میلاد جلیل زاده، خبرنگار نوشت: اعطای جایزه بهترین کارگردانی فجر چهل و دوم به بهروز افخمی خیلیها را متعجب و البته بعضیها را عصبانی کرد.
چارسو فرهنگ: میلاد جلیل زاده، خبرنگار نوشت: اعطای جایزه بهترین کارگردانی فجر چهل و دوم به بهروز افخمی خیلیها را متعجب و البته بعضیها را عصبانی کرد. گذشته از کسانی که پیشداوریهای سیاسی دارند یا به هر دلیلی ممکن است با شخصیت فردی و اجتماعی این فیلمساز مشکل داشته باشند، عدهای از علاقهمندان سینما که این دستهبندیهای سیاسی روی موضعگیریشان تاثیر نداشته و حتی بعضی از آنهایی که جزء علاقهمندان فیلمهای قبلی او بودند هم نسبت به این جایزه متعجب شدند. مسئله اینجاست که فیلم «صبح اعدام» یک تجربهگرایی بازیگوشانه بود با تلمیحی به سینمای کلاسیک هنری (اگر این عبارت درست باشد) و حتی اگر تمام انتقاداتی که به بعضی از بخشهای کارگردانی فیلم وارد میشد را در نظر نگیریم، اینکه چنین فیلمی در یک جشنواره ملی جایزه کارگردانی بگیرد چندان منطقی به نظر نمیرسد.
این مسئله ربطی به سلیقه ندارد و با رویکرد جشنوارهای که دارای ابعاد ملی است و از فیلمهای سرگرمکننده تا پروژههای بزرگ را در گردونه رقابتش قرار داده همخوان به نظر نمیرسد. این فیلمها معمولاً در جشنوارههای جایزه میگیرند که سیاست اعلامیشان حمایت از فیلمهای آوانگارد و ساختارشکن است. در ضمن بهروز افخمی سه-چهار دهه است که وارد کار حرفهای شده و فیلم و سریالهای بزرگی ساخته و به نظر نمیرسد که برای ادامه کار نیاز به تشویق داشته باشد. در عوض سزاوارتر به نظر میرسید که این تشویق و روحیهبخشی به جوانترهایی تعلق بگیرد که میخواهند با اولین کار حرفهای، توانایی خودشان را به بقیه نشان بدهند.
به عبارتی اگر این جایزه به یکی از جوانترهای سینمای ایران داده میشد، این کار هیئت داوران یک حرکت رو به جلو در به رسمیت شناختن استعدادی نو بود و وقتی آن چهره تازهوارد بعد از چند سال به اوج میرسید، همین جایزه شجاعانه و پیشدستانه، جزء افتخارات این جشنواره در آینده بهحساب میآمد.
پاسخ ها