فاجعه پرونده ویلموتس به خاطر عدم استقلال فوتبال است؛ آجرلو: از همه دولت ها می خواهم در فوتبال دخالت نکنند؛ نامزد ریاست فدراسیون فوتبال در دوره گذشته که به ریاست مهدی تاج انجامید معتقد است که فقدان استقلال، شفافیت، عدالت و کارآمدی ریشه مشکلات فوتبال ایران است.
به گزارش" ورزش" مصطفی آجرلو در گفت و گوی مفصلی که با خبرگزاری تسنیم داشته در ارتباط با اتفاقاتی که برای فوتبال ایران رخ داده است گفت:"حقیقت این است که ریشه مشکلات و آسیبهای وارد شده به فوتبال را نباید محدود به فعالیت و اقدام یک فرد یا افراد محدودی بدانیم، بلکه لازم است نگاهی گسترده و عمیقتر به این موضوع داشته باشیم. عقیده دارم فقدان استقلال، شفافیت، عدالت و کارآمدی در سالیان گذشته مانع از توسعه و پیشرفت فوتبال ایران شده و وضعیت نامساعدی را ایجاد کرده که خروجی آن فجایعی از جمله خسارت جبران ناپذیر در ماجرای قرارداد سرمربی تیم ملی است."
حرف های مدیرعامل سابق پاس و تراکتور را در زیر می خوانید:
نخستین نیاز ما در فوتبال شفافیت است. اگر فوتبال را وابسته به جامعه و علاقهمندانش میدانیم، امروز میتوانیم سوال کنیم که چرا در بسیاری موضوعات از جمله همین قرارداد ویلموتس، انتخاب ایشان و فرایند توافق و تنظیم قرارداد با شفافیت رفتار نشد؟ اگر با شفافیت نسبت به موضوع برخورد میشد، امروز با چنین وضعیت نابسامانی مواجه نمیشدیم. فضای فوتبال نیازمند بیان حقایق است، در حالی که با توجه به تحولات تکنولوژیک چیزی از چشم رسانه و مردم پنهان نمیماند.
اگر این تیم ملی و فدراسیون متعلق به یک ملت است، باید در قبال رسانه و مردم پاسخگو باشیم نه اینکه واقعیت را کتمان کنیم تا یکباره جامعه با یک بحران بیسابقه اقتصادی در فوتبال مواجه شود، آن هم زمانی که امید کمی برای جبران این وضعیت باقی مانده است. فوتبال فضاى مورد توجه جامعه است و نیاز به صداقت و شفافیت دارد که اگر وجود داشت، چنین وقایع تلخی اتفاق نمیافتاد. بهترین راه برای حاکم کردن شفافیت، قدرت رسانههاست که افکار عمومی را نمایندگی میکنند. کمک رسانهها به بیان واقعیت و حقایق موجب کارآمدی دستگاه فوتبال کشور و مقابله با ناهنجاریها میشود.
ماجرای کیروش
موضوع بعدی از نظر من استقلال فدراسیون فوتبال است. فکر میکنم بهاى سنگینی براى پایان دادن به این دور باطل پرداخت میکنیم، اما حداقل بیاییم از این فاجعه بزرگ درس بگیریم. سوال اول این است که کیروش چرا رفت؟ مربیای که از نظر کسب نتیجه، موفقیتهای بزرگی را برای فوتبال ایران به دست آورده بود، مقبولیت داشت و با وجود برخی مشکلات به هر صورت باید اداره میشد. حتی قسمتی از منابع تامین قرارداد خودش را از طریق پاداشها جبران میکرد. آیا غیر از این است که در این مسئله هم مداخله شد و استقلال فدراسیون فوتبال زیر سوال رفت؟
سوال دوم این است که بعد از کیروش چگونه به این گزینه رسیدیم؟ صداقت با مردم این است که بگوییم بهتر و بزرگتر از کیروش را میآوریم و برویم سراغ یک مربی ضعیفتر از کیروش که در نهایت چنین فاجعهای را رقم زده است؟ طبیعی است هنگام انعقاد قرارداد کشور در تحریم بوده و باید به این موضوع توجه میشده است. سالهاست این مشکلات ارزى و انتقال پول را داریم و طبیعی است که باید در مقاطع مختلف این مسئله را مورد نظر قرار داد.
