«بیش از ۳۰۰ هزار اوکراینی در جنگ آمریکا علیه روسیه که دلایل ژئوپولیتیک دارد کشته شدند...لوید آستین[وزیر دفاع آمریکا]آوریل ۲۰۲۲ گفته بود هدف ما در اینجا از پای درآوردن ارتش روسیه است. از پای درآوردن یعنی چه؟ یعنی به کشتن دادن اوکراینیها.»
کیهان نوشت: «بیش از ۳۰۰ هزار اوکراینی در جنگ آمریکا علیه روسیه که دلایل ژئوپولیتیک دارد کشته شدند...لوید آستین[وزیر دفاع آمریکا]آوریل ۲۰۲۲ گفته بود هدف ما در اینجا از پای درآوردن ارتش روسیه است. از پای درآوردن یعنی چه؟ یعنی به کشتن دادن اوکراینیها.»
این، بخشی از اظهارات اخیر «رابرت اف کندی»، نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و برادرزاده جان اف کندی معروف است. این دو جمله، حاوی نکات مهمی است که اگرچه، پیش از این از سوی افراد سرشناس دیگری مثل «جان مرشایمر» و «نوام چامسکی» با ادبیاتی متفاوت و مفهومی مشترک، بارها و بارها گفته شده اما تکرار آن از زبان نامزد انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا، بار دیگر توجهات را به جنگ خانمانسوز اوکراین که بیش از ۱۴ ماه است جریان دارد جلب کرده است. بخوانید:
این جملات میگویند، جنگی که در اوکراین جاری است، جنگ بین روسیه و اوکراین نیست بلکه، جنگ آمریکا با روسیه است و اوکراینیها صرفا گوشتهای قربانی هستند که دولتمردانشان جز «اطاعت» و «بله» گفتن، کاری از دستشان برنمیآید.
درباره جایگاه و شخصیت واقعی زلنسکی، این بازیگر سابق فیلمهای کمدی که زنجیرهایها درست مثل غربیها خیلی تلاش کردند «قهرمان وسط میدان» جایش بزنند، گزارشهای مستند زیادی در رسانههای متعدد دنیا منتشر شده و اینجا قصد نداریم روی شخصیت او مانور دهیم و یادآوری اظهارات نفتالی بنت راجع به او، صرفا برای این بود که بگوییم، امثال زلنسکی در این جنگ، واقعا کارهای نیستند و جنگی که در اوکراین جریان دارد و جان صدها هزار نفر را گرفته، جنگ بین غرب به رهبری آمریکا با روسیه است و همانطور که رابرت کندی هم میگوید، هدف آمریکا از این جنگ نیز، تضعیف روسیه به عنوان یکی از مدعیان بزرگ برهم زننده نظم جهانی است که آمریکا پس از جنگ دوم جهانی تنظیمش کرده است.
«کندی» این را هم میگوید که در این جنگ، اوکراین چیزی بالغ بر ۳۰۰ هزار کشته داشته است. این اظهارات یادآور اظهارات
«وادیم پریستایکو» سفیر اوکراین در لندن است که فروردین ماه سال جاری رسانهای شد.
