توافق آتشبس بر اساس بیانیه جو بایدن، رئیسجمهور امریکا، نزدیک به آنچه حماس قبلاً تأیید کرده، دو کار را انجام میدهد: سرنگونی دولت نتانیاهو، سلب اختیار او برای به راهانداختن یک جنگ متناوب دائمی.
فرارو: توافق آتشبس بر اساس بیانیه جو بایدن، رئیسجمهور امریکا، نزدیک به آنچه حماس قبلاً تأیید کرده، دو کار را انجام میدهد: سرنگونی دولت نتانیاهو، سلب اختیار او برای به راهانداختن یک جنگ متناوب دائمی.
اکنون آشکار شده است که تنها راه نتانیاهو برای ادامه قدرت، نگهداشتن اسرائیل در مسیر جنگ دائمی سطح پایین در تمام مرزها است. جنگ او را در قدرت حفظ میکند و او را از زندانیشدن احتمالی به اتهام فساد دور میکند.
در شرایطی که رئیسجمهور فعلی ایالات متحده و هیچ رئیسجمهور آیندهای نمیتوانند و نمیخواهند از ابزارهای واقعی برای محدودکردن اسرائیل استفاده کنند، مانند قطع عرضه تسلیحات، ایالات متحده بهتازگی ارسال ۲۰ میلیارد دلار تسلیحات دیگر را به اسرائیل تصویب کرده و این سبب میشود تا نتانیاهو همچنان ثابتقدم باشد.
تنها مسیر حرکت به خط مقدم جبهه بعدی است، و بهسرعت، عملیات غزه در حال پایانیافتن است؛ زیرا یگانها برای جنگ بعدی با حزبالله در لبنان مستقر میشوند. همه مسیرهای دیگر به هلاکت نتانیاهو منجر خواهد شد. اما اجازه به این مرد برای ادامه درگیری در پنج جبهه هزینه را به طور گزاف بالا میبرد. واضحترین و سریعترین راه برای محاسبه هزینههای اجازه دادن به نتانیاهو برای ادامه قدرت را میتوان در اردن دید، کشوری که پناهندگان چند دهه جنگ را در خود جایداده است.
طرز فکر بدبینانه در مورد اردن این است که بگوییم این کشور از بحران سود میبرد چرا که کمکهای خارجی دریافت میکند.
در عوض، جهان غرب باید از خود بپرسد: اگر اردن دوباره به میدان جنگ تبدیل شود، مانند جنگ داخلی خود با سازمان آزادیبخش فلسطین در سال ۱۹۷۰، اوضاع در منطقه چگونه خواهد بود؟
بزرگترین تهدید برای اردن از سوی اسرائیل است. اسرائیل بر این عقیده است که “اردن فلسطین است”. نسخههای مختلفی از این موضوع وجود دارد، از جمله طرح آلون، به نام ایگال آلون، سیاستمدار اسرائیلی، که خواستار الحاق بخشهایی از کرانه باختری به اسرائیل و مابقی به اردن بود. این طرح برای «میانهروها»ی خودخوانده در اسرائیل جذابیت دارد.
لیکود از اسرائیل خواسته است که تمام کرانه باختری را تصرف کند و اردن را بهعنوان یک کشور فلسطینی اعلام کند. اخیراً، تیم دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق ایالات متحده، ایده کنفدراسیون اردنی و فلسطینی را مطرح کرده است. خامترین نسخه این طرح شامل تهدیدهای مستقیم روستاها و شهرهای فلسطینی در کرانه باختری اشغالی است که به آنها گفته میشود یا باید محل را ترک کنند یا توسط شهرکنشینان سوزانده خواهند شد.
“گزینه اردن” هرگز از گفتمان اسرائیل ناپدید نشده است. در سال ۲۰۱۰، سال صلح و امنیت نسبی برای اسرائیل، حدود نیمی از کنست ۱۲۰ عضوی، پیشنهادی را برای بحث در مورد «دو دولت برای دو ملت در دو سوی رود اردن» – یعنی اخراج دسته جمعی فلسطینیها به اردن ارائه کردند.
قطعنامهای که کنست درست قبل از آخرین سفر نتانیاهو به ایالات متحده برای غیرقانونی کردن یک کشور فلسطینی در آینده به تصویب رساند، بر همین اساس بود. در این قطعنامه آمده است: “کنست با ایجاد یک کشور فلسطینی در هر قطعه زمینی در غرب رود اردن مخالف است. وجود یک کشور فلسطینی در قلب اسرائیل، تهدیدی برای موجودیت اسرائیل و شهروندان آن خواهد بود، منازعه اسرائیل و فلسطین را بیشتر خواهد کرد و منبع بیثباتی برای کل منطقه خواهد بود. ”این قطعنامه با ۶۸ رای موافق در مقابل ۹ رای مخالف به تصویب رسید.
