کردن، موضوع را به شکلی غیرمستقیم طرح میکنند.
برای اینکه فردی به سلطهگر یا سلطهپذیر تبدیل شود، چند عامل در کنار هم نقش بازی میکنند. شخصیت هر فرد از یک سو تحت تأثیر وراثت است و از دیگر سو تحت تأثیر محیط.
شرایط خانوادگی که فرد در آن زندگی کرده، محیط اجتماعی و تجربیاتی که در جریان زندگی داشته، میتواند در تبدیل شدنش به هرکدام از این شخصیتها نقش داشته باشد.
تصور نکنید که یک فرد سلطهگر در همهی شرایط، رفتارهای سلطهگرانه را به نمایش میگذارد.
همهی ما تا اندازهای هر دوی این ویژگیها (سلطهگری و سلطهپذیری) را در خود داریم و در هر شرایطی که بتوانیم، از آنها استفاده میکنیم. برای مثال، همسر سلطهگری که حتی تصمیمهای شخصی زندگی همسرش را هم بهتنهایی میگیرد، وقتی توسط پلیس راهنمایی و رانندگی در خیابان متوقف میشود، به یک سلطهپذیر تبدیل میشود.
همین فرد ممکن است وقتی رئیس یک اداره میشود، دوباره نقش سلطهگر را بازی کند اما زمانی که در دانشگاه، سرِ کلاس یک استاد بزرگ مینشیند، دوباره سلطهپذیر شود. با توجه به این موضوع، میتوان به یک نکتهی مهم دیگر هم اشاره کرد. گفتیم که هر فرد با توجه به شرایطی که در آن قرار میگیرد، سلطهپذیر یا سلطهگر میشود.
در چنین وضعیتی میتوان گفت که یک زن سلطهپذیر، بعد از ازدواج از همسرش مردی سلطهگر میسازد، درحالیکه ممکن بود چنین مردی بعد از ازدواج با یک زن سلطهگر، رفتارهای حاکی از قدرتطلبی را نشان ندهد.
اگر با سلطهگرها ازدواج کنید، کارتان به طلاق میکشد.
محققان در بررسیهایشان به یک نتیجهی عجیب دست پیدا کردند. آنها دریافتند که زندگی با یک همسر سلطهگر، میتواند دوام رابطه را تضمین کند و حتی به تولد و پرورش فرزندان بیشتر بینجامد. با توجه به بررسیهای انجام شده، ازدواجهایی که در آنها یکی از طرفین سلطهگر بوده، از رابطههایی که برابری و اشتراک نظر در آنها مبنای تصمیمگیری بوده، دوام بیشتری داشتهاند.
در میان همین آشنایان محدودتان، خیلیها با همسری سلطهگر زندگی میکنند.
محققان گفتهاند که تقریباً در یکچهارم روابط زنوشوهری، یکی از زوجها سلطهگر بوده است.
سلطهپذیرها قربانی خشونت خانگی میشوند.
از نظر محققان قرار گرفتن در رابطهای که در آن یکی از طرفین سلطهگر است، الزاماً به معنای زندگی در شرایط خشونتآمیز نیست. بهعبارتدیگر، درصورتیکه فردی که سلطهپذیر نیست، با همسری سلطهگر زندگی کند و به خاطر شرایط خاص و محدودیتهایش به قدرتطلبی او تن دهد، میتوان گفت که این فرد قربانی خشونت خانگی شده؛ اما اگر فردی با سلطهجوییهای همسرش مخالفتی نداشته باشد و به خاطر ویژگیهای شخصیاش آنها را آزاردهنده تلقی نکند، نمیتوان حرفی از خشونت به میان آورد.
عاقبت زندگی با آدمهای سلطهگر، مدام جنگ و دعوا کردن است.
با توجه به نتایج اعلامشده، در چنین شرایطی زن و شوهر با آرامش بیشتری در کنار هم زندگی میکنند، کمتر با هم درگیر میشوند و بیشتر به صاحب فرزند شدن تمایل نشان میدهند.
پاسخ ها