رفتن استراماچونی مشت محکمی به من بود؛ دیاباته: قراردادم را منتشر کردی، تو را میبخشم!؛ حرفهای مهاجم گلزن استقلال شنیدنی، خاص و محترمانه بود و او نشان داد علاوه بر کیفیت بالای بازی، شخصیت کمنظیری هم دارد.
به گزارش ورزش، شیخ دیاباته با حضور در برنامه فوتبال برتر درباره حضورش در فوتبال ایران، دیدگاهش نسبت به پرسپولیس، جدایی آندرهآ استراماچونی و حضور فرهاد مجیدی، ارتباط نزدیکش با بازیکنان استقلال و به ویژه مهدی قایدی، رفتار مردم و تماشاگران با او و ... صحبت کرد که مشروح اظهارات او را در زیر میخوانید:
* دوست داشتم در ایران بازی کنم
از تمام ایرانیان بخاطر مهربانی و احترامی که به من قائل هستند، تشکر میکنم. زمانی که به ایران رسیدم، فقط میل بازی کردن داشتم و امروز خیلی خوشحال هستم چون لیگ ایران بسیار جذاب است. نه فقط هواداران استقلال، بلکه تحت تاثیر تماشاگران تمام تیمهای ایران قرار گرفتم؛ همهی این مسائل به من ایجاد انگیزه کرد تا روی زمین فوتبال بجنگم و مردم را خوشحال کنم. هر دفعه که جلوی یک تیم بازی میکنیم، میبینیم تیم مقابل خوب بازی میکنم. لیگ ایران بسیار خوب است و تیمها فوتبال خوبی ارائه میدهند.
* انسانیت مهمتر از بازی کردن است
پس از حضورم در ایران، مردم دیدگاه و طرز فکر من را متوجه شدند؛ چیزی که میل دارم به ایرانیان بگویم و برای من در اولویت قرار دارد، شان انسانیت است. انسانها برای من اهمیت بیشتری از فوتبال دارند؛ پس از صحبت کردن راجع به انسانیت، میتوانیم درباره فوتبال صحبت کنیم. جدا از اینکه شما طرفدار چه تیمی هستید، من مجبور هستم که به شما احترام بگذارم. خیلی از این قضیه خوشحال هستم که مردم(ایران) خیلی من را دوست دارند و احترام میگذارند. دوست دارم همه بدانند که مهمترین مسئله برای من انسانیت است؛ من یک انسان هستم، سایر انسانها جزو اعضای خانوادهام به حساب میآیند و تمام آنها برای من مهم هستند.
* به هیچ عنوان از انتخاب استقلال پشیمان نیستم
وقتی پیشنهاد استقلال را دریافت کردم، فوتبال ایران را خیلی خوب نمیشناختم و این یک واقعیت است. یک مقدار فکر کردم و گفتم باید به آنجا(ایران) بروم و از نزدیک ببینم. تصمیم گرفتم به جایی بروم که دوستم دارند و به استقلال بیایم تا با آقای استراماچونی کار کنم چون قبلا در ایتالیا بازی کرده بودم و ایشان را میشناختم. به خودم گفتم خیلی عالی است با یک مربی کار کنم که من را از قبل میشناسد و به بنده احترام میگذارد. من پذیرفتم به ایران بیایم و به هیچ عنوان از این تصمیم پشیمان نیستم. حتی اگر آقای استراماچونی رفت، آقای مجیدی که مربی فعلی هستند، با احترام و عشق با من رفتار میکند و دوست دارم از او تشکر کنم. دوست دارم از تمام همبازیانم تشکر کنم؛ همیشه به من میگویند شیخ هیچ نگرانی نداشته باش چون ما برای تو اینجا هستیم. خدا را شکر من هیچ مشکلی ندارم و همه چیز عالی است.
* رفتن استراماچونی مُشت محکمی برای من بود
زمانی که آقای استراماچونی رفت، یک مُشت بسیار محکمی برای من بود و خیلی ساده اتفاق نیفتاد چون فردی بود که از نظر شخصیتی و مربی بودن، او را دوست داشتم. از خودم میپرسیدم حالا که استراماچونی رفته، چه کسی میآید چراکه نگران استقلال و تیم بودم؛ به خودم میگفتم اگر مربی نداشته باشیم، برای ادامه فصل خیلی سخت خواهد بود ولی خدا را شکر وقتی استراماچونی رفت، مربی دیگری آمد که مربی و انسان خوبی است.