نقش وزارت ورزش چیست؟
فدراسیون فوتبال اشتباهات متعددی در این موضوع داشته که عیان شده است. امیدوارم در دادگاه عالى ورزش امکان تغییر این راى به سود کشور وجود داشته باشد و بیش از دو میلیون یوروى قبلى متضرر نشویم. فدراسیون فوتبال اشتباهات متعددى در این موضوع داشته اما نقش وزارت ورزش در این انتخاب و در این توافق حتی در تنظیم جزئیات قرارداد چیست؟ فیفا توصیه میکند وزیر ورزش عضو مجمع فدراسیون نباشد، آن وقت مقام رسمی وقت وزارت ورزش با افتخار اعلام میکند که فلان بند را به قرارداد ویلموتس اضافه کردهایم. مگر نقش وزارت ورزش تنظیم قرارداد مربیان تیمهای ملی است؟ این بود تاکید بر استقلال فدراسیونها و عدم دخالت در فوتبال؟ به نوبه خودم از وزیر محترم ورزش و وزراى محترم ورزش در آینده همچنین دولت فعلی و دولتهای آینده خواهش میکنم که دست از دخالت در موضوع فوتبال بردارید. حاصل این دخالت در دولت فعلى و دولتهاى گذشته مشخص نیست؟ دخالت نکنند و پس از ظهور چنین فجایعی نقش خودشان را انکار نکنند.
چه ضرورتی دارد که فلان نامه از آن انجمن غیر مرتبط پاراف شود و چنین گزینههایی معرفى کنند؟ چه نیازى هست بند و ماده و تبصره به قرارداد اضافه کنند و بگویند این شاهکار ما بود؟ تعداد زیادی کارشناس و پیشکسوت و مربی و متخصص در فوتبال داریم و کارشناسان متخصص در حوزه حقوق بینالملل در ورزش که اگر مورد مشورت قرار میگرفتند با چنین قراردادى بزرگترین خسارت تاریخ ورزش کشور رقم نمیخورد. چرا نباید مربی تیم ملی از طریق کمیته فنی انتخاب و چرا قرارداد او نباید از طریق کمیته حقوقی تهیه و تأیید شود؟
فوتبال ثروتمند است
متاسفانه فوتبال در شرایط عجز و ناتوانی مطلق قرار گرفته و مظلومانه مورد استعمار قرار گرفته در حالی که ثروت فراوانی دارد و شایسته نیست که این گونه ضعیف و ناتوان شده و با مداخلات مختلف مواجه شود. فوتبال ثروتمند است و اگر استقلال خود را بیابد و توسط عقل جمعی اداره شود، به جای خسارت و ناراحتی برای جامعه، موجب نشاط و همبستگی و رونق میشود. این شأن وزارت محترم ورزش و جوانان نیست که در جزئیترین تصمیمات فدراسیون و باشگاهها دخالت کند. متاسفانه این روند از سوی وزرای مختلف ورزش و سازمان تربیت بدنی در دورههای مختلف دنبال شده و مختص به یک دوره نیست. بر همین اساس کمتر شاهد تحول ساختاری به جای دخالتها و استفاده سیاسی از ورزش بودهایم. راه عبور از شرایط موجود، خصوصی شدن فوتبال و حرکت به سمت حرفهای شدن است.
