شادی انسان از عوامل متعدد تاثیر می پذیرد که بیان تفصیلی تمام آنها لازم و مقدور نمی باشد، لکن در ادامه به ذکر مهم ترین عومل پرداخته می شود که عبارتند از: شخصیت، عزت نفس، اعتقادات مذهبی، سرمایه اجتماعی، فعالیت های اوقات فراغت، اوضاع اقتصادی، رضایت شغلی، سلامتی، وضعیت تاهل، جنسیت، سن و تحصیلات و سرور و دیگر هیجانات مثبت، خشنودی، شوخی و خنده، روابط اجتماعی.
۱-۱۱-۲-۲- شخصیت
مطالعات مختلف نشان می دهند که ابعاد شخصیتی افراد بر شادی و نشاط آنها تاثیر زیادی دارد. کارشناسان به طور منطقی توافق کرده اند که دو بعد شخصیت از اهمیت بیشتری برخوردارند. آیزیک (به نقل از جعفری و همکاران، ۱۹۹۰) این دو بعد را برونگرایی و آرامش، درون گرایی و عصبانیت نامید. آیزیک معتقد است که : «اکثر مردم شخصیتی تک بعدی و افراطی ندارند و به این ترتیب فرد عادی کسی است که نه درون گرا است و نه برون گرا؛ نه عصبانی و خشن است و نه کاملا آرام و خونسرد؛ با این حال شخصیت بسیاری از افراد در یک بعد نسبت به بعد دیگر پیشرفته تر است. به همین جهت برخی افراد برون گرا و برخی افراد درون گرا هستند».
«داینر»[۱] (به نقل از جعفری و همکاران، ۱۹۸۴) معتقد است که: «شادی حداقل دارای سه جزء است: عاطفه مثبت، عاطفه منفی و متغیرهایی مانند رضایت از زندگی». عاطفه مثبت دارای ارتباط قوی با برون گرایی و عاطفه منفی با روان رنجوری ارتباط دارد. «دنیو و کوپر»[۲] (۱۹۹۸ به نقل از جعفری و همکاران،) و «آرگایل و همکاران»[۳] (به نقل از آراگایل، ترجمه بهرامی و همکاران ، ۱۹۹۵) با انجام مطالعات مختلفی همبستگی برون گرایی و شادی را به ترتیب ۲۲% و ۴۵% گزارش کرده اند.
روان شناسان مطالعات زیادی راجع به تاثیر شخصیت در میزان شادی انجام داده اند که همگی وجود رابطه مثبت برون گرایی با شادی را تایید می کنند. پژوهش طولی «کاستا و همکاران»[۴](به نقل از جعفری و همکاران، ۱۹۸۱) نتیجه جالب توجهی به دست می دهد. آنها گزارش کرده اند که برون گرایی، عاطفه مثبت و شادی هفده سال بعد فرد را پیش بینی می کند. این مطالعه نشان می دهد که برون گرایی، بهترین پیش بینی کننده شا دی و درون گرایی بهترین پیش بینی کننده عاطفی منفی و ناشادی است. ارتباط شدی با برون گرایی آنقدر مسلم و قوی است که برخی از صاحبنظران تعریف شادی را بدون در نظر گرفتن برون گرایی صحیح نمی دانند و تعریف خود از شادی را اینگونه بیان می کنند «شادی چیزی است به نام برون گرایی ثابت».
پژوهش های متعدد این تعریف از شادی را تایید می کند که از جمله آنها می توان به پژوهش فرانسیس و همکاران[۵] (به نقل از جعفری و همکاران، ۱۹۸۱) و فرانسیس (به نقل از جعفری و همکاران، ۱۹۹۹) اشاره کرد. برخی از صاحبنظران ارتباط برون گرایی و نشاط را با ارائه فرضیه وجود ژن شادی توضیح می دهند. لایکن [۶] (به نقل از جعفری و همکاران، ۱۹۹۹) معتقد است که : «۴۰ تا ۵۰ درصد اختلاف سطح شادی به عوامل ژنتیکی مربوط می باشد». این گفته را می توان چنین تفسیر کرد که تقریبا نیمی از شادی افراد ناشی از عوامل وراثتی است و و نیم دیگر آن اکتسابی و مربوط به محیط و عوامل د یگر است.
