صالح مصطفوی و افسوس دو قهرمانی احتمالی؛ دوره سریع یک فصل باورنکردنی با مرد ثابت استرا و فرهاد؛ مصطفوی از آن دسته مربیان با دانشی است که چندساله با مربیان بزرگی کارکرده و تجارب فراوانی به دست آورد. با او در "آنتن" درباره فصل عجیبی که با استقلال تجربه کرد صحبت کردیم.
به گزارش ورزش، صالح مصطفوی شاید تنها کسی باشد که از ابتدای فصل گذشته تا پایان آن بهعنوان کمک و آنالیزور در کنار هر سه سرمربی استقلال حضورداشته و از همین رو در حال حاضر بهترین کسی است که به همراه او بتوانیم در آستانه آغاز فصل جدید، اتفاقات استقلال را خصوصاً در سالی که گذشت مرور کنیم. اتفاقاتی که با خروج ناگهانی آندره آ استراماچونی از ایران وارد فصل جدیدی شد و در پایان با شکست و حذف در مرحله یکهشتم نهایی لیگ قهرمانان آسیا مقابل پاختاکور به پایان رسید.
در ادامه گفتگوی مفصلی را که با این مربی با دانش انجام دادهایم را میخوانید:
*ابتدا درخصوص علاقهات به استقلال با توجه به پستی که چند روز پیش منتشر کردی صحبت کن
مصطفوی: معمولاً اکثر کسانی که قرار است به استقلال بیایند اینگونه فیلم و عکسها را مبنی بر علاقهشان به استقلال را منتشر میکنند تا به آنها در مدت حضورشان در این تیم کمک کند، اما من برخلاف معمول این فیلم را پس از خروج از استقلال پخش کردم تا برداشت بدی نشود و درواقع هیچ استفادهای نمیخواستم از این فیلم بشود، ضمن اینکه صبر کردم استقلال جا بیفتد و کادر مربیان تشکیل بشود و سپس اقدام به انتشار فیلم کردم.
*اگر بخواهی در ارتباط با حضورت در باشگاه استقلال در این مدت توضیحاتی بدهی چه چیزی را میتوانی بگویی؟
مصطفوی: در این خصوص فقط میتوانم یک جمله را بگویم که مربیگری در دو باشگاه استقلال و پرسپولیس صرفاً فنی نیست.
*نظرت درباره نشستن روی نیمکت استقلال در دو مقطع با توجه به اینکه سابقه بازی در این تیم را نداشتی و همچنین وجود پیشکسوتان سرشناسی زیادی که هرکدام ادعای نشستن روی نیمکت استقلال را دارند چیست؟
مصطفوی: اولا اینکه من یک قرارداد لیگ یکی و همچنین سابقه دعوت به تیم فوتبال ساحلی ایران را در کارنامهام دارم.
اما درواقع در فوتبال ایران کسانی که اصلا سابقه بازی نداشتند بههیچوجه به آنها بهاداده نمیشود. میتوانم بگویم تا ده سال پیش خندهدار بود که در روی نیمکت یک تیم لیگ برتری چنین فردی حضور داشته باشد، اما الآن خیلی خوشحالم آقای ربیعی و افاضلی سرمربی دو تیم لیگ برتری هستند. ازنظر من تیم ملی جوانان را باید به آقای مهرداد خانبان بدهند کسی که سابقه دستیاری مربیان بزرگی مثل افشین قطبی، کارلوس کی روش را دارد واقعاً چرا به او اعتماد نمیکنند درحالیکه در فوتبال اروپا مثالهایی از این دست فراوان وجود دارد. مثل توماس توخل یا ناگلزمن که در سطح اول فوتبال اروپا هدایت تیمهای بزرگی را بر عهدهشان میگذارند. در کلاسهای مربیگری هم به امثال من که سابقه بازی کردن ندارند خیلی سخت بها داده میشود درصورتیکه بازیکنانی که وارد عرصه مربیگری میشوند خودشان اعتراف میکنند که فضای مربیگری و بازیکنی تا چه حد متفاوت است. شما بهعنوان یک فردی که سابقه بازی نداری باید خیلی بهتر از همه در کلاس باشید تا به تو مجوز ورود به دور بعد را بدهند.