نقش دولت ها در مشکلات فوتبال
موضوع بحث من ویژه دولت فعلی نیست، دولتهای قبلی هم در فوتبال دخالت کردند، دخالت نابجا کردند و آسیب زدند. این موضوع استقلال با کارآمدی فدراسیون فوتبال ارتباط مستقیم دارد. اگر فوتبال به استقلال مالی برسد و بتواند از منابع خودش ارتزاق کند، محتاج بودجه دولتی برای اداره فدراسیون و باشگاهها نیست که رئیس جمهور در یک دورهای برای تیم ملی سرمربی انتخاب کند، مربی دیگری را برکنار کند، وزیر با مربی یک باشگاه مذاکره کند، بند و ماده حقوقی به قرارداد تیم ملی اضافه کند. این حاصل فقدان استقلال در فوتبال است که فدراسیونش هویت خودش را از دست داده و چنین بحرانی پدید میآید. حتی این دخالت با وجود نکوهیده بودن، دقیق و کارشناسی هم نبوده که از خسارت جلوگیری کند. در حالی که شأن وزارت ورزش نظارتی و هدایتی و سیاستگذاری است و حتماً میتوانسته به صورت کارشناسی با موضوع برخورد کند که متاسفانه این اتفاق نیفتاده.فدراسیون اگر در ادوار گذشته یا امروز استقلال داشت با دستور دولت وقت یک باشگاه بزرگ و افتخار آفرین مثل پاس تهران را منتقل و نابود نمیکردند، اما فدراسیون سکوت میکند، زیر نامه انتقال را امضا میکند چرا که تابع وزارت و دولت وقت است. فدراسیون اگر مستقل شود و روی پای خودش با اتکا به درآمدهای خودش بایستد معاون رئیس جمهور در انتخابات فوتبال مداخله نمیکند که در نهایت چنین سرنوشتی را رقم بزند. اگر هدف دولتها کمک به فوتبال بوده، چرا گامی برای توسعه و پیشرفت فوتبال در این سالها برنداشتند؟ چرا موضوع حق پخش و تأمین بودجه برای باشگاهها از طریق درآمدهای مشروع فوتبال را حل نکردند؟ کمک کردن به فوتبال این است که افراد غیر متخصص و نا آشنا به این حوزه را در باشگاهها منصوب کنند؟ گزینه برای هدایت تیم ملی معرفی کنند؟ قرارداد را تایید و تنظیم کنند؟ عکسهای یادگاری با پیراهن تیم ملی به ثبت برسانند و بعد هم بگویند ارتباطی به ما نداشته؟ چه گامی در مسیر توسعه و پیشرفت فوتبال برداشتید؟ برای آینده باشگاهها چه کردید؟ برای توسعه عادلانه منابع فوتبال چه کردید که باشگاههای محبوب و مردمی مثل ملوان و سپیدرود و شاهین بوشهر به این وضعیت تاسف برانگیز دچار نشوند؟
مهندسی انتخابات
سالهاست هرجا که افتخار خدمتگذاری داشتهام در حوزه فوتبال و ورزش فعال بودم. در سپاه پاسداران و نیروی انتظامی مسئول بخش تربیتبدنی یا باشگاه فوتبال بودم، در شهرداری مسئول سازمان ورزش بودم یا در باشگاههایی که کار کردم محور فعالیتم فوتبال بوده، خودم را مدعی حوزه اقتصادی و گردشگری یا صنعت و تجارت نمیدانم. چرا دوستان ما که در حوزههای دیگر تخصص دارند ورزش و فوتبال را موضوع تخصصی نمیدانند و با این تصمیمات غیر کارشناسانه چنین شرایطی را رقم زدهاند؟ علاوه بر آقای تاج کسانی که توصیه، معرفی، تشویق و حمایت کردهاند، مقصر نیستند؟ متعجب هستم از این اشتباه بزرگ که با حضور برخی افراد رقم خورده که در حوزه فوتبال و اقتصاد صاحب تجربه هستند و تعاملات بینالمللی را میشناسند. گرچه در این میان باید مراقب باشیم که مرز میان اشتباه و سو استفاده رعایت شود. نباید نقد عملکرد موجب شود که ما تهمت اخلاقی به افراد وارد کنیم.بررسی هرگونه اتهامی در این بخش در اختیار مراجع قضایی و امنیتی است و باید بر اساس اخلاق و شرع با موضوع برخورد شود. نقد فنی به جا و درست است، اما نباید تبدیل به تعدی اخلاقی علیه آبروی افراد شود. آقای تاج رقیب من بوده و من منتقد عملکرد او بوده و هستم. نقدم را هم عیان گفتهام و حتی درباره دخالت در انتخابات فوتبال که منجر به روی کار آمدن آقای تاج شد، به معاون اول رئیس جمهور نامه نوشتم. معتقدم در انتخابات سال 95 مهندسی صورت گرفت، الان هم نقدهای خودم را در موضوع قرارداد ویلموتس گفتم، اما اینها دلیل نمیشود که به دنبال انتقامگیری باشیم و هرگونه تهمتی را بیان کنیم. ادعاهای مختلف باید توسط مراجع قضایی بررسی شود. عملکرد ایشان در زمینه انتخاب ویلموتس و شیوه عقد قرارداد با او حتماً قابل نقد است و ایشان باید نسبت به این موارد پاسخگو باشند، اما در مورد برخی موارد اتهامی باید کمی خویشتندار بود تا مراجع ذیصلاح درباره آن سخن گویند.
