سیمین قادرپور

سیمین قادرپور

دانشجوی پزشکی و علاقمند به نویسندگی
توسط ۱ نفر دنبال می شود

داستان دانش آموزی که بارها دیده ایم

بررسی پرونده نامگذاری و میل به تغییر آن در بین ایرانیان به بهانه ممنوعیت تازه برای برخی اسامی .

اعتماد: ‌از روزی که یادم هست نامش را دوست نداشت. در مدرسه آن‌طور که دوست داشت اسمش را صدا نمی‌کردند. دوستانش هم برای شوخی همان‌طور که به نظر او ناراحت‌کننده بود صدایش می‌کردند؛ همان‌طور که معلم‌های بی‌حوصله دهه ۷۰ زمان حضور و غیاب با ایراد از دانش‌آموزان اسم می‌بردند. خاطرم هست تازه کامپیوتر و اینترنت به خانه ایرانی‌ها راه پیدا کرده بود و هر نوجوانی در یاهومسنجر نام مستعاری برای خود انتخاب می‌کرد. زمان گذشته بود و نامی خارجی که هم‌آهنگ با نام خودش بود را برای حساب کاربری انتخاب کرده بود و از ذوق این کشف به دوستانش هم می‌گفت به آن نام صدایش کنند. این یک روایت ساده اما همه‌گیر از نوجوانانی است که با نام خود کنار نمی‌آیند، آن را بازتاب‌دهنده تفاوت‌هایی که در آن سن و سال در خود حس می‌کنند، نمی‌دانند و به فکر تغییر آن می‌افتند. آن‌طور که مشاهدات می‌گوید بسیاری نام خود را عوض می‌کنند و بعضی با گذشت سال‌ها دیگر موضوع را کنار می‌گذارند شاید چون تغییر نام در ایران کار آسانی نیست.

راه سومی هم هست و آن را بیشتر در افراد معروف مانند خواننده‌ها یا بازیگران و حتی شاعران یا کسانی می‌بینیم که به اقتضای شغل باید نام خود را روی دیوار یا سردر دفتر کار بزنند. افرادی که تصور می‌کنند نام‌شان درخور موقعیت اجتماعی آنها نیست. یکی از آنها خانم پزشکی است که به قول خودش از وقتی که تحصیل در رشته پزشکی را آغاز کرد به روزی فکر می‌کرد که باید نامش را روی تابلو بالای یک درمانگاه بزند. از نظر او که حالا نامش «سارا» است، این دغدغه بسیار جدی بود و نه تنها دغدغه خودش که بعضی از دوستان دانشگاهش هم نام‌هایی که از نظر او «بی‌کلاس» بود، داشتند. سارا می‌گوید‌: «خود شما می‌توانید مدعی شوید که برای انتخاب یک پزشک نام و نام‌خانوادگی‌اش هیچ تاثیری در انتخاب شما نداشته است؟ دیگر مثل سابق نیست که نام تنها یک نام باشد، بلکه به نوعی برند شماست. تصور کنید در اپلیکیشن‌های جدیدی که پزشکان به صورت آنلاین بیمار ویزیت می‌کنند و نام شما در کنار نام‌های بسیار دیگر می‌آید و تخصص و میزان تحصیلات هم تقریبا به یک اندازه است آن وقت این نام شماست که می‌تواند مثل قلاب عمل کند.» او با خنده مثالی از روزنامه‌نگاری می‌زند: «گاهی نام مانند تیتر یک مطلب یا نام یک کتاب کار می‌کند.» سارا از روزهایی می‌گوید که هر روز پدر و مادرش را سرزنش می‌کرد که چه نام بدی برای او انتخاب کرده‌اند و آنها در پاسخ به او می‌گفتند که به نظرشان هنوز او نام زیبایی دارد. انگار نام او شده بود مصداق شکاف دو نسل که زیبایی‌شناسی متفاوتی با هم دارند. سارا اما نامش را نه در شناسنامه که به صورت شفاهی تغییر داد همان کاری که بسیاری برای دور زدن قوانین و سختی‌های تغییر نام شناسنامه می‌کنند.