من همواره با کسانی که کار میکردم سعی داشتم از آنها بپرسم فلسفه مربیگریتان چیست و یا این کار را به چه دلیل انجام میدهید و در این زمینه میتوانم بگویم والتر زنگا خیلی به من کمک کرد و یکی دیگر از کسانی که از او چیزهای زیادی فراگرفتم کارلوس کی روش بود که از او نیز درسهای زیادی را آموختم.
*برگردیم و درباره استقلال صحبت کنیم؛ ازنظر شما دلایل موفقیت استراماچونی چه بود؟
مصطفوی: به نظر من استراماچونی قدرت فیزیکی بازیکنان استقلال را ۵ تا ۱۰ درصد از سایر بازیکنان لیگ ایران بالاتر برده بود، اگر هم در هفتههای ابتدایی نتیجه به دست نمیآمد شاید به خاطر عدم شناخت او از فوتبال ایران و جفتوجور نشدن برنامههایش بود یا میتوان آن را به عدم حضور شیخ دیاباته، روزبه چشمی و علی کریمی ربط داد و بعدازاینکه این تعداد بازیکنان اضافه شدند توانست سیستمی را اتخاذ کند تا بیشترین کارایی را از بازیکنانش بگیرد. او اگرچه در هفته چهارم در مقابل پرسپولیس بازی را واگذار کرد اما واقعاً باید بگویم حق استقلال در آن بازی باخت نبود.
نکته دوم هم این بود که بعد از گذشت چند بازی با شناخت بیشتر از بازیکنانش جای آنها را در سیستم خود پیدا کرد. مثلاً علی کریمی را بهعنوان هافبک دفاعی دوم و وریا را به عنوان وینگر راست قرار داد و یا مهدی قائدی را به عنوان فوروارد دوم به کار گرفت. ضمن اینکه این را هم اضافه کنم به عنوان یک خارجی رابطه خوبی هم با بازیکنان برقرار کرده بود و بازیکنان احساس مهم بودن و تأثیرگذار بودن در تیم میکردند.
*درخصوص باوری که در بازیکنان ایجاد کرد میتوانی صحبت کنی؟
مصطفوی: به نظر من در دوران استراماچونی شانس تیم برنده پشت تیم آمد. شما به بازیهای استقلال نگاه کنید. ما بعد از دیدار مقابل ذوبآهن در برابر ماشینسازی، فولاد خوزستان، پرسپولیس و ذوبآهن از دقیقه ۸۵ به بعد گل خوردیم و برد با مساوی عوض شد و یا مساوی با باخت عوض شد. دیدگاه عمومی من این است که تیمی که در دقیقه ۸۵ به بعد گل میخورد ضعف بدنی دارد که املا به این شکل نبود. این را میتوانید از بدنسازیهایی که در این تیم کارکردند و بعداً در جای دیگر کار کردند بپرسید. من پرسیدم و واقعاً این تیم یک سرو گردن بالاتر بود.
میخواهم به شما بگویم که شانس تیم برنده چه جوری پشت تیم ما آمد. ما بعد از بازی آخرمان به مصاف گل ریحان البرز رفتیم، در مقابل یک تیم لیگ یکی در ۹۰ دقیقه مساوی کردیم که نتیجه بسیار بدی برای استقلال حتی در زمین حریف بهحساب میآید. اما در وقتهای اضافه خوشبختانه بازی را بردیم. سپس به آزادی آمدیم و در مقابل گل گهر در روز محرومیت تماشاگرانمان دو بر یک به پیروزی رسیدیم درحالیکه روند بازی به شکلی بود که اگر تماشاگران بودند طاقت نمیآوردند و امکان داشت ما برنده از زمین خارج نشویم، سپس مقابل فجرسپاسی در آزادی در طی نود دقیقه صفر بر صفر متوقف شدیم اما در ۱۲۰ دقیقه ۳ بر ۰ برنده شدیم، که این سومین برد پیاپی ما بهحساب میآمد. در ادامه سایپا در مقابل ما یک اشتباه استراتژیک انجام داد و کلی بازیکنان جوان و بیتجربه را برابر ما بازی داد که ما در این بازی بر روی دو ارسال کرنر و دو ضد حمله چهار گل به ثمر رساندیم و دیگر بعدازآن بازی هیچ تیمی نمیتوانست ترمز استقلال را بکشد. آن بازی فوقالعاده با تراکتور، نفت آبادان، سپاهان در اصفهان که باعث افزایش اعتمادبهنفس میشد و بازی مقابل شهرخودرو که در آن بازی هم ۱ بر ۰ پیروز شدیم و با یک بازی بیشتر به صدر جدول رسیدیم.
