سیمین قادرپور

سیمین قادرپور

دانشجوی پزشکی و علاقمند به نویسندگی
توسط ۱ نفر دنبال می شود

روایت مربی سابق تیم ملی از فوتبال دوران جنگ

در پی حملات اخیر اسراییل به کشورمان، نگرانی‌ها از گسترش تنش‌ها و تاثیر آن بر ابعاد مختلف زندگی، از‌جمله ورزش، رو به افزایش است.

روزنامه اعتماد: در پی حملات اخیر اسراییل به کشورمان، نگرانی‌ها از گسترش تنش‌ها و تاثیر آن بر ابعاد مختلف زندگی، از‌جمله ورزش، رو به افزایش است. در‌حالی که هنوز مشخص نیست این درگیری‌ها تا زمان آغاز رقابت‌های لیگ برتر فوتبال ادامه خواهد داشت یا خیر، جامعه ورزشی در بیم و امید به‌سر می‌برد. این وضعیت، ناخودآگاه یادآور دوران هشت سال دفاع مقدس و جنگ تحمیلی ایران و عراق است؛ دورانی که با وجود بمباران‌ها و شرایط سخت جنگی، چرخ فوتبال کشور از حرکت نایستاد و مسابقات لیگ به صورت منطقه‌ای و پراکنده با تمام مشکلات برگزار می‌شد. برای بازخوانی آن روزها و بررسی شباهت‌ها و تفاوت‌های وضعیت امروز با گذشته، به سراغ ناصر ابراهیمی، مربی باسابقه و یکی از اعضای کادرفنی تیم ملی فوتبال ایران در آن مقطع حساس رفتیم. او که از نزدیک شاهد برگزاری فوتبال در بحبوحه جنگ بود، از چالش‌ها، مقاومت‌ها و درس‌هایی می‌گوید که شاید امروز هم راهگشا باشند. در ادامه گفت‌وگوی اختصاصی با این پیشکسوت را می‌خوانید.

روایت سرمربی سابق تیم ملی از فوتبال در زمان جنگ

   در آن زمان، کی متوجه شدید که عراق به ایران‌ حمله کرده؟

خیلی وقت است که گذشته و تقریبا به هفت، هشت یا ده سال اول انقلاب برمی‌گردد. ما یک دوره به مسابقاتی رفتیم به عنوان جام صلح و دوستی که در کشور کویت برگزار می‌شد، ما رفتیم بازی‌هایمان را انجام دادیم و برگشتیم که صدام به کویت حمله کرد. درباره جنگ عراق به ایران چیز خاصی یادم نمی‌آید‌ فقط یک چیزهایی یادم هست که در اردو بودیم که گفتند عراق به ایران ‌حمله کرده است. آن زمان، انتقاد می‌کردند که تیم ملی همیشه در جنگ است که من تیم ملی را در دوران جنگ به مناطق جنگی بردم! اول رفتیم به زاهدان و‌ بعد کرمان و بعد هم چابهار رفتیم و بعد از تهران رفتیم به اهواز. زمانی به اهواز رفتیم‌که نیروهای ما، استان را پس گرفتند. یادم می‌آید، دور تا دور اتوبوس تیم‌ ملی را گل گرفته بودند و حتی یک بار مسیر را اشتباه رفتیم. حتی با تیم ملی به سنندج هم رفتیم.

  دلیل سفرهای پرخطر تیم ملی چه بود؟

می‌خواستیم بدانند ما هم ایرانی هستیم و فقط دنبال سفرهای خارجی نیستیم و آخر سفرمان هم ارومیه بود.

  در طول هشت سال جنگ مسابقات با جدیت پیگیری می‌شد؟

بله. من در آن هشت سال، شش سالش را سرمربی تیم ملی بودم. مسابقات هم بدون تعلیق انجام می‌شد. بعد هم لیگ تعطیل شد.

  شما زمانی که مربی تیم‌ ملی بودید و جنگ‌ شد یادتان نیست؟

چیزهایی یادم هست. با تیم ملی در سنگاپور بودیم که دو تا بازی را با پنالتی باختیم که گفتند عراق، تهران را زده. ما خودمان را رساندیم و دیدیم طرف‌های شهران را زدند.

  وقتی فهمیدید جنگ شده، چه حس و حالی در اردو‌ بود؟

در آن مسابقات روحیه خوبی نداشتیم. وقتی فهمیدیم جت‌های عراقی به تهران حمله کردند، روحیه نداشتیم اما توانستیم تا نیمه نهایی بالا بیاییم و بعد فوری به ایران برگشتیم و همه رفتند نزد خانواده‌های خودشان.

  برادر حسن روشن هم در آن بازی‌ها شهید شدند؟

بله. ما به او تسلیت گفتیم و بچه‌ها به دیدار حسن روشن رفتند تا کنارش باشند. من در سخت‌ترین شرایط، سرمربی تیم ملی بودم و سختی‌های زیادی کشیدم. مسابقات فقط در استان‌ها برگزار می‌شد، هر استانی برای خودش مسابقات را برگزار می‌کرد و بعدها شرایط تغییر کرد.

  وقتی به ایران برگشتید با چه صحنه‌هایی مواجه شدید؟

خب ما آمدیم و رفتیم مناطق جنگی تا بازی کنیم در اطراف سنندج هم بیست دقیقه از بازی گذشته بود که بمباران کردند و ما هم فرار کردیم. ما را سوار ماشین‌های ارتشی که گِل زده بودند تا شناسایی نشویم، بردند تا سنندج و با همان شرایط از سنندج به ایلام رفتیم و با آنها بازی کردیم ‌که بازی تا تمام شد بازهم عراق حمله کرد. کمتر کسی که قبول می‌کرد در زمان جنگ بازی برگزار کنند و فقط من و آقای اربابی این کار را کردیم. برای اینکه حرف و حدیث پیش نیاید، در آن زمان با تمام تیم‌های شهر بازی کردیم. باور نمی‌کنید، همه جاها را با اتوبوس رفتیم و بچه‌ها هم می‌آمدند.

  جنگ هشت ساله چه تاثیری روی فوتبال ما گذاشت؟

نگذاشتیم فوتبال زیاد ضرر کند و حالا هم در جنگ یا هر چی هستیم نباید ورزش را تعطیل کنیم. ما روحیه‌بخش برای مردم بودیم و وقتی می‌دیدیم اهواز را از عراق پس گرفتند با ستاره‌های تیم ملی به این استان رفتیم تا همراه مردم باشیم. من از فدراسیون اجازه گرفتم تا به مناطق جنگی برویم و به مردم آنجا روحیه دهیم.

  چه پیامی برای خانواده‌هایی که عزیزانشان را از دست دادند، دارید؟

بردباری باید باشد، وقتی جنگ می‌شود همه باید دست به دست هم بدهند. آن زمان خیلی از ورزشکاران هم‌ جان ‌خود را از دست دادند. تسلیت می‌گویم به خانواده‌ها، مردم را می‌شود با ورزش‌ روحیه داد. توصیه می‌کنم ورزشکاران در این شرایط به داد مردم برسند.

سیمین قادرپور
سیمین قادرپور دانشجوی پزشکی و علاقمند به نویسندگی

شاید خوشتان بیاید

پاسخ ها

نظر خود را درباره این پست بنویسید
منتظر اولین کامنت هستیم!
آیدت: فروش فایل، مقاله نویسی در آیدت، فایل‌های خود را به فروش بگذارید و یا مقالات‌تان را منتشر کنید👋