به تازگی اکران سومین قسمت از فیلم تگزاس در سینماهای کشور آغاز شده است.
برترینها: به تازگی اکران سومین قسمت از فیلم تگزاس در سینماهای کشور آغاز شده. از آن دسته کمدیهایی که معمولا هیچ حرف خاصی برای گفتن ندارند و با چنگ زدن به ابتداییترین مسائل سینمایی، فقط میخواهند بفروشند. البته حضور زوج پولسازی مثل جمشیدی و درخشانی در این فیلم باعث شده که تگزاس در روزهای نخست با فتح گیشه از مست عشق حسن فتحی پیشی بگیرد. در این مطلب به سراغ بررسی اپیزودهای گذشته این سریال میپردازیم. با ما همراه باشید.
داستان تگزاس بسیار ساده است؛ ساسان (سام درخشانی) شخصی است که به برزیل مهاجرت میکند و عاشق دختری به نام آلیس (گابریلا پتری) میشود. برادر آلیس به یک خلافکار بزرگ بدهکار است و این دو میخواهند بدهی را تسویه کرده و با هم ازدواج کنند. ساسان برای بهدست آوردن این پول از دوست قدیمی خود، بهرام (پژمان جمشیدی) استفاده میکند...
تگزاس فیلمی است که در خارج از ایران تهیه شده و به همین دلیل فیلم بسیار پرخرجی است. فیلم در برزیل فیلمبرداری شده و با یک نگاه سراسری به کل فیلم به راحتی میشود هزینه بسیار زیاد آن را مشاهده کرد. هزینهای که صرفا برای پرزرق و برق نشان دادن جلوه فیلم صرف شده و مطلقا کاربرد دیگری ندارد. کمدی تگزاس به لودگی میل میکند. شوخیهایی که در فیلم شاهدشان هستیم همگی مضحک هستند و تنها به چند مورد حرکات سخیف، شوخیهای کلامی نه چندان جالب و مواردی از این دست ختم میشوند.
این فیلم کوچکترین تلاشی برای خوب بودن نکرده و میخواهد در عین بد بودنش صرفا با چنگ انداختن به همان فاکتورهای سطحی اولیه فروش خود را تضمین کند که متاسفانه موفق هم شده است. از سوی دیگر فیلم طوری پایان خود را رقم میزند که دستش کاملا برای ادامه و ساخت قسمت دوم هم باز باشد. با توجه به فروشی که این نسخه از فیلم تا این زمان از اکران خود داشته، بعید نیست تا در آیندهای نه چندان دور شاهد دومین قسمت از آن هم باشیم.
فیلمنامه اصلی فیلم تگزاس ۲ در حقیقت یک داستان بی سر و ته است و به همین داستان بی سر و ته یک سری قصه فرعی وصل شده و ترکیب تمام اینها تقریبا خروجی جالبی ندارد. اطیابی در تمام مدت فیلم سعی میکند روی خطوط قرمز حرکت کند و این خطوط گاه لودگی هستند و گاه خط سانسور سینمای ایران اما در هر حال راه رفتن روی این خط، مسیر بوده که تیم سازنده پیش گرفته است.
تگزاس ۲ یک فیلم کاملا معمولی است که در فقدان کمدیهای خوب تبدیل به گوهر میشود وگرنه فرسنگها با استانداردهای یک کمدی جانانه فاصله دارد. فیلم هم از فرمولهای کمدی سازی این روزها بهره گرفته و هم از شوخیهای جنسی و شوخیهای فضای مجازی و… . کارگردان در حقیقت مخلوطی تحویل بیننده میدهد که مانند یک لیوان آب نطلبیده، از گلو پایین میرود.
داستان «تگزاس ۳» درباره چند ایرانی است که به آمریکا سفر میکنند. در این سفر، با موقعیتهای طنز و ماجراهای غیرمنتظرهای مواجه میشوند. یکی از دیالوگهای برجسته فیلم میگوید: «هیچوقت یه ایرانی رو تهدید نکن، حتی تو تگزاس!». این دیالوگ به خوبی حال و هوای کمدی و طنز فیلم را نشان میدهد.
پژمان جمشیدی و سام درخشانی، مثل همیشه قرار است بار کمدی تگزاس را به دوش بکشند. البته که تگزاس، جزو همکاری درخشان این زوج نیست. اولین بار این دو در سریال محبوب «پژمان» همکاری کردند که باعث شد هر دو به چهرههای شناختهشدهای در دنیای کمدی تبدیل شوند. پس از آن، در فیلمهای سینمایی «خوب، بد، جلف» و «خوب، بد، جلف ۲: ارتش سری» همکاری نسبتا موفقی داشتند و حالا در فیلم سینمایی «تگزاس 3» دوباره باهم همکاری دارند که با استقبال گستردهای از سوی مخاطبان روبرو شده. اما استقبال گسترده ضامن کیفیت نیست!
خب مخاطبان فیلم نظرات متفاوتی دارند. برخی معتقدند سطح شوخیهای فیلم بهتر شده و برخی نیز اثر را ضعیفتر از حد انتظار میدانند.
پارسا پس از دیدن فیلم نوشته: بسیار ضعیف تر از حد انتظار و کمدی سطح پایین.
سجاد: درسته آنچنان حرفهای نبود ولی قطعا چندین صحنه خندهدار داشت که کل سالن خندین.
سارا: فیلم متوسطی بود شاید ارزش یه بار دیدن رو داشته باشه ولی فیلمنامه در حد صفر.
امیرعلی: سکانسهای خندهداری داشت ولی این قسمت آخر زیاد داستانی نبود.
مجید: یکی از بیمحتواترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران. فیلمنامه افتضاح ، بازی افتضاح، اینقدر مزخرف بود چند بار خوابم برد، دیدنش فقط وقت تلف کردنه!
مرجان: به نظرم حتی شده برای یکبار هم نرید. نه داستان قشنگی داره و نه خیلی لحظات خندهدار و جذاب. نسبت به فیلمهایی مثل هتل و فسیل واقعا مسخره بود، پولتون رو الکی دور نریزید.
الی: واقعا خندهدار بود من نمیدونم چرا میگن کسلکننده بود؟ واقعا از هتل هم خندهدارتر بود.
سعید: نسبت به قسمت دومش پایینتر قرار میگیره. حتی بعضی از سکانسهای قسمت دوم تو این قسمت اومده بود.
سولماز: از تمساح و سال گربه سطح طنز بهتری داشت ولی داستان فیلم کاملا یکنواخت و مشابه قسمتهای پیشین بود.
و امین: حقیقتا خندهدار نبود. دقیقا مشابه بخارست و انفرادی. صحنههای تکراری بیمزه.
پاسخ ها