مجلس به فوتبال کمک کند
تأکید من بر استقلال، عدالت، شفافیت، توسعه و کارآمدی فوتبال است که مثل یک زنجیر به هم پیوسته و جدا نمیشود. مجلس محترم که نسبت به موضوع فوتبال به خوبی و به درستی تا این حد حساس و جدی است در این حوزه میتواند با قانونگذاری از خصوصی شدن و توسعه فوتبال حمایت کند. تا زمانی که فوتبال مستقل نباشد و سیاسیون در آن دخالت کنند، وابستگی به دولتها پیامد بهتری به همراه نخواهد داشت. مجلس میتواند نقش کلیدی و سازنده در آینده فوتبال داشته باشد با تصویب قوانینی که استقلال و عدالت را در فوتبال محقق میکند. فوتبال ما غنی و ثروتمند است، اما با ناکارآمدی اداره میشود. اگر موضوع حق پخش، کپی رایت و تبلیغات دور زمین حل شود، با فراهم شدن ظرفیتهای قانونی باشگاهها برای تصمیمگیری در خصوص کادرفنی و انتخاب بازیکن منتظر تایید دیگر نهادها نمیمانند. عدالت حاصل استقلال مالی فوتبال و شفافیت است، زمانی که درآمد مشخص از منابع مالی معین و قانونی تقسیم شود، سهم هر باشگاه به میزان محبوبیت و جایگاهی که در جدول داشته تقسیم خواهد شد و توسعه و کارآمدی خروجی این تحول بزرگ مربیان جوان ایرانی نتایجی ضعیفتر از ویلموتس میگرفتند؟ کارآمدی این است که فدراسیون فوتبال ساختار مشخصی برای انتخاب سرمربی داشته باشد، کمیته فنی قدرتمندی داشته باشد که اگر داشت امروز در قبال این انتخاب پاسخگو بود. اگر ساختار و کار آمدی دیده میشد امروز به این سؤال پاسخ میدادند که آیا مربیان جوان ایرانی شایستگی و توانمندی بیش از ویلموتس نداشتند و نتایج ضعیفتری کسب میکردند؟ اگر مشکل تامین منابع و انتقال پول داشتیم، چرا پس از کیروش و یا حتی پس از ویلموتس به داشتههای خودمان اعتماد نکردیم؟ عدالت این است که مربیان تیمهای ملی دیگر یا اعضای تیمهای ملی فوتسال و بانوان 18 ماه حقوق نگیرند، پاداش نگیرند و ما برای مدت 60 روز بیش از 200 میلیارد تومان به یک مربی ناکارآمد خانهنشین پرداخت کنیم؟
همه مقصر هستند
در این شرایط بحرانی همه اهالی فوتبال، وزارت ورزش و متولیان اصلى این قرارداد مقصران این موضوع هستند. دوستان که متولی امر و تصمیم گیرنده در این حوزه بودند و امروز مدعی میشوند هیچ دخالتی نداشتند و تنها در عکسهاى یادگارى مشارکت فعال داشتند، امروز باید در قبال جامعه، قانون و نهادهای مسئول پاسخگو باشند. ورود صدا و سیما، مجلس محترم و نهادهاى نظارتی در این حوزه حتماً اتفاق بسیار خوبى است، اما مشروط به اینکه محدود در این زمان و این پرونده نباشد و تمامی مشکلات فوتبال را مورد بررسى قرار دهند. مجلس میتواند با نظارت بر آسیبهاى موجود و تلاش براى کمک به فوتبال و خروج از شرایط موجود تلاش کند. مشکلات فوتبال زمانی حل میشود که با استفاده از درآمدهاى مشروع و قانونی خودش با اقتصادى مستقل و شفاف وابسته به دولت نباشد. فوتبالی که از داشتههاى خودش ارتزاق کند، قطعاً توصیهپذیر نخواهد بود. امروز هم باید بگوییم فوتبال تنها، نحیف و ضعیف مانده، اعتماد عمومی را از دست داده چرا که فاقد کارآمدی و شفافیت است، راه نجات از مسیر اتحاد و یکدلی اهالی فوتبال میگذرد. فوتبالیها باید آینده فوتبال را رقم بزنند و از حق خودشان به پشتوانه قانون دفاع کنند. نهاد اداره کننده فوتبال قدرت و توان و مقبولیت ندارد و به همین واسطه فوتبال دچار آشفتگی شده است. فاجعه ویلموتس هم در واقع حاصل این آشفتگی و چرخه و ساختار غلط فوتبال کشور است. فراتر از افراد برای اصلاح فوتبال نیاز به اصلاح ساختارها و کارآمد کردن دستگاه فوتبال کشور داریم.
پاسخ ها