پرسپولیس- سپاهان، آنهایی که یادتان نیست؛ روزی که کاپیتان پرسپولیس قسم خورد به اصفهان نرود!؛ تقابل های جذاب و البته فراموش شده ای در این دو دهه بین پرسپولیس و سپاهان شکل گرفته است.
به گزارش ورزش، در دو دهه اخیر تقابل های پرسپولیس و سپاهان به بخش جذابی از لیگ فوتبال ایران تبدیل شده و حتی در برخی فصول اهمیت این دیدار تنه به تنه دربی پایتخت هم زده است. قصد مرور بازی های مهم و تکراری این دو تیم را نداریم و خوب می دانیم فینال جام حذفی سال 92 و خداحافظی مهدی مهدوی کیا، هت تریک محمود کریمی در تهران، گل دقیقه 97 سپهر حیدری، خراب شدن دو پنالتی در اصفهان با هنرنمایی رحمتی و گل هند افشین پیروانی در اصفهان را کامل از حفظ هستید.
اما در ادامه می خواهیم سری به تقابل های جذاب گذشته بزنیم، آن پرسپولیس سپاهان هایی که کمتر در ذهن شما مانده است؛
17 مهر 1377؛ گلزن لئون، روزی که عابدزاده همان اول کار کفر پروین را درآورد
تنها چند روز از بازگشت علی پروین قلمدوش هواداران به پرسپولیس گذشته بود که تیم تحت هدایت او برای تقابل با سپاهان راهی اصفهان شد. هدایت سپاهان را مهدی مناجاتی بر عهده داشت و پرسپولیس بعد از غلبه بر فجر، حالا دیگر تیم زردپوش را مقابل خود می دید.
لئون استپانیان، هافبک ارمنی و خلاق سپاهان آن سالها تبدیل به گربه سیاه پرسپولیسس شده و در دو دیدار قبلی موفق به باز کردن دروازه این تیم شده بود. پس سپاهان باز هم با گل استپانیان از پرسپولیس پیش افتاد و در حالیکه به نظر می رسید بازی رو به اتمام است، قرمزپوشان در دقایق پایانی صاحب یک ضربه پنالتی شدند.
فضای استادیوم نقش جهان به شدت علیه احمدرضا عابدزاده بود و او 90 دقیقه الفاظ تندی را از هواداران رقیب شنید. عقاب آسیا سرمست از درخشش در جام جهانی 98 و البته باز کردن دروازه پلی اکریل از روی نقطه پنالتی در دیدار یک ماه قبل، پشت توپ رفت تا با هواداران حریف تسویه حساب بکند.
اما ضربه عابدزاده به بیرون رفت و او دیگر پشت ضربات پنالتی قرار نگرفت. شاید باور نکنید، اما احمدرضا آنقدر آن روز توهین شنید که دیگر پا به اصفهان نگذاشت و در هر دیدار پرسپولیس برابر سپاهان یا ذوب به دلیلی شاهد غیبت او در لیست بودیم.
9 اردیبهشت 1379؛ قهرمانی با طعم تلخ جدایی سرطلایی
پرسپولیس تحت هدایت علی پروین بقدری قدرتمند ظاهر شده بود که از هفته ها مانده به اتمام فصل قهرمانی این تیم قطعی به نظر می رسید. قرمزپوشان بعد از حذف مقابل جوبیلو در نیمه نهایی آسیا، برای نزدیک تر شدن به عنوان قهرمانی سپاهان را در تهران پیش روی خود می دیدند.
اما در همان مقطع بود که اختلافات مهدی هاشمی نسب با علی پروین به اوج رسیده و سلطان حکم نیمکت نشینی سرطلایی در این دیدار را صادر کرد. اما هاشمی نسب با چهره ای عصبانی پیش رو از شروع بازی رو به دوربین نود با ادبیاتی طعنه آمیز نیمکت نشینی در پرسپولیس را هم افتخارآمیز توصیف کرد.
پرسپولیس در آن دیدار با تک گل نیمه اول یار تعویضی خود بهنام سراج پیروز شد و کمتر از یک ماه این تیتر در تمامی دکه ها خودنمایی می کرد؛ هاشمی نسب، مرد 70 میلیونی استقلال.
30 فروردین 1380؛ خداحافظی غریبانه عابدزاده در تبریز
شاید عابدزاده با آن محبوبیت توصیف ناپذیر هرگز تصور نمی کرد آخرین بازی رسمی خود را در مقابل سپاهان، آنهم در استادیوم باغشمال تبریز انجام بدهد. ورزشگاه آزادی زیر کشت بود و فدراسیون تبریز را به عنوان میزبان بازی های پرسپولیس انتخاب کرد.
بعد از اخراج ناگهانی در تاریخ هشت فروردین 80، عابدزاده در کنار یکی دو بازیکن دیگر برای آخرین بار در ترکیب پرسپولیس حضور یافتند. سید امین موسوی دو بار دروازه عابدزاده را باز کرد و در نهایت این سنگربان محبوب در روزهای پایانی فروردین 80، برای آخرین به صورت رسمی در زمین فوتبال حضور پیدا کرد.
