فوتبال ایران؛ هر روز پیرتر از دیروز؛ پنجره بسته جوانان کی باز میشود؟؛ «مجید نامجو مطلق، جواد زرینچه، احمدرضا عابدزاده، فرهاد مجیدی، داریوش یزدانی...» این نامها به جز اینکه روزگاری پیراهن استقلال را به تن میکردند، در یک ویژگی دیگر هم مشترک هستند؛ همه آنها پیش از رسیدن به 20 سالگی به تیم ملی رسیدند.
به گزارش ورزش، تا یک دهه پیش، عبارت «بازیکن جوان» معمولاً به آنهایی اطلاق میشد که کمی پایینتر یا بالاتر از محدوده 20 سالگی بودند و اگر نوسانی هم در عملکردشان دیده میشد، به پای «جوانی» آنها نوشته میشد. هنوز فراموش نکردهایم روزهایی که بزرگترین تیمهای ایران در ترکیب اصلی خود از چند بازیکن زیر 20 سال سود میبردند اما هرچه فوتبال ایران بیشتر به سمت نتیجهگرایی رفت، مربیان کمتر و کمتر به جوانان بیاعتماد شدند.
به امروز نگاه کنید؛ در استقلال این فصل که چهارمین تیم جوان لیگ برتر محسوب میشود، فقط دو بازیکن در اسکواد اصلی هستند که با تعریف استاندارد و رایج، «جوان» محسوب میشوند؛ عارف غلامی در خط دفاع و مهدی قایدی در خط حمله.
اگر به یک سال پیش و ابتدای لیگ نوزدهم برگردیم، تقریباً هیچکس تصور نمیکرد این دو، در ترکیب اصلی استقلال حضور دائمی داشته باشند و تبدیل به بازیکنانی کلیدی برای تیم شوند. از عارف غلامی به عنوان خرید تازه، استقبال چندانی به عمل نیامد و قایدی هم به تدریج به موقعیتی رسیده بود که انگ «جرقه زودگذر» به او چسبیده شده بود اما استراماچونی، به این دو بازیکن میدان داد و مهدی و عارف را به سطح بالاتری ارتقا داد. این هنر مربیان بزرگ است که روی کیفیت بازیکنان تأثیر مثبتی داشته باشند.امروز استقلال دو مهره جوان و کارآمد در اختیار دارد که هنوز میتوانند پیشرفت بیشتری داشته باشند اما این حقیقت را هم نادیده نگیریم که هیچ بازیکن جوانی صرفاً با نشستن روی نیمکت رشد نکرده. مهرههای کمسن و سال برای رشد کردن باید «بازی» کنند. یقیناً هیچکس توقع نداشت در اولین بازی استقلال، محمود فکری چند بازیکن گمنام را در ترکیب یازده نفره قرار دهد. اتفاقاً مربیانی که گاهی از آن طرف پشتبام سقوط میکنند و به یکباره ترکیب تیم را با چند جوان بیتجربه، زیر و رو میکنند، معمولاً مربیان قابل اعتمادی نیستند اما در روزی که استقلال با پنجره بسته لیگ را آغاز کرد و از وجود مهرههای تازهاش بیبهره بود، میشد پنجرهای برای ورود جوانان نیمکتنشین باز کرد.حالا که قوانین کرونایی، تعداد تعویضها را بالا برده و هر تیم میتواند 5 تغییر داشته باشد، فرصت بیشتری برای اعتماد به آیندهسازان استقلال پدید آمده. به طور مثال در همین بازی هفته اول، در حالی که استقلال با دو گل از حریف نه چندان قدرتمندش پیش بود، موقعیتی وجود داشت تا جوانانی مثل سینا خادمپور، فردین رابط و امیرحسین خدامرادی، ولو چند دقیقه در زمین حاضر شوند اما فکری در فهرست نیمکتنشینان فقط به شیخ دیاباته و محمد دانشگر فرصت حضور در زمین را داد و از سه تعویض بالقوه تیمش چشم پوشید.
شاید آنچه که مربیان را در این زمینه محتاطتر میکند، اعتبار دادن بیش از حد به آمارهایی است که واقعاً ارزش چندانی ندارند؛ مثل «کلینشیت» کردن. وقتی تیمی در یک مسابقه پیروز میشود، چه اهمیتی دارد که با چه نتیجهای بازی را به پایان میرساند؟ از آن مهمتر، چه کسی تضمین میدهد با حضور چند بازیکن تازه نفس، تیم پیروز به گلهای بیشتری نرسد؟
علی مغانی
پاسخ ها