دمنده در مهمترین سوت تاریخ فوتبال ایران؛ بدرود ساندور پل،قلبت در آرامش؛ خاطره انگیر ترین مسابقه عمر ایرانیها در هشت آذر 1376 با نقش آفرینی ساندورپل به اتمام رسید.سوتی بعد از 8 دقیقه اضافی کشنده.
به گزارش ورزش ، روزی که در کنار محمد فنایی و پیشاپیش بازیکنان برزیل و ایتالیا وارد چمن ورزشگاه داغ لسآنجلس میشد تا فینال جام جهانی را قضاوت کند ما بیشتر حواسمان به آن کمک ایرانیاش بود که با ریشهای پروفسوری و با دو قضاوت بینقص در نقش کمکداور خود را به فینال جامی رسانده بود که سهمش از ایرانی جماعت فقط همین یک داور بود و بس. وگرنه تیم ملی ما که یک سال قبلش در دوحه قطر همه امیدها را نا امید کرده بود و ما برای اولین بار لذت یک جامجهانی کاملا پخش زنده را میچشیدیم.
ساندور پل برای ما وقتی ساندورپل شد که داریوش مصطفوی درست یک سال پس از قضاوت جامجهانی او را به تهران آورد تا دربی را برای اولین بار پس از انقلاب با قضاوت یک داور خارجی ببینیم. آن زمان فکر میکردیم که فدراسیون مصطفوی چه کار شاقی کرده که بهترین داور جهان را به تهران آورده بود. دربی که برای اولین بار پس از آن دربی جنجالی سال ۷۳ در تهران برگزار میشد با قضاوت پل و کمکهای ایرانیاش و با برد استقلال به پایان رسید آن هم در شرایطی بازی که پر از تنش و البته صحنههای داوری بود. که اگر آن قضاوت پر از ماجرای ساندروپل این روزها در یکی از دربیها اتفاق میافتاد، باید صفحه اینستاگرام خود و تمامی اعضای خانوادهاش را میبست تا از فحاشی های هواداران ایرانی پر نشود!
ساندور پل آمد و قضاوت کرد و اتفاقا در مصاحبه بعد از بازی با یکی از پر طرفدارترین نشریات آن زمان نظرات فنیاش راجع به بازی را هم داد و اتفاقا شماره بیست آبیها را به عنوان بهترین بازیکن زمین معرفی کرد. شماره بیستی که بر تن محمد تقوی و زننده گل سوم استقلال بود.
کار ما با ساندروپل اینجا تمام نشد. در مهمترین بازی تاریخ فوتبال ایران در ملبورن ، شمایل او وقتی که نسیم اندکی در موهای کوتاهش پیچیده و با شدت سوتی را به صدا در میآورد و چهره بیاحساسش رو به علی دایی که در دوران ورزشیاش هیچگاه این چنین احساساتی کسی را نبوسیده بود(!)، حالا تبدیل به خاطره جمعی بسیاری از ایرانیها شده. او به اندازه هشت دقیقه همه ما ایرانیها را پیر کرد. آن زمانی که چیزی به عنوان تابلوی وقت اضافه بالا نمیرفت و وقتهای اضافه فقط در ذهن داور وسط محاسبه میشد، انتظار برای شنیدن سوت پایان انتظاری بس کشنده بود.
ایرانیهایی که با گذشتن ساعت از دقیقه نود با هر اوت شدن توپ منتظر شنیدن سوت پایان بودند هشت دقیقه که به اندازه هشت ساعت گذشت او را در میانه میدان تعقیب کردند تا بدمد در آن سوتی که حکم به رفتن ما به جام جهانی میداد.
او حتی در یک صحنه هم به نفع ما قضاوت نکرد و شاید یک بار فریب حرفهای گری عابدزاده را خورد. اما وقتی به عکاسان پشت دروازه هشدار داد که به صورت مهاجم ما فلاش نزنند ما میدانستیم که او از ماست حتی وقتی برای ما هیچ کاری نکرد و هشت دقیقه پیرمان کرد.
خداحافظ ساندروپل، قلبت در آرامش.
حجت شفیعی
پاسخ ها