فرنچایز گودزیلا از سال ۱۹۵۴ تاکنون به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مجموعه‌های سینمایی جهان شناخته شده است. این هیولا در طول زمان در بیش از ۳۰ فیلم به نمایش درآمده و آثار جدید نیز به طور ویژه‌ای توجه مخاطبان جهانی را جلب کرده‌اند. در فیلم‌های اخیر، گودزیلا گاه به عنوان قهرمان و گاه به عنوان نیرویی غیرقابل کنترل تصویر شده است که همین موضوع بر جذابیت شخصیت او افزوده است. در سال‌ها اخیر تکنولوژی رنگ دیگری به فیلم گودزیلا بخشیده است.
در ادامه ۳۶ فیلم گودزیلا را به ترتیب جذاب‌ترین آنها مرور می‌کنیم.
ژاپن پس از جنگ در پایین ترین نقطه خود قرار دارد، زمانی که یک بحران جدید در قالب یک هیولای غول پیکر پدیدار می شود که در قدرت وحشتناک بمب اتمی تعمید یافته است.
یک هیولای بازمانده از دوران ژوراسیک به دلیل تشعشعات هسته‌ای آزمایش‌های آمریکا، جهش ژنتیک می‌کند و از خواب بیدار می‌شود.
این فیلم نسخه‌ای به‌روز شده از گودزیلای اصلی ۱۹۵۴ است که گودزیلا را در قالب یک تهدید مدرن به ژاپن نشان می‌دهد. برخلاف فیلم‌های اکشن و علمی-تخیلی، این اثر بیشتر یک فیلم فاجعه‌ای با صحنه‌های تنش‌زا و عمیق است. «بازخیز گودزیلا» همچنین به عنوان یک طنز سیاسی تلخ عمل می‌کند و به مشکلات رویه‌های بوروکراتیک در زمان بحران اشاره دارد. ظاهر فیزیکی گودزیلا در این فیلم ترسناک‌ترین نسخه او تا به امروز است، که او را به عنوان یک نیروی غیرقابل توقف طبیعت به تصویر می‌کشد.
این فیلم نسخه‌ای متفاوت از سری فیلم‌های گودزیلا است که بر عناصر فانتزی و فولکلور به جای علمی-تخیلی تأکید دارد. گودزیلا در این داستان نه تنها یک نیروی طبیعی، بلکه به عنوان موجودی شرور و تسخیر شده توسط روح‌های شکنجه‌شده به تصویر کشیده می‌شود. ماترا، کینگ گیدورا و باراگون نقش مقابله با او را بر عهده دارند و جنگ میان هیولاها به اوج خود می‌رسد. داستان این فیلم به جذابیت‌های انسانی هم می‌پردازد و نقش شخصیت‌های انسانی در پیشبرد روایت بسیار مهم است.
این فیلم یکی از تاریک‌ترین آثار در فرنچایز گودزیلا است و لحن جدی و غم‌انگیزی دارد. گودزیلا در این فیلم به علت ذوب شدن از درون، در شرف نابودی است و خطرات بزرگی برای زمین به وجود می‌آورد. دیسترویا به عنوان دشمن اصلی، هیولایی قدرتمند است که برای نابودی گودزیلا به صحنه می‌آید. داستان این فیلم از یک سو اکشن هیولایی پرتنش است و از سوی دیگر احساسی‌ترین بخش از فرنچایز گودزیلا را به نمایش می‌گذارد.
«گودزیلا در برابر گودزیلای مکانیکی» یکی از فیلم‌های به‌یادماندنی سری گودزیلاست که در آن گودزیلای مکانیکی برای اولین بار معرفی می‌شود. فیلم با صحنه‌های آغازین تکان‌دهنده، مخاطب را جذب می‌کند و شخصیت گودزیلا به عنوان دشمنی خبیث ظاهر می‌شود. اما در ادامه مشخص می‌شود که این نسخه گودزیلا، یک بدل مکانیکی ساخته شده توسط بیگانگان است و گودزیلای واقعی باید او را شکست دهد. این فیلم همچنین با حضور هیولاهایی مثل انگویروس و شاه سزار، نبردهای فراوان و هیجان‌انگیزی را به تصویر می‌کشد.