 

نامگذاری دستوری، دخالت در ساحت خانواده

ردپای تغییر نام یا استفاده از نام مستعار برای دور زدن اجبار برای تعیین نام را که در قوانین ثبت احوال وجود دارد، می‌شود در جاهای مختلفی دید. اجباری که از نظر اردشیر گراوند، جامعه‌شناس دخالت در خصوصی‌ترین تصمیمات در ساحت یک خانواده است. گراوند در گفت‌وگو با «اعتماد» تطور یا تغییر و تحول نام‌ها را یک شاخص اجتماعی می‌داند: «در جامعه‌شناسی تطور و تغییر و تحول مدل نامگذاری شاخصی است برای اینکه حکومت خودش را با نظامات اجتماعی تنظیم کند یا از این طریق نظامات اجتماعی را تشخیص بدهد.» از نظر او تطور و تغییر فرهنگ در نامگذاری فرزندان دماسنجی از نوع نگاه مردم به مدل حکمرانی است. آن‌طور که این جامعه‌شناس می‌گوید پیگیری این تغییرات که هر ساله با فراوانی بالا اتفاق می‌افتد، می‌تواند به نوعی یک پژوهش بی‌هزینه و ساده باشد از نگاه مردم به حاکمیت و قوانینی که می‌گذارد: «مداخله در نوع نامگذاری در واقع از دست دادن فرصت عظیم یک پژوهش بزرگ و بی‌هزینه است تا از این طریق حاکمان بفهمند که نگاه مردم به ویژگی‌های فرهنگی و اجتماعی چیست.» او از نسل متولدین دهه شصت می‌گوید که در تعارض با نام خود قرار می‌گیرند و از اطرافیان‌شان می‌خواهند آنها را به نام دیگری خطاب کنند. مطمئنم شما هم اگر تا امروز دست به چنین کاری نزدید و از نام خود راضی بودید لااقل در اطراف خود با این تجربه روبه‌رو شدید حتی اگر دهه شصتی نباشید.

گراوند با اشاره به سیاست‌های دستوری که در اقتصاد و سیاست و فرهنگ می‌شود، مصداق‌های بی‌شماری از آنها را برشمرد و نامگذاری دستوری را عجیب‌ترین نوع این سیاست‌های دستوری می‌داند: «ما در دوره انقلاب یک شرایط خاصی داشتیم؛ دوره انقلابی‌گری بود و مردم روحیه متفاوتی داشتند، اما بعد از 40 سال دیگر باید به دوره عقلانیتی رسیده باشیم که به مردمی که خودمان تربیت کردیم، اجازه بدهیم و ببینیم چه نامی انتخاب می‌کنند.» او با ریشه‌یابی شاخص‌های کلانی که باعث شکل‌گیری جامعه ایران شده از وزارتخانه‌هایی مانند آموزش و پرورش، وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات اسلامی مثال می‌آورد که نقش مهمی در ساختارهای فرهنگی جامعه داشتند: «در میان سیاست‌هایی که حاکمان در قالب‌های مختلف برای تربیت کودکان گذاشتند، بچه‌هایی تربیت کردیم که یکسری ویژگی‌هایی دارند که برخلاف آن چیزی است که حاکمیت انتظار داشت، اما باز هم برای آنها محدودیت می‌گذاریم. در حالی که یک‌بار از خودمان نمی‌پرسیم که چرا به این شکل شد. سیاستگذاران هیچ ‌وقت نمی‌پرسند خودمان چه کردیم و دایم می‌پرسند مردم چه کار می‌کنند.» او معتقد است سیاست‌های نامگذاری کودکان در کشور نتیجه یک نظام مطالعاتی و پژوهشی نیست، بلکه حاصل تصمیمات شخصی است؛ تصمیماتی که از نظر او نتیجه‌ای جز شکاف بیشتر بین مردم و حاکمیت ندارد.

