بانو جانگ یکی از شخصیتهای اصلی سریال «افسانۀ دونگیی» است؛ اما چقدر از ماجرای او در این سریال با واقعیات تاریخی مطابقت دارد؟ در اینجا خلاصهای از زندگی و سرنوشت او را بر اساس آنچه در سالنامههای سلسلۀ چوسون ذکر شده، میخوانید.
فرادید: جانگ اوک جئونگ دختری از قبیله پاپیونگ یون بود؛ خانوادۀ او جزء طبقات متوسط در کرۀ تحت حاکمیت سلسلۀ چوسون به حساب میآمدند.
نکتهای که در کتابهای تاریخ و سالنامههای به جا مانده از دورۀ سلسلۀ چوسون دربارۀ جانگ اوک جئونگ به طور مکرر به آن اشاره شده این است که او زیبایی خیرهکنندهای داشته و یکی از زیباترین زنان چوسون به شمار میآمده است.
او در ابتدا به توصیۀ یکی از مقامات دربار به عنوان بانوی خدمتگزار وارد قصر شد و به خدمت ملکۀ مادر درآمد. در همین زمان بود که پادشاه سوکجونگ هنگام بازدید از قصر ملکۀ مادر، اوک جئونگ را دید و شیفته زیبایی او شد.
به غیر از سریال دونگی، شخصیت بانو جانگ در سریالهای دیگری نیز به تصویر کشیده شده؛ از جمله در سریال سال 2013 با عنوان «جانگ اوک جونگ؛ زندگی با عشق»
پادشاه او را به درجه سئونگ سانگانگ (یا بانوی مورد علاقۀ پادشاه) ارتقا داد. اما از آنجا که اوک جئونگ به لحاظ وابستگیهای سیاسی به جناح جنوب تعلق داشت، مادر امپراطور که به جناح غرب وابسته بود، از ترس قدرت گرفتن بیشتر اوک جئونگ، او را از قصر بیرون کرد.
در سال 1683، و پس از درگذشت ملکۀ مادر، ملکه اینهیون، همسر پادشاه، به اوک جئونگ اجازه داد که به دربار برگردد.
در سال 1686، اوک جئونگ به عنوان همسر صیغهای با پادشاه ازدواج کرد و در سال 1688، پس از به دنیا آوردن اولین پسر پادشاه، یی یون، باز هم ارتقاء درجه گرفت.
در این زمان جناح جنوب اصرار میکند که پادشاه یییون را به عنوان ولیعهد انتخاب کند اما جناح غرب مخالف بودند و معتقد بودند که چون ملکه اینهیون هنوز جوان است، میتواند پسری داشته باشد که جانشین پادشاه شود.
پادشاه برای حل این مشکل درخواست میکند که ملکه اینهیون یییون را به فرزندخواندگی قبول کند اما ملکه و جناح غرب از این کار امتناع میکنند.
در جریان این منازعات سیاسی و دسیسههای مختلفی که در دربار صورت میگیرد، تعدادی از بزرگان جناح غرب محاکمه و حتی اعدام میشوند. نهایتا در مارس 1688، ملکه اینهیون نیز عزل و تبعید شد.
در سال 1693، یک دختر مورد علاقۀ دیگر که در ابتدا یک خدمتکار قصر بوده است، رسماً به مقام صیغه سلطنتی ارتقا مییابد. چو سوگ وون (یا همان «دونگیی» معروف)، حامی آشکار ملکه اینهیون بود و پادشاه را تشویق کرد که او را به موقعیت اصلی خود بازگرداند.
در سال 1694، جانگ اوک جئونگ به تدریج لطف و علاقۀ پادشاه را از دست میدهد. پادشاه سوکجونگ در این زمان از جاهطلبی و نفوذ سیاسی جناح جنوب و خانوادۀ جانگ احساس خطر کرده بود.
در نتیجۀ این تغییر عقیده، پادشاه از عزل و تبعید ملکه اینهیون پشیمان میشود. از طرف دیگر توطئههای جناح جنوب برای جلوگیری از بازگشت ملکه نیز نتیجۀ عکس میدهد و منجر به تبعید برخی از اعضای اصلی آن جناح و تنزل مقام ملکه جانگ میشود.
در سال 1701 ملکه اینهیون بر اثر بیماری ناشناختهای درگذشت. بعد از مدتی پادشاه سوکجونگ متوجه شد که بانو جانگ با همدستی یک شَمَن توطئه کرده تا ملکه اینهیون را با جادوی سیاه نفرین کند.
مقبرۀ بانو جانگ
با وجود درخواستهای مکرر بخشش، پادشاه نهایتا بانو جانگ، مادرش، برادرش و همه همراهانش را به اعدام محکوم کرد. گفته شده که در جریان این واقعه 1700 نفر کشته میشوند. در 9 نوامبر 1701، بانو جانگ در سن 42 سالگی به وسیلۀ خوراندن سم اعدام شد.
این سرنوشت شوم و تلخ یکی از زیباترین زنان تاریخ کره بود که از یک خدمتکار وابسته به طبقۀ متوسط، به یک ملکۀ پرنفوذ تبدیل شده بود.
سوکجونگ، در بیست و هفتمین سال سلطنت خود (7 نوامبر 1701) فرمانی را تصویب کرد که بر اساس آن دیگر هیچ همسر صیغهای دیگر امکان ملکه شدن پیدا نمیکرد.
پاسخ ها