دست نشان یک پله بالاتر از قایقران بود؛ جغتاپور:نادر لباس نساجی را با هیچ چیز عوض نکرد؛ روز گذشته نادر دست‌نشان به علت ابتلا به ویروس کرونا درگذشت. در همین رابطه با یکی از همبازیهای او در تیم‌های شمالی گفتگو کردیم و از او درباره دغدغه‌های دست‌نشان سؤال پرسیدیم.
به گزارش ورزش، متأسفانه، درنهایت ناباوری آن اتفاقی که نباید رخ می‌داد افتاد و فوتبال ایران یکی دیگر از عزیزان خودش را به علت ابتلا به ویروس کرونا از دست داد.
نادر دست‌نشان سرمربی و بازیکن و اسطوره فوتبال قائم‌شهر در شرایطی که کسی حتی فکرش را نمی‌کرد در سن 60 سالگی چشم جهان بست تا در ابتدای سال جدید دچار شوکی تازه شود.
در همین رابطه با پیروز جغتاپور یکی از همبازیهای او صحبت کردیم که در ادامه این گفت‌وگو را می‌خوانیم:
*آقا پیروز سلام و عرض ادب، در ابتدا فوت آقا نادر رو به شما تسلیت می‌گوییم.به‌عنوان یکی از همبازیهای آقا نادر و یکی از دوستان ایشان چه احساسی دارید و آیا اینکه تصور می‌کردید نادر دست‌نشان تا این حد زود از دست برود؟
جغتاپور: اتفاقاً من همین حالا از مراسم درگذشت آقا نادر که در ورزشگاه شهید وطنی برگزارشده برمی‌گردم، علی‌رغم اینکه خودم چند روزی است که حال خوبی ندارم و نباید به آن صورت در اجتماعات شرکت کنم اما نادر برایم آن‌قدر عزیز بود که نتوانستم در خانه بمانم. البته تست کرونا دادم و خوشبختانه منفی بود. اما واقعاً هنوز باورم نمی‌شود و مطمئنم روزهای زیادی باید سپری شود تا من باور کنم نادر در میان ما نیست.
*نظرتان درباره این اتفاق تلخ چیست؟
جغتاپور: درخصوص این اتفاق باید بگویم که متأسفم که ما زمانی که این عزیزان را از دست می‌دهیم قدرشان را می‌دانیم ولی در دورانی که هستند، درخور شأنشان به این افراد نمی‌پردازیم و دلشان را می‌شکنیم. کاری که در قبال علی انصاریان و مهرداد میناوند هم به‌نوعی شاهدش بودیم. سعی نکنیم وقتی‌که کار از کار گذشت و آن فرد از میان ما رفت، تازه به یاد بیفتیم که چه نازنینی را از دست دادیم. خیلی‌های دیگر هم در حال حاضر در قید حیات هستند که جا دارد به آن‌ها پرداخته شود تا وقتی از بین ما رفتند این‌قدر دلمان نسوزد. باآنکه من معتقدم ازلحاظ اخلاقی و فنی می‌توان درس‌های زیادی از این دوستان آموخت.
* آقا نادر فوتبالشان را از کجا شروع کردند و اینکه شنیده می‌شد زمانی که هدایت تیم‌های مازندرانی را بر عهده می‌گرفت از سوی مردم قائم‌شهر تحت‌فشار بود.
جغتاپور: خب نادر فوتبالش را با نساجی شروع کرد و با همان لباس نساجی از فوتبال خداحافظی کرد. اتفاقاً در بازی خداحافظی او مقابل استقلال در ورزشگاه شهید وطنی من خودم بازی کردم. درباره حضور نادر در تیم‌های شمالی به‌عنوان سرمربی، باید بگویم، نادر زمانی که هدایت تیم‌های ساروی و بابلی را بر عهده می‌گرفت چندان به مذاق تعدادی از قائم‌شهری‌ها خوش نمی‌آمد، این هم به خاطر علاقه شدیدی بود که آن‌ها به نادر داشتند و دوست داشتند او فقط در قائم‌شهر مربیگری کند. من خاطرم است که زمانی که نادر هدایت یک تیم سا روی را بر عهده داشت به قائم‌شهر آمد و متأسفانه توسط تعدادی اندک از هواداران قائم‌شهری مورد اعتراض قرار گرفت. این در حالی است که بالاخره فوتبال حرفه‌ای شده و این مسائل کاملاً طبیعی است.