با این وجود هیلز و همکاران[۷] (ترجمه جواد زاده، ۲۰۰۱) مهم ترین عامل موثر بر شادی را ثبات هیجانی می دانند، وجود درون گرایان شادی فرضیه شادی با برون گرایی بهتر از هر چیز دیگر تبیین می شود از زیر سوال برده است.
۲-۱۱-۲-۲- عزت نفس
عزت نفس یکی از عواملی است که تاثیر آن بر میزان شادی افراد مورد پژوهش های زیادی قرار گرفته و مشخص شده است که نقش مثبتی در افزایش شادی انسان ها دارد. وارت[۸] (به نقل از جعفری و همکاران، ۲۰۰۱) عزت نفس را اساسی ترین لازمه شادی می داند. ویلسون[۹] (به نفس از جعفری و همکاران، ۱۹۶۷) گزارش کرده است که عزت نفس یکی از مهم ترین پیش بینی کننده های شادی است. اهمیت عزت نفس در ایجاد شادی به حدی است که برخی از صاحبنظران و پژوهشگران روان شناسی شادی از جمله آرگایل (به نقل از جعفری و همکاران، ۲۰۰۱) آن را جزء جدایی ناپذیر شادی می دانند. شباهت زیاد پرسشنامه های سنجش شادی و پرسشنامه های سنجش عزت نفس گواهی بر این ادعا است. داینر (به نقل از جعفری و همکاران، ۱۹۸۴) با استناد به ۱۱ پژوهش، به وجود همبستگی بین شادی و عزت نفس اشاره می کند.
پژوهشات نشان می دهد که داشنجویانی که دارای عزت نفس پایین هستند از حضور در جمع خودداری نموده و این امر سبب گوشه گیر شدن آنها و دنبال آن افسردگی می گردد. افسردگی نیز موجب کاهش روان شناسی هنگام وجود احساس ناراحتی و عدم وجود شادی، عزت نفس افراد کاهش می یابد به عبارت دیگر بین شادی و عزت نفس ارتباط دو سویه وجود دارد.
اما آرگایل و لو[۱۰] (به نقل از آرگایل، ترجمه بهرامی و همکاران، ۱۹۹۰) معتقدند که: «عزت نفس شادی را افزایش می دهد اما عدم شادی موجب کاهش عزت نفس نمی شود». مطالعات متعددی نشان داده اند، که عزت نفس و شادی با هم همبستگی، دارند که این همبستگی ۵% یا بیشتر باشد (وین هوون، به نقل از آرگایل، ترجمه بهرامی و همکاران، ۱۹۹۴) . گرب و همکاران[۱۱] (به نقل از آرگایل، ترجمه بهرامی و همکاران، ۱۹۹۶) به همبستگی ۸۲% بین عزت نفس و شادی پی بردند.
در یک مطالعه آمریکایی، رضایت از خویشتن همبستگی بالایی (۵۵%) با رضایت کلی داشت (کمپبل[۱۲]، به نقل از آرگایل، ترجمه بهرامی و همکاران، ۱۹۸۱). هیلز و آرگایل (به نقل از آرگایل، ترجمه بهرامی و همکاران، ۱۹۹۸) همبستگی ۷۸% را در یک نمونه انگلیسی به دست آوردند. عزت نفس بیش از هر متغیر شناختی دیگر، به عنوان بخشی از خوشبختی تلقی شده است. همانگونه که هیلز و آرگایل دریافتند عزت نفس نسبت به برونگرایی همبستگی قوی تری با مقیاس های خوشبختی داشت. آریندل و همکاران [۱۳] (به نقل از آرگایل، ترجمه بهرامی و همکاران، ۱۹۹۷) در مطالعه رضایت شغلی ۱۷۷۵ کارگر، دریافتند که عزت نفس با رضایت از زندگی ۴۵% با روان نژندی ۳۰% و با برون گرایی ۱۰% همبستگی دارد. روزنبرگ و همکاران [۱۴] (به نقل از آرگایل، ترجمه بهرامی و همکاران، ۱۹۹۵) اثرات اعتماد به نفس کلی و تحصیلی دانش اموزان کلاس دهم را مقایسه کردند. عزت نفس کلی، همبستگی قوی تری با شادی (۵۵) و عاطفه منفی (۴۳۵) داشت، اما عزت نفس تحصیلی ارتباط بیشتر با نمرات تحصیلی داشت.
