موضوع سرپرستی در حیطه فرهاد مجیدی نیست؛ موسوی: با ادامه مدیریت خلیلزاده در استقلال مخالفم؛ عبدالرضا موسوی در دو ماه گذشته تبدیل به چهره آشنا برای هواداران استقلال شده است.
به گزارش ورزش، فوتبال ایران نام عبدالرضا موسوی را برای اولین بار در حوزه مدیریت باشگاه صبای قم شنیده اند اما پیش از آن، او به عنوان یکی از دوستان امیر قلعه نویی کمک های بلاعوضی را در موضوع ساخت کمپ مرحوم ناصر حجازی به باشگاه استقلال داده بود. حالا و بعد از چند سال، او از سمت وزیر ورزش ماموریت یافته تا اوضاع استقلال را بسامان کند.
این گفتگوی ما با عبدالرضا موسوی، بحث اختلاف نظر جدی او با اسماعیل خلیل زاده سرپرست مدیرعاملی باشگاه استقلال است که دیروز در موضوع انتخاب مدیرعامل خودش را نشان داد. موسوی بدون واهمه این موضوع را انکار نمیکند و از شرایطش برای ادامه کار با این باشگاه میگوید. چهره ای که فعلا بر مدار امیدواری و کلید حل مسائلی است که استقلال سال هاست از دست آن خلاصی نداشته است.
گفتگوی طولانی ورزش را عبدالرضا موسوی را بخوانید. کسی که عقیده دارد سلسه مراتب در باشگاه استقلال باید رعایت شود و البته حضور یک فرد اقتصادی در راس امور باشگاه را دوای درد آبی ها ارزیابی میکند:
* شما با استوری فرهاد مجیدی در رابطه با موضوع سرپرستی موافق بودید؟
بحث رابطه با فرهاد مجیدی نیست، فرض کنید ما در یک کشوری هستیم و یک پرچم داریم که پرچم ایران است. من نمیتوانم بیایم فقط منافعم خودم را ببینم و منافع آن پرچم را نبینم، من نمیتوانم استوری مجیدی را تفسیر کنم اما ارزیابی شما چیست؟ این حرف حرف قشنگی است؟ این اصلا در اختیارات ایشان نیست و نباید به این موضوع ورود کند. حتی صالح مصطفوی یک پستی گذاشته و گفته که آقا فرهاد گفته من کمیته انضباطی را قبول ندارم و کادرفنی و بازیکنان نباید آنجا بروند. مثل این که شما دادگاه را قبول نداشته باشید، میتواند این حرف را بزنید؟ ما یا اصلا هر فرد دیگری که مدیر باشگاه شود، چطور باشگاه را مدیریت کند؟ هر آقا یا خانمی که روی صندلی مدیریت بنشیند، اگر نتواند از ابزار قانونی اش استفاده کند، یکی بگوید من هیئت مدیره را قبول ندارم، یکی بگوید کمیته انضباطی را قبول ندارم و یکی دیگر بگوید مدیرعامل را قبول ندارم، چطور میشود مدیریت کرد؟
* اما قبول دارید که اوضاع استقلال نابسامان است؟
صددرصد استقلال نابسامانی دارد. هواداران خیلی چیزهای دیگر را هم به جز زمین تمرین میبینند، آیا موسوی باید پاسخگو باشد؟ قبل از من مدیر بوده و الان هم هست، من هم حرف هوادار را میشنوم و میگویم که باید زمین تمرین باشد. آیا مشکل مالی بوده و کسی بوده بگوید من پول ندارم؟ دلیل مخالفت من با آقای خلیل زاده و ادامه کارش به عنوان سرپرست همین چیزهاست. من معتقدم و در پست های خودم هم نوشتم، من مراوده یا مشکل شخصی با استقلال ندارم، آمدیم در بحرانی ترین شکل استقلال آمدند کنار استقلال و من هم چیزی که به عقلم رسید و کاری کردم که سرمربی تیم مشخص شود و یک مقدار تزریق مالی هم کردیم، از دوستان و اعتبارمان استفاده کردیم تا مشکلات این تیم کمتر شود. بحث کردم که چرا پول پیمانکار را نمیدهید، گفتند مشکل این نیست. پرسیدیم که چرا کمپ را سالیانه 400 میلیون تومان اجاره دادید؟ این چند ده هزار زمین است، چمن و سکو داشت. امروز مجری آنجا به من زنگ زد و گفت که من کمکهایی که شما برای ساخت اینجا ریختید را فراموش نمیکنم. ما که گمنام هستیم و مثل هواداری که ماهیانه 6 هزار تومان کمک کرد، من هم مبلغی را هزینه کردم. توان من بیشتر از 6 هزار تومان بود و مثلا ماشینم را دادم قرضی دستتان باشد تا مشکل حل شود. این کارهایی است که از دستم برمیآمد، آیا این وظیفه هیئت مدیره است؟ جلسه هیئت مدیره اصلا تشکیل نشد من به زور دستشان را کشیدم و گفتم دو دقیقه بیایید دور هم. من غیررسمی 2 ماه است که در کنار استقلالم و به صورت رسمی 20 روز. به زور گفتم جلسه هیئت مدیره بگذاریم، بچه های وزارت ورزش به ما میخندند که جلسه هیئت مدیره روبروی دفتر اتاق آقای وزیر برگزار میشود. آیا شان باشگاه استقلال این است؟
