طی چند روز گذشته که حجم سفرها به شمال کشور زیاد بوده، چند مورد خبرهایی منتشر شد مبنی بر جدل میان مسافران و میزبانان، این رشته توئیت از حامد گیلک، نکاتی دارد که خواندنیست.
برترینها: طی چند روز گذشته که حجم سفرها به شمال کشور زیاد بوده، چند مورد خبرهایی منتشر شد مبنی بر جدل میان مسافران و میزبانان، این رشته توئیت از حامد گیلک، نکاتی دارد که خواندنیست.
این رشت توئیت را بخوانید:
* تنش بین مسافران و ساکنین شهرهای شمالی هرچند وقت یه بار بخصوص تو تابستون داغ میشه.
* بعنوان یک گیلانی میخوام بی طرفانه به این موضوع بپردازم این دعوای بیخودی سه ضلع داره؛ مهمان، میزبان و امکانات شهری هر ۳ ضلع این مثلث دچار اشکالات و نقدهای زیادی هستند که نمیشه نادیدهشون گرفت.
* از میزبان شروع میکنم باید قبول داشته باشید که هر استان و قوم و اقلیمی دارای رفتار جمعی و تقریبا اختصاصی خودشه. نوع رانندگی نوع پوشش، برخوردها و تعاملات و حتی انرژی موجود در هر استان با استان دیگه متفاوته و از بین رفتن هرکدوم از این متغیرهای فرضی ای که گفتم باعث آشفتگی ساکنین اون منطقه میشه.
* خواسته یا ناخواسته برهم خوردن نظم زندگی معمول در مقاصد توریستی چیزیه که بطور معمول در ناخودآگاه مردم این شهر باعث ایجاد گارد میشه. انسان ذاتا خودخواهه. و بیشتر مردم گیلان هیچ نفعی از توریستی بودن شمال نمیبرند. شاید در یک شهر ۲۰۰ هزار نفری بیشتر از ۵۰ خانواده (مثلا ۲هزار نفر) از وجود مسافر بهرهمند نشند.
* به همین دلیل مزاحمت (به تعبیر بعضی ها) های ایجاد شده هیچ نفعی برای دوست داشتن مهمان های ناخوانده نداره حالا به این اضافه کنید رفتارهای غیرقابل قبول بعضی از مسافرها و مثلا از بین بردن طبیعت و اشغال ریختن و … ( البته بعضی از گیلانی ها هم وقتی تو طبیعت میرند دست کمی از اون بعضی مسافرا ندارند و حتی دیده شده مسافر، اشغالهای بومی رو جمع کرده) اون ها رو عصبی میکنه برای گیلانی ها درک زندگی ملالت بار مکانیکی و نیاز به سفر مسافرا دیده میشه. این که اون هموطن فقط جای نازیبا تری بدنیا اومده دلیل نمیشه حق استفاده از طبیعت شمال رو نداشته باشه.
* ما گیلانی ها سعه صدر لازم رو نداریم و در کنار اون هم خب دیگه. هستند (من ندیدم ) عزیزانی که ممکنه دولا پهنا جنسی رو حساب کنند. یه خشم بای دیفالتی هم ماها قبلا از جوک رشتی داشتیم که جاش نیست بگم اما مهمان و مسافر عزیز. مسافر های عزیز برای تفریح و تخلیه انرژی ها به نزدیکترین و ارزان ترین شکل مسافرت رو میارند. بعضی هاشون واقعا فکر میکنند وارد طبیعت شدند و کل شمال جنگله. تمدن و منطقه مسکونی نمیبینند. سفر و سفرهی شما وسط کوچه وخیابون ماست و درک این مساله واقعا اونقدر سخت نیست.
* پیشرفته بودن در گیلان چیزیه که من میتونم ازش دفاع کنم ولی گارد ما نسبت به پوشیدن شلوارک از عقب ماندگی فرهنگی نمیاد. اتفاقا بپوشید خیلی هم قشنگه. اما همون لباسایی که تو دوبی و ترکیه میپوشید رو تن کنید. نه شلوارک ها و عرق گیرهای. بدترکیبی که وقتی مهمون تو خونه خودتون میاد میگید زشته لباسمو عوض کنم خدمت برسم. یه جوری ما بهمون بر میخوره شورتک آبی لنگرنشان با عرق گیر سفید قهوه ای میبینیم کنار خیابون داره شورت بچهش رو پهن میکنه. همونقدر که من گیلک باید درک کنم تو رو توهم باید متوجه ما باشی. نمیخوام دونه به دونه نام ببرم. اما من از مهمانم انتظار دارم مهمان خوبی باشند تا من میزبان بهتری باشم.
* شاید این درک دوطرفه سفر رو هم برای همه قشنگ تر کنه. ما با هر قومیت و نژادی نباید روبروی هم قرار بگیریم. توی مسافر تاج سر من باش و من مهمان قابل احترام تو. حالا به همه اینها این نکته رو اضافه کنید. گیلان و مازندران به لحاظ ساختار استان های توریستی نیستند.
* هییییچ کدوم از پارامترهای مقاصد توریستی رو ما نداریم. نه جاده مناسب، نه ظرفیت مهمان پذیری، نه هیچ چیز دیگه ای. شهرهای شمالی برای شمایی که در مسیر هستید حتی یک سطل اشغال ندارند که توی مسافر متمدن اشغال هات رو در اونجا بریزی و هزاران مثال دیگه اصلا چرا باید تنها سفرهای مقدور ایرانی ها شمال باشه ما باید به فکر جهانگردی باشیم و پاریس و ونیز بریم نه شمال این بخش سوم آتش اصلی اختلافات بین مردمه.
* اغلب شمالی ها نفعی از حضور مسافر نمی برند و ساختار نامناسب شهری اون ها رو آزرده میکنه . اغلب مسافر ها هم جای بهتری برای یک مسافرت کوتاه ندارند چاره چیه؟ بیشتر هوای همو داشته باشیم.
پاسخ ها