26 اسفند 1380؛ اکران کارتون فوتبالیست ها در استادیوم آزادی
در یک روز بارانی نزدیک تحویل سال نو و چند روز بعد از سکته عابدزاده، پرسپولسی در تهران پذیرای سپاهان بود. گلزنی لئون استپانیان که چیز عجیبی نبود و در نهایت سپاهان تا اواخر بازی 1-2 از پرسپولیس پیش افتاده بود.
امیر حسین اصلانیان، تعویض طلایی سلطان در دقیقه 86 کار را به تساوی کشاند و در اوقات اضافی یکی از عجیب ترین گل های تاریخ فوتبال ایران به ثمر رسید. در شلوغی مقابل دروازه سپاهان توپ در مقابل اصلانیان و ابولقاسم پور قرار گرفت و این دو بازیکن عین ضربات مشترک سوباسا و تارو، هر دو با آخرین قدرت به توپ ضربه زدند تا گل برتری پرسپولیس به ثمر برسد. جالب اینجاست هر دو بازیکن برای اینکه نشان دهند گل به نام آنهاست با تمام وجود خوشحالی کردند و هنوز هم معلوم نیست آن ضربه توسط اصلانیان زده شد یا ابولقاسم پور.
12 دی 1381؛ بغض فروخورده ادو شکست
ادموند بزیک نیز در بین آن گروه مورد غضب قرار گرفته ای جای داشت که با بی مهری از پرسپولیس جدا شد. پس درخشش با لباس سپاهان بهترین مکان برای گرفتن انتقام از کادر فنی پرسپولیس و اثبات دوباره شایستگی ها برای ادوی دوست داشتنی بود.
در دیداری که زردپوشان 1-2 پیروز شدند، سپاهان در همان نیمه اول و با ضربه سر ادموند بزیک به گل رسید و این مهاجم ارمنی به احترام هواداران پرسپولیس خوشحالی نکرد. اما ادو با کسب عنوان آقای گلی در آن فصل و البته قهرمانی با لباس سپاهان به علی پروین ثابت کرد در موردش اشتباه کرده است.
29 اردیبهشت 1382؛ ظهور قطب جدید با برگزاری جشن قهرمانی در تهران
سپاهان تحت هدایت فرهاد کاظمی بقدری زیبا و چشم نواز بازی می کرد که کمتر کسی تردیدی در مورد شایستگی این تیم برای کسب عنوان قهرمانی در دومین دوره لیگ برتر داشت. اما زردپوشان به طکلی طعنه آمیز در تهران و استادیوم تختی قهرمانی خود را مسجل کردند تا رسما خبر از ظهور قدرت جدیدی در فوتبال ایران بدهند.
اگرچه تک گل ناصر فرشباف را مرحوم علی انصاریان از رو نقطه پنالتی پاسخ داد، اما سپاهان با همین تک امتیاز قهرمانی خود را قطعی ساخته و در مقابل هواداران پرسپولیس جشن قهرمانی برگزار کرد.
8 مهر 1382؛ جولان هواداران علی سلطان پیش چشم پرسپولیس
بعد از شروع رویایی تیم وینگو بگوویچ، علی پروین جمله ای عجیب به زبان آورده و مدعی شد "روزهای تلخ پرسپولیس هم فرا می رسد." پیش بینی سلطان خیلی زود تبدیل به حقیقت شد و بعد از شکست برابر پیکان با درخشش بهمن طهماسبی، پرسپولیس روز دشواری را در آزادی برابر سپاهان تجربه کرد.
علیرغم گل زودهنگام رضا جباری، سپاهان سه بار به گل رسید تا برای اولین بار در گوشه ای از استادیوم شاهد ولوله هواداران وابسته به علی پروین آنهم با پرچم قرمز باشیم. اگرچه آن بازی 3-3 تمام شد، اما پیش بینی سلطان رنگ واقعیت به خود گرفت و پرسپولیس یکی از بدترین و عجیب ترین فصول خود را تجربه کرد.
20 بهمن 1385؛ انتقام با کاشته مظنون همیشگی
بعد از شکست پرحاشیه و عجیب پرسپولیس در اصغهان و در فینال جام حذفی برابر سپاهان، هواداران پرسپولیس چشم انتظار حضور این تیم در تهران و نبرد انتقامی بودند. اما گل ابولفضل حاجی زاده با ضربه تماشایی محرم نویدکیا جبران شد و به نظر بازی با تساوی 1-1 رو به اتمام بود.
اما در دقایق پایانی مهرزاد معدنچی با یک کاشته تماشایی موفق به باز کردن دروازه سپاهان و زدن گل برتری پرسپولیس شد تا بازیکن همیشه مقصر تیم علی پروین، بار دیگر تبدیل به منجر تیم مصطفی دنیزلی بشود.
آریا فاطمی مقدم
پاسخ ها