طلاق برای هیچکس راحت نیست، بهخصوص برای فرزندان. کودکان توانایی وفقدادن خود با شرایط جدید را دارند، اما لازم است برای تسهیل این کار نکاتی را در نظر داشته باشید. حرکتی اشتباه از سوی والدین کافی است تا کودک درگیر ترومایی شود که تمام عمر کابوسش باشد. وضعیت خود شما هنگام طلاق احتمالا چندان مساعد نخواهد بود، اما لازم است در این برهه زمانی دشوار حامی خوبی برای فرزند خود باشید. به آنها نشان دهید که تحت هر شرایطی کنار آنها میمانید و احساسات آنها را میپذیرید. در ادامه راهکارهایی را ارائه میدهیم که آسیبهای ناشی از طلاق به فرزندان را کاهش میدهند، پس با چطور همراه باشید.
لازم است پیش از هر اقدامی، عمیقا فکر کنید چرا با یکدیگر ازدواج کردید و حالا چرا نیاز دارید از یکدیگر جدا شوید. با مراجعه به روانشناس و زوجدرمانی دلیل طلاقتان را بهتر درک میکنید. همچنین پیشنهاد میشود از تجربه اشخاص دیگری که فرایند طلاق را پشتسر گذاشتهاند، استفاده کنید. اگر به پیامدهای طلاق آگاه باشید، از تصمیم خود مطمئنتر خواهید شد و مسیر دشوار طلاق را راحتتر پشتسر میگذارید. همچنین راه درست ارتباط با کودک و توضیح درست مسئله به او را یاد میگیرید.
حتما قبل از تصمیم نهایی طلاق، راههای مختلفی همچون جدایی موقت را امتحان کنید. این مسئله نهتنها کودک را با وضعیت آشنا میکند، بلکه فرصت خوبی برای درک بهتر موقعیت برای شما و شریکتان خواهد بود.
سعی کنید پس از جدایی تا حد امکان با رعایت چهارچوبها به یکدیگر نزدیک باشید. مثلا در خانههای جدا در یک محله زندگی کنید که فاصله چندانی با هم نداشته باشند. اینطوری فرزندان شما کمتر فاصله و جدایی را احساس خواهند کرد. همچنین حواستان به جزئیات محیط خانه باشد. سعی کنید محیطی فراهم کنید که کودک در آن احساس راحتی کند. مثلا اسباببازیهای موردعلاقه، پتو و لحافتشک همیشگیاش را در خانه جدید هم بگذارید.
تعیین چارچوبهای مناسب هم برای والدین و هم برای فرزندان ضروری است. شما و همسر سابقتان باید زندگی جداگانه و جدیدی شروع کنید و در عین حال باید حواستان باشد که فرزندتان احساس امنیت کند. کودک نباید احساس کند وضعیتش ناپایدار است و نداند متعلق به کجاست. یکی از راهکارهای مناسب برای این مسئله تعیین برنامه سفتوسختی برای ملاقات با یکدیگر است که والدین به آن پایبند باشند. توجه داشته باشید این برنامه باید به روتینی در زندگی فرزند تبدیل شود تا سؤالهایی نظیر «امشب پیش مامان میخوابم یا بابا؟» برای او پیش نیاید.
یکی از بحثهای معمول میان زوجهای جداشده درباره خرج و مخارج فرزندان است. برای جلوگیری از این مسئله میتوانید فهرستی از همه هزینههایی تهیه کنید که باید مشترکا پرداخت شوند. راهکار بهتر این است که کارت بانکی مشترکی در نظر بگیرید و با آن هزینههای فرزندتان را بپردازید.
اگر ارتباط روزانه شما منجر به جروبحث و دعوا میشود، بهتر است راهکاری در نظر بگیرید که این ارتباط کمتر شود. مثلا میتوانید برنامهای ثابت بچینید و روزهایی را بهمنظور دور هم جمعشدن و انجام فعالیتهایی با فرزندانتان در نظر بگیرید. اینگونه تا حد مناسبی با یکدیگر ارتباط دارید و امکان هرگونه جروبحث را کاهش میدهید.
فرزندان ذاتا میدانند که بخشی از وجود پدر و بخشی از وجود مادر خود را به ارث بردهاند. هنگامی که یکی از والدین جلوی فرزندش از والد دیگر بد میگوید، کودک این مسئله را به خودش میگیرد و گمان میکند آن صفت بد در وجود او نیز هست. این مسئله منجر به اضطراب و کمبود اعتمادبهنفس فرزند میشود. با وجود این، جروبحث و بدگویی جزئی جدانشدنی از زندگی برخی والدین است. در این شرایط اگر یکی از والدین از خوبیهای والد دیگر بگوید، از منفینگری فرزند کاسته میشود.
فرزندان نباید جزئیات زیادی از طلاق والدین بدانند. مسائلی همچون میزان نفقه فرزند و سهمی که هریک از والدین در نگهداری از او دارند، نباید برای کودک مطرح شوند. اگر نیاز به صحبت و درددل درباره این مسائل دارید، سراغ دوستان یا روانشناس خود بروید. بههیچوجه این جزئیات و درددلها را با فرزند خود در میان نگذارید.
کودک را مجبور نکنید که یکی از والدین خود را برای زندگی یا حتی مسائل کوچکتر انتخاب کند. والدین باید درباره اینکه فرزند پیش کدام والد زندگی کند، آخر هفتههایش را با کدام والد بگذراند و تصمیماتی از این قبیل با هم صحبت کنند. فرزندان میخواهند والدین خود را راضی نگه دارند. از این رو مجبورکردن آنها به انتخاب فقط باعث اضطراب فرزندان میشود و روی آینده آنها اثر منفی میگذارد. اگر کودکان تحتفشار نباشند و بدانند میتوانند آزادانه ارتباط خود را با هریک از والدین ادامه بدهند، خیلی بهتر با طلاق کنار میآیند. رویهمرفته اگر شریک زندگی سابقتان سابقه آزار و اذیت فرزندتان را ندارد، بهتر است اجازه دهید هر زمان کودک میخواهد، با والد دیگر خود در ارتباط باشد.
اگر قصد دارید شریک زندگی جدیدتان را به فرزند خود معرفی کنید، نیازهای کودک را در اولویت قرار دهید. پیش از معرفیکردن شخص جدید، از جدیبودن رابطهتان مطمئن شوید. فرزند شما بهتازگی طلاق والدینش را پشتسر گذاشته است و نباید به این زودیها درگیر جدایی دیگری شود.
پس از طلاق والدین، اهمیت مراقبت از فرزندان بیشتری میشود، اما این مسئله نباید منجر به غافلشدن شما از وضعیت خودتان شود. به یاد داشته باشید والدینی برای کودک مفیدند که وضعیت روانی پایداری دارند و میتوانند بهخوبی روی مسئولیت مهمی همچون تربیت فرزندشان تمرکز کنند. برای رسیدن به چنین هدفی نیازی نیست که در یک خانه با شریک سابق خود زندگی کنید، اما رفتار خوب شما با همسر سابقتان روی حال امروز و فردای فرزندتان اثر میگذارد.
کشمکش و دعوای شدید بین والدین آسیب شدیدی به فرزند میزند. این مسئله ممکن است به ترومایی پیچیده تبدیل شود که درمانش سالها مراجعه به روانشناس را بطلبد. اگر همسر شما مدام رفتار خشونتآمیز دارد، تمام سعی خود را بکنید که بر وضعیت مسلط شوید. پیشنهاد میشود یاد بگیرید چه بگویید که به جروبحث خاتمه دهید و در عین حال به طرف مقابل بفهمانید که رفتار اشتباهش را قبول ندارید و نمیخواهید بیاحترامی یا هرگونه آزار و اذیتی را متحمل شوید. بهتر است سریعا خود را از موقعیتی که باعث جدال و دعوا میشود بیرون بکشید. اینطوری فرزند شما یاد میگیرد که چگونه با کشمکشهای بین والدین کنار بیاید.
یکی از مشکلاتی که فرزندان هنگام طلاق والدین با آن دستوپنجه نرم میکنند، ترس از طردشدن است. به یاد داشته باشید اگر کودک اطلاعات کافی درباره مسئلهای نداشته باشد، از قوه تخیل خود استفاده میکند. از این رو خیلی از اوقات کودک درباره طلاق والدین خود داستانهایی در ذهن خود میبافد که از واقعیت بدتر و ترسناکترند. نیاز است درباره طلاق با فرزندان خود صحبت کنید. به آنها بگویید که در آینده پدر و مادرشان با یکدیگر زندگی نخواهد کرد و یکی از والدین از خانه خواهد رفت. همچنین مشخص کنید چه زمانی کودک میتواند والد دیگر را ملاقات کند و شرایط چه تغییری خواهد کرد.
در صورت امکان، این توضیحات در حضور هر دو والد مطرح شوند. اینگونه به کودک اطمینان داده میشود که هیچ تقصیری در این مسئله ندارد و جدایی والدینش دلیلی منطقی دارد. شما تنها یک بار فرصت مطرحکردن این مسئله با فرزندتان را خواهید داشت. از این رو بهتر است به حرفهایی که میخواهید بزنید اطمینان پیدا کنید و حتما از قبل تمرینشان کرده باشید.
اگر شرایط پیشین زندگی کودکان دستخوش تغییرات زیادی نشود، آنها راحتتر با طلاق والدین کنار میآیند. مواردی که بهتر است در زندگی کودک تغییر نکنند شامل مدرسه، خانه، اتاق، پرستار، دوستان و همبازیها و روتین روزانه زندگی او میشوند. بدیهی است خیلی اوقات چنین تغییراتی ورای اختیار والدیناند، اما اینکه چقدر در این برهه زمانی از خود مایه میگذارید اهمیت دارد. اگر همسر سابق شما زیاد در دسترس نیست، با راههای مختلف به فرزندتان نشان دهید که او اولویت شماست و همیشه برایش در دسترس خواهید بود.
پیش از این گفتیم فرزندان ذهنی قوی برای داستانسازی و رؤیابافی دارند. یکی از تفکرهای معمول بین فرزندان طلاق این است که قرار است روزی والدینشان پیش هم برگردند. این تفکر باعث میشود کودک واقعیت زندگی کنونیاش را نپذیرد. کار دشواری است، اما باید به فرزند خود بفهمانید که این مسئله حقیقت ندارد و قرار نیست در آینده پدر و مادرش پیش یکدیگر برگردند. اگر دشواری این مسئله شما را از انجام آن باز میدارد، به سالهای پیش روی کودک خود فکر کنید که قرار است درگیر امیدی واهی باشد.
هیچچیز سختتر از دیدن درد و غم فرزند نیست، بهخصوص اگر خود شما باعث و بانی آن باشید. پس از طلاق، فرزندان دچار احساسات منفی زیادی همچون غم، ترس و عصبانیت میشوند. لازم است در این زمان کنار آنها باشید و احساسات آنها را بپذیرید و پاسخی منطقی به این احساسات بدهید. هیچگاه سعی نکنید شرایط را خیلی بهتر از واقعیت نشان دهید و بهجای پذیرفتن احساسات منفی فرزندتان، وانمود کنید اوضاع عالی است.
طلاق برای همه افرادی که درگیر آن هستند، از جمله فرزندان، مسئلهای دشوار است. راهکارهای بیانشده همگی در کاهش تأثیرات منفی طلاق روی فرزندان نقش بسزایی دارند. درنهایت به یاد داشته باشید که با طلاق دنیا به آخر نمیرسد و در واقع شروعی جدید را رقم میزنید. با کمک شما فرزندتان میتواند خود را با واقعیت جدید زندگیاش وفق دهد.
بهنظر شما با چه کارهای دیگری میتوان به فرزندان کمک کرد طلاق والدین را بپذیرند؟
پاسخ ها