پژوهشهای جدید نشان میدهند که مردم به افرادی نزدیک میشوند که طرفدار نسخهای افراطی از دیدگاههای سیاسی خودشان هستند.
آیا تا به حال شده که در شبکههای اجتماعی کسی را با عقایدی افراطیتر از خودتان دوست داشته باشید؟ ما اغلب مالکان شبکههای اجتماعی را برای سروصدای عقاید سیاسی افراطی اطراف خود سرزنش میکنیم. گذشته از هرچیز، این کمپانیها عموماً انگیزه دارند که از لحاظ احساسی قویترین و جذابترین محتواها و ددیگاهها را ترویج کنند.
اما «آمیت گلدنبرگ» (Amit Goldenberg)، استادیار مدرسهٔ کسبوکار هاروارد، و همکارانش پژوهشی را انجام دادهاند که پیشنهاد میدهد کاربران پلتفرمهای اجتماعی بخشی از مسئولیت این موضوع را بر عهده دارند. آنها در چندین مطالعه دریافتهاند که مردم ارتباط با افرادی را که بهطور میانگین از لحاظ سیاسی افراطیتر از خودشان هستند ترجیح میدهند.
تابهحال پژوهشگران باور داشتند اصل اساسی دخیل در انتخاب روابط اجتماعی ما چیزی بوده است که یونانیان باستان هوموفیلی (homophily)، یا عشق به همتایان، مینامیدند. هوموفیلی سیاسی ــ عشق به آنهایی که از لحاظ سیاسی شبیه ما هستند ــ یکی از قویترین و مطالعهشدهترین پدیدهها در علوم اجتماعی است. این پدیده است که شهری را که در آن زندگی میکنیم، مدرسههای ما، شرکای زندگی، سرگرمیها و حتی موسیقیای را که به آن گوش میدهیم، تعیین میکند.
هوموفیلی سیاسی در ایالات متحده آمریکا شایع و رو به افزایش است. در ۱۹۶۰، ۴ درصد از دموکراتها و ۵ درصد از جمهوریخواهها گزارش دادند که در صورت ازدواج با فردی از حزب دیگر ناراحت خواهند شد. تا سال ۲۰۱۰، این اعداد به ۳۳ درصد برای دموکراتها و ۴۹ درصد برای جمهوریخواهها رسیده بود. هوموفیلی منجر به جدایی سیاسی و درنتیجه تشدید دشمنی و قطبیشدن میشود.
اما هوموفیلی تنها محرک جدایی نیست. در پژوهش گلدنبرگ، پژوهشگران دریافتند که مردم نهتنها به آنهایی که از لحاظ سیاسی شبیه هستند، بلکه به آنهایی که به نسخههایی افراطیتر از دیدگاههای خودشان اعتقاد دارند نیز جذب میشوند.این گرایش اکروفیلی (acrophily)، عشق به افراط، نامیده میشود.
گلدنبرگ و همکارانش در مجموعهای از مطالعات از بیش از ۱٬۲۰۰ نفر خواستند که به واکنش خود در موقعیتهای سیاسی مختلف رتبه دهند. برای مثال، شرکتکنندگان احساس خود را از دیدن تصاویری از خشونت پلیس گزارش میدادند و دیدگاههای خود را درباره موضوعاتی چون کنترل اسلحه، شکار و افزایش مخارج نظامی اعلام میکردند. در میان هر مورد، پژوهشگران از آنها واکنش سیاسیشان را میپرسیدند.
سپس پژوهشگران واکنشهای شش «همتا» را به آنها نشان میدادند. این واکنشها از مجموعهای از شرکتکنندگان دیگر با دیدگاههای سیاسی متفاوت میآمد که پیشتر و در یک مطالعه اولیه نظر خود را درباره همان موضوعات اعلام کرده بودند. آنها از شرکتکنندگان میخواستند آنهایی را انتخاب کنند که دوست دارند و دیدگاههایشان را در مراحل بعدی آزمایش ببینند.
نتایج پیشنهاد میدادند که مردم عموماً ترجیح میدهند واکنشهای احساسی آنهایی را بخوانند که دیدگاههایی مشابه دارند (هوموفیلی سیاسی) و جذب افراطیها میشوند (اکروفیلی سیاسی). لیبرال یا محافظهکار، شرکتکنندگان تمایل داشتند همتایانی را انتخاب کنند که دیدگاههایی افراطیتر از خودشان داشتند.