۳-۱۱-۲-۲- اعتقادات مذهبی
یکی از عواملی که موجب شادی فرد می شود ایمان مذهبی است. به نظر شواب و پترسون[۱۵] (به نقل از جعفری و همکاران، ۱۹۹۰): «فرد با ایمانی که خداوند را حامی و مراقب خود می داند احساس رها شدگی، پوچی و تنهایی نمی کند». مایرز (به نقل از جعفری و همکاران، ۱۹۹۲) یکی از عوامل ایجاد شادی را ایمان مذهبی می داند. ایمانی که حمایت همگانیف هدفمندی، احساس پذیرفته بودن و امید را برای فرد به دنبال دارد. گریلی[۱۶] (به نقل از جعفری و همکاران، ۱۹۷۵) معتقد است : «فعالیت های مذهبی دارای کارکردهایی هستند که نهایتا موجب افزایش شادی فردی می گردد».
پولوما و پندلتون[۱۷] (به نقل از جعفری و همکاران، ۱۹۹۰) طی پژوهشی ابعاد مختلف مذهبی بودن و سلامتی کل افراد را مورد مطالعه قرار داده اند. آنها در مطالعه ی خود به وجود ارتباط بین مذهبی بودن و احساس شادمانی پی بردند، آنها دریافتند افرادی که خود را مذهبی می دانند (نسبت به کسانی که خود را مذهبی نمی دانند) سطح بالایی از شادی، سلامت جسمانی و پائین بودن افسردگی را نشان می دهند. همچنین افرادی که مذهب و مذهبی بودن را یکی از اصول مهم زندگی خود می دانند احساس هدفمندی، امیدواری و برخورداری از حمایت اجتماعی می کنند. پولوما و پندلتون (به نقل از جعفری و همکاران، ۱۹۹۱) در یک پژوهش پیمایشی که در مورد ۹۲۷ نفر در دیتون اوهایو انجام دادند دریافتند که طبق اظهار نظرهای شرکت کنندگان در پژوهش، دعا و نیایش بیشترین تاثیر رادر ایجاد شادی دارد.
پژوهش های پولوما و گلوپ[۱۸] (به نقل از جعفری و همکاران، ۱۹۹۱) و برون[۱۹] (به نقل از جعفری و همکاران، ۱۹۹۴) نیز موید این امر است که دعا و نیایش قوی ترین عامل تبیین کننده ی بخشایش در افراد بوده و آنها را در کنار آمدن با مشکلات به ویژه مشکلاتی که شخصا بر آنها کنترل ندارند کمک کرده و موجب افزایش شادی در آنها می شود. هیلز و آرگایل (به نقل از آرگایل، ترجمه بهرامی و همکاران، ۱۹۹۸) به کارکردهایی از جمله احساس اتصال با معبودی که بسیار قدرتمند و مقدس است، عشق، برابری و احساس جمع بودن اشاره می نمایند. همچنین در مذاهب مختلف ایماژهیی از جمله آب، گرما، نور آتش دیده می شود که همگی موجب افزایش شادی در افراد می گردد. پژوهشات مختلفی راجع به تاثیر ا یمان و فعالیت های مذهبی بر میزان شادی افراد انجام شده است که از جمله آنها می توان به پژوهش «هی»[۲۰] (به نقل از جعفری و همکاران، ۱۹۸۲) اشاره کرد. او در پژوهش خود گزارش کرده است که ۶۱% از کسانی که در مراسم های مذهبی شرکت می کنند احساس آرامش و شادی و نشاط را ابراز می کنند.