جان مرشایمر، استاد روابط بینالملل و صاحب نظریه «رئالیسم تهاجمی» که معتقد است، آتش جنگ اوکراین را آمریکاییها روشن کردند و مقدمه این جنگ نیز سال ۲۰۰۸ و در بخارست پایهریزی شد، او میگوید:
«دیدگاه غالب در غرب این است که او (پوتین) یک متجاوز غیرمنطقی و نامطلع است که بهدنبال ایجاد روسیه بزرگ در قالب اتحاد جماهیر شوروی سابق است؛ بنابراین، به تنهایی مسئولیت کامل بحران اوکراین را برعهده دارد. اما این داستان اشتباه است. غرب و به ویژه آمریکا، مسئول اصلی بحرانی است که در فوریه ۲۰۱۴ آغاز شد و اکنون به جنگی تبدیل شده که نه تنها اوکراین را تهدید به ویرانی میکند، بلکه این پتانسیل را دارد که به یک جنگ اتمی بین روسیه و ناتو تبدیل شود... مشکل بر سر اوکراین در واقع در نشست بخارست ناتو درآوریل ۲۰۰۸ آغاز شد، زمانی که دولت جورج دابلیو بوش این ائتلاف را تحت فشار قرار داد تا اعلام کند که اوکراین و گرجستان عضو آن خواهند شد. مقامهای روسیه بلافاصله با خشم پاسخ دادند و این تصمیم را یک تهدید وجودی برای روسیه توصیف کردند و قول دادند که آن را خنثی کنند. به گفته یک روزنامهنگار معتبر روسی، پوتین به خشم آمد و هشدار داد که اگر اوکراین به ناتو بپیوندد، بدون کریمه و مناطق شرقی این کار را خواهد کرد و به سادگی از هم فرو خواهد پاشید...آمریکا اما خط قرمز مسکو را نادیده گرفت و تلاش کرد تا اوکراین را به یک سنگر غربی در مرز روسیه تبدیل کند. این استراتژی شامل دو عنصر دیگر بود نزدیک کردن اوکراین به اتحادیه اروپا و تبدیل آن به یک دموکراسی طرفدار آمریکا. این تلاشها سرانجام در فوریه ۲۰۱۴، پس از یک شورش (که مورد حمایت آمریکا قرار گرفت) باعث شد تا ویکتور یانوکوویچ رئیسجمهور طرفدار روسیه از اوکراین فرار کند. در پاسخ، روسیه کریمه را از اوکراین گرفت و به دامن زدن جنگ داخلی کمک کرد که در منطقه دونباس در شرق اوکراین آغاز شد... رویارویی بزرگ بعدی در دسامبر ۲۰۲۱ رخ داد و مستقیماً به جنگ فعلی منجر شد.»
واقعیت این است که آمریکای ۲۰۲۳، همان آمریکای ۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ است که به افغانستان و عراق حمله کرد با این تفاوت که این بار، چون قدرت سابق را ندارد، خود را مستقیما درگیر جنگ نکرده و هزینه این جنگ غیرمستقیم را هم بر سر متحدانش آوار کرده است. اوکراینِ امروز برای آمریکا کارکرد عراق و افغانستان آن سالها را دارد و برای این کشور که به دنبال حفظ جایگاه جهانی خود است، این که اروپاییهای چشم آبیِ اوکراینی کشته شوند یا عراق و افغانستانیهای مو مشکی، فرقی نمیکند. این وضع فقط مختص اوکراین نیست. برای چنین نظامی، فرقی بین آلمان، فرانسه، اوکراین و عراق، افغانستان و ایران وجود ندارد. آمریکا دوست و دشمن را «دنبالهرو» و «مطیع» میخواهد. این را ما نمیگوییم، امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فعلی فرانسه را هم میگوید: «اروپا باید در برابر فشارها برای تبدیل شدن به دنبالهروهای آمریکا مقاومت کند...خطر بزرگی که اروپا را تهدید میکند، گرفتار شدن در بحرانهایی است که برای ما نیست.»
وضعیت این روزهای اوکراین، فرانسه، انگلیس، سوریه، عراق، افغانستان و....به ما میگویند، آمریکا -فرقی نمیکند- با هر اسم و عنوانی وارد هر کشوری میشود، جز ویرانی، جنگ و بحران چیزی نصیب آن کشور نمیشود. سوریه و عراق و افغانستان را با ابزار داعش و تروریستهای تکفیری ویران میکند، آلمان و فرانسه و اوکراین را با ابزار روسیه به خاک سیاه مینشاند و چقدر پَرتند افرادی که، راهحل عبور از بحرانها را «تن دادن به قلدری آمریکا» معرفی میکنند!
این کشور غالبا از راهاندازی جنگ، انگیزههای اقتصادی نیز داشته و جنگ اوکراین نیز از این امر مستثنی نیست.
اکنون جای آن است به نظر رهبر انقلاب درباره جنگ اوکراین که این روزها آمریکاییها و اروپاییها نیز به آن اعتراف میکنند، اشاره کنیم، ایشان فرموده بودند: «جنگ اوکراین را آمریکا برای گسترش ناتو به شرق راهانداخت و اکنون نیز در حالی که مردم اوکراین گرفتار و دچار مشکلات هستند، بیشترین سود را از جنگ، آمریکا و کارخانجات اسلحهسازی آن میبرند و به همین علت، مانع کارهای لازم
برای خاتمه جنگ میشوند.»
پاسخ ها