میرزاپور: برای دعوت به تیم ملی به برانکو پول ندادم؛ گفتگو با متهم ردیف اول حذف ایران از جام جهانی 2006؛ میرزاپور به عنوان یکی از متهمان اصلی حذف تیم ملی از جام جهانی 2006 به دفاع از عملکرد خود پرداخته و صحبت های جالبی را مطرح کرده است.
به گزارش ورزش، 13 سال از جام جهانی 2006 میگذرد و همچنان بحث در این باره بسیار زیاد است. عده ای معتقدند که تیم ملی میتوانست از مرحله گروهی صعود کند و برخی دیگر میگویند گروه ایران به قدری سخت بود که مسئله صعود مطرح نباشد. با این حال شاید تعداد زیادی از هواداران، یکی از متهمان اصلی نتایج تیم ملی را ابراهیم میرزاپور میدانند؛ دروازه بان مورد علاقه برانکو که شش گل در جام جهانی خورد اما حالا در گفتگو با خبرنگار ما به پرسش ها پاسخ داده که شاید خواندن این گفتگو، نکات بیشتری را برای طرفداران فوتبال از جام جهانی 2006 آشکار کند.
این گفتگو را در ادامه میخوانید:
* 13 سال از بازی با پرتغال گذشته؛ چه دیدگاهی به آن مسابقه دارید؟
پرتغال واقعا تیم خوبی بود اما حالا که فکر میکنم من عملکرد بسیار خوبی مقابل آن تیم داشتم و شاید یکی از بهترین بازی هایم بود و باوجود این که دو گل خوردم، سیوهای متعددی داشتم و فکر میکنم بقیه بچه ها هم عملکرد خوبی را از خود نشان دادند.
* تیم ملی به مکزیک باخت؛ آیا این باخت در بازی با پرتغال تاثیرگذار بود؟
در هر تورنمنت اولین بازی میتواند حساس ترین و سرنوشت سازترین مسابقه است و ما هم اگر میتوانستیم مکزیک را با نتیجه تساوی بگذرانیم یا ببریم، طبیعتا روحیه و روند متفاوتی را پیدا میکردیم. اما خب آن مسابقه را به مکزیک که تیم چهارم جهان بود، واگذار کردیم. مکزیک با یکی از بهترین نسل هایش به جام جهانی آمده بود و ما هم یک نیمه را کنترل کردیم اما در نیمه دوم دو گل خوردیم و باختیم.
*آن موقع در ایران این حرف ها بسیار زیاد بود که مکزیک را میبریم و با پرتغال مساوی میکنیم و آنگولا هم که حتما بازی را برده ایم. نظر خودتان در مورد این گزاره چه بود؟
شما خودتان هم بخواهید حساب کنید، شاید فقط آنگولا در گروه ما ناشناخته بود که آن تیم هم ضعیف نبود. اما مکزیک تیم چهارم جهان بود و پرتغال هم که با بهترین نسلش آمده بود، ما کار بسیار سختی داشتیم چون در سازمان تربیت بدنی و فدراسیون فوتبال هم اختلاف های زیادی وجود داشت. سازمان تربیت بدنی ذهن همه را برده بود اینجا که راحت صعود میکنیم اما این اشتباه بود.
*در اردو هم این حرف ها بین بازیکنان و مربیان زده میشد؟
نه اصلا. بچه ها میدانستند کار سختی داشتیم و چند مصدوم هم که وجود داشت. ما اردوی یک ماهه ای را در سوییس برگزار کردیم که از آن اردو تنها 3-4 نفر در جام جهانی فیکس بودند، خیلی ها دوران نقاهت را میگذراندند، اقای دایی و بختیاری زاده و گل محمدی با صباباطری در لیگ قهرمانان آسیا بودند و کل نفرات برخلاف دوره آقای کیروش در اختیار آقای برانکو نبود. ما این روند را نداشتیم و برای جام جهانی آماده نشدیم.