* میشود بیشتر توضیح بدهید؟
یک نفر میآید میبرد، میدوزد و همه چی دست خودش است و ما هم باید پاسخگوی هواداران باشیم. از من سوال میکنند چه سوالی بدهیم؟ بگویم که جلسه تشکیل نمیشود؟ میگویند برو بیرون! مجبوریم صدایمان را به آقای وزیر برسانیم و این وضعیت غیرقابل تحمل است، من گفتم که ایشان باید استعفا دهد وگرنه من نمیتوانم. نه برای شخص خودم من در حال حرکت از کیش به تهران هستم اما این مردم چرا باید انقدر اذیت شود؟ آقای موسوی اگر شما نمیتوانید درآمدزایی کنید، نمیتوانید کار کنید، وقت ندارید، چرا میآیید مسئولیت بپذیرید؟ آقای خلیل زاده واقعا کمک کرد و من نمیتوانم تمام زحمات ایشان را از بین ببرم اما در حوزه مدیریت عملکردشان میتوانست بهتر باشد! سه ماه است تیم مدیرعامل ندارد و شما سرپرست هستید، شما قبول کردید باید تمام وقت باشید تا مشکل حل شود یا این که بگویید من نمیتوانم بمانم. این که هرروز من مصاحبه کنم مشکل حل نمیشود. من هم منتقدم اما کاری از دستم برنمیآید. من شنبه یا یکشنبه رفتم باشگاه استقلال یک موضوع تبلیغات محیطی بود که راضی کردیم پول را بدهند و بیایند در استقلال کار کنند. قرار نیست که هرکسی میآید استقلال آسیب ببیند! هر زمانی که با استقلال کار کند تا وقتی ما باشیم از منافعش دفاع میکنیم و میخواهیم که سود ببرد و سود برساند. موضوع دیگر بحث آل اشپورت بود، گفتم که آل اشپورت به تو لباس مجانی میدهد و تبلیغات میدهد و یک جایی هم پول میدهد، حقش است که آدرس فروشگاه و سایتش را بگذاریم و حمایت کنیم تا دلگرم شود. آن ها هم از حمایت ما استقبال کردند و خوشحال رفتند، این وظیفه من نیست و این وظیفه مدیر اجرایی است که به عنوان ویترین نشسته و باید این ها را حل و فصل کند. هرجا هم اختیار میخواهد بیاید در هیئت مدیره تا فردا مورد بازخواست سازمان های نظارتی یا حساب رسی قرار نگیرد. خیلی هم شفاف گفتیم و حتی تا پریشب که رفتیم پیش آقای سردار رحیمی، بازیکنان را بردیم و آشتی دادیم و آمدیم بیرون اما بعد از آن هرکاری کردم که از آقای خلیل زاده جواب بگیرم اما جواب نداد. جواب هیئت مدیره را نمیدهی، جواب هوادار را نمیدهی و جواب کسی را هم نمیدهی که نمیشود کار کرد.
* گفتید پیش سردار رحیمی رفتید. دلیلش چه بود؟
به خاطر همان ماجرای دعوایی که بین عارف غلامی و سیاوش یزدانی پیش آمد. به اتفاق رفتیم و آقای خلیل زاده و سلطانی و دو بازیکن بودند و کسی که طرف دعوا بود از نیروی انتظامی آمدند و روبوسی کردند و عذرخواهی کردند و که یک بخشی اشتباه ما بود و یک بخشی اشتباه ماموران بود. دلجویی کردند و دوست شدیم و از دلشان هم درآمد و سوار شدیم و آمدیم.
* منظور شما از حاشیه ها چیست؟
همان حاشیه هایی که هستند مشخصاند. از آقای خلیل زاده بپرسید که آیا همین موضوع (سفر نکردن به سیرجان) را با هیئت مدیره مشورت کردی یا نه؟ من بی خبرم! یک دفعه دیدم این خبر در کانال باشگاه است. وقتی شما خودت میبُری، میدوزی و دوست داری هرروز در صداوسیما سیما باشی و حرف بزنی، تهش همان اتفاقی میشود که برای باشگاه در لیگ قهرمانان آسیا افتاد که پنج شنبه از مالزی ساعت 10 از مالزی به ما زنگ زدند که حرکت کنید بروید دبی! که باشگاه تا ساعت 8-9 دنیا ویزا بود و من دنبال کارهای پرواز و پرسنل. این خوب بود؟ یکی از حاشیه ها همین است که یک نفر میآید و مینشیند و میزند زیر تصمیمش. تصمیم های خلق الساعه را یا باید عواقبش را بپذیری یا با بقیه مشورت کنی.