البته گراوند تمام تقصیرات را به گردن سیستم نمی‌اندازد و بخشی از تعارضاتی که افراد با نام خود دارند را حاصل نوعی شکاف نسلی می‌داند. مصداق آن را در گفت‌وگو با سارا در بالا خواندیم که از نظر پدر و مادرش نام خوبی انتخاب کردند و از نظر او اسمی بی‌کلاس بود: «سیستم باید آنقدر منعطف باشد که آن نام را عوض کند.» گراوند تاثیر نام را در قشر‌بندی افراد جامعه بسیار موثر می‌داند و معتقد است نام زیبا مانند صورت زیبا یا تحصیلات در یک دانشگاه خوب می‌تواند در سرنوشت افراد تاثیرگذار باشد. تاثیری که می‌تواند تا پایان عمر همراه افراد باشد. اما به نظر با تغییر ساختارهای اجتماعی می‌توان هر چیزی را تغییر داد؛ همان‌طور که می‌شود بینی را عمل کرد یا با عمل پیکرتراشی خود را به قشر جدیدی متصل کرد، می‌شود با نام مستعار هم تمام محدودیت‌ها را دور زد.

 

یک نام چگونه تغییر می کند؟

«درخصوص دادخواست... با وکالت...فرزند... به طرفیت اداره ثبت احوال... به خواسته تغییر نام کوچک از (فاطمه) به (باران) در شناسنامه با کدملی ... بدین توضیح که خواهان در شرح دادخواست اظهار داشته: در شناسنامه صادره از اداره ثبت احوال نام موکل فاطمه ثبت گردیده در حالی که از ابتدا بین اقوام و دوستان به نام باران مشهور می‌باشد نظر به اینکه تعدد نام موجب بروز مشکلاتی برای موکل گردیده از دادگاه محترم صدور حکم بر تغییر نام در شناسنامه فوق با حفظ سایر مندرجات مورد استدعاست»؛ این بخشی از متن لایحه برای درخواست تغییر نام از «فاطمه» به «باران» در فضای اینترنت است که به دلیل تعدد درخواست‌ها حالا به یکی از صفحات به ‌نسبت پربازدید در اینترنت فارسی و صفحات مرتبط با تغییر نام تبدیل شده است. این البته مربوط به اولین مراحل نخستین تغییر نام نیست و به ‌نظر می‌آید افراد با چنین نام‌هایی برای تغییر اسم خود باید مراحل طولانی را طی کنند و درنهایت هم مشخص نیست که این درخواست به سرانجام برسد یا نه؟ اما این روند دقیقا چگونه است و چه نام‌هایی شانس تغییر دارند و انتخاب چه نام‌هایی ازسوی والدین یا حتی بعدتر از سوی افراد برای نام‌ جایگزین ممنوع است؟ اگرچه به تازگی یک اظهارنظر این موضوع را خبرساز کرده، اما سال‌هاست که افراد زیادی با چنین دغدغه‌ای روبه‌رو هستند و این‌طور که قانون به ما می‌گوید بعضی ممکن است هیچ‌گاه به نتیجه هم نرسند. برای بررسی قوانین بیایید اطلاعات رسمی پایگاه ثبت ‌احوال ایران را ببینیم.

قوانین ایران درباره تغییر نام و فامیلی چه می‌گوید؟

درباره تغییر نام کوچک به‌طور خلاصه قوانین می‌گوید که اگر نام شما در فهرست نام‌های پیشنهادی باشد تغییر آن به سادگی نیست، اما اگر در فهرست اسامی ممنوعه باشد این روند ساده و به ‌راحتی قابل انجام است. در مواردی غیر از این فهرست موضوع باید به شورای حل اختلاف و در مرحله بعد قوه قضاییه کشیده شود. درباره نام کوچک، ماده 20 قانون ثبت احوال کشور مرجع است که می‌گوید: «انتخاب نام‌هایی که موجب هتک حیثیت مقدسات اسلامی می‌گردد و همچنین عناوین و القاب و نام‌های زننده و مستهجن یا نامتناسب با جنس ممنوع است. تشخیص نام‌های ممنوع با شورای عالی ثبت احوال می‌باشد و این شورا نمونه‌های آن را تعیین و به سازمان اعلام می‌کند. انتخاب نام در مورد اقلیت‌های دینی شناخته شده در قانون اساسی تابع زبان و فرهنگ دینی آنان است. ذکر سیادت در اسناد سجلی ساداتی که سیادت آنان در اسناد سجلی پدر یا جد پدری مندرج باشد یا سیادت آنان با دلایل شرعی ثابت گردد الزامی است، مگر کسانی‌که خود را سید ندانند یا عدم سیادت آنان شرعا احراز شود.» این ماده در ادامه نام‌های قابل تغییر را به صورت زیر تشریح می‌کند: «به موجب ماده 20 قانون ثبت احوال و تبصره‌های آن انتخاب نام‌های زیر ممنوع و دارندگان آنها می‌توانند با رعایت مقررات مربوطه نسبت به تغییر آن اقدام کنند:

