از زمان آغاز مبادله کالا بین افراد از دوران ماقبل تاریخ تا اواسط قرن هیجدهم، خریداران و فروشندگان به شکل بسیار ابتدایی با هم ارتباط برقرار میکردند. در اغلب این دوران رسانههایی نظیر، لوحهایی ساخته شده از خاک رس، جارچیهای شهر، علائم موجود در اماکن عمومی و قهوهخانه ها بهترین وسایل برای ایجاد ارتباط جهت کالاها و خدمات بودند. در اواخر این دوران بود که صنعت چاپ آن هم در ابتداییترین شکل آن پا به عرصه وجود گذاشت.
2- دوران ارتباطات انبوه
از سال 1700 تا دهه های اول قرن بیستم، تبلیغکنندگان به سرعت میتوانستند به بخشهای بزرگی از بازار دست یابند که این کار، نخست با بهره گرفتن از مطبوعات سریعتر و سپس با بهره گرفتن از رسانههای صوتی و تصویری میسر میشد.
3- دوران پژوهش[2]
در خلال پنجاه سال گذشته، کارشناسان تبلیغ به شکل نظاممند تفکیکهای شناسایی و رسیدن به مخاطب را با بهره گرفتن از پیامهایی که به طور خاص برایش تنظیم شده است را بهبود بخشیده است و مورد استفاده قرار می دهند. تکنولوژی جدید ارتباطی، رسیدن به فضای بهینه تبلیغاتی را میسرتر کرده است. تبلیغات به موازات تکامل یافتن به عنوان یک ابزاریابی، به عنوان نیروی اجتماعی یا اقتصادی مهم نیز تلقی میگردد. کارشناسان تبلیغ امروزه در زیر ذرهبین دید جامعه قرار گرفتهاند و دریافتهاند که در چهارچوب فضای پیچیده و قانونی در حال فعالیت هستند. به نظر میرسد که بهترین تغییر و رخداد در تبلیغات قرن بیستم، حس مسؤولیتپذیری کارشناسان تبلیغ است. بسیاری از فعالیتهای تبلیغاتی که در یک قرن پیش، بسیار متداول و مرسوم بوده است امروزه از دید صنعت تبلیغات به شدت نادرست و ناروا میباشد. کارشناسان تبلیغ امروزه دریافتهاند که کلیه موفقیت در تبلیغات، جذب اعتماد مردم است.
همانگونه که گفته شد پس از پیدایش صنعت چاپ، شیوه تبلیغ تغییر می کند. تبلیغکنندگان میتوانستند ویژگیهای کالاهای خود را به صورت اعلان چاپ می کنند، به در و دیوار شهر بزنند یا جارچیان آن را بخوانند و یا به صورت دستی به مردم بدهند. نخستین آگهی را «کلگستن» انگلیسی در سال 1478 چاپ کرد، وی در این آگهی دستی، برای کتاب خود به نام (مقررات کلیسا) تبلیغ کرد.
ثبت آگهی
نخستین آگهی مطبوعاتی نیز، 351 سال پیش در مورد قهوه از سوی یکی از صادرکنندگان قهوه منتشر شد. پس از آن در سالهای 1657 و 1658 در آگهی دربارة شکلات و چای در مطبوعات چاپ شد. نخستین آگهی به شیوه ترغیب مردم به کاری خاص و ذکر امتیازات آن در سال 1710 چاپ شد. این آگهی مربوط به تبلیغ صورتتراش دارو بود که در شمارة چهارده سپتامبر نشریة «تتلر» چاپ و منتشر شد. آگهیهای این دوره با اغراق و مبالغه زیاد همراه بودند اگرچه رقیب هم نداشتند. مثلاً نخستین تبلیغ برای قهوه، ادعای رفع بیماریهای فشار خون، مالاریا و نقرس را مطرح کرد. در قرن هیجدهم و اوایل قرن نوزدهم آگهیهای زیادی درباره خرید و فروش بوده و اعلام فرار یک برده و پرداخت مژدگانی به یابنده چاپ و منتشر میشوند.
چاپ آگهیها ردهبندی شد، که بیشترین حجم تبلیغات نیمه دوم قرن نوزدهم را شامل میشد. عمدتاً ناشی از فعالیت چاپگران، ناشران و روزنامهها بود که برای تعیین بخشی از هزینه های چاپ روزنامه، ستونهایی از روزنامه را به درج آگهی اختصاص میدادند.
انقلاب صنعتی و تولید انبوه کالا در سالهای 1800 میلادی باعث شد استفاده از تبلیغات ضروری تلقی شود. آگهیها در قرن نوزدهم به عنوان قسمتی از محتوای روزنامهها و مجلهها محسوب میشد و منبع درآمد آنها به حساب میآمد. این روزنامهها محلی بودند و طبیعتاً آگهیهایشان نیز ملی بود.
سال 1840 «ولنی بی پالمر»[3] و «جان هوپر»[4] به وجود شکاف ارتباطی قابل توجهی در نحوه ارائه تبلیغات پی بردند. این شکاف ناآگاهی صاحبان روزنامه و مبلغان از تعداد افرادی که روزنامه به دستشان میرسید، بود. پالمر و هوپر از صاحبان روزنامهها خواستند که قسمتی از فضای روزنامهها را به آنها بفروشند، سپس فضای خریداری شده را به صاحبان کالا میفروختند. این دو نفر اولین آژانس تبلیغاتی را به نام (بنگاه تبلیغاتی روزنامه محلی) در فیلادلفیا تأسیس کردند. پس از اینها جورج راول[5] پیشنهاد جالبی به روزنامهها داد، وی با یکصد روزنامه برای خرید یک ستون، به مدت یک سال به بهای صد دلار قرارداد بست. (مسعودی، 1337، 147-146)
به طور کلی توسعه تبلیغات، مدیون شش عامل زیر است:
1- انقلاب صنعتی: انقلاب صنعتی باعث افزایش تولید شد. تولید انبوه نیز به مصرف کنندگان بیشتر نیاز داشت. همچنین تولید انواع گوناگون محصولات رقابت میان آنها را افزایش داد و صاحبان کالا را به صرافت مقابله با رقیبان انداخت.
2- توسعه وسایل حمل و نقل: در زمانهای نه چندان دور مردم هر شهری تنها با محصولات آن شهر و احیاناً شهرهای خیلی نزدیک آشنایی داشتند و بسیاری از تولیداتی را که در سایر