کارگروه نجات نه، کارگروه سقوط تشکیل داده بودند؛ ماجرای گروگانگیری سرپرست از زبان هومن افاضلی؛ سرمربی سابق پارس جنوبی به اتهاماتی که مدیران این تیم بعد از سقوط به او وارد کردند پاسخ داد.
به گزارش ورزش، هومن افاضلی در گفتگو با فارس به برخی اتفاقات دوران حضورش در پارس جنوبی واکنش نشان داد و به توضیح آن پرداخته است.
در جریان جزییات انتقال ماشین سازی نیستم
چون در جریان جزئیات این مساله نیستم صحبت خاصی نمی توانم داشته باشم. فقط باید از محمدرضا زنوزی تشکر کنم چون در زمانی که ما در تبریز بودیم و هرچند کوتاه بود اما او برخلاف بعضی از دوستان در باشگاههای دیگر، حتی موقعی هم که ایران نبود واقعا از تیم حمایت کرد.
کار من در ماشین سازی نیمه تمام است
از مدیریت باشگاه به خاطر همراهی همه جانبه خیلی تشکر میکنم. از هواداران خونگرم شهر تبریز تشکر میکنم. بعد از بردی که به دست آوردیم و ساعت حدود 4 بامداد به فرودگاه رسیدیم به استقبال تیم آمدند. من چنین چیزی را در جای دیگری ندیده بودم. فقط زمانیکه در تیم ملی کار میکردم این اتفاق را دیده بودم. ضمن اینکه باید از بازیکنان خوب ماشین سازی و همکارانم در کادرفنی تشکر کنم که خیلی زحمت کشیدند، با جان و دل کار کردند و بداخلاقیهای من را تحمل کردند تا تیم در لیگ برتر باقی بماند. باید ببینیم مدیریت جدید باشگاه چه هدفی دارد. شناختی از مالک جدید ندارم و نمیدانم شرایط باشگاه به چه شکلی است. طبیعتا من در آنجا کاری را شروع کردم که نیمه تمام است اما باید حتما با محمدرضا زنوزی و حسن آذرنیا صحبت کنم و ببینم باید چکار کنیم و برنامه به چه صورت خواهد بود.
دو پیشنهاد لیگ برتری دارم
دو باشگاه به صورت غیر مستقیم با من صحبت کردند. این مساله مربوط به هفته گذشته است و من چون به باشگاه ماشین سازی و شخص زنوزی قول داده بودم، آنها را پیگیری نکردم. صحبتهای اولیه انجام شد و من گفتم با توجه به تعهدی که به ماشین سازی دارم باید تکلیف این تیم مشخص شود و بعد از آن میتوانیم دوباره با هم صحبت کنیم.
مشکلات پارس جم فنی نبود
برخلاف آنچه که تلاش میشود نشان داده شود، چه قبل از من در زمان سرمربیگری کمالوند، چه در دوره من و چه در دوره کوتاهی که پورموسوی مسئولیت رابر عهده گرفت، مشکل تیم مشکل فنی نبود. صحبتهای کمالوند را مرور کنید. ببینید در زمانی که او بوده، آیا در مورد مسائل فنی ایراد و انتقادی را مطرح کرده است؟ یا در دوره خود من، تمام دغدغه ما این بود که صبح تا شب به دنبال پول بازیکنان بدویم، از زمین تمرین بیرونمان نکنند، آب معدنی تهیه کنیم و...مشکل این تیم، مشکل مدیریتی بود. اگر هم الان ایرادی از بازیکنان تیم میگیرند، بازیکنان برای خود رضائیان هستند. من تیم را نبستم. او زمانیکه مدیرعامل بود تیم را بست.
میخواستیم منشا و تبریزی را جذب کنیم
خریدها در نیمفصل با اول فصل خیلی متفاوت است. هیچ باشگاهی اجازه نمیدهد بازیکن خوبش جدا شود. ما هم بودجه بسیار محدودی برای گرفتن بازیکن داشتیم. من میخواستم منشا را جذب کنم پول نداشتم، با مرتضی تبریزی جلسه گذاشتیم اما متاسفانه نتوانستیم شرایط آمدن او را فراهم کنیم. بازیکنانی که آوردیم؛ محسن فروزان بود و امین منوچهری بودند که سابقه هر دو مشخص است. آدام همتی از پرسپولیس،میلاد باقری از استقلال و میلاد خدایی هم از نفت مسجد سلیمان آمدند. این حرفها فقط زمانی مطرح میشوند که فردی خارج از حیطه فنی وارد مسائل میشود. به نظرم مشکل این تیم مدیریتی بوده، آقایان به جای اینکه بروند برای کمک به تیم کارگروه تشکیل بدهند، باید پول تزریق میکردند نه اینکه من دنبال پول بدوم. همین یک میلیارد و پانصد میلیون تومانی که اواخر دادند، در حدود 4ماه دنبالش دویدم. پورموسوی هم کار را دنبال کرد و آن را به سرانجام رساند. هیچ ارتباطی نه به ایرج خرمدل و نه به مدیریت باشگاه دارد. ولی دوستان آن را به پای خودشان مینویسند. کار گروهی که دوستان برای کمک به تیم تشکیل دادند، کارگروه سقوط بود نه کارگروه برای نجات و بقا.
ماجرای 900 میلیون حساب کانون هواداران
این پول در حساب کانون هواداران است. اینکه این کانون رسمی است یا نه را نمیدانم و شبهه زیاد دارد. این حساب سه امضائه است. اسدی رئیس هیات فوتبال سابق و موسوی رئیس کانون هواداران و یک فرد دیگر(عبدالرحیم خطیب). این دو عزیزی که نامشان را بردم همان روز اول با من صحبت کردند و گفتند این پول برای باشگاه است و ما هیچ مشکلی نداریم که امضا کنیم و آن را بدهیم. آنها امضا کردند و ما با دو امضا رفتیم 100میلیون آن را گرفتیم. چون ایوب چراغی سرپرست تیم ما را در آبادان و در هتل گروگان گرفتند تا پول بیاید و بعد او را آزاد کنند! بنابراین این پول غیرقابل برداشت نیست. اما آن آقایی که امضا نمیکند باعث شده پول در آن حساب بماند. میتوانستند پول بازیکنان را بدهند که آنها هم با انرژی بیشتری به کارشان ادامه بدهند.
اینبار مصاحبه کنند همه چیز را میگویم!
علیرغم اینکه دوستان به دنبال این هستند که مسائل را به گردن من بیندازند. اما دیدم آقایان ول کن نیستند. تلویزیون میروند پشت سر من حرف میزنند. رادیو میروند پشت سر من حرف میزنند. الان مجبورم برای اینکه هوادران آگاه شوند، مقداری از مسائل را بگویم. اگر آقایان دوست دارند بیشتر بگویم، بازهم مصاحبه کنند و دوباره یک سری مسائل را به گردن من بیندازند تا این بار همه چیز را بگویم.
پاسخ ها