در رختکن ایران همه انگلیسی حرف می زنند

حال و هوای ستارگان تیم ملی بعد از صعود قاطع؛ در رختکن ایران همه انگلیسی حرف می زنند؛ تیم ملی فوتبال ایران با غلبه بر عراق به عنوان صدرنشین گروه دوم راهی مرحله نهایی مقدماتی جام جهانی قطر شد.

به گزارش ورزش، تیم ملی فوتبال ایران پس از کسب پیروزی در سه دیدار ابتدایی خود در دور برگشت مقدماتی جام جهانی 2022 مقابل هنگ کنگ، بحرین و کامبوج به عراق رسید؛ صدرنشین گروه و جدی ترین رقیب در راه صعود به دور نهایی مقدماتی. از ماه ها پیش همه، خود را برای این تقابل آماده کرده بودیم؛ می دانستیم که تیم ملی مان به قدری قدرت دارد که در چنین دیدار سرنوشت سازی بی هیچ تردیدی به برد دست یابد اما فوتبال است و هزاران اتفاق غیر قابل پیش بینی که یکی از همان ها را در بازی رفت دیدیم، جایی که عراقی ها در دقیقه 92 دروازه ایران را باز کردند و پیروز شدند. حساسیت بسیار بالا بود اما نتیجه همانی شد که انتظارش را داشتیم...

همراهی ملی پوشان از قبل از شروع بازی تا لحظه ای که جشن پیروزی در رختکن به پا شد برای همه فوتبال دوستان می تواند هیجان انگیز باشد؛ پس با ما همراه باشید تا لحظه به لحظه ساعات پر استرسی که در نهایت به یک جشن بزرگ ختم شد را باهم پیش برویم:

رختکن شیخ علی بن محمد آل خلیفه/ دقایقی پیش از بازی:

ملی پوشان بعد از گرم کردن در رختکن حضور یافته و آماده ورود به زمین بودند تا پس از انجام تشریفات پیش از بازی، 90 دقیقه سرنوشت ساز خود را مقابل عراق شروع کنند. جو  رختکن در این لحظات بسیار ویژه بود. تک تک بازیکنان، چه آنهایی که در ترکیب حضور داشتند و چه آنهایی که ذخیره بودند با تمام وجود مشغول روحیه دادن به یکدیگر بودند. همه یکدیگر را در آغوش گرفته و آماده تشکیل آخرین حلقه اتحاد در منامه شدند.

سردار پس از درخشش در بازی های قبل با اعتماد به نفسی بالا در این لحظات مشغول روحیه دادن به هم تیمی هایش شد؛ "محکم...محکم... به خدا که بازی را می بریم..." این ها جملاتی هست که آزمون در حالی که مشغول دست زدن برای اعضای تیم است به آنها گوشزد می کند.

و بالاخره نوبت به تشکیل حلقه اتحاد می رسد؛ در این لحظه کریم انصاری فرد به عنوان باتجربه ترین بازیکن تیم از نظر سن و سال از فیلمبرداری که مشغول ثبت لحظه هاست می خواهد که دوربین را قطع کند. این یک خواسته منطقی است چرا که در چنین لحظاتی جملاتی بین بازیکنان برای انگیزش بیشتر رد و بدل می شود که حالتی درون خانوادگی دارد...

دقایقی به این صورت می گذرد و در نهایت حلقه اتحاد ملی پوشان با این جمله کریم انصاری فرد به پایان می رسد: "ببخشید که حرف ها زیاد شد... اگر کسی در این جمع فکر می کند که اگر همه توانش را بگذارد کافی است، اشتباه می کند؛ باید دو برابر، سه برابر توان مان را بگذاریم..."

یک...دو...سه...علییییییییییی...! و پیش به سوی میدان نبرد... همه از زیر قرآن رد می شوند و با ترک رختکن وارد زمین چمنی می شوند که به هیچ عنوان شایستگی پذیرایی از آنها را ندارد.

ورزشگاه شیخ علی بن محمد آل خلیفه/ مراسم آغازین بازی

مراسم ابتدایی بازی با پخش سرود ملی دو کشور انجام می شود؛ با طنین انداز شدن سرود ملی ایران در ورزشگاه، همه ملی پوشان یکصدا، چه آن 11 تایی که در داخل زمین به صف شده اند، چه آنهایی که به عنوان کادر فنی در کنار زمین حضور دارند و چه آنهایی که به عنوان ذخیره روی سکوها هستند، سر زد از افق مهر خاوران... را می خوانند...

ورزشگاه شیخ علی بن محمد آل خلیفه/ بازی شروع می شود...

با سوت داور ازبک بازی سرنوشت شروع می شود؛ استرس روی سکوها به اوج خود رسیده و ملی پوشان در داخل زمین با همه توان در حال جنگیدن هستند. با هر موقعیت خطرناکی، سکونشینان تیم ملی روی هوا می پرند و از آن فاصله دور به هم تیمی هایشان انرژی می فرستند.