* میترسیدند من هم مثل استراماچونی بروم
پس از رفتن استراماچونی، حتی تماشاگران و ایرانیها نیز نگران من بودند و از بنده مراقبت میکردند. آنها میگفتند که ممکن است برای شیخ مشکلی به وجود بیاید ولی من فراموش نکردم که اول از همه یک انسان هستم؛ من قراردادی برای فوتبال بازی کردن امضاء نمودم و هر اتفاقی بیفتد، هر کاری خواهم کرد تا در زمین فوتبال بهترین کارایی را داشته باشم و خواهم جنگید.
* مجیدی کار سختی را پذیرفت
همیشه سخت است که بخواهید جایگزین یک مربی یا یک بازیکن خوب باشید؛ پس از رفتن استراماچونی، فشارهایی وجود داشت و طبیعی هم بود چراکه ایرانیها خیلی استراماچونی را دوست داشتند. میخواهم از فرهاد مجیدی تشکر کنم چراکه با وجود اینکه میدانست فشار وجود دارد، پذیرفت تا بیاید و به تیم کمک کند. کار راحتی نبود. نتیجه و پایان مهم است، نه شروع کردن ولی آغاز کار او(مجیدی) مشکل بود و خدا را شکر که امروز همه چیز خوب است و ایشان(مجیدی) لیاقت دارد که از او تشکر داشته باشم.
* قایدی را اذیت کنید، پنجههایم را نشان میدهم!
ما خانواده بزرگی هستیم. در خانواده ما ممکن است یک بچهای باشد که او را خیلی دوست داریم و باید از او محافظت کنیم؛ آن بچه مهدی قایدی است. مهدی خیلی احترام میگذارد و مهربان است. با توجه به سنی که دارد، فوقالعاده است و او را خیلی دوست دارم. از شما خواهش میکنم که با مهدی مهربان باشید؛ اگر دست شما به مهدی بخورد و گریه کند، من پنجههایم را درمیآورم و حمله میکنم(با خنده).
* علیپور برادر من است
علی علیپور بازیکن بسیار خوبی است و اتفاقا از کار او(تقلید خوشحالی گلم) خوشم آمد. علیپور هم فصل خوبی را پشت سر گذاشته و برادر من است. حرکت او در خانواده انجام شده و هیچ مشکلی وجود ندارد. جام یا کفش طلایی که شاید به ما دو نفر میدهند را به کل ایرانیان هدیه میدهیم و میگوییم این برای شماست.
* به دوستم گفتم تو نژادپرست هستی، نه ایرانیها
در دورهای بیماری کرونا شتاب گرفت و من به فرانسه مسافرت کردم؛ در آن زمان بود که همه این افراد(در فرانسه) به من میگفتند میخواهی به ایران برگردی که من گفتم بله برمیگردم. از من پرسیدند با تو مهربان هستند که من گفتم بله. یک سری افراد به من میگفتند ایرانیها نژادپرست نیستند، که من گفتم برای چه فکر میکنید نژاد پرست هستند؟ گفتند چون تو سیاه پوست هستی، اما من به دوستم گفتم تو نژادپرست هستی که این حرف را میزنی، نه ایرانیها چون آنها به من نگفتند تو سیاه پوست هستی و گفتند مثل ما هستی. خیلی از آنها(ایرانیها) از نژادپرست بودن فاصله دارند و به هیچ وجه نژادپرست نیستند.
* همه جا با من عکس میگیرند، حتی در سرویس بهداشتی!
چیزی که متوجه شدم این است که ایرانیها خیلی دوست دارند عکس بگیرند. من هم روی میکنم به تمام افرادی که من را دوست دارند و به آنها میگویم که میتوانید با من عکس بگیرید، اما واقعا وقتی با من در سرویس بهداشتی روبهرو میشوید، جای مناسبی برای عکس گرفتن نیست(با خنده). این اتفاق برای من پیش آمده است. یکبار در هتل به سرویس بهداشتی میرفتم که گفتند عکس بگیریم. از من این درخواست را داشتند ولی من گفتم داداش دوست دارم عکس بگیریم ولی نه اینجا.