*برای اینکه بحث درباره استراماچونی را ورق بزنیم از تو درخصوص بازی مقابل پیکان و شبی که جای استراماچونی بهجای او روی نیمکت نشستی صحبت کنی؟
مصطفوی: شب قبل از بازی تماسی با بازیکنان داشتم و از آنها پرسیدم آیا واقعاً استراماچونی بر سر تمرینات حاضر نشده است سپس آقای زرینچه به من زنگ زد و به من گفت که بر سر تمرین بیایم و در ادامه گفت با وریا هماهنگ کنید که هرچه تا امروز انجام میدادید در تمرینات اجرا کنید.
شب بازی مقابل پیکان به هتل آمدم و شرایط بسیار بدی بود و به عنوان کسی که این تیم را خیلی دوست دارم باید بگویم یکی از بدترین لحظات زندگیام بود. شرایطی بسیار آشفته در اردوی تیم حاکم بود. متأسفانه هیچکدام از اعضای کادر فنی هم شماره تماس من را جواب نمیدادند. سعی کردم آنالیز تیم حریف را آماده کنم، با بچهها صحبت کردم، جلسه فنی را برای فردا ترتیب دادم، صبح فردا با وریا غفوری صحبت کردم و به من گفت که طی صحبتی که با اعضای هیئتمدیره شده قرار بر این است که تو تیم را ارنج کنید. من به او گفتم آیا هر تصمیمی بگیرم شما به عنوان کاپیتان حمایت خواهید کرد؟ و او نیز پذیرفت.
متأسفانه شرایط طوری شد که نتوانستند کارت من را برای نشستن روی نیمکت بگیرند. حتی برای گرم کردن بازیکنان یادداشتی نوشتم و به تدارکات دادم که با هماهنگی آقای دانشیار و با وریا تدارکات سر چه زمانی سوت بزند. قرار شد من از بالا تیم را هدایت کنم و تعویضها را انجام بدم که دو تعویض را من انجام دادم اما تعویض سوم به دلایلی برخلاف میل من انجام شد. اما در آن بازی دقیقه نود گل پیکان درست نبود و شاید اگر پیکان را ما میبردیم به جدول برمیگشتیم و خیلی حیف شد و انگار دوباره برگشتیم به همان روزهای اول استراماچونی که دقایق آخر برد را از دست میدادیم. شرایط رختکن بعدازاین تساوی خیلی بد بود، چه قبل از بازی و چه بعد از بازی. یادم میآید قبل از بازی عارف غلامی بلانسبت احساس این را میکرد که انگار پدرش مرده است و بعضی از بازیکنان دیگر هم چنین حالتی داشتند. شاید اگر قرار بود حق ما را در این بازی بدهند حق ما برد بود. بعد از بازی بازیکنان مصاحبههای جنجالی میکردند و هواداران توهین میکردند و خلاصه جو بسیار بدی حاکم بود.
پس از این دیدار من به وریا گفتم با توجه به همه مشکلات ما باید 4 روز دیگر با شاهین بوشهر و سپس پس از این به مصاف تیمهای دیگری برویم و باید یک کاری کرد و نمیشود دست روی دست بگذاریم و بالاخره باید کاری کرد که وریا هم پذیرفت.