*تیم ملی در آلمان شش گل خورد؛ شما متهم اصلی بودید ولی شاید فقط روی یکی دو گل نقش اصلی را ایفا کردید، مثل گل دوم بازی مکزیک.
منظورتان حتما صحنه کار با پای من است اما من زانوی پایم مشکل داشت. خیلی ها این مسئله را نمیدانند اما رباط صلیبی من دچار پارگی بود و به همان شکل در زمین بازی میکردم، قبل از شروع جام جهانی هم در آخرین تمرین در کمپ تیم ملی، پای من دوباره پیچ خورد و التهاب زیادی داشت و حتی یک هفته اول که تیم رفته بود نمیتوانستم همراه تیم تمرین کنم. من خودم هم نمیخواستم بازی کنم چون فکر کردم نمیتوانم بازی کنم اما به هر حال شرایط طوری شد که بازی کنم و روی آن صحنه هم خیلی خوب ضربه نزدم اما در ادامه رحمان هم نتوانست خوب استپ کند و اگر او عملکرد خوبی داشت مشکلی به وجود نمیآمد. اما این اشتباه ها وجود دارد و اگر نباشد که اصلا گلی زده نمیشود.
*بعد از بازی مکزیک علی دایی نیمکت نشین شد ولی شما بازی کردید، میگفتند آقای برانکو خیلی شما را دوست دارد.
بحث دوست داشتن نبود، من اگر در تمرینات آماده نبودم آقای برانکو از من استفاده نمیکرد. بعضی از دوستان میگفتند میرزاپور به برانکو پول داده تا او هوایش را داشته باشد اما این اصلا درست نبود و بعضی از دوستانی که راه را اشتباه رفته و تیم ملی را از دست داده بودند، سعی داشتند تا با این صحبت ها جو را تغییر دهند و اشتباهاتی که خودشان داشتند و سطح فنی پایینی که داشتند را توجیه کنند. من همیشه در تمرینات بیشترین تلاش را داشتم و مطمئنا اگر آماده نبودم هم هیچ مربی نمیخواست به خاطر من ابراهیم میرزاپور خودش را تغییر دهد.
*برانکو بعد از بازی مکزیک با شما صحبتی انجام داد؟
هر مربی حرفهای میداند که اشتباه ممکن است پیش بیاید، من بعد از بازی آمدم در تمرینات و تا روز بازی هم نمیدانستم بازی میکنم یا نه. اما در آن پنج روز مانده به بازی تمرین کردم و ایشان هم به من اعتماد داشتند و من را در ترکیب اصلی قراردادند و من هم باوجود دو گلی که خوردم فکر میکنم یکی از بهترین بازی هایم در دوران بازیگری بود.
*درباره بازی با پرتغال صحبت کنیم؛ یادم میآید یک سیو استثنایی در مقابل دکو داشتید.
نمیتوانم دروغ بگویم که استرس نداشتم، در مسابقات لیگ هم استرس وجود داشت اما خب در برابر رونالدو، فیگو و دکو که طبیعی است استرس باشد. خیلی مهم بود که یک شروع خوب داشته باشیم تا آن استرس را پشت سر بگذاریم و فکر میکنم آن سیو دقیقه 7-8 همان چیزی بود که میخواستم. اگر یادتان باشد توپی که از دکو گرفتم جزو ده سیو برتر مرحله گروهی هم شد و حتی ما تا دقیقه 60 هم بازی را کنترل کردیم ولی تیم پرتغال فشار زیادی میآورد و در همان دقایق هم گل را زدند.
*شوت دکو غیرقابل مهار بود ولی چرا شیرجه نزدید؟
اگر عکس ها را دیده باشید واقعا من در آن صحنه اصلا هیچ دیدی نداشتم چون بیشتر بچه ها در محوطه 18 قدم بودند. به محض این که توپ از بین بچه ها رد شد من حتی گامم آماده پرش بود ولی ضربه آنقدر ناگهانی و سریع بود که نتوانستم واکنشی نشان دهم.