من یک سؤال از شما دارم. اگر یک شهری به هر دلیلی یک مربی را نخواهد آِیا این مربی باید حرفه‌اش را کنار بگذارد؟ اما من صادقانه گواهی می‌دهم که عشق همیشگی‌اش این بود که همیشه در نساجی و کنار مردم شهرش باشد.
*آقای جغتاپور به‌عنوان کسی که شناخت خوبی از آقا نادر داشتید، آیا درست است آقا نادر پیشنهاد آقای پروین را برای پیوستن به پرسپولیس رد کرده است؟
جغتاپور: خدمت شما بگویم دوران ما یعنی در دهه 60 تیم‌های تهرانی چندان تمایلی برای به خدمت گرفتن بازیکن‌های شهرستانی نداشتند. البته چنین پیشنهادی می‌شد، اما چون بازیکنان خصوصاً در شهرستان تعصب زیادی به تیم و شهرشان داشتند، چندان این پیشنهادات را دنبال نمی‌کردند و ترجیح می‌دادند فوتبالشان را در تیم موردعلاقه خودشان دنبال کنند. همچنان که آقا نادر در دوران اوجش از سوی بسیاری از تیم‌های تهرانی موردتوجه قرار داشت ولی دلش نمی‌آمد که لباس نساجی را با هیچ‌چیز دیگر عوض کند.
*آیا قبول دارید اگر در تهران فوتبال خودش را دنبال می‌کرد حتی امکان داشت به تیم ملی هم دعوت شود؟
البته؛ کاملاً موافقم. در دوران ما حدود 20 بازیکن از بازیکنان تیم ملی را از بین تیم‌های استقلال و پرسپولیس و پاس انتخاب می‌کردند و تنها دو نفر شهرستانی برگزیده می‌شد که این دو بازیکن هم در لحظه آخر از لیست تیم ملی خط می‌خوردند. به عبارتی می‌توان گفت این تیم ملی تهران بود نه ایران.
*از آخرین برخوردهایتان با آقا نادر برای ما بیشتر بگویید و این حال روحی و روانی‌شان خوب بود؟
جغتاپور: من چند روز پیش از اینکه درگیر این ویروس لعنتی شود نادر را دیده بودم و باید بگویم مشکل خاصی که بشود آن بازگو کرد نداشت، اما همواره دلش با قائم‌شهر و نساجی بود و دوست داشت یک روز هدایت نساجی را در لیگ برتر بر عهده بگیرد و درمجموع همیشه دغدغه بازگشت به نساجی بود.
*با همه این حرف‌ها آیا می‌توان گفت نادر دست‌نشان، قایقران شهر قائم‌شهر است؟
جغتاپور: و الله من با تمام احترامی که برای آقا سیروس قائلم و ایشان را بسیار دوست دارم، معتقدم نادر شاید یک پله بالاتر از قایقران باشد، چراکه املا نادر در تمام دوران فوتبالش علی‌رغم تمام پیشنهادهایی که داشت به هیچ تیمی جز نساجی فکر نکرد درحالی‌که قایقران به کشاورز منتقل شد. در وهله دوم اینکه نادر توانست هدایت تیم محبوبش را بر عهده گرفت و از این بابت همان‌طور که گفتم معتقدم دست‌نشان یک پله بالاتر از سیروس قایقران بود.
*آقای جغتاپور به‌عنوان حرف پایانی اگر نکته‌ای است بفرمایید
.
جغتاپور: حرف خاصی نمانده، اما بازهم تأکید می‌کنم که بیاییم قدر هم را تا زمانی که زنده هستیم بدانیم و به‌قول‌معروف مرده‌پرست نباشیم
در آیدت،
فایل‌های
خود را به فروش بگذارید و یا
مقالات‌تان
را منتشر کنید👋
پاسخ ها