فیلم «گیدورا، هیولای سه‌سر» اولین حضور دشمن معروف گودزیلا، گیدورا، را به تصویر می‌کشد و یکی از آثار برجسته دوران شووا است. داستان بر روی تهدید گیدورا، هیولای سه‌سر، متمرکز است که زمین را در معرض نابودی قرار می‌دهد و اتحاد گودزیلا، رودان و ماترا برای مقابله با این تهدید حیاتی است. این فیلم به‌طور موفقیت‌آمیزی یک نبرد هیولایی باشکوه را ارائه می‌دهد و گیدورا را به عنوان یکی از خطرناک‌ترین دشمنان گودزیلا معرفی می‌کند. جلوه‌های ویژه و نبردهای نفس‌گیر فیلم، آن را به یکی از آثار ماندگار ژانر کایجو تبدیل کرده است.
این فیلم یکی از دیوانه‌کننده‌ترین آثار دوران هیسه‌ای گودزیلا است که شامل ترکیبی از عناصر علمی-تخیلی مانند سفر در زمان و بیگانگان است. داستان فیلم پیچیده و پر از ارجاعات به سینمای هالیوود، به ویژه آثار استیون اسپیلبرگ، است. گودزیلا در این فیلم با دشمن کلاسیک خود، شاه گیدورا، روبه‌رو می‌شود که این بار به شکل مکانیکی بازسازی شده است. علیرغم شلوغ بودن طرح داستان، فیلم از نظر سرگرمی و ایده‌های خلاقانه موفق عمل می‌کند. برای طرفداران گودزیلا، این اثر یکی از جذاب‌ترین و حماسی‌ترین نبردهای تاریخ فرنچایز را به نمایش می‌گذارد.
پس از تقریباً یک دهه استراحت، گودزیلا با فیلم «بازگشت گودزیلا» به پرده سینماها بازگشت و آغازگر دوران هیسه‌ای شد. این فیلم به ریشه‌های تاریک فرنچایز بازمی‌گردد و گودزیلا را به عنوان نیرویی غیرقابل کنترل علیه بشریت نشان می‌دهد. داستان فیلم با تنش‌های دوران جنگ سرد گره خورده و گودزیلا در برابر توسعه شهری ژاپن به تخریب شهرهای مدرن می‌پردازد. «بازگشت گودزیلا» نگاهی تازه به این هیولای افسانه‌ای داشت و بازتابی از نگرانی‌های ژاپن پس از جنگ سرد بود.
این فیلم دومین اثر گودزیلا است که پس از پنج سال فاصله از فیلم اول ساخته شد و مورد تحسین هواداران فرنچایز قرار گرفت. گودزیلا در این فیلم با بیولانته، هیولایی منحصر به فرد و ترکیبی از ژن‌های گیاه، انسان و گودزیلا مبارزه می‌کند. بیولانته در طول فیلم تکامل می‌یابد و تبدیل به رقیبی سرسخت برای گودزیلا می‌شود. معرفی شخصیت میکی سیگوسو و داستان احساسی فیلم نیز باعث شده این اثر جایگاه ویژه‌ای در مجموعه فیلم‌های گودزیلا پیدا کند.
«گودزیلا در برابر کنگ» یک نبرد هیجان‌انگیز بین دو هیولای افسانه‌ای سینما را به تصویر می‌کشد و از جلوه‌های ویژه چشمگیری بهره می‌برد. این فیلم بر مبنای اکشن و برخوردهای پرتنش گودزیلا و کنگ ساخته شده است که تماشاگران را با صحنه‌های دیدنی و تخریب‌های عظیم سرگرم می‌کند. اگرچه فیلم برخی ضعف‌های داستانی دارد، اما تقابل دو موجود عظیم و قدرتمند باعث می‌شود این نواقص به چشم نیایند. در نهایت، فیلم موفق می‌شود تا انتظارات طرفداران هر دو شخصیت را با صحنه‌های حماسی و اکشن‌های خیره‌کننده برآورده کند.