سردار آزمون و گل... جمله ای آشنا در این چند سال آخر به ویژه بازی های حساس... بله سردار در این بازی هم گل می زد. او روی کار تیمی بی نقص ملی پوشان که با پاس حرفه ای قلی زاده به حاج صفی و پاس در عرض کاپیتان سپاهان به دهانه دروازه، با یک بغل پای بی نظیر توپ را با تور دروازه عراق آشنا می شکند... ایران یک – عراق صفر ... هیجان روی سکوها به اوج خود رسیده اما کاش در ورزشگاه آزادی بودیم و این گل را با 100 هزار نفر جشن می گرفتیم...

نیمه اول به پایان می رسد و شاگردان اسکوچیچ برنده راهی رختکن می شوند. آنها در نیمه دوم هم یک سر و گردن از حریف بالاتر نشان می دهند و با حفظ همان تک گل برنده بازی می شوند؛ سوت پایان که به صدا در می آید، یک بار سنگین از روی دوش کل فوتبال ایران برداشته شده است... صعود به مرحله بعد با 18 امتیاز و به عنوان صدرنشین؛ بدون حرف، بدون حدیث و بدون هیچ کارشکنی و در بدترین شرایط ممکنی که میزبان برایمان به وجود آورده بود...

ورزشگاه شیخ علی بن محمد آل خلیفه/ پایان بازی

و اینک زمان جشن فرا رسیده است... جشن از همان زمین چمن آغاز می شود؛ جایی که عراقی ها بعد از متحمل شدن شکست خیلی زود آن را ترک کرده و راهی رختکن می شوند. ذخیره ها هم به بازیکنان داخل زمین ملحق می شوند و Yessss… گفتن ها شروع می شود. دراگان اسکوچیچ شاگردانش را یکی یکی در آغوش می گیرد و با آنها به پایکوبی در داخل زمین می پردازد؛ یک پایکوبی اساسی بعد از ماه ها فشار و استرس می چسبد حتی در هوای آتشین و شرجی منامه... در همین حین کنعانی زادگان مثل همیشه یک یزله ریز اجرا می کند و کادر فنی بازیکنان را به سمت رختکن هدایت می کند.
 

در مسیر خروج از زمین و ورود به رختکن است که علیرضا جهانبخش جمله طلایی را می گوید: فقط خدا... حق به حق دار رسید...

رختکن ورزشگاه شیخ علی بن محمد آل خلیفه/ بعد از برد...

بچه های تیم ملی یکی یکی وارد رختکن می شوند و جشن اصلی شروع می شود. جایی که علیرضا بیرانوند با یک رقص گردن حرفه ای مهارت خود را به نمایش می گذارد!

سپس نوبت به سردار آزمون می رسد؛ ستاره شماره یک تیم ملی در این دیدار که با یک فریاد بلند از ته دل مقابل دوربین، شادی خود را بروز می دهد. سردار به خوبی می داند که این برد چه ارزشی برای او و دیگر هم تیمی هایش دارد؛ جام جهانی جای کوچکی نیست و آینده 4 ساله شان را می تواند رقم بزند؛ برای همین است که چشم هایش هم می خندند...

بچه های تیم ملی یکی یکی جلوی دوربین به شادی می پردازند اما آن گوشه مقابل کمدهای شماره 15 و 14 ، پسران آرام تیم ملی نشسته اند؛ احمد نوراللهی و سامان قدوس که با آرامش خاصی در حال تماشای جنب و جوش هم تیمی هایشان هستند.

سعید عزت اللهی که از بلندی فریاد شادی خود خبر دارد، پیش از شروع این کار گوش هایش را می گیرد و از ته دل با یک YES… بلند همه توجهات را به سمت خود جلب می کند و سپس پورعلی گنجی و  و بقیه هم به او ملحق می شوند...

و حالا نوبت عکس یادگاری است... یک عکس ماندگار... هر کسی هر جایی که هست سریع خود را به جمع می رساند و مقابل دوربین می ایستد. در همین حین، شیطنت مهدی قایدی گل می کند؛ او که برای دیده شدن بالای نیمکت رفته، با آب معدنی، ملی پوشانی که مقابل دوربین ژست گرفته اند را آب پاشی می کند!

اسکوچیچ هم از راه می رسد و یکی از تاریخی ترین عکس های تیم ملی در یک دهه اخیر ثبت می شود. اسکو که خیلی خوشحال است دقایقی برای شاگردانش صحبت می کند و از آنها بابت کار بزرگی که انجام دادند تشکر می کند: "واقعا کار راحتی نبود که این 4 بازی را در این مدت کوتاه ببریم. از ته قبلم به همه شما تبریک می گویم..."

و در آخر، کری سنگین سردار به عراقی ها در واکنش به اتفاقات بازی رفت و کری هایی که در این مدت برای تیم ملی خوانده بودند؛ هیس...واقعا هیس... یه دونه بشار داشتن فقط...!

ماموریت با موفقیت انجام می شود و ملی پوشان با استقبال عزیز خادم وارد هتل می شوند و تمام...