در یک پژوهش جدید، افراد بدون ADHD پس از مصرف این داروها انگیزه بیشتری برای حل مسائل پیچیده داشتند، اما با دقتی کمتر.
آدرال و ریتالین، داروهایی برای مدیریت علائم اختلال کمبود توجه بیشفعالی (ADHD)، برای مدتهای طولانی راهنمای مطالعه برای افراد بدون ADHD در نظر گرفته میشدند – مصرف ریتالین برای آمادهشدن برای یک آزمون یا آدرال برای مدیریت کار در شیفت شب. این داروها به «داروهای باهوشی» مشهورند چون میتوانند به افراد کمک کنند در وظایف پیچیده عملکرد بهتری داشته باشند – حتی به آنهایی که به ADHD مبتلا نیستند. حداقل این باوری است که برخلاف فقدان شواهد پابرجا بوده است.
آیا این داروها واقعاً چنین کمکی میکنند؟ در یک کلام: نه!
«سزار سوتولو» (Cesar Soutullo)، استاد روانپزشکی در UTHealth هیوستون و متخصص درمان ADHD میگوید: «مردم بهاشتباه باور دارند که این داروها تقویتکنندههای شناختی هستند؛ یعنی اهمیتی ندارد که بیماری خاصی داشته باشید یا نه، اینها درهرحال عملکرد شما را تقویت خواهند کرد.»
در یک پژوهش جدید، منتشرشده در ژورنال Science Advances، شرکتکنندگان بدون ADHD داروهای ریتالین، آدرال، پروویجیل یا یک داروی بیاثر مصرف کردند و سپس از آنها خواسته شد به حل یک مسئله پیچیده بپردازند که شامل محاسبه وزن و ارزش اشیا برای قراردادن آنها در یک کولهپشتی با فضای محدود بود.
طبق چیزی که پژوهشگران نشان دادند، شرکتکنندهها پس از مصرف داروهای ADHD بسیار بیشتر برای حل مسئله کار میکردند (در مقایسه با آنهایی که داروی بیاثر خورده بودند)، اما دقت تلاشهایشان کاهش یافت.
«پیتر بوسارتس» (Peter Bossaerts)، استاد اقتصاد دانشگاه کمبریج و یکی از نویسندههای مقاله پژوهشی مذکور میگوید: «آنها تلاش بیشتری میکردند، اما عملکردشان پیشرفتی نداشت.»
«آسیم شاه» (Asim Shah)، استاد روانپزشکی و علوم رفتاری در کالج پزشکی بیلور میگوید: «مصرف این داروها شاید به شما برای عملکرد بهتر انگیزه دهد، اما نتیجه نهایی بهتر نیست؛ شناخت شما تقویت نمیشود، عملکرد شما بهتر نخواهد شد.»
اگرچه داروهای ADHD مانند ریتالین و آدرال فرد را باهوشتر نمیکنند، شواهد قابلتوجهی هستند که نشان میدهند وقتی این داروها بهطور مناسب برای مدیریت ADHD مصرف شوند، میتوانند اثر عمیقی روی کیفیت زندگی فرد بگذارند.
علائم اختلال کمبود توجه بیشفعالی که یک ناهنجاری عصبی تکوینی است، اولینبار در دوران کودکی آغاز میشود، اما یک اختلال عمری است و بسیاری از بزرگسالان برای آن نیاز به دارو در تمام زندگی خود دارند.
ADHD بر عملکرد اجرایی فرد تأثیر میگذارد. عملکرد اجرایی عبارت است از توانایی برنامهریزی، اولویتبندی و اجرای وظایف پیچیده، از تکمیل یک پروژه بزرگ تا مدیریت اولویتهای متعدد تا کارکردن برای هدفی بلندمدت. عملکرد اجرایی نیازمند ترکیب حافظه کاری، تفکر منعطف و خودکنترلی است – که همه میتوانند در افراد مبتلا به ADHD معیوب باشند.
«جان استیونز» (Jon Stevens)، روانپزشک متخصص درمان ADHD میگوید: «اگر بهخاطر فقدان تمرکز یا عقبانداختن کارها عقب میافتید، باید ارزیابی مناسبی شوید» که میتواند منجر به درمان شود. برای افراد با ADHD، یک تشخیص درست، و سپس درمان، کیفیت زندگی آنها را به چندین روش بهبود بخشیده است.