این فیلم یکی از بزرگترین و اکشن‌ترین دنباله‌های گودزیلا در دوران شووا است و با بازگشت بسیاری از دشمنان و متحدان گودزیلا، به عنوان یک فینال بزرگ برای این فرنچایز شناخته می‌شود. «تمام هیولاها را نابود کن» صحنه‌های پر هیاهو و بزرگ‌تری نسبت به فیلم‌های قبلی دارد و حتی بدون حضور کینگ کونگ، هیجان زیادی ایجاد می‌کند. با توجه به عظمت و جلوه‌های ویژه آن، این فیلم تماشاگران را به یک تجربه هیولایی فراتر از استانداردهای زمان خود دعوت می‌کند.
چند بیگانه‌ی فضایی با طرح نقشه‌ای می‌کوشند تا کره زمین را تسخیر کنند. آنها دو هیولا با نام های «شاه گیدورا» و «گیگان» را به کار می‌گیرند که از یک مرکز مخفی روی زمین کنترل می‌شوند. حال نوبت آن رسیده تا گودزیلا با کمک دوستش «آنگاریوس» برای مقابله با آن ها وارد نبردی خطرناک شود.
پیوند و مکالمه عجیب بین گودزیلا و آنگویروس، که به طرز عجیبی بامزه است، یکی از بخش‌های جالب و به یادماندنی فیلم است. با وجود بودجه محدودتر نسبت به فیلم‌های پیشین، «گودزیلا در برابر گیگان» همچنان توانسته با اکشن و شخصیت‌های هیولاها طرفداران خود را جذب کند.
ژاپن در میانه نبرد سه طرفه بین گودزیلا، موترای الهی و همتای تاریک او باترا گرفتار شده است.
سی سال پس از حمله هیولای اصلی، یک گودزیلا جدید ظاهر می شود و به ژاپن حمله می کند.
این فیلم یکی از موفق‌ترین آثار آمریکایی از سری گودزیلا به شمار می‌آید و اولین بار به‌طور انگلیسی‌زبان هیولاهایی مانند شاه گیدورا، موترا و رودان را معرفی می‌کند. جلوه‌های ویژه فیلم به خوبی مقیاس عظیم هیولاها را به نمایش می‌گذارند و صحنه‌های مبارزه آنها بسیار جذاب و دیدنی است. با وجود اکشن‌های دیدنی، زمان طولانی فیلم و ضعف در حفظ تعادل بین درام و اکشن، گاهی باعث کندی و ناامیدی می‌شود. با این حال، برای طرفداران گودزیلا، این فیلم یک تجربه تماشایی و حماسی از مبارزه هیولاهای افسانه‌ای ارائه می‌دهد.
یک مرد جوان برای پیدا کردن برادرش یک قایق می‌دزدد. اما در میانه راه قایق وازگون می‌شود و او سر از یک جزیره اسرارآمیز در می آورد که ساکنین آن هیولای دریایی غول پیکر و گودزیلا می‌باشند.
تحقیقات اینترپل یک بیولوژیست دور افتاده، دختر سایبورگ او و دایناسور هیولایی آنها را کشف می‌کند که در یک توطئه بیگانه برای احیای مکاگودزیلا و ساختن یک مدینه فاضله جدید از خاکستر بشریت در هم تنیده شده‌اند.
یک خبرنگار آمریکایی که از توکیو بازدید می‌کند، شاهد نابودی شهر توسط جانوری دایناسور مانند می‌شود که با آزمایش بمب اتمی از خواب زمستانی زیر دریا بیدار شده است.