من از طریق دانشیار برنامه تمرین را از آقای استراماچونی خواستم که ایشان هم فرستادند که ازنظر من او لطف کرد. گرچه من خودم هم میتوانستم برنامه تمرین طراحی کنم اما این به این خاطر بود که در کوران مسابقات شما اگر برنامه تمرین را تغییر دهید ریسک آسیبپذیری را بالا خواهد برد و خواهش دیگری که از ایشان داشتم این بود که اجازه دهند دانشیار به کادر فنی تیم اضافه شود چون هم نمیشد دستتنها کار کرد وهم اینکه باید جی پی اس بازیکنان چک میشد. تا رسیدیم به دیدار مقابل شاهین بوشهر که من با وریا و چند بازیکن دیگر صحبت کردیم. پیشنهاد دادم که اگر استراماچونی بازی را میبیند نکات را بگوید که از طریق اپل واچ من با ایشان در ارتباط باشم که بازهم لطف کردند و به خاطر علاقه شخصیاش به تیم این خواهش ما را پذیرفت و اِلا از جنبه حرفهای دلیلی نداشت که این کار را انجام دهد. ما شاهین را با 4 گل با یک بازی خوب شکست دادیم و به بازی ماشینسازی رسیدیم که ازنظر من یکی از بهترین نمایشهای استقلال را در طول فصل مقابل همین تیم شاهد بودیم. نیم ساعت اول مقابل ماشینسازی و 40 دقیقه اول بازی مقابل پرسپولیس در جام حذفی بهترین بازیهای استقلال در فصل گذشته بودند و نشان هر دو تا هم این است مربی حریف دقیقه 20 دست به تعویض میزند. جالب است در ان دوره ما هر گلی که میخوردیم 20 دقیقه طول میکشید که به شرایط بازی برمیگشتیم، چراکه استراماچونی نبود و بچهها به علت عدم تمرکز کافی کار را گم میکردند. متأسفانه ما آن بازی را باختیم و در دقیقه 96 هم بود مرتضی تبریزی بدشانسی آورد آن توپ را روی خط دروازه به گل تبدیل نکرد و درنهایت بازی را باختیم. ضمن اینکه من معتقدم حسینی ان پنالتی را هم میتوانست بگیرد. میتوان گفت احمد زنده روح در این فصل 9 امتیاز از استقلال گرفت.
*پس از این بازی بود دوره فرهاد مجیدی در استقلال آغاز شد.
مصطفوی: بله خاطرم هست بعد از این بازی مقابل فولاد وسپاهان به خاطر ملی پوشان امید لغو شد و یک هفته تا ده روز به دنبال این بودند که استراماچونی را بیاورند. در این مدت یکزمان بسیار خوبی را به لحاظ آمادگی و یارگیری نیمفصل از دست دادیم و پس از این آقا فرهاد انتخاب شد و از همان اول هم مشکلات آغاز شد و بر تن زخمی استقلال دائم زخم میزد. الکویت به دلایلی به تهران نیامد و ما درحالیکه قرار بود ما به اردوی کیش برویم به ما اطلاع دادند که باید به دبی پرواز کنیم و سه روز بعدازآن به مصاف الریان برویم. که با تمام مشکلاتی که در عزیمت به قطر برای ما به وجود آمد یکی از بهترین نمایشهای تاریخ باشگاه در لیگ قهرمانان در این دیدار رقم خورد و ما با 5 گل توانستیم این تیم گردنکلفت را شکست دهیم.
*یک بازی مقابل الاهلی هم داشتید
مصطفوی: دقیقا!! که در ان بازی هم حق استقلال باخت نبود، چراکه پنالتی وریا در ان بازی خراب شد و گل ارسلان در دقیقه 93 بهاشتباه آفساید اعلام شد. اگر ترکیب این بازی را نگاه کنید متوجه میشوید که با ترکیب اصلی تیم املا فرق میکرد که این همان به خاطر از دست رفتن زمان نیمفصل و نحوه انتقال بازیکنان بود که اتفاقاً من آن زمان در این خصوص صحبت کردم و من را به همین خاطر به کمیته انضباطی دعوت کردند.
ضمن اینکه یک گلایه هم این وسط بکنم. آدم وقتی صحبت میکند مسئولیت صحبت را خودش بر میدارد و میگوید من این حرف را زدم برای اینکه گفته شود و به نظرم اگر قرار است حذف و اضافهای شود مسئولیتش بر عهده گوینده آن صحبت است نه مقام بالادستی. متأسفانه دو تا از رسانههایی که روی آن حساب میشد یکی از آنها بهطور کامل حرفهای من را پخش نکرد و دیگری بخشی از مصاحبه را به دستور مدیرعامل حذف کرد که این واقعاً جای دلخوری دارد و همینجا باید از هر دویشان گلایه کنم. یا میکروفون را نیاورید و یا اگر قرار است حذفی در کار باشد به من بگویید که شاید من نخواهم با شما که نمیتوانید صحبتهای من را کامل انتقال دهید حرف بزنم.