برای هر اردنی، مفهوم جمله “هر قطعه زمینی در غرب رود اردن” کاملاً روشن است. این بدان معناست که اسرائیل تنها جایی که در آن تأسیس یک کشور فلسطینی را تحمل میکند اردن است.
به یک دلیل بسیار خوب این هفته ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن اعلام کرد که منطقه “نمیپذیرد که آینده منطقه در گروگان سیاستهای دولت افراطی اسرائیل باشد”. اما مشکلات او (پادشاه اردن) برای حفظ وفاداری مردم و حاکمیت خود تازه شروع شده است.
نسلکشی اسرائیل علیه مردم غزه ملک عبدالله را در دوراهی بزرگی قرار داده است. پاسخ او تاکنون این بوده است که بین دو سیاست متناقض حرکت کند. این عمل خطرناک متعادلکننده بندبازی برای ثبات در اردن است.
اولین و واضحترین پاسخ این است که ببینیم در کرانه باختری اشغالی تحت رهبری بن غفیر، به عنوان یک تهدید برای موجودیت اردن، چه اتفاقی میافتد.
تسلیح شهرکنشینان، حملات مکرر به روستاها و شهرهای فلسطینی، یورش به مسجدالاقصی و اخیراً بیانیه بن غفیر مبنی بر اینکه نماز یهودیان در مسجد الاقصی مجاز است، همهوهمه تنها یک هدف دارند: فشار بر فلسطینیها برای ترک خانههایشان و حرکت بهسوی شرق کرانه باختری.
بن غفیر عمداً تولیت اماکن مقدس مسلمانان و مسیحیان در بیتالمقدس توسط پادشاهی اردن را تحقیر میکند.
ایمن الصفدی وزیر خارجه اردن مدام زنگ خطر را به صدا در آورده و میگوید: فشار اسرائیل برای آوارگی فلسطینیان در غزه میتواند منطقه را به سمت یک درگیری منطقهای سوق دهد. وی پس از کشتهشدن اسماعیل هنیه، رهبر سیاسی حماس در تهران، اسرائیل را کشوری سرکش خواند.
پس از آن که اسرائیل کاتز وزیر خارجه رژیم اسرائیل مجدداً خواستار ساخت دیوار در امتداد مرز با اردن برای جلوگیری از “قاچاق” از طریق مرز شد، الصفدی گفت: ” ادعاهای ساختگی و دروغهای منتشر شده توسط مقامات افراطی اسرائیل هیچکدام نمیتوانند این واقعیت را پنهان کنند که تجاوزات اسرائیل به غزه بزرگترین تهدید برای امنیت و ثبات منطقه است. ”
سیاستهای اسرائیل صدای ملکه رانیا (بانوی اول اردن) را هم که خود فلسطینی است در آورد. او در گفتگو با سی. ان. ان. گرسنگی گسترده در غزه را “شرمآور” توصیف کرد.
سازمان اطلاعات اردن سازمانی گسترده است که بهعنوان یک دولت موازی عمل میکند. این سازمان که تحت آموزش MI۶ قرار گرفته، به سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل، غرب و امارات مرتبط است.
مخابرات اردن همواره از ترس قدرتیابی اخوانالمسلمین در هراس است و محبوبیت بالای شاخه نظامی حماس در خیابانهای اردن پس از ۷ اکتبر را بهعنوان یک تهدید ملی میبیند؛ بنابراین، این دستگاه تمام تلاش خود را برای سرکوب اعتراضات مردمی به کار میگیرد.
مقامات اردنی بهتازگی دامنه و تعریف جرایم سایبری را گسترش دادهاند تا شامل “انتشار اخبار جعلی”، “تحریک نفاق”، “تهدید صلح اجتماعی” و “بیاحترامی به ادیان” شود، ابزاری که به طور انحصاری علیه تظاهرات حامی فلسطین استفاده میشود. بر اساس گزارش سازمان دیدهبان حقوق بشر، تعداد زیادی بر اساس این ماده بازداشت شدهاند.
زمانی که نیروهای امنیتی اردن سارا الطاهیر و مادرش را به خاطر بالا بردن بنری که تولیت هاشمیها بر مسجدالاقصی را زیر سوال میبرد، بازداشت کردند، خشم عمومی را برانگیخت. سازمان اطلاعاتی اردن تنها به یک ارباب خارجی خدمت میکند و از سوی همان ارباب هم تحقیر میشود. اسرائیل در موقعیت برتری طبیعی نسبت به متحدان خود در جهان عرب قرار دارد.