این فیلم به مناسبت پنجاهمین سالگرد گودزیلا ساخته شد و شامل مبارزه‌های عظیم بین ۱۵ هیولا مختلف است. «گودزیلا: جنگ‌های نهایی» با اکشن فراوان و حضور نسخه‌های خاص از گودزیلا، یکی از هیجان‌انگیزترین و عظیم‌ترین فیلم‌های این فرنچایز است. داستان همچنین بر شخصیت‌هایی متمرکز است که خود دارای توانایی‌های فیزیکی ویژه‌ای هستند و به مبارزات اضافه می‌شوند. یکی از جالب‌ترین لحظات فیلم، مبارزه سریع گودزیلا با نسخه انیمیشنی سال ۱۹۹۸ است که او را در چند ثانیه شکست می‌دهد.
یک گروه مستقل از محققان به طور فعال گودزیلا را به عنوان یک شهاب سنگ غول پیکر کشف می کنند. صخره مرموز با آشکار شدن نیات واقعی خود برای جهان و گودزیلا شروع به حرکت می کند. داستان فیلم ساده و بدون پیچیدگی‌های اضافی است، اما مبارزات بین دو هیولای غول‌پیکر جذابیت ویژه‌ای به آن بخشیده است. اگرچه فیلم از نظر جلوه‌های بصری و داستان شگفت‌انگیز نیست، اما به عنوان یک فیلم کلاسیک کایجو، لحظات سرگرم‌کننده‌ای را برای طرفداران این ژانر فراهم می‌کند.
کنگ قدرتمند و گودزیلای ترسناک در برابر یک تهدید مرگبار عظیم و پنهان در دنیای ما قرار می‌گیرند که موجودیت گونه‌های آنها و گونه‌های ما را تهدید می‌کند. همچنین غواصی در اعماق اسرار جزیره جمجمه و فراتر از آن را نیز در این قسمت شاهد خواهیم بود.
موترا و پری هایش به ژاپن برمی گردند تا به بشریت هشدار دهند که باید کیریو را به دریا برگردانند، زیرا مرده ها نباید مزاحم شوند. با این حال گودزیلا جان سالم به در برده است تا ژاپن را تهدید کند که کیریو را به عنوان تنها دفاع کشور ترک می کند.
این فیلم بازگشت گودزیلای مکانیکی به سری هیسه‌ای را پس از نزدیک به دو دهه آرامش به نمایش می‌گذارد. داستان فیلم، که به فیلم‌های قبلی دوران هیسه‌ای متصل است، شامل نبرد حماسی بین گودزیلا و نسخه مکانیکی او است. علاوه بر این، رودان و گودزیلا جوان نیز معرفی می‌شوند که نقش مهمی در داستان دارند. برخلاف نسخه‌های پیشین، گودزیلا جوان در این فیلم به شکلی کوچک‌تر و دوست‌داشتنی‌تر نمایش داده شده و از مینیلا بهتر پرداخته شده است. این فیلم با جلوه‌های ویژه و صحنه‌های نبرد هیجان‌انگیز خود یکی از آثار برجسته دوران هیسه‌ای به شمار می‌آید.
گودزیلا در قالب لجن زنده‌ای که توسط دانشمند (آکیرا یامائوچی) و پسرش (توشی کیمورا) پیدا شده است، با آلودگی مبارزه می‌کند.
این فیلم روایتگر نبرد بین گودزیلا و سایبورگی به نام کایریو است که از بقایای گودزیلای اصلی سال ۱۹۵۴ ساخته شده است. برخلاف نسخه‌های قبلی، در این فیلم خبری از ماترا نیست، اما گودزیلای مکانیکی با حضور پررنگ خود جای خالی او را پر می‌کند. فیلم با مدت زمان کمتر از ۹۰ دقیقه، یک داستان سریع و بدون حاشیه ارائه می‌دهد که تمرکز اصلی آن بر صحنه‌های اکشن است. این سرعت بالا و نبردهای مکرر باعث می‌شود تماشای این فیلم برای طرفداران گودزیلا یک تجربه هیجان‌انگیز و سرگرم‌کننده باشد.