1- نام‌هایی که موجب هتک حیثیت مقدسات اسلامی می‌گردد. مانند: «عبدالات، عبدالعزی» (لات و عزی نام دو بت در مکه معظمه دوران قبل از اسلام است).

2- اسامی مرکبی که عرفا یک نام محسوب نمی‌شوند (اسامی مرکب ناموزون) مانند: «سعید بهزاد، شهره فاطمه، حسین معروف به کامبیز و ...»

3- عناوین - اعم از عناوین لشکری یا کشوری یا ترکیبی از اسم و عنوان مانند: «سروان، سرتیپ، دکتر، شهردار یا سروان محمد و شهردار علی.»

4- القاب - اعم از ساده و مرکب مانند: «ملک‌الدوله، خان یا شوکت‌الملک، حاجیه سلطان و سلطانعلی.»

5- اسامی زننده و مستهجن - زننده و مستهجن آن ‌دسته از نام‌هایی است که بر‌حسب زمان، مکان یا مورد به دلایل و جهات زیر برای دارنده آن زننده و مستهجن باشد و مراتب به تایید شورای عالی برسد.

- نام‌هایی‌ که معرف صفات مذموم و مغایر با ارزش‌های والای انسانی است مانند: «گرگ، قوچی و...»

- نام‌هایی‌که با عرف و فرهنگ غالب و مقدسات مذهبی مردم مغایر باشد مانند: «ات، خونریز، چنگیز و...»

-نام‌هایی‌که موجب تحقیر اشخاص بوده یا معنای لغوی آن در جامعه قابل پذیرش نباشد مانند: «صد تومانی، گَت آقا، کنیز، گدا و...»

6- اسامی نامتناسب با جنس مانند: «ماشاءاله برای اناث یا انتخاب نام اشرف یا اکرم برای افراد ذکور.»

7- حذف کلمات زائد و غیرضروری در نام اشخاص مانند: «قلی، غلام، گرگ، ذولف و قوچ.»

8- تصحیح اشتباهات املایی در نام اشخاص که به دلیل عدم آشنایی مامور با لهجه‌ها و الفاظ و معانی محلی یا ناشی از تلفظ اظهار‌کننده پیش آمده مانند: «زهراب به سهراب یا منیجه به منیژه یا ...»

9- هم‌نام بودن فرزند با پدر یا مادر در یک خانواده.

10- هم‌نام بودن برادران یا خواهران در یک خانواده.

11- تغییر نام‌ها از صورت عربی به شکل فارسی از قبیل رحمن به رحمان، اسمعیل به اسماعیل، اسحق به اسحاق و...

12- تغییر نام کسانی‌که با تایید مراجع ذی‌صلاح به دین مبین اسلام مشرف می‌شوند.

13- تغییر نام کسانی که نام آنها اسامی ایام هفته باشد.