عوامل بسیاری میتوانند محرک جذبشدن به افراط باشند. افرادی که مشتاقتر بودند، احساس میکردند دیدگاهها میتوانند استدلالهایی قویتر برای بحثهای سیاسی آنلاین یا مهمانیهای آینده داشته باشند. به علاوه، آنهایی که افراطیتر هستند، احتمالاً صدایی بلندتر دارند یا منسجمتر بهنظر میرسند؛ یعنی دیدگاههایی درباره موضوعات متنوع دارند که در سازگاری بیشتری با یک ایدئولوژی سیاسی خاص هستند.
در پژوهشی که سال گذشته منتشر شد، «فدریکو زیمرمن» (Federico Zimmerman)، دانشمند علوم اجتماعی آرژانتینی، و همکارانش از ۲٬۶۳۲ نفر خواستند که بحثی سیاسی با یک غریبه داشته باشند و سپس به علاقهشان به او رتبه دهند. شرکتکنندگان ترجیحی قوی برای شریکهای بحثی داشتند که دیدگاههای سیاسی مطمئنتر و سازگارتری از لحاظ ایدئولوژیک بیان میکردند تا در برابر آنهایی که نگرشهایی مبهمتر یا دوپهلو داشتند.
گلدنبرگ و همکارانش الگویی دیگر را نیز پیدا کردهاند که میتواند به توضیح اکروفیلی سیاسی کمک کند. آنها در یکی از مطالعات خود از افراد خواستند نقطهنظرهایی را مشخص کنند که از نظرشان بیشتر بیانگر گروه سیاسی خودشان بود.
شرکتکنندگانی که تمایل بیشتری به همتایان اجتماعی افراطی داشتند، فکر میکردند که یک فرد نوعی در گروه سیاسیشان از خودشان بسیار افراطیتر است. این شرکتکنندگان احتمالاً به این دلیل جذب افراطیها میشوند که فکر میکنند دیدگاههای سختگیرانهتر بیشتر نمایانگر وضعیت کلی گروه سیاسیشان است.
این دیدگاههای سیاسی نشان از آن دارند که اصلاح درک جهتدار مردم از جهتگیری سیاسی خودشان میتواند به کاهش اکروفیلی کمک کند. در چشماندازی بزرگ، ما میدانیم که افراطیترین اعضای یک گروه با احتمالی اندک نقطهنظرهای «میانگین» درون جمع را منعکس میکنند. اما برخی از شرکتکنندگان پژوهش گلدنبرگ صادقانه باوری خلاف این را داشتند.
درنتیجه، کمک به افراد در ارزیابی دقیقتر گروه خود میتواند اکروفیلی را کاهش و نشان دهد افراد چگونه به دیدگاههای خود شکل میدهند. اگر در محیط اجتماعی خود در معرض دیدگاههایی کمتر افراطی باشیم، ایدههای ما نیز شاید کمتر افراطی شوند، که میتواند در ادامه باعث کاهش جدایی و قطبیشدن سیاسی شود.
پرسشهای زیادی درباره قدرت اکروفیلی بیپاسخ میمانند. برای مثال، مطالعه گلدنبرگ حاکی از آن است که شاید مردم در شبکههای اجتماعی نیز، مانند رسانههای سنتی، بهدنبال صداهای افراطیتر هستند و آنها را انتخاب میکنند. اما نمیدانیم آیا این گرایشها بر دوستیها، ازدواج یا دیگر روابط اجتماعی نیز تأثیر میگذارند یا نه. لذتبردن از خواندن یک دیدگاه افراطی یک چیز است و تعامل منظم با کسی که این دیدگاهها را دارد چیزی دیگر.
بااینحال، یافتههای پژوهشگران روشن میسازد که مطالعه بیشتر ضروری است. گلدنبرگ و همکارانش با استفاده از دادههای خود مدلهایی ساختهاند که شبیهسازی میکنند چگونه ترجیحات افراد برای دیدگاههای مشابه و افراطیتر میتواند به روابط اجتماعی جدید منجر شود.
آنها دریافتهاند که ترکیب اکروفیلی و هوموفیلی احتمالاً باعث میشود افراد سریعاً تصمیم بگیرند وارد گروههای افراطیتر شوند. درنهایت، این الگو به جدایی سیاسی سرعت میبخشد و همکاری، سازش و یافتن زمینههای مشترک را دشوارتر میسازد که همگی از ویژگیهای ضروری یک جامعه سالم هستند.
پاسخ ها