این فیلم دومین قسمت از سه‌گانه انیمه‌ای گودزیلا است که به مبارزه میان بشریت و گودزیلا بر سر کنترل زمین می‌پردازد. داستان این قسمت بیشتر به گودزیلای مکانیکی و ایده جدیدی از شهر مکانیکی پرداخته، اما از لحاظ جذابیت و هیجان به پای نسخه‌های کلاسیک نمی‌رسد. ایده استفاده از روبات‌ها و ساختمان‌های عظیم برای مقابله با گودزیلا جذاب به نظر می‌رسد، اما در اجرا بیشتر به یک تجربه کسل‌کننده تبدیل شده است. در حالی که این فیلم نسبت به قسمت سوم کمی بهتر عمل می‌کند، اما همچنان نتوانسته انتظارات مخاطبان را به خوبی برآورده کند.
یک مخترع روباتی را ایجاد می کند که توسط یک پادشاهی زیر دریا دستگیر می شود تا خدای هیولا آنها را در حمله به سطح به عنوان انتقام آزمایش های هسته ای که جامعه آنها را ویران کرده است هدایت کند.
گودزیلا توسط دو نیروی جدید تهدید می‌شود: موگرا – ماشین دیگری که توسط سازمان ملل ساخته شده است. و گودزیلا فضایی – جانوری که از ذرات گودزیلا در فضا تولید شده است.
خلبانان پیشاهنگ ماهیگیری از کشف یک گودزیلا دوم و یک هیولای جدید به نام آنگویروس شگفت زده می شوند که هر دو راهی اوزاکا می شوند در حالی که ژاپن آماده می شود تا یک بار دیگر وحشت گودزیلا را از بین ببرد.
ژاپن یک دستگاه سیاهچاله مصنوعی می‌سازد تا گودزیلا را برای همیشه به دام بیندازد، اما آزمایش این دستگاه دشمنان جدیدی شبیه سنجاقک‌هایی به اندازه ماشین به نام مگانولا و ملکه آنها مگاگیروس را برای گودزیلا ایجاد می‌کند.
این فیلم با معرفی مینیلا، پسرخوانده گودزیلا، یکی از آثار متفاوت و بحث‌برانگیز فرنچایز است. داستان بیشتر بر رابطه گودزیلا با این هیولای کوچک و کمی عجیب تمرکز دارد و در بهترین حالت، جنبه‌های احساسی و خانوادگی شخصیت‌ها را نشان می‌دهد. اگرچه «پسر گودزیلا» در میان آثار فرنچایز از محبوبیت کمتری برخوردار است، اما همچنان جذابیت‌هایی دارد که شاید بیشتر برای مخاطبان کودکانه جالب باشد. در مجموع، این فیلم در رده فیلم‌های ضعیف‌تر این سری قرار می‌گیرد، اما همچنان لحظاتی سرگرم‌کننده دارد.
فیلم «گودزیلا» محصول ۱۹۹۸ به عنوان اولین برداشت آمریکایی از این شخصیت، به شدت مورد انتقاد قرار گرفته و به عنوان بدترین فیلم این فرنچایز شناخته می‌شود. با وجود بودجه فراوان و امکانات هالیوود، این فیلم نتوانسته هیچ جنبه‌ای از سرگرمی یا جذابیت را ارائه دهد و به طرز ناامیدکننده‌ای بی‌ارزش است. داستان و شخصیت‌ها به حدی ضعیف هستند که ممکن است تماشاگران را از ادامه تماشای فیلم‌های گودزیلا منصرف کنند. تنها نکته مثبت این فیلم، تمسخر آن در برخی نسخه‌های ژاپنی است که نشان‌دهنده سطح نازک آن است.