در پژوهش دیگری که توسط هالمان و همکاران[۲۱] (به نقل از جعفری و همکاران، ۱۹۸۷) انجام شده این نتیجه به دست آمد که فعالیت های مذهبی از جمله حضور یافتن در کلیسا بر میزان نشاط افراد می افزاید. آنها در توجیه علت این امر به حمایت اجتماعی که حاصل از شرکت در فعالیت های دسته جمعی است اشاره می کنند. کالدور[۲۲] (به نقل از جعفری و همکاران، ۱۹۹۴) معتقد است که افراد مذهبی نزدیک ترین دوستان خود را از میان افراد مذهبی انتخاب می کنند و در نتیجه تعداد دوستان افراد مذهبی افزایش می یابد و از حمایت اجتماعی بیشتری برخوردار خواهند بود و لذا کمتر احساس تنهایی می کنند. افراد مذهبی علاوه بر داشتن احساس نزدیکی به خداوند، دید مثبتی نسبت به مردم دارند و همه اینها بر میزان نشاط افراد مذهبی می افزاید.
در طی اعصار، گاهی مذهب تلاش نموده تا رفتار خوب و محبت آمیز را با نکوهش شادی پرورش دهد. ما به طور مستقیم یا غیر مستقیم آموخته ایم که تهیدستی، رنج و از خود گذشتگی به نحوی از ما انسان های خوبی می سازد. مهم است به خاطر داشته باشیم، وابستگی های مذهبی متمایز از رابطه ما با خداوند است. ما می توانیم به مذهب به شیوه دیگری بنگریم، بدون اینکه به کلی آن را رد کنیم. ما برای چیزهایی که نمی توانیم کنترل کنیم، به جای انتخاب شادی، احساس گناه، ترس یا اضطراب را بر می گزینیم. همچنین ممکن است در اندوه ما تمایلی به سوی خودبینی وجود داشته باشید. شاید ما افراد شاد را سبکسر، خودخواه و کم هوش بدانیم. دو عامل قدرتمند، مذهب و وجدان اجتماعی برای شاد بودن احساس گناه پدید می آورند (ری، ترجمه پروین، ۱۳۷۹)
۴-۱۱-۲-۲- سرمایه اجتماعی
یکی از مفاهیمی که در سالهای اخیر وارد حوزه علوم اجتماعی و اقتصادی شده است مفهوم سرمایه اجتماعی است. ریچاردروز [۲۳] (به نقل از جعفری و همکاران، ۲۰۰۰) سرمایه اجتماعی یا همبستگی اجتماعی را عبارت از چگونگی شبکه روابط اجتماعی، دوستی ها، احساس کنترل شخصی و اعتماد اجتماعی می داند. او معتقد است: «سرمایه اجتماعی بیش از سرمایه انسانی (میزان تحصیلات، درآمد، موقعیت اجتماعی فرد و ...) در میزان شادی افراد جامعه موثر است.»
در پژوهشی که با همکاری دانشگاه هاروارد و مرکز بشردوستی دانشگاه ایندیانا[۲۴]، توسط پوتنام و همکاران[۲۵] انجام شد، محققان دریافتند که افرادی که از نظر روابط اجتماعی مهارت بیشتری دارند و بهتر می توانند با مردم رابطه برقرار کنند نسبت به افرادی که از نظر مالی غنی تر، ولی روابط اجتماعی مطلوبی ندارند، شادتر هستند.
به نظر پوتنام و همکاران سرمایه اجتماعی عبارتست از: «ارتباطاتی که بین مردم وجود دارد و محل زندگی آنها را از نظر روابط اجتماعی غنی می سازد». آنها معتقدند که: «سرمایه اجتماعی، در واقع یک پیش بینی کننده قوی برای تعیین میزان شادی افراد و کیفیت زندگی در اجتماع است لذا برای افزایش سطح شادی مردم سرمایه گذاری در سرمایه اجتماعی بسیار ارزشمند تر از سرمایه های مادی است» (هوپکه[۲۶]، به نقل از جعفری و همکاران، ۲۰۰۱) رابینسون و دراکر [۲۷] (به نقل از جعفری وهمکاران) نیز ضمن تاکید بر سرمایه اجتماعی در میزان جامعه ابعاد سرمایه اجتماعی را به شرح ذیل بیان می کنند:
الف) اعتماد؛
اعتماد شامل سه مقوله می باشد:
پاسخ ها