فهرست برخی از چهرههایی که در میان عموم نماد خبرنگاری شدهاند را آوردهایم، طبیعتا از هر طیفی در این فهرست گذاشتهایم
برترینها: خواستیم درباره روز خبرنگار مطلبی داشته باشیم، نتیجهاش شد این، در ابتدا البته بخشی از متن امروز روزنامه اعتماد درباره خبرنگاران را گذاشتیم، البته یاد نیلوفر حامدی و الهه محمدی را هم سبز نگه خواهیم داشت:
«این دولت، منتقدان را افراد بیشناسنامه و بیهویت نمیداند و برای شنیدن صحبتهای منتقدان گوش شنوا دارد.» این عباراتی است که سیدابراهیم رییسی دیروز در آستانه روز خبرنگار در سازمان صدا و سیما آنها را طرح کرده است. اظهاراتی که بلافاصله پس از مطرح شدن بازخوردهای فراوانی در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی پیدا کرد و بازار حرف و حدیث درباره آن حسابی گرم شد.
بسیاری از فعالان رسانهای و خبرنگاران با اشاره به اینکه رفتار تیم رسانهای دولت در بسیاری از موارد به گونهای است که در برابر حضور خبرنگاران منتقد در محافل رسانهای مرتبط با دولت مانعتراشی میشود، این صحبتها را نقد کردند. پروژه خالصسازی، یکی از برنامههایی است که یک طیف سیاسی خاص در اتمسفر سیاسی کشور برنامهریزی کرد تا افراد و جریانات غیرخودی را از قطار مدیریت و تصمیمسازیها پیاده سازد. اما یک چنین ایدهای در سطح رسانهای هم صورت گرفت و بسیاری از نمایندگان منتقدان رسانهها به دلیل نقد عملکرد دولت اجازه حضور در برنامههای رسانهای را از دست دادند.
در ادامه البته فهرست برخی از چهرههایی که در میان عموم نماد خبرنگاری شدهاند را آوردهایم، طبیعتا از هر طیفی در این فهرست گذاشتهایم:
کامران نجف زاده خبرنگار صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران بود که بیشتر به خاطر خبرنگاری بخش ۲۰:۳۰ شهرت پیدا کرده است. نجف زاده در سال ۱۳۷۹ هنگامیکه ۱۹ ساله بود، به عنوان سردبیر کیهان ورزشی انتخاب شد دو سال بعد نجفزاده با معرفی یکی از دوستانش وارد صداوسیما بخش واحد مرکزی خبر شد. با آغاز دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد فعالیتهای نجف زاده هم افزایش یافت و به غیر از خبرنگاری در صداوسیما، گوینده خبر ۲۰:۳۰ نیز شد. او برای خیلی از گزارشهایش ظاهر خوش رنگ و لعابی اتخاذ میکرد اما بعدها با جهتگیریهایی خاص برخی از مخاطبانش را از دست داد، او چندین و چند سال هم در آمریکا بود، در واقع بعد از وقایع سال 88.
علی رضوانی خبرنگار سیاسی ، ورزشی و مجری تلویزیون است که بسیاری او را از طریق برنامههای بیست و سی ، بدون تعارف و خارج از گود میشناسند. او از 20 سالگی در صداوسیماست، حضور او در چند گزارش خاص سیاسی باعث ریزش برخی مخاطبانش شد، رضوانی البته انگار ظاهرا قرار بوده خبرنگار ورزشی باشد، اما در همان بخش ورزشی هم بعضا سیاست را با ورزش قاطی کرده و موجب دلگیری مخاطبانش شده بود، او حالا محبوبیت چندانی ندارد.
آمنه سادات ذبیحپور جزو خبرنگاران پرسابقه و پرکار میباشد که در زمینه تهیه کنندگی و مستندسازی فعالیت داشته و تا به حال چندین مستند خبری را برای صدا و سیما آماده کرده است. از طرفی هم وی دائما مشغول بررسی و آنالیز شبکههای ماهوارهای خارج از کشور و تهیه گزارشهای جدید علیه آنها است. او را البته طی سالهای اخیر بیشتر به واسطه مواضع تند و تیزش در توئیتر میشناسیم، ادبیات او بعضا غیررسمی و خارج از محدوده است، او البته در کنار رضوانی دو قُل رادیکال اخبار صداوسیما شناخته میشوند.
حسین باستانی هم که در دوران اصلاحات، در روزنامههای مختلف و از جمله جامعه، توس، نشاط، خرداد، صبح امروز، مشارکت، دوران امروز، بهار، بنیان، آینه، نوروز، یاس نو و وقایع اتفاقیه به عنوان یادداشت نویس یا عضور شورای سردبیری کار کرد که همگی توقیف شدند. او به خاطر نوشتههای خود، در تیرماه ۱۳۸۲ به حکم قاضی مرتضوی دستگیر شد. باستانی قبل از پیوستن به بیبیسی فارسی، مدیرعامل شرکت رسانهای «روز»، ناشر روزنامه اینترنتی «روزآنلاین» بود. از زمان شروع روزنامهنگاری حرفه ای در سال ۱۳۷۷، باستانی بیش از ۲۲۰۰ یادداشت تحلیلی در مورد سیاست ایران منتشر کرده که بسیاری از آنها مقالههای تحقیقی بودهاند. او البته در اکانت توئیتریاش این روزها هواخواهان بسیاری دارد و مستندهایش هم همچنان پرطرفدار است.
مسیح علینژاد، چهره جنجالی و مسالهدار و مشکوک این فهرست. او خبرنگاری را از سال ۱۳۸۰ با روزنامهٔ همبستگی آغاز کرد و بعد از آن با ایلنا همکاری کرد. از او در روزنامههای شرق، بهار، هممیهن و اعتماد ملی نیز نوشتههایی منتشر کرده است. علینژاد در مجلس شورای اسلامی ششم و هفتم خبرنگار پارلمانی بود. درباره او البته خودتان همه چیز را میدانید و نیازی به توضیح بدیهیات نیست.
پاسخ ها