افراد با ADHD درماننشده عملکرد آکادمیک ضعیفتری نسبت به همتایان بدون اختلال خود دارند، درحالیکه درمان (ترکیبی از درمان رفتاری شناختی و داروها) میتواند باعث بهبود عملکرد آکادمیک شود. برای بزرگسالانی که در کودکی این اختلال در آنها تشخیص داده نشده است، تشخیص و درمان، شامل مصرف دارو، در بهبود کیفیت زندگی مؤثر بوده است؛ ازجمله در بهبود عملکرد، بهرهوری و اعتمادبهنفس.
ADHD درماننشده یا کمدرمانشده عواقب خطرناکی دارد: افزایش ریسک ایجاد اختلال مصرف مواد اعتیادآور، حضور در تصادفها، اخراج از مدرسه، بیکار ماندن یا مرگ زودهنگام. این اختلال همچنین با ریسک بالاتر شرایط مزمن سلامت مرتبط است؛ ازجمله اختلال خواب، چاقی، دیابت و اختلالات متابولیک.
داروهایی مانند ریتالین و آدرال سطح دوپامین را در مغز افزایش میدهند که گمان میرود در اصلاح برخی از کمبودهای ناشی از ADHD کمککننده باشد. دوپامین که یک انتقالدهنده عصبی است و در تنظیم احساسات لذت و انگیزه نقش دارد، در فرایندهای ذهنی متعددی دخیل است؛ مانند حافظه، خلقوخو، انگیزش و تمرکز که تمام اینها در افراد دچار ADHD تحت تأثیر هستند.
هرچند درست مانند بسیاری دیگر از جنبههای فیزیولوژی، داشتنِ بسیار زیاد چیزی نیز میتواند مانند داشتنِ بسیار کم بد باشد.
سوتولو میگوید: «شواهد بسیاری وجود دارند که این داروها بخشهایی از مغز را فعال میکنند که کمفعال هستند، اما نکته این است که این بخشها برای نرمالبودن باید کمفعال باشند. اگر نرمال باشند و شما آنها را وادار به فعالیت کنید، در جهت اشتباهی حرکت میکنید.»
سوتولو در تجربیات بالینی خود هر دو اثر دوپامین بسیار کم و بسیار زیاد را دیده است. او میگوید برای بیماران مبتلا به ADHD، دوز بسیار بالا باعث میشود بیماران پریشان، مضطرب و بیقرار شوند: «این اتفاقی است که در افراد بدون ADHD میافتد که سطح دوپامین خوبی دارند، اما آن را بالا میبرند.»
سوتولو میگوید: «وقتی شما دوپامین بسیار کمی دارید، خسته، کمعلاقه و کمتوجه میشوید. باید سطح آن جایی در میانه باشد و همین کافی است.»
طبق توضیح استیونز، یافتن دوز و داروی مناسب برای یک فرد با ADHD میتواند سخت باشد، چرا که نرخی که افراد دارو را متابولیزه میکنند میتواند تنوع زیادی داشته باشد.
استیونز میگوید: «شما نمیتوانید به فردی نگاه کنید و بگویید دوز آنها چه باید باشد.» او در تجربیات بالینی خود بیمارانی داشته است که عوارض جانبی قابلتوجهی را در کمترین دوزهای ممکن تجربه کردهاند و همچنین بیمارانی داشته است که در بالاترین دوزهای ممکن، کوچکترین اثری را تجربه نکردهاند. او میگوید: «متابولیسم این داروها بسیار متنوع است.»
برای افراد بدون ADHD که میتوانند وسوسه شوند ریتالین یا آدرال را بهعنوان داروی مطالعه مصرف کنند، این میتواند باعث شود دچار احساس آشفتگی و اضطراب شوند، روی جزئیات کوچکتر و کماهمیت بیشازحد تمرکز کنند و همزمان تصویر بزرگتر را از دست بدهند. بسته به این که بدن آنها با چه سرعتی دارو را متابولیزه میکند، آنها میتوانند به عوارض جانبی قابلتوجهی دچار شوند.
استیونز میگوید: «اگر شما مشکل تمرکز ندارید، یک محرک تنها باعث میشود انگیزهای بیشازحد پیدا کنید و در معرض خطا قرار گیرید. افراد باید پیش از قرضگرفتن آدرال یا ریتالین از دوست خود برای یک آزمون، دوباره به عواقب این کار فکر کنند.»
پاسخ ها