این فیلم به وضوح یکی از ضعیف‌ترین آثار کلاسیک گودزیلا است که بیشتر بر روی مخاطبان کودک تمرکز دارد. داستان حول محور مینیلا، پسر گودزیلا، و دوستی او با پسربچه‌ای که مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرد، می‌چرخد و تلاش می‌کند تا پیامی احساسی را منتقل کند. با این حال، سکانس‌های رویاگونه و تکراری از فیلم‌های قبلی، احساس می‌شود که فیلم را به یک تجربه خسته‌کننده و بی‌ارزش تبدیل کرده است. به طور کلی، «حمله تمام هیولاها» به دلیل عدم جذابیت و محتوای کم‌ارزشش به سادگی قابل تحمل نیست.
این فیلم سومین قسمت از سه‌گانه انیمه‌ای گودزیلا است که در ۲۰۰۰۰ سال آینده روایت می‌شود و به تلاش بشر برای بازپس‌گیری زمین از چنگ گودزیلا می‌پردازد. با وجود پتانسیل بالای داستان، «سیارهخوار» به عنوان ضعیف‌ترین فیلم این مجموعه شناخته می‌شود و از نظر کیفیت به شدت افت کرده است. صحنه‌های غیر هیولایی کسل‌کننده و تکراری به همراه انیمیشن غیرجذاب، تجربه تماشای فیلم را تحت تأثیر قرار داده است. حتی نبرد بین گودزیلا و شاه گیدورا، که با ظاهری جدید به تصویر کشیده شده، نتوانسته انتظارات را برآورده کند و به بدترین شکل ممکن اجرا شده است.
این فیلم اولین قسمت از سه‌گانه انیمه‌ای گودزیلا است که داستان تسلط گودزیلا بر زمین را به تصویر می‌کشد. مقدمه فیلم با نشان دادن زمین تحت سلطه گودزیلا، نوید یک داستان هیجان‌انگیز را می‌دهد و بیننده را برای ادامه داستان جذب می‌کند. با این حال، فیلم بیشتر به ساخت یک دنیای پیچیده و در حال توسعه متمرکز است که در نهایت نمی‌تواند به اوج برسد. اگرچه «سیاره هیولاها» وحشتناک نیست و لحظاتی جذاب دارد، اما در مجموع نتوانسته انتظارات مخاطبان را برآورده کند و به نتیجه دلخواهی برسد.
۱. تولد یک افسانه: گودزیلا برای اولین بار در فیلم ژاپنی گوجیرا در سال ۱۹۵۴ به کارگردانی ایشیرو هوندا ظاهر شد و دنیای سینما را با یک سبک هیولایی جدید آشنا کرد.
۲. گودزیلای اتمی: فیلم اصلی اصلی گودزیلا در واقع ریشه در بمباران اتمی ژاپن در جنگ جهانی دوم دارد. گودزیلا هم هیولایی برخواسته از خاکستر آن اتفاق است.
۳. ریشه‌های نام گودزیلا: گوجیرا ترکیبی از کلمات ژاپنی گوریل (گوریرا) و نهنگ (کوجیرا) است که بازتاب‌دهنده‌ی اندازه و قدرت عجیب گودزیلا است.
۴. فرنچایزی رکوردشکن: با بیش از شش دهه سابقه و عمر، سری گودزیلا یکی از طولانی‌ترین فرنچایزهای فیلم در تاریخ است.
۵. لباس فوق سنگین: در سال‌های دور که جلوه‌های ویژه تا این اندازه پیشرفت نکرده بود گودزیلا لباسی بود که یک بازیگر به تن می‌کرد. لباس اصلی گودزیلا بیش از ۹۰ کیلوگرم وزن داشت و به دلیل وزن و دید محدود، چالش‌های قابل توجهی برای بازیگرش ایجاد می‌کرد.
۶. مرد پشت هیولا: در همان دوران که گودزیلا با لباس عروسکی تهیه می‌شد هارو ناکاجیما نقش گودزیلا را در ۱۲ فیلم متوالی بازی کرد. او از سال ۱۹۵۴ تا ۱۹۷۲ به این هیولا جان بخشید.
۷. معرفی به آمریکا: در سال ۱۹۵۶، گودزیلا، پادشاه هیولاها در ایالات متحده منتشر شد و صحنه‌های جدیدی به آن افزوده شد تا برای مخاطبان غربی جذاب‌تر باشد.
۸. یک هیولای پرکار: استودیو توهو بیش از ۳۰ فیلم گودزیلا تولید کرده است و جایگاه این موجود را در تاریخ سینما تثبیت کرده است. گودزیلا را پرکارترین هیولای سینما دانست.
۹. غرش نمادین: غرش متمایز گودزیلا توسط آهنگساز ژاپنی آکیرا ایفوکوبه خلق شد. او این صدای مهیب را با کشیدن دستکش چرمی آغشته به سمق کاج روی سیم‌های کنترباس خلق کرد.
۱۰. افتخارات هالیوود: در سال ۲۰۰۴، گودزیلا به مناسبت پنجاهمین سالگردش یک ستاره در پیاده‌روی مشاهیر هالیوود دریافت کرد.
۱۱. از ابر شرور تا ابر قهرمان: گودزیلا که در ابتدا به عنوان یک نیروی مخرب به تصویر کشیده می‌شد، به تدریج به یک ضدقهرمان و گاهی قهرمان و محافظ طبیعت تبدیل شد.
۱۲. تکامل طراحی: ظاهر گودزیلا در طول سال‌ها تغییر کرده است. او در این سال‌ها با به‌روزرسانی‌هایی در اندازه، بافت پوست و باله‌های مواجه شد تا با تکنولوژی هماهنگ شود.
۱۳. معرفی دیگر هیولاها(موجودات عجیب): این فرنچایز هیولاهای دیگری مانند موترا، کینگ گیدورا و رودان را به وجود آورده است که هر کدام طرفداران خاص خود را دارند. باید گفت گودزیلا خیلی قبل از مارول و دی سی یونیورس یا جهان خود را داشت.
۱۴. جدل بازسازی ۱۹۹۸: فیلم گودزیلا (۱۹۹۸) به کارگردانی رولاند امریش به دلیل دور شدن از تم‌های اصلی و طراحی سنتی گودزیلا مورد انتقاد قرار گرفت و به یک جنجال تبدیل شد.
۱۵. تغییر نام به زیلا: بعد از جنجال‌ها ۱۹۹۸ توهو گودزیلای آمریکایی ۱۹۹۸ را به عنوان «زیلا» تغییر نام داد تا آن را از نسخه اصلی ژاپنی در فیلم‌های بعدی متمایز کند.
۱۶. آغاز مونستروِرس: لجندری پیکچرز با فیلم گودزیلا (۲۰۱۴) مونستروِرس یا همان دنیای‌هیولای گودزیلا را به شکل رسمی راه‌اندازی کرد. این مسیر به فیلم‌های کراس‌اووری مانند گودزیلا در برابر کونگ (۲۰۲۱) ختم شد.
۱۷. نبرد افسانه‌ای: گودزیلا در برابر کونگ دومین رویارویی سینمایی بین این دو غول بود. اولین نبرد این دو در سال ۱۹۶۲ اتفاق افتاد.
۱۸. بازگشت به ریشه‌ها با شین گودزیلا: فیلم ۲۰۱۶ به کارگردانی هیدئاکی آنو به ریشه‌های گودزیلا به عنوان نمادی از بلایای طبیعی و ناکارآمدی دولت بازگشت.
۱۹. فراتر از پرده‌ی سینما: این سال‌ها گودزیلا به کمیک‌ها، رمان‌ها، بازی‌های ویدئویی و سریال‌های انیمیشنی رفته است و بسیار گسترده شده.
۲۰. ابهام جنسیتی: در حالی که اغلب هیولایی مذکر تصور شده اما او تولید مثل غیرجنسی را نیز به نمایش گذاشت.
در آیدت،
فایل‌های
خود را به فروش بگذارید و یا
مقالات‌تان
را منتشر کنید👋
پاسخ ها