به همین ترتیب، اسرائیل همچنان بر اردن فشار میآورد و بر دسترسی نیروی هوایی خود به فضای هوایی اردن در صورت حمله موشکی و پهپادی از سوی ایران تأکید میکند. بهمحض اینکه کانال ۱۲ به نقل از یک مقام گفت که اردن اجازه خواهد داد جنگندههای اسرائیلی از فضای هواییاش برای خنثیکردن حمله احتمالی از ایران در پاسخ به ترور هنیه در تهران استفاده کنند، مقامات اردنی مجبور شدند انکارهای فوری و توخالی صادر کنند.
تلویزیون دولتی اردن، المملکه، به نقل از یک منبع مطلع اعلام کرد که پادشاهی تحت هیچ شرایطی اجازه استفاده از فضای هواییاش را به هیچ طرفی نخواهد داد و اجازه پاسخ نظامی به هیچ طرف متخاصم را هم نمیدهد. کدام یک از این دو بیانیه برای اردنیها قابل باور است؟ البته بیانیه اسرائیل –، زیرا همه میدانند که اردن قدرتی برای جلوگیری از استفاده اسرائیل یا ایالات متحده از آسمانش ندارد. چنین حوادثی قدرت پادشاه را تضعیف و زندگی را برای کسانی که میخواهند بهطور غیررسمی به همکاری با اسرائیل ادامه دهند، بسیار دشوار میکند.
تمام این مسائل پیامد فوری دارد. طولانیترین و به طور سنتی آرامترین مرز اسرائیل هر هفته بیشتر و بیشتر نفوذپذیر میشود. بر اساس گزارش روزنامه معاریو، در هفتههای اخیر بیش از ۴۰۰۰ نفر از مرز اسرائیل نفوذ کردهاند – و مقامات اسرائیلی تنها بخشی از آنها را دستگیر میکنند. انگیزهها متفاوت هستند. ممکن است به دنبال کار یا در حال قاچاق مواد مخدر باشند. اما برخی نیز در حال قاچاق سلاح به کرانه باختری اشغالی هستند.
اسحاق واسرلاوف، وزیر توسعه النقب و الجلیل در کابینه رژیم صهیونیستی، بهتازگی خواستار جلسهای عمومی دولت برای بحث درباره آنچه که او “نفوذ گسترده از اردن” نامید، شد. معاریو به نقل از واسرلاوف در گزارش خود نوشت: “این فقط یک مشکل جمعیتی نیست. این یک تهدید واقعی برای تمامیت دولت اسرائیل است. مرزهای باز بهعنوان کانالی برای قاچاق سلاح، مواد مخدر و مواد خطرناک استفاده میشود و به دشمنان ما اجازه میدهد که به سرزمین ما نفوذ کنند. ”
بنابراین، پاسخ اسرائیل ساخت دیوار دیگری و نظامیسازی مرز خواهد بود. رادیو ارتش اسرائیل بهتازگی گزارش داد که رئیس ستاد ارتش، هرتزی هالوی، در حال فکرکردن به ایجاد یک گردان نظامی جدید برای استقرار در طول صدها کیلومتر در مرز اردن است. زمانی که حزبالله و ایران تاکید کردند که به ترورهای هنیه و فرمانده حزبالله، فواد شکر، پاسخ خواهند داد، الصفدی به تهران پرواز کرد تا از تکرار آنچه در آسمانهای اردن در آوریل اتفاق افتاد، که جنگندههای اسرائیلی و امریکایی پهپادها را قبل از رسیدن به اسرائیل سرنگون کردند، جلوگیری کند.
سفر الصفدی اولین سفر رسمی وزیر خارجه اردن به ایران در دو دهه اخیر بود، اما در واقعیت، این سفر تنها نشان داد که حفظ تعادل فعلی چقدر دشوار است.
حتی مجریان تلویزیونی وابسته به سازمان اطلاعات اردن وقتی با یادآوری درگیریهای فرقهای ۱۹۷۰ علیه مردم فلسطین صحبت میکنند، دیگر کسی به سخنان آنها گوش نمیدهد.
اسرائیل قدرتی برای جلوگیری وقایع ندارد. این کشور تنها قدرت ایجاد جنگ و درگیری را در منطقهای بسیار بزرگتر از غزه و کرانه باختری دارد.
اگر به نتانیاهو اجازه داده شود که به مأموریت کنونی خود برای حل مسئله فلسطینیها بهزور ادامه دهد، حفظ توازن در اردن غیرممکن خواهد بود. سقوط از دور و به طور گسترده احساس خواهد شد.
پاسخ ها