*بیاید برویم از آخر و از باخت مقابل پاختاکور صحبت کنید. به نظر میرسید مشکلات عجیبوغریبی که در طی این مدت کوتاه در این تیم اتفاق افتاده بود که همه را خسته کرده بود و از طرفی شب قبل از بازی طی صحبتی که باهم داشتیم تو از سختترین قرعه ممکن صحبت میکردی.
مصطفوی: ببیند من یکچیز مهمی به شما بگویم که کسانی که در قطر همراه تیم بودند شدیداً استقلال را دوست داشتند. تیم استقلال در این تورنمنت مثل این بود که علیرغم اینکه دستش را میزنند، پایش را میزنند، با تمام وجود به سمت هدفش میرود و این از جذابیت و هویت بزرگ این باشگاه است. که یک آدم مثل ناصر حجازی را در خودش پرورش میدهد. شما بزرگی این باشگاه را به این شکل ببینید که با 17 نفر پا به مسابقات میگذارد که 7 نفر آنها از بازیکنان امید و جوانان هستند و سایر بازیکنان نیز به کمک کادر پزشکی خودشان را به بازی میرسانند. در دیدار آخر مقابل پاختاکور که ازنظر چیدمان نفرات در زمین هم که یارای مقابله با حریفمان را نداشتیم توانستیم درهمان مدت، یک تکبهتک ایجاد کنیم و یک گل را هم به ثمر برسانیم و بهجز دو اشتباه فردی که تبدیل به گل شد هیچ موقعیتی به حریفمان ندادیم و شاید نتیجه عادلانه قبل از تعویض 2 بر 2 بود. بعد از تعویض هم اولاً مالکیت توپ عوض شد و دوم اینکه ما 4 موقعیت 100 در صد گل داشتیم و یک پنالتی محرز هم برای ما اعلام نشد. یعنی با تمام این شرایط ما میتوانستیم از این بازی برنده بیرون بیاییم. ولی یک نکتهای هم که وجود داشت که شما باید برای چنین تورنمنتی به 17 تا 18 بازیکن کاملاً سالم در اختیار داشته باشید که وقتی بازیکنان خسته میشوند بتوانی نفر دیگری را جایگزین کنید. اگر مثلاً اگر جای وریا احمد موسوی میتوانست وارد زمین شود شرایط خیلی فرق میکرد. اما بااینهمه حضور در جمع 8 تیم دستاورد باارزشی بود.
*بههرحال پرسپولیس هم بخشی از صعود به فینالش را مدیون بازیکنان جدید تازه به خدمت گرفته بود نه اینکه بازیکنان قبلی بیکیفیت بودند موضوع تقسیم قوای بدنی است.
مصطفوی: دقیقا. شما نگاه کنید احمد نوراللهی بیرون میرود سرلک وارد زمین میشود که همان کارایی را دارد، ولی یک سری از بازیکنان در استقلال بدون جانشین بودند. و همانطور که گفتم باید در چنین تورنمنتی 17 تا 18 بازیکن همسطح هم داشته باشید که متأسفانه استقلال فاقد چنین ترکیبی بود.
*به نظر شما در چنین فرصت خوبی که بازیها بهصورت متمرکز برگزار شده بود چرا پرسپولیس توانست از این بخت خوب بهره ببرد اما استقلال درحالیکه میتوانست چنین نشد.
