در این مقاله قرار است چند داستان کوتاه و جالب از سراسر دنیا را با هم مرور کنیم.
برترینها - مهسا شفیعی: در این مقاله قرار است چند داستان کوتاه و جالب از سراسر دنیا را با هم مرور کنیم. بعضی از این داستانها شما را احساساتی خواهد کرد و بعضی شاید لبخند رضایتی بر روی لبانتان بنشاند. در هر صورت مانند همیشه امیدوارم از مطالعه این مقاله لذت ببرید.
اگر اهل فوتبال دیدن باشید حتما سادیو مانه، ستاره تیم ملی سنگال و باشگاه بایرن مونیخ را میشناسید و از تواضع و خیرخواهی او هم شنیدهاید. این ستاره سابق لیورپول برای تمامی جمعیت روستایی در سنگال که در آن بزرگ شده، حقوق ماهانه 70 یورویی در نظر گرفته است و البته این فقط گوشهای از کارهای انساندوستانه مانه در سنگال، قاره آفریقا و دنیاست. سادیو مانه درباره این موضوع میگوید:"من نیازی به نمایش ماشینهای لوکس، خانههای آنچنانی و هواپیماهای شخصی ندارم. در عوض من ترجیح میدهم بخش کوچکی از آنچه نصیب من شده به مردمم و هموطنانم برسد. من اینگونه خوشحال هستم."
در سال 1996 ساختمانی در نیویورک سیتی دچار آتشسوزی شد و گربه مادری که در عکس مشخص است متوجه شد هر 5 تولهاش درون ساختمان هستند. گربه مادر تصمیم گرفت وارد ساختمانی شود که آتشنشانهای مجهز به لباس ایمنی هم صلاح نمیدیدند واردش شوند. این سمبل خودخواهی و بیوفایی 5 بار وارد ساختمان سوزان شد و هر بار یکی از تولههایش را بیرون آورد به طوریکه وقتی اخرین توله را نجات داد به خاطر شدت صدمات وارده مقابل ساختمان از هوش رفت. البته این داستان پایانی خوش داشت و گربه مادر خیلی زود درمان شد و همراه 5 توله سالمش توسط یکی از تماشاچیانِ عملیات نجاتِ قهرمانانهاش به سرپرستی پذیرفته شد.
17 ساعت پس از وقوع زلزله در سوریه، امدادگران این دختر 7 ساله را به همراه برادر کوچکترش از زیر آوار بیرون آوردند. ظاهرا دخترِ کوچک تمام این 17 ساعت را به مراقبت از برادر کوچکترش پرداخته و او در تمام این مدت همانطور که درتصویر میبینید با دستان کوچکش از سر و صورت برادرش محافظت میکرده است. هر دو کودک در نهایت از زیر آوار بیرون کشیده شدند و پس از رسیدگیهای جزیی اعلام شد حال عمومی خواهر و برادر شجاع کاملا خوب است.
شما در حال تماشای تصویر کوسه پلنگی هستید. کوسه پلنگی که به مهربانترین و انسان دوستترین کوسه دنیا هم معروف است از نظر جانورشناسان به معنی واقعی کلمه هیچ خطری برای انسان ندارد. علاوه بر این کوسه پلنگی میل فراوانی به ارتباط با انسانها از خود نشان میدهد و بارها دیده شده بدون هیچ دلیل خاصی و فقط برای ارتباط به انسانها نزدیک میشوند.
مجسمهای که در حال تماشایش هستید درحقیقت سنگ قبر یک پسرِ کوچک است. این پسر کوچک در سال 2000 در خواب از دنیا رفت و پدرش این سنگ قبر را برای او طراحی کرد. این پسرِ کوچک از بدو تولد بیمار بود و همین بیماریها باعث شدند او در بیشتر عمرِ کوتاهش نابینا واز کمر به پایین فلج باشد. پدرِ این پسر این سنگ قبر را برای نمایش "آزاد شدن او از محدودیتهای زمینی" به این شکل طراحی کرد.
در سال 1981 در بیمارستانی یک نوزاد زودتر از موعد مقرر به دنیا آمد. امید کمی به زنده ماندن این نوزاد نارس وجود داشت اما پزشکِ شیفت تصمیم گرفت حتی پس از پایان کارش تمام شب را به رسیدگی به این کودک بگذراند و در نهایت هم کودک زنده ماند. 30 سال بعد پزشک جوان که حالا مرد مسنی بود دچار یک تصادف شدید رانندگی شد و با جراحات زیاد درون خودرویش محبوس شد. در اوج ناامیدی پزشک، یک مامور اورژانس به صحنه رسید و مرد مجروح را از مرگ حتمی نجات داد. حتما خودتان میتوانید حدس بزنید اما آن مامور اورژانس درواقع کریس تروکی یا همان نوزاد نارس بود.