* فکر میکنم که هیئت مدیره باید افرادی باشند که تراز بالای مدیریتی را تجربه کردهاند اما برای پست مدیرعامل شاید کسی که با هواداران بهتر ارتباط برقرار کند، انتخاب خوبی باشد.
حقیقتش من به سیاست پوپولیستی اعتقاد ندارم. من به مدیریت عملگرا اعتقاد دارم، یعنی اگر من عملکردم خوب باشد، مردم بدون تبلیغ و حتی اطلاع رسانی، متوجه این عملکرد خواهند شد. عملکرد چیست؟ این که ما در ابتدا منابع مالی و سپس امکانات را در حد نام و شان باشگاه استقلال به وجود بیاوریم و رضایت مربی و بازیکنان هم جلب شود و این تبلیغ خواهد بود. من به سیاست پوپولیستی اعتقاد ندارم، این که خبر دروغ بدهم و تبلیغ کنم را دوست ندارم و نمیدانم این ضعف است یا نقطه قوت. من اگر عملکردم خوب باشد، مردم میفهمند.
* حالا با همه این صحبت ها، به نظر شما آیا باشگاه استقلال از بین بازیکنان و چهره های سرشناس تاریخ باشگاه استقلال، کسی در حد مدیرعاملی باشگاه هست؟
مهمترین مشکل باشگاه های ما چیست؟ مالی! آیا ما میتوانیم به وزیر راه بگوییم راننده باشد یا مدیرعامل شرکت هواپیمایی خلبان باشد؟ بحث مدیرعاملی از حرفه جداست. چون اینجا بحث منابع مالی است، اعتقادم این است که چهره اقتصادی میتواند باشگاه استقلال را متحول کند. برای حوزه ورزشی میتواند از انسان های ورزشی استفاده کند.
* ما در سیستم باشگاه رئال مادرید هم میبینیم که آقای پرز رئیس است اما یک مدیرورزشی هم میذارد که نقش مدیرعامل را دارد. اما در ایران ممکن است شش ماه دیگر اتفاقی بیفتد که کسی عوض شود.
من درباره چیزهایی که باید اتفاق بیفتد حرف میزنم و چیزی که اتفاق افتاده را همه به آن اعتقاد داریم که بد هستند. نباید این اتفاق میافتاد و نباید به آن شکل عمل میشد و... اما من میگویم که چه آقای موسوی باشد یا نه، باید به این سمت برویم. این یک تجربه ثابت شده است و نمیخواهیم چیزی اختراع کنیم. یک بخشی باید داخلی شود اما اصولش مثل بقیه صنایع، استفاده از الگوی بین المللی است. در فوتبال که به روش های بین المللی وابسته است که باید همان راه را برویم. آیا یک فرد ورزشی حاضر است با ماهی 10-20 میلیون کار کند؟ اینجا یک آدم عاشق میخواهد. به خصوص در پست های دولتی ما موضوع حقوق را داریم. مثلا آیا آقای علی دایی حاضر است با سالی 250 میلیون مدیرعامل پرسپولیس بشود؟ اون که میتواند بیشتر پول تولید کند. پس اینجا کسانی را میخواهد که عاشق باشند، دغدغه مالی نداشته باشد و بخواهد اثری از خود به جای بگذارد.
* آیا چنین کسی در اطراف شما هست که مدیرعامل کنید؟
الی ماشالله! چرا نیست؟ ما دیروز تمام توانمان را برای آقای فتح الله زاده به کار بردیم تا ایشان بشود و من هم قول مردانه دادم، از نظر مالی مشکلی وجود نداشته باشد و آب در دلشان تکان نخورد. این ها ثبت و ضبط شده اما من نفهمیدم که از کجا دور خوردیم!
* آقای فتح الله زاده گفتند که من چون پیش آقای خلیل زاده رفتم، آقای موسوی خوشش نیامد.