*گل دوم پنالتی بود و ایرادی وجود ندارد اما آیا قبل از بازی پنالتی های رونالدو را آنالیز کرده بودید؟
نه واقعا آنالیزی نبود و مربیان هم هیچ چیز نگفته بودند.
*یعنی 50-50 کردید یا دلیل خاصی برای پرش به سمت چپ داشتید؟
دروغ نمیگویم و 50-50 کردم اما جواد نکونام آمد و گفت که این پنالتی را اگر بگیری خیلی روی سرنوشتت تاثیر دارد و گرفتن پنالتی رونالدو در جام جهانی میتواند سرنوشتت را عوض کند اما به هر حال اتفاق افتاد. شاید اگر هم سمتش میرفتم نمیتوانستم بگیرم چون آنقدر محکم بود که گرفتن برای یک دروازه بان ساده نباشد.
*اصلا آن بازی باتوجه به باخت مقابل مکزیک آن روحیه لازم در تیم وجود داشت؟
شاید باور نکنید اما دکتر دادکان بعد از بازی با مکزیک آمد رختکن و از بچه ها تشکر کرد و حتی 5 هزار یورو از پاداش باقی مانده را به بچه ها داد. آقای دادکان فرد فوتبالی داشت و شرایط را میدانست و همیشه واقعیت ها را میفهمید. ایشان انتظار نداشتند ما مکزیک را ببریم و به همین خاطر آمدند و به بچه ها روحیه دادند. ما مقابل پرتغال عملکرد خوبی داشتیم و حتی یک تک به تک را هم آقای خطیبی نزد و چند موقعیت خوب هم داشتیم که متاسفانه گل نشد.
*شاید دو عامل که باعث شد فشار روی شما زیاد باشد این بود که ساختار دفاعی ما خیلی خوب نبود و مهاجمان هم عملکرد خوبی نداشتند؛ قبول دارید؟
نه زمانی که گل میخورید نمیشود گفت یک نفر مقصر است. یکی از بارزترین مشکلات تیم ملی آن زمان، این بود که صددرصد آماده نشده بود. خیلی از بچه ها مصدوم بودند و به همین خاطر دقیقه 60-70 به بعد افت جسمانی پیدا میکردیم و کم میآوردیم. بازی با پرتغال ما در همان دقایق گل خوردیم و این نشان میدهد مصدومیت بازیکنان کلیدی و غیبت بازیکنان در اردو، چه تاثیری در تیم داشت. به همین خاطر نمیشود گفت علی دایی یا رسول خطیبی مقصر بودند.
*اما شاید یک توپ رسول خطیبی گل میشد سرنوشت تیم ملی تغییر پیدا میکرد.
صددرصد درست است و اگر تیم گل بزند و جلو بیفتد شرایط برای دروازه بان هم عوض میشود اما خب آن دوستان هم بیشتر از همه دوست داشتند که آن ضربات را گل کنند چون بیشترین افتخار برای خودشان به وجود میآمد.
*وقتی جام جهانی شروع شد تقریبا همه میدانستیم که آقای برانکو بعد از تورنمنت از ایران میرود. آیا این در تیم تاثیر منفی داشت؟
یکی از بزرگترین مشکلات تیم ما همان اخلاف بین سازمان و فدراسیون بود و بعضی از دوستانی که در ترکیب اصلی نبودند و بازی نمیکردند به سرمربی بی احترامی میکردند و شرایط خوبی نبود. اگر وضعیتی که برای آقای کیروش بود برای آقای برانکو هم وجود داشت، طبیعتا از لحاظ روحی روانی میتوانست خیلی به تیم کمک کند. اختلاف سازمان و فدراسیون شرایط بدی را در تیم ملی به وجود میآورد.
* درباره بی احترامی ها توضیح دهید.