در سال 2013 مرد بیخانمانی به نام بیلی رِی هریس یک حلقه به ارزش 4 هزار دلار در خیابان پیدا کرد و با وجود وضعیت بد مالی، سعی کرد صاحبش را پیدا کند. سارا دارلینگ یا همان صاحب حلقه که حتی متوجه گم شدنِ انگشترش هم نشده بود به شدت تحت تاثیر درستکاری بیلی قرار گرفت. سارا مانند اتفاقات مشابه در کشورمان ده دلار در جیب بیلی نگذاشت و در عوض به خانه رفت و ضمن پست کردن آن رویداد، یک حسابِ مشابه خیریه برای بیلی ایجاد کرد. مردم از سراسر دنیا تحت تاثیر کار بیلی قرار گرفته بودند و در عرض چند روز 180 هزار دلار به بیلی کمک کردند. بیلی در نهایت پاداش دستهای پاکش را با یک خانه، خودرو و شغل جدید گرفت.
مایک تایسون، قهرمان سابق بوکس در آمریکا و یکی از نوابغ این ورزش میگوید:"شبکههای اجتماعی و شکل ارتباط در اینترنت باعث شده بسیاری از مردم بدون ترس از اینکه مشتی به صورتشان کوبیده شود، زیادی راحت به بقیه توهین و بیاحترامی کنند."
چند سال پیش از کریستیانو رونالدو خواسته شد برای کمک به درمان اختلال ژنتیکی یک نوزاد ده ماهه، کفشهایش را برای برگزاری یک مزایده اهدا کند. رونالدو در عوض تمام 83 هزار دلار هزینه درمان نوزاد را متقبل شد و علاوه بر آن در نهایت کفشهایش را هم به کودک بخشید تا او دیگر مجبور به فروختن آنها نباشد.
تیتر این قسمت درحقیقت لقب مردی به نام جیمز هریسون است. جیمز از زمانی که مطلع شد خونش حاوی یک آنتی بادیِ به شدت نادر است که از مرگ نوزادان جلوگیری میکند، بیش از هزار بار خون اهدا کرد. تخمین زده میشود بیش از 2.5 میلیون نوزاد مبتلا به بیماری ریسوس(Rhesus) به خاطر اعمال جیمز از مرگ حتمی نجات پیدا کردهاند.
تصویری که مشاهده میکنید عکسی از یک هنر خیابانی است که توسط کوین لی اجرا شده است. کوین شمایلِ این کودک را طوری روی پلهها ترسیم کرده که ناخودآگاه نامرئی بودن و مهم نبودن فقرا را به ذهن میآورد. تصویر این کودک هر روز توسط هزاران نفر لگد میشود و شاید هر روز چند نفر به این فکر کنند بابتِ موقعیت امروزشان چند انسانِ فقیرِ بیاهمیت را زیر پا گذاشتهاند.
این تصویر فوقالعاده از یک شیر نر تنها ثانیههایی قبل از حمله را پیش از این دیده باشید یا نه حتما قبول دارید که یک عکس فوقالعاده است. جالب است بدانید عکاس این عکس یعنی عطیف سعید این عکس را واقعا در حالی گرفته که شیر در حال حمله به او بوده است. عطیف نزدیک بود برای ثبت یک عکس بینقص جانش را فدا کند. او که نزدیک شدن شیر گرسنه را دیده بود تا ثانیه آخر برای ثبت یک عکس بهتر سر جایش ماند و در نهایت پس از ثبت عکس به طرز معجزه آسایی از حمله شیر نجات پیدا کرد.
داستان از این قرار است که در سال 1915 زنی که قرار بود در مراسم خاکسپاری خواهرش شرکت کند، دقایقی دیر و پس از دفن جسد به مراسم رسید. زنِ داغدیده پاهایش را در یک کفش کرد که من حتما باید برای بار آخر خواهرم را ببینم و در نهایت کشیش را مجاب کرد تابوت را برای آخرین دیدار از خاک بیرون بیاورد. تابوت از خاک بیرون آمد و در تابوت باز شد اما اتفاقی غیرمنتظره افتاد. متوفی یا اِسی دونبار درون تابوت نشسته بود و لبخند میزد. جالب است بدانید اسی که اگر خواهرش به موقع به مراسم میرسید زیر خروارها خاک رفته بود 47 سال پس از آن اتفاق به زندگی ادامه داد و تقریبا نیم قرن بعد از آن مراسم واقعا مرد.
پاسخ ها