واقعیت همین است که من با شما قرار دارم که به دفتر شما بیایم تا مصاحبه کنم و من عاشق این هستم که بیایم در ورزش عکس بگیرم و فیگور بگیرم بعد قرار است امروز به این آرزو برسم که عکسم را بگیرید و بگذارید و کلی هم کیف کنم. بعد حالا بگویید که ساعت 7 بیا ما منتظر مصاحبه هستیم، خب من میگویم چشم میآیم. بعد ببینید که یکهو در سایت و روزنامه بغلی من نشسته ام و مصاحبه میکنم. بعد قرار بود مصاحبه هم نکنم! آقای فتح الله زاده اگر میخواست شش ماه قبل مدیرعامل میشد اما من آمدم تلاشم را کردم پیش آقای وزیر گفتم که مردم او را میخواهند و من هم کمکش میکنم و پشتش میایستم و من دلخور شدم که دو ساعت منتظر او نشستیم نه تلفن ما را جواب داد و نه آمده بود.
* حقیقتش این را گفتید فکر کردیم شاید به خاطر کرونا به جلسه نیامدند.
ساعت 2 تا 4 به دفتر من آمدند و لطف کردند جلسه داشتیم و سنگ هایمان را واکندیم. توافقات ما صورت گرفت و من گفتم به این شکل عمل کنید، اینجا باید با هیئت مدیره هماهنگ باشید، اختیاراتی که میگیرید این است. وقتی ایشان آمد آقای سعادتمند هم حاضر شد، من ساعت 4 با آقای سعادتمند قرار داشتم 10 دقیقه زودتر تشریف آورده بودند، همزمان همدیگر را دیدند و من از آقای سعادتمند خواهش کردم که به هیئت مدیره برگردند. من آقای سعادتمند را نمیشناختم و وقتی با ایشان صحبت کردم دیدم آدم عاشقی هستند و به استقلال علاقه دارند و در وزارت ورزش هم ارتباطات دارند. ما دست به کار شدیم و مزاحم آقای وزیر شدیم و ایشان هم قبول کردند. آقای فتح الله زاده را که بار آخر دعوت کردیم، گفتیم بیایند تا صورت جلسه را امضا کنیم. گفت من با آقای خلیل زاده صحبت کردم استعفا بدهد، شما میشوید رئیس هیئت مدیره و آقای فتح الله زاده هم میشود مدیرعامل. به آقای فتح الله زاده گفتم که شما میآیید؟ گفتند بله. گفتیم به آقای منزوی هم بگویید بیایند. ما به آقای وزیر گفتیم اعتقاد داریم که نمیتوانیم با ایشان کار کنیم. من گفتم که نمیتوانم کنار گود بنشینم و فقط پول بدهم، باید در تصمیمات دخالت کنم. باید ببینم هر جا سیستم اشتباه میرود، بگویم. توافق بر این شد. احتمالا آقای وزیر هم با ایشان صحبت کرد و آقای فتح الله زاده به ما گفت که آقای منزوی را خودت دعوت کن که بیاید. آقای منزوی را هم دعوت کردم و به آقای فتح الله زاده گفتم که زودتر بیاید، ما منتظر شما هستیم که این را بنویسیم و صورت جلسه کنیم و به آقای وزیر بدهیم. آقای خلیل زاده هم قرار شد امضا کند و در هیئت مدیره بماند و گفتند که چشم من میآیم. من ساعت 9 پیام دادم که فکر نمیکردم این بازی را در بیاوری، این پیام را که دادم سریع جواب داد که من در جلسه بودم و نمیتوانستم جواب بدهم و 10 دقیقه دیگر تمام میشود و میآیم. 10 دقیقه هم تمام شد و آقای منزوی هم کنار من بود که دیدیم آقای خلیل زاده تماس گرفتند در میدان فاطمی بودند و به آقای منزوی گفتند که بیا منتظرت هستیم. گفتند که من بروم ببینم موضوع چیست. رفت و بازهم صحبت های بین من و آقای منزوی هم هست، من به خاطر خواسته های هواداران پشت سر آقای فتح الله دویدم تا ایشان را بیاوریم. شما باشید ناراحت نمیشوید؟
* اما موضوع فراتر از یک بحث شخصی است و بحث استقلال است. نگرانی این است که اوضاع باید بسامان بشود.
انشالله اوضاع بسامان میشود و من فکر میکنم امشب مدیرعامل را انتخاب میکنیم و حرکت جدید در استقلال شکل بگیرد و هواداران در این موضوع به ما کمک کنند که استقلال روزهای بهتری را تجربه کند.
* آیا ممکن است اسم مدیرعامل آینده را به ما بگویید؟
خیر، کمی صبر کنید، انشالله مدیرعامل مشخص میشود اما آقای فتح الله زاده هم در بین گزینه های ما هستند. این را هم بگویم که از صحبت های من درباره آقای خلیل زاده منفی برداشت نکنید. چرا که ایشان زحمات بسیار زیادی برای استقلال کشیده و از جیب برای استقلال هزینه کرده اند اما من فکر می کنم باتوجه به مشغله و شرایط ایشان بهتر است در این باره تصمیم جدیدی گرفته شود.
پاسخ ها