مصطفوی: به نظر من درواقع بخت خوب برای تیمی است که برای حضور در تورنمنت پیشبینیهای لازم را داشته باشد. شما باید لجستیک خوب، مدیریت قوی، بازیکنان همسطح و کادر خوبی داشته باشید و همه این افراد برای این تورنمنت تمرکز داشته باشند. درست است که بازیکنان ایرانی در شرایط بازی قرار داشتند اما این را هم در نظر بگیرید که استقلال با توجه به اینکه به فینال جام حذفی راه پیدا کرد 5 روز دیرتر مسابقات داخلی را به پایان برد. شاید این 5 روز فرصت ایده آلی برای ریکاوری پرسپولیس بود و همچنین توانست در این مدت یارگیری کند و مضاف بر اینکه سرمربیاش سرپرستش، هتلش، پروازش، بازیکنی که قرار است برود، بازیکنی که قرار است اضافه شود، از قبل مشخص بود و خیلی تفاوت ایجاد میکند با تیمی که بعد از کرونا 3 بازی از این تیم بیشتر بازی کرده، 5 روز دیرتر بازیهایش تمامشده، سرمربیاش مشخص نیست، سرمربیاش مشخص نیست، 8 بازیکن بدون قرارداد دارد و درنهایت پنجرهاش بسته است و یار جدید نمیتواند اضافه کند. به نظر من استقلال در این بازیها هیچ کاری نکرد پس چرا باید انتظار موفقیت داشته باشد.
*تصور میکنی کی باید تمام شود این هم نابسامانی در استقلال؟
مصطفوی: در فوتبال ایران هر جا درست شده از پایین به بالا درست شده. کجا دیدید که از بالا به پایین چیزی درست شود. کی روش همین کار را در تیم ملی و برانکو همین کار را پرسپولیس انجام داد و ساختار ایجاد کرد. همان کاری که استراماچونی در استقلال داشت ایجاد میکرد اما او را زدند. باید یک نفر بیاید همه دستهای سهم خواه را حذف کند، همه دستهایی که بار هستند و کمکی نمیکنند حذف کند. و این اتفاق در استقلال باید بیفتد و اگر چنین اتفاقی در استقلال نیفتد واقعاً نتیجه سخت به دست میآید. واقعاً من در این مدتی که در استقلال بودم باید بگویم که رقابت کاملاً نابرابری با پرسپولیس بود حتی رقابت استقلال مقابل الشرطه و الاهلی نیز رقابت نابرابری بود. یعنی تدارکی که الشرطه عراق دیده بود بهمراتب از استقلال بهتر بود و حیف است تیمی که پتانسیل قهرمانی آسیا را دارد، طوری ضعیف به مسابقات برود که این ضعف نه به بازیکن، نه به مربی، نه به هوادار مربوط است ومتاسفانه تیم ما نتواند نتیجه بگیرد.
*نظرت درخصوص تصمیم عجیب فرهاد مجیدی پس از برتری در دربی و استعفای او و در ادامه بازگشت دوبارهاش در فینال و پذیرفتن سه گل در یکنیمه که بخش زیادی از آن به همین مسئله ربط پیدا میکند چیست؟
مصطفوی: البته در آن بازی علاوه بر این مسائلی که شما اشاره کردید یک سری اتفاقات در هنگام گرم کردن رخ داد که تمرکز سید حسین حسینی را بر همریخت. در آن بازی غلامپور محروم بود و به همین خاطر اجازه نداشت که برای گرم کردن حسینی وارد زمین شود و اگر از قبل فکری برای این مورد شده بود و تکلیف مشخص بود حسینی مجبور نمیشد در حین گرم کردن 5 بار با ناظر بازی بحث کند. ضمن اینکه مدل رفتن ما هم به مشهد با همه بازیهای دیگر فرق داشت. در ان دیدار شکل پرواز عوض شد و ما پرواز یکساعته را دوساعته رفتیم و پس از آن یک مسیر 100 متری را باید از میان هواداران عبور میکردیم و هم اینکه محل اسکان و هتل ما نیز لو رفته بود و یک جمعیت خیلی زیادی به آن هتل آمده بودند و اتاق گرفته بودند و ساعت دو شب درِ اتاق بازیکنان را میزدند و عکس سلفی میگرفتند. ضمن اینکه در جریان بازی آن وقت تلف کردنهای زیاد که همه باعث شد جام حذفی به دست نیاید.
