داوری و جنجال و یک مجید جلالی عحیب و غریب؛ اتفاقات باورنکردنی در ورزشگاه شهرقدس؛ اگر مجید جلالی خاطرات تلخ دوران مربیگریاش را سالها بعد مرور کند، حتما روی مکانی به نام شهدای شهر قدس خواهد ایستاد.
به گزارش ورزش، این ورزشگاهی است که برای دومین سال متوالی و درست در زمانی که او و تیمش احتیاج به پیروزی در یک بازی حیثیتی داشتند، قافیه را به تیم پر سر و صداتر باختند؛ اتفاقی که باعث پایان عمر مربیگری مجید جلالی در پیکان شد و یکبار دیگر پای پیکان و ورزشگاه شهر قدس در میان است؛ بار اول در قامت سرمربی پیکان مقابل نساجیِ جواد نکونام و بار دوم در نقش سرمربی تیم گل گهر و مقابل تیم سابقش به رهبری عبدالله ویسی.
او اینبار آنقدر عصبانی و ناراحت از اتفاقات رخ داده در زمین بود که در دقایق پایانی بازی یقه بازیکن تیم خود را گرفت؛ چیزی که هرگز از او ندیده بودیم، اما از فشار وحشتناک حاکم بر یک 90 دقیقه سرنوشتساز حکایت میکرد؛ 90 دقیقهای که سرنوشتش با مجید جلالی نساخت، تا با وجود جار و جنجال های فراوان کنار زمین دست سرمربی رقیب به عنوان برنده بالا برود. سرمربیای که سر و صدا و فریادش در نتیجه به دست آمده بی تاثیر نبود.
میزبانی گل گهر از پیکان از هیچ شبکه تلویزیونی پخش نشد ولی پر بود از صحنه های چالشی؛ از برخورد شدید نیمه اول بین ابراهیم صالحی و مهرداد بشاگردی مهاجم حریف که ویسی را تا حد انفجار جلو برد تا صحنهای که اینبار تمام بازیکنان و نیمکت نشینان گلگهرسیرجان را به قسمت جنوبی زمین شهرقدس کشاند تا کمک داور را متقاعد کنند، ضربه یونس شاکری را که دروازه بان پیکان معلوم نشد از روی خط برگردانده یا از درون دروازه، گل اعلام کند؛ خواستهای که علیرغم تمام فشاری که از سوی بازیکنان و کادر فنی تیم میهمان روی داوران آورده شد، همانی ماند که از اول تصمیم گرفته شده بود.
مجید جلالی پس از اینکه متوجه شد ادامه این جار و جنجال تنها وقت بازی را می گیرد، آن هم در شرایطی که تیمش به دو گل برای بازگشت به بازی نیاز داشت، با این فریاد زدن این جمله از شاگردانش خواست که به بازی برگردند: « عیبی ندارد، برگردید و بگذارید بازی کنیم....»
تمام این اتفاقات عجیب و غریب و عقب افتادگی با دو گل از پیکان سبب شد تا رفتاری را از مجید جلالی ببینیم و حرفهای را از او بشنویم که پیشتر از او نه دیده و نه شنیده بودیم؛ او با کت و شلوار مشکی اتو زدهاش و پیراهن سفید مثل همیشه موقرانه بازی را از کنار خط طولی زمین دنبال میکرد، ولی پس از تعویض سجاد آشوری که اتفاقا روز خوبی را هم تجربه نکرد بود، اعتراض او را تاب نیاورد و با کلماتی جواب واکنش او را داد که بهتر است از آنها عبور کنیم؛ کار حتی با واکنش آشوری و برگشت او به سمت مربیاش در حالی که قدم میزد تا به نیمکت برسد، بیشتر بیخ پیدا کرد و باعث شد تا بازیکن و مربی، چهره در چهره هم قرار بگیرند و با وساطت بقیه این ماجرا به صورت موقت تمام شد.
دقایق پایانی شده بود و گلگهریهای از هر جایی که میرسیدند، توپ را روی دروازه تیم حریف میکشیدند، ولی تنها یک تیرک نصیب آنها شد تا مجید جلالی هم در دقیقه 87 ایمان بیاورد که نه از این بازی نمیشود امتیاز گرفت. او سپس عینکش را آورد و چشمانش را مالید تا شاید متوجه شود تمام این اتفاقات در خواب رخ داده است، ولی نه این خود واقعیت فوتبال و فشار این بازی قشنگ، اما بی رحم بود.
با سوت پایان بازی توسط بنیادیفر که احتمالا کارشناسیهای این دیدارِ پرحادثه، بیشتر روز سخت و احتمالا پراشتباه او را برای اهالی فوتبال نمایان خواهد کرد، مجید جلالی زودتر از همه سرش را پایین انداخت و به رختکنی رفت که بارها مربیان حریف را با ناراحتی در قامت سرمربی پیکان به آن فرستاده بود؛ اینبار اما ماجرا متفاوت بود و ابعاد سنگین این شکست سبب شد تا درگیریها به رختکن گلگهر هم کشیده شود؛ رختکنی که البته خیلی زود تخلیه شده بود و حتی خبری از مجید جلالی برای شرکت در نشست خبری هم نشد.
در طول بازی یک چهره تاثیرگذار در آینده تیم فوتبال گلگهر هم بود که با حالت خاصی از پشت نیمکت این تیم، بازی را از همانجایی دنبال می کرد که عکس اسکوچیچ با دیوارهای سیمانیاش سوژه رسانهها شده بود؛ جواهری مدیرعامل گلگهر که در نیمه اول ماسکی بر صورت داشت و کتش را هنوز از تن خارج نکرده بود، در نیمه دوم و پس از مشاهده تمام این اتفاقات، حالاتش عوض شده بود و با اینکه برای عرض تبریک به گرشاسبی مدیرعامل پیکان که از مقابل او رد میشد، چند ثانیهای از جایش کنده شد، ولی دوباره همانجا نشست و حتی وقتی کسی از تیمش در زمین نبود و بازیکنان پیکان در حال گرفتن جشن شادی بودند، نای بلند شدن از روی صندلیاش را نداشت؛ او گاهی با موبایلش پیامی مینوشت و دوباره غرق در تفکراتش میشد....
میتوان سطرها از اتفاقات عجیب و غریبی که در ورزشگاه شهدای شهر قدس در شامگاه شنبه 21 تیرماه 1399 رخ داد، نوشت؛ اتفاقات این بازی در دل تاریخ فوتبال ایران ثبت شد و حالا اجازه بدهید ادامه آن را در شش بازی باقی مانده لیگ نوزدهم ببینیم؛ اینکه جواهری در آن دقایقی که از صندلیاش جدا نمیشد به اخراج جلالی فکر می کرده یا ادامه کار با او؛ اینکه پیکان همچنان میتواند به این مسیر صعودی با ویسی ادامه دهد یا اتفاقات دیگری در راه است و ...
برای گرفتن جواب این سوالها صبر زیادی لازم نیست ....
پاسخ ها