14- تغییر نام کسانی‌که تغییر جنسیت داده و دادگاه صالحه حکم به تغییر نوع جنس در اسناد سجلی و شناسنامه آنان صادر نموده است. پیشوند «عبد» خاص اسامی و صفات ذات پروردگار است و در سایر موارد متقاضی می‌تواند تقاضای حذف آن را بنماید. به عبارت ساده‌تر و براساس این قانون انتخاب نام‌هایی مانند «سردار»، «سطان‌علی»، «شنبه» و «اشرف» برای جنس مذکر و هرگونه ترکیبات مرتبط با «غلام» و «قلی» مانند «غلام‌علی» و «علی‌قلی» ممنوع است. اما همین قانون در نام‌هایی که امکان تغییر ندارد، چه می‌گوید؟ «برابر مقررات جاری اسامی و نام‌های معصومین نظیر: محمد، علی، حسن، حسین، فاطمه، زهرا غیرقابل تغییر می‌باشند.» یک بحث مرتبط و خبرساز در روزهای گذشته اما تکلیف افرادی است که در شرایط کنونی نام‌شان یکی از اسامی ممنوعه است؛ اگرچه بسیاری رسانه‌ها نوشتند که این افراد باید برای تغییر نام مراجعه کنند و حتی موضوع فوتبالیست مشهور ایران یعنی «سردار آزمون» هم خبرساز شده است، اما سازمان ثبت ‌احوال در اطلاعیه‌ای به این موضوع واکنش نشان داده که به‌طور خلاصه این مساله را رد می‌کند.

 

تغییر اسامی ممنوعه الزامی است؟

این اطلاعیه که در پایگاه اطلاع‌رسانی سازمان ثبت احوال کشور منتشر شده، می‌گوید: «تغییر اسامی اعلام شده که در رسانه‌ها مطرح شده، الزامی نیست و صاحبان این نام‌ها در صورت تمایل می‌توانند درخواست خود را به سازمان ثبت احوال کشور اعلام کنند تا مورد بررسی قرار گیرد. برابر ماده 20 قانون ثبت احوال انتخاب نام با اعلام‌کننده است و وی می‌تواند نام‌هایی را که مغایر قانون منع به کارگیری اسامی و اصطلاحات بیگانه نباشد یا از سوی شورای عالی ثبت احوال ممنوع نشده باشد، انتخاب کند. در صورتی که نام افراد جزو نام‌های ممنوع شده باشد، فرد می‌تواند نسبت به تغییر نام خود اقدام کند لذا ضرورتی برای تغییر نام افراد وجود ندارد. نکته قابل توجه این است که سازمان ثبت احوال کشور هیچ‌گونه دخل و تصرفی در نام ثبت شده در اسناد هویتی افراد ندارد و تنها هنگام نامگذاری فرد، کارشناسان این سازمان براساس ضوابط و قوانین موجود اقدام می‌کنند.» به‌طور ساده این اطلاعیه می‌گوید: افرادی که در حال حاضر نامی از فهرست ممنوعه دارند الزامی برای مراجعه و تغییر آن اسم ندارند، اما اگر چنین درخواستی داشته باشند، با آنها همکاری می‌شود و درخواست محقق خواهد شد.

داستان تازه نام‌ها در ایران درحالی است که پیش‌تر و در اوایل دهه ۹۰ رییس وقت سازمان ثبت ‌احوال اعلام کرده بود که سالانه بیش از ۷هزار درخواست تغییر نام به این سازمان ارایه می‌شود. در این باره البته به ‌نظر می‌آید آمار و میزان درخواست‌ها بسیار بالاتر از این عدد است و این شدت درخواست‌ها تا جایی پیش رفت که حتی در همان اوایل دهه ۹۰ دولت لایحه به مجلس ارسال کرد که هر ایرانی بتواند به راحتی و یک‌بار در طول عمر نام خود را تغییر دهد؛ لایحه‌ای که نه تنها به سرانجام نرسیده که حتی ممنوعیت‌ها افزایش یافته است.

سیمین قادرپور
سیمین قادرپور دانشجوی پزشکی و علاقمند به نویسندگی

شاید خوشتان بیاید

پاسخ ها

نظر خود را درباره این پست بنویسید
منتظر اولین کامنت هستیم!
آیدت: فروش فایل، مقاله نویسی در آیدت، فایل‌های خود را به فروش بگذارید و یا مقالات‌تان را منتشر کنید👋