* پرسپولیس لیاقت قهرمانی را داشت
فکر میکنم استقلال تمام تلاش خود را در این فصل انجام داد و باید واقعیت را گفت. پرسپولیس تیم بسیار خوبی دارد. فکر میکنم پرسپولیس لیاقت جایگاهش را دارد. این فصل استقلال خیلی بد هم نبود چون همانطور که میدانید، تغییر مربی داشتیم و این مسئله روی روند تیم تاثیر گذاشت. فکر میکنم اگر استقلال در جایگاه دوم لیگ برتر قرار بگیرد، اتفاق خوبی خواهد بود. حتی اگر تیم دوست داشت بهعنوان قهرمان لیگ را تمام کند، اما فکر میکنم و معتقد هستم پرسپولیس بسیار بسیار در این فصل خوب بازی کرد و لیاقت جایگاهش را دارد؛ احترام زیادی برای پرسپولیس و تمام تیمهای ایرانی قائل هستم چون بازیکنان بسیار خوبی را در ایران دیدم.
* من بچه اکباتانم و برای تیم ملی ایران بازی میکنم!
من خیلی سریع خودم را تطبیق میدهم. نکتهای که مردم نمیدانند، این است که من از آفریقا میآیم و دو ملیت آفریقایی و فرانسوی دارم ولی خیلیها نمیدانند که من ایرانی هم هستم و به همین دلیل است که خودم را خیلی زود تطبیق میدهم. من بچه اکباتان هستم. خیلی از افرادی که در ایران زندگی میکنند، مثل فرزندانشان، نگران من بودند و به همین خاطر در ایران خیلی زود شرایط خود را به دست آوردم و خودم را مثل یک شهروند خارجی احساس نمیکنم. طبیعی است که پوست من به رنگ مشکی است ولی یک ایرانی هستم. نگران نباشید، شیخ ایرانی است. شما عکس من را با پیراهن تیم ملی دیدید؟ شاید خیلی زود در تیم ملی ایران هم بازی کنم.
* هر وقت بتوانم، گل میزنم
خیلی بخاطر زدن ۱۳ گل در لیگ برتر خوشحال هستم. من یک مهاجم هستم و گلزنی قسمتی از شغل من است. هر دفعه که در زمین بازی گل میزنم، واقعا خوشحال میشوم و میدانم که هواداران خیلی خوشحال خواهند شد. افرادی که من را دوست دارند، با گلهای من شاد میشوند. من این عادت را دارم که همیشه و هر وقت بتوانم و شرایطش باشد، برای تیمم گل میزنم.
* لحظه آخر پنالتی تصمیم نهایی را میگیرم
قبل از زدن ضربه پنالتی راجع به محلی که میخواهم به آنجا شوت کنم، تصمیم میگیرم. اگر دروازهبان خیلی سریع حرکت کند، من این توانایی را دارم که سریع تصمیمم را تغییر دهم. اگر گلر سر جای خود بایستد و حرکتی نکند، برای او مشکل بزرگی ایجاد میشود چون در اینصورت به گوشهها شوت میزنم.
* عاشق قرمه سبزی هستم
قرمه سبزی را خیلی دوست دارم چون غذای خیلی خوبی است. واقعا شوخی نمیکنم. دوست دارم یک روز مادر ایرانیام را به شما نشان بدهم. زمانی که هوس قرمه سبزی کنم، مادر ایرانیام برای من غذا درست میکند. وقتی به شما میگویم ایرانی هستم، به این دلیل است. من مادر و پدر ایرانی دارم و پدر ایرانیام به من میگوید افرادی که همسن من هستند را میتوانی مثل پدر خودت در نظر بگیری.
* فرزندان زیادی دارم
(این تصویری که نشان میدهید) دختر خواهر کوچکم است. این عکس را از کجا آوردید؟ او در ذهنم مثل دخترم است و میبینید که چقدر زیباست. خدا به من فرزندان زیادی داده چون تمام بچههای خانواده، بچه من و تمام بچههای ایران برادران من هستند. خدا به من بچههای زیادی داده و بچه های زیادی دارم. صادقانه صحبت میکنم. من برادر بزرگم را از دست دادم که بچههای او به جا ماندهاند و آنها من را پدر صدا میکنند. در فرهنگی که داریم، اگر بگویم ۴ ، ۵ یا ۶ بچه دارم، بقیه میپرسند شیخ ما دیگر بچه تو نیستیم؟ ولی دوست دارم همه آنها بدانند که بچه من هستند. خدا به من فرزندان زیادی داده است.