اینطور بود که بعضی از دوستان وقتی آقای برانکو را میدیدند به او سلام نمیکردند! چون میدانستند ایشان بعد از تورنمنت در تیم ملی نیستند و چون برانکو به آن ها بازی نمیداد ناراحت بودند و میخواستند این را به یک نحوی نشان دهند. این اصلا برای تیم ملی قشنگ نبود چون میلیون ها نفر منتظر موفقیت تیم ملی بودند ولی در اردو اتفاقات بدی رخ میداد.
* تیم برانکو ایوانکوویچ خیلی با تیم کارلوس کیروش مقایسه میشود؛ نظر شما چیست؟
زمان ما واقعا از لحاظ سخت افزاری اگر حساب کنید، شرایط خوبی نداشتیم. نه مجموعه پک بود و نه سالن بدنسازی و واقعا از لحاظ پزشکی هم شرایط خوبی نداشتیم. پروازهایی که به چین میرفتیم شانس میآوردیم با پرواز ایرانی بودیم و میرفتیم ته هواپیما میخوابیدیم روی زمین! اما در دوره آقای کیروش تمام پروازها چارتر و بعضی ها اختصاصی بود و حتی برای بچه ها بلیت بیزینس میگرفتند و این واقعا تاثیر داشت. درست هم چیزی بود که آقای کیروش انجام میداد.
* یعنی برانکو خودش مقصر بود که پافشاری نمیکرد؟
نمیدانم، نباید کسی را مقصر بدانیم. اما ایشان هم دوست داشت تیمش با پرواز چارتر برود و پرواز بیزینس باشد و بچه ها دچار خستگی و مصدومیت نشوند. اما آن موقع شرایط خوبی نداشتیم در کل. شاید سرمربی و فدراسیون سخت نمیگرفتند اما تنها پروازی که ما بیزینس رفتیم همان جام جهانی بود.
* آیا این درست بود که برانکو نمیتوانست رختکن را مدیریت کند؟
آقای برانکو قبل از این که به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شود، دستیار آقای بلاژویچ بود. قبلش هم در کرواسی دستیار ایشان بودند. در همان دوره هم ایشان مغز متفکر تیم بود و نفر اول شناخته میشد چون تمرینات را طراحی میکرد و بیشتر کارهای مدیریتی با آقای بلاژویچ بود. اما با شناختی که از ایشان داشتم و چیزی که الان میبینم، تجربه ایشان بیشتر شده و شرایط سرمربی با کمک مربی هم خیلی فرق دارد. او اولین افتخارش با تیم ملی را در بازی های آسیایی به دست آورد، در جام ملت ها تیم را سوم کرد و به نظرم ایشان رفته رفته تجربه اش بیشتر شد و در پرسپولیس هم این را نشان داد و ثابت کرد که مدیریتش روی بازیکنان بهتر شده. شاید آن موقع اگر از کسی ناراحت بود مدارا میکرد اما در پرسپولیس بهترین ها را هم کنار میگذاشت.
* این سوال را خیلی دوست دارم پاسخ بدهید: قبل از شما دروازه بان هایی مثل احمدرضا عابدزاده بودند و حالا هم علیرضا بیرانوند. اگر در دوره این ها حضور داشتید، فکر میکنید به تیم ملی میرسیدید؟
زمانی که من به تیم ملی امدم دروازه بان های بزرگی بودند، در اولین اردو آقای عابدزاده، فنایی، برومند، طباطبایی و... بودند و من هم که جوان بودم از تیم ملی خط خوردم. در دوره آقای بلاژ من دروازه بان سوم بودم اما مصدومیت هایی که برای نیما (نکیسا) به وجود آمد باعث شد تا به ترکیب برسم و توانستم از آن فرصت به خوبی استفاده کنم. به نظرم اگر من در دوره الان هم بودم میتوانستم با سایر دروازه بان ها رقابت کنم و مشکلی وجود نداشت.
پاسخ ها