*راجع به استعفای فرهاد چیزی نگفتی
مصطفوی: آقای راهبر من یکچیز را به شما میگویم که علیرضا منصوریان من را به استقلال آورد، درحالیکه میتوانست این کار را نکند و به همین دلیل من برای همیشه از او ممنونم و دستش را میبوسم و برایش در تراکتور آرزوی موفقیت میکنم و امیدوارم در تراکتور به آنچه حقش است برسد. یک مدت که علی آقا جدا شد و من هم تیم نداشتم همه میگفتند مصطفوی آدم منصوریان است، یک مدت در تیم کی روش رفتم بازهم میگفتند که صالح آدم کی روش و پسازاینکه در کادر استراماچونی رفتم من را آدم استراماچونی و این اخری هم از زمانی که در تیم مجیدی مشغول به کار شدم میگویند آدم مجیدی هستم و این در حالی است که من این را برای خودم یک افتخار میدانم، چراکه او بخشی از کادر فنی تیمش را هرچند کم به من سپرده و به من اعتماد کرده بهویژه در تیمی که عاشق آن بودم. پس به او احترام میگذارم که اجازه داده که در کنار این تیم باشم و به همین خاطر من به آنها احترام میگذارم و همه آنها را قلبا دوست دارم. فرهاد مجیدی یک تصمیم گرفته و یک سری استدلال برای آن داشته و ممکن هم است 5 ماه بعد نظرش عوض شود یا نشود، اما اینکه بگوییم این تصمیم تنها دلیل باخت ما به تراکتور بوده اشتباه است. خود بازی را دوباره نگاه کنید که ما باید تراکتور را میبردیم و ما باید قهرمان جام حذفی میشدیم. مثلاً ما اگر نیمه اول را دو بر صفر میباختیم در نیمه دوم بازی را میبردیم و دوباره همه او را شاه فرهاد صدا میکردند و بنابراین من نمیتوانم بگویم این تصمیم غلط بوده یا درست و صرفاً به خاطر شرایطی که حس میکرده است این تصمیم را گرفته است و ما هم دوست داشتیم او در کنار ما باشد و همان روز اول یک سری بازیکنان به همراه وریا و من و بعد از آن آقا مجید پیش او رفتند و او را راضی به بازگشت کردند.
*یعنی استعفای مجیدی عامل باخت در جام حذفی نبود
مصطفوی: نبود فرهاد مجیدی خیلی لطمه زد به استقلال حداقل در آسیا و استقلال با او شرایط بهتری داشت
من هم قبول دارم، نمیگویم بهاندازه استراماچونی اما نبود فرهاد یک دلمردگی در بخشی از تیم ایجاد کرده بود.
*آیا درخصوص ارسلان مطهری میخواهی صحبت کنی؟
مصطفوی: به نظرم ارسلان تا حدی بیمعرفتی کرد، چراکه من جزو کسانی بودم که درواقع خیلی سعی کردم ارسلان به استقلال بیاید و البته حقش هم بود و میدانم روزی درنهایت به استقلال میآمد چه من تلاش میکردم و چه نمیکردم. اما آقای راهبر ما همه در زندگی خودمان با برداشتهای خودمان از واقعههایی که اتفاق میافتد زندگی میکنیم و من هیچوقت نیت بدی برای هیچ تصمیم کاری علیه هیچ بازیکنی نداشتم و هیچ کاری برای تخریب بازیکن انجام ندادم. هر وقت پیشنهادی برای بازی کردن و تعویض کردن و یا هر چیز دیگری به سرمربی دادم آن لحظه فکر میکردم به نفع تیم است.
*پس به این شکل بوده که شما به خاطر اینکه کارهای تاکتیکی مورد نظر را انجام نمیداد به آقای نامجو مطلق گفتید که او را تعویض کند و این موضوع به گوش او رسیده و از این بابت ناراحت شده است.
مصطفوی: نمیدانم که ناراحتی او از چه چیزی بوده اما بههرحال بازیکن دلش میخواهد بازی کند مربی هم سعی میکند منافع تیم را در نظر بگیرد، شاید این دو مسئله در تناقض باشد و شاید مربی و شاید هم بازیکن اشتباه کند.
*اما بازیکنان ما باید یاد بگیرند که تحت هیچ شرایطی درخصوص مربیانشان حتی نظر ندهند درست همان کاری که اندو تیموریان انجام میدهد که کاملاً پذیرفته است که مربی در جایگاه بالاتری قرار دارد.
مصطفوی: عملکرد بیرون و درون زمین بازیکنان به آنها کمک میکند که بتوانند یک شخصیت ماندگار و یا اسطوره شدن در فوتبال را کسب کنند. به نظرم مجید نامجو مطلق جزو ستارههای بیبدیل فوتبال ایران است. من هنوز که هنوزه از بازی او در دیدار مقابل الجزایر لذت میبرم و شاید بهتر بود ارسلان کسوت ایشان را حفظ میکرد.
*در مورد داستان قلیان کشیدن بعضی از بازیکنان استقلال در هتل آیا چیزی میدانی؟
مصطفوی: اولا اینکه با توجه به پنجرههای بسته و آلارم آتشنشانی نمیشد استعمال دخانیات کرد و ذغال را چرخاند. نکته دوم اینکه آنجا صدای آلارمی آمد که یک سری از دوستان چنین شائبههایی برایشان به وجود آمد و یا به دلایل دیگری این صدای آلارم بازهم شنیده میشد که بعضی از دوستان برداشت اشتباهی کردند و نکته سوم اینکه ممکن است یک سری از بازیکنان فوتبال و هر ورزش دیگری دخانیات استعمال کنند و اصلاً شاید نسبت به آن اعتیاد هم داشته باشند که این موضوع در بلندمدت خودش را نشان میدهد و به نظر من وظیفه یک مربی این است که یک مربی عملکرد بازیکنش را در تمرین مشاهده کند و وقتی نسبت به آن و جی پی اس بازیکن اطمینان حاصل کرد او را در زمین قرار دهد و الباقی این موضوعات به مدیر تیم برمیگردد و مدیر تیم است که باید بتواند این مسئله را کنترل کند و ضمن اینکه بیاییم بگوییم که بازیکن برای ما بازی نکرده هم، پایه علمی ندارد وهم پایه انسانی و اخلاقی ندارد که من بیایم بد یک نفر را بگویم و به توصیه یک نفر بیایم یک بازیکنی را خراب کنم. درحالیکه اینگونه موارد در همه تیمها وجود دارد. این داستانها خیلی جاها بوده و فکر نمیکنم یک نفر از داخل خود تیم بیاید این موارد را مطرح کند و من فکر میکنم مطرحشدن این موضوعات نشان میدهد که در این چندساله یک پدر دلسوز بالای سر استقلال نبوده است.
*مدیریت در استقلال را در مدتزمان حضورت در این تیم بدون اینکه به شخص خاصی اشارهکنی، چگونه دیدی؟
مصطفوی: این تیم در یکفصل چهار سرمربی داشت و با احتساب سرپرستان چهار مدیرعامل. خود این عدد فاجعه است حتی برای یک تیم سقوط کرده، چه برسد به اینکه از تیمی که انتظار داریم قهرمان لیگ و جام حذفی شود، ثانیاً شاید بعضی از آنها نیتشان خیر باشد ولی به نظر من استقلال مدیری لازم دارد که اگر به نظرش چیزی را با منطق به نفع تیم میداند حتی هوادار و پیشکسوت هم جلوی او بایستد بتواند انجام دهد. مدیری که با کامنت اینستاگرام صحبت نکند و یا مربیای که با کامنت اینستاگرام تیمش را ارنج کند به درد این تیم نمیخورد. استقلال یک آدمِ بلدِ قوی میخواهد. این تیم آدم سیاه باز تا دلت بخواهد داشته. مردم از این تیم بازی زیبا و نتیجه میخواهند. برای اینکه این دو اتفاق بیفتد باید یک سری زیرساختها درست باشد. شما برای اینکه اینها را درست کنید باید یک آدم قوی بیاورید.
*در پایان اگر حرفی باقیمانده ...
مصطفوی: اینکه من در آخر از صمیم قلبم برای آقای فکری و گروهش آرزو میکنم که در استقلال موفق باشند. برد استقلال با هر مربی و با هرکسی که حتی یک دقیقه در این تیم مسئولیت داشته آبرو و اعتبار است. امیدوارم یک روزی این تفکر بین همه پیشکسوتان، مربیان سابق، بازیکنان سابق این باشگاه شکل بگیرد تا آن حمایت و همدلی و یکپارچگی اول بین خودمان درست شود و اگر همه ما متحد شویم کسی قادر نخواهد بود که ما را با هر چیزی علیه استقلال بشوراند. من فکر میکنم آن موقع است که این آرزوی ما برای مدیریت خوب محقق شود.
پاسخ ها