* به مجیدی گفتم اجازه بده بروم تا با آمادگی کامل برگردم
دو ماه پیش فرزند جدیدم به دنیا آمد که اسم او «مایشا» است که برای تولد او به فرانسه رفتم. در یک دورهای استقلال در دوران سختی قرار داشت ولی به اجازه دادند که بروم و به این دلیل میخواهم از آنها(باشگاه و کادر فنی) تشکر کنم، اما قبل از رفتن خیلی خوشحال بودم؛ وقتی به فرهاد مجیدی گفتم «مربی اجازه بده بروم چون باید از نظر ذهنی آماده باشم و وقتی برگردم با انگیزه باشم و ۱۰۰ درصد کارم را انجام دهم»، او موافقت خود ر ا اعلام کرد.
* آرزوی سلامتی برای قلعهنویی
یک نکتهای را دیدم که من را ناراحت کرد و تحت تاثیر قرار داد. وقتی در لیگ برتر با سپاهان بازی کردیم، مربی آنها(امیر قلعهنویی) نبود و به من گفتند که مریض است. ما جام حذفی را بازی کردیم که دیدم در رختکن نشسته بود. دوست دارم از همه این درخواست را داشته باشم و میخواهم که همه از خدا بخواهند تا سلامتی را به سرمربی سپاهان برگرداند. من هیچوقت بهعنوان مربیام با ایشان کار نکردم ولی تمام فکر و ذکر من با ایشان است و از خدا میخواهم به ایشان سلامتی بدهد.
* نمیتوانم بگویم در استقلال میمانم یا نه
دوست دارم به تمام کسانی که من را دوست دارند و به هواداران بگویم من نمیتوانم راجع به آینده صحبت کنم. نمی دانم در استقلال میمانم یا نه، چون مهمترین اتفاق این است که فصل را به بهترین شکل به پایان ببریم و بعد ببینیم چه میشود. الان فقط این را میتوانم بگویم.
* قراردادم را منتشر کردی، تو را بخشیدم...
متن قراردادم را در اینستاگرام گذاشتند و حالا همه در جریانش هستند. نمیدانم چه کسی آن را در فضای مجازی گذاشته ولی خیلیها این کار را دوست نداشتند چون حرفهای نبود. اِی شخصی که قراردادم را در اینستاگرام منتشر کردی، من تو را نمیشناسم ولی اگر الان من را میبینی، تو را بخشیدم! از همه هم درخواست میکنم فردی که قراردادم را روی اینستاگرام گذاشت، ببخشند. من آن شخص را بخشیدم و شما هم او را ببخشید چون مسائل خیلی مهمتر از این قضیه وجود دارد.
* دیدن بیماران و تکدیگران سخت است
چند وقت پیش در بیمارستان بودم و میدیدم بیمارانی روی تخت بودند؛ افرادی که نمیتوانستند راه بروند یا حتی صحبت کنند. این مشکل واقعی است. از خدا میخواهم به آنها هم سلامتی بدهد. بعضی وقتها هم که میخواهم تمرین کنم و به ماشین میروم، کودکانی را میبینم که تکدیگری میکنند که دیدن این صحنهها برای من مشکل است. امیدوار هستم فردای بهتری داشته باشند؛ آنها بزرگتر شوند، بچه خواهند داشت؛ آیا فرزندانشان هم این کار را میکنند و این مشکل را خواهند داشت؟ اگر برای شما مشکلی ایجاد نمیشود، به فرد مورد نظر(نیازمندان) کمک کنید.
* تمام ایرانیها را دوست دارم
تمام ایرانیهای آقا و خانم را مخاطب قرار میدهم و میگویم من برادر و دوست شما هستم و خالصانه میگویم خیلی دوستتان دارم. در ایران خیلی به من خوش میگذرد و مطمئن باشید خوشحال هستم.
پاسخ ها