پزشکیان در آستانه سفر به نیویورک است و کشور هم در آستانه اسنپبک پس شرایط قاعدتا خاص است، امروز چپ و راست داخلی بدجوری علیه هم تیتر زدهاند.
برترینها: پزشکیان در آستانه سفر به نیویورک است و کشور هم در آستانه اسنپبک پس شرایط قاعدتا خاص است، امروز چپ و راست داخلی بدجوری علیه هم تیتر زدهاند. این بخش از مطلب روزنامه هممیهن را بخوانید تا بیشتر با حال و هوا آشنا شوید: برخی فعالان سیاسی عمدتاً اصلاحطلب پیشنهاد میکنند که پزشکیان پس از هماهنگی با مقام رهبری، با اختیارات کامل به دیدار با رئیسجمهور آمریکا به نیویورک برود و برای تغییر شرایط از مسیر دیپلماسی تلاش کند.
این جملات اشاره مستقیم به حرفهای دیروز کرباسچی در گفتگو با جماران است، او گفته بود: اگر قرار است سفر آقای پزشکیان مانند سفر سال قبل و سفر سایر رؤسای جمهور در سالهای گذشته باشد، بهتر است نرود. شاید یک سخنرانی انجام دهند و تأثیری هم در روحیه مردم داشته باشد، اما اگر میخواهند یک تحولی برای مردم و کشور ایجاد کنند، باید با یک اراده و اختیار کامل به این سفر بروند. یعنی لازم است که خدمت مقام معظم رهبری و هر فرد و نهاد دیگری که صاحب اختیار هستند برود و اختیارات لازم را برای این سفر دریافت کند تا برای مردم آرامش و زندگی در شأن آنان را به ارمغان بیاورند.
مثل کرباسچی البته خیلیهای دیگر هم هستند که معتقدند تنها راه برگرداندن اوضاع دیدار مستقیم با آمریکاییهاست، کیهان در شماره امروزش به شدت از این پیشنهاد عصبانی شده که البته عصبانی شدنش مورد انتظار هم بود. بخشی از مطلب کیهان را در ادامه بخوانید: ۲۲ سال مذاکره بیحاصل نه تنها هیچ دستاوردی نداشته، بلکه به نوعی یک رکورد منفی در تاریخ دیپلماسی جهان محسوب میشود؛ رکوردی که باید درس عبرتی جدی برای امروز و فردای سیاست خارجی کشور باشد. رکوردی که دیپلماتهای به اصطلاح متخصصی(اینجا منظورش ظریف و رفقاست!) آن را به ثبت رساندند که کوچکترین دستاوردی را در طی این 22 سال به دست نیاوردند، دیپلماتهایی که هیچگاه در مورد بیدستاوردی و شکستهای مکرر ایران در عرصه دیپلماسی مورد بازخواست قرار نگرفتهاند و هنوز هم به شکل وقیحانهای خود را یگانه دانشمندان روابط بینالملل و دیپلماسی معرفی میکنند. کیهان در ادامه مطلبش از خجالت علی مطهری و کرباسچی درآمده، از صفاتی مثل ابلهانه و کودکانه استفاده کرده است.
مرزبندی این روزها کاملا شفاف است، عدهای معتقدند که در مجموع "تحریم نمندی" و عدهای دیگر اما از روزهای پیش رو هراس دارند. دسته اول معتقدند باید مقاومت کرد و اتکا به داخل داشت(این اصطلاح خودشان است)، جریان دوم میگویند، هنوز باید از ظرفیت دیپلماسی استفاده کرد. عمده حرفهای هر دو گروه درباره یکدیگر درست است. مثلا این که برجام شکست خورد و منتج به اسنپبک شد، نقد ظریف و امثالهم خب به نظر واقعی میآید، این که اصلا ظرفیتی برای دیپلماسی نمانده هم پربیراه نیست. از آن طرف این که عمده مخالفین دیپلماسی هم "کاسب تحریم" هستند هم درست است. هر دو گروه در گذر سالها کارنامه مثبتی ندارند، اما جالب اینجاست هنوز کُری میخوانند و تیتر میزنند، چیزی حدود ۲۲ سال این گونه گذشته است. کاش حداقل کمی باران بیاید، سرمان گرم آسمان باشد، باران بیاید تا شاید تیترها و عقاید شما شسته شود. با سپاس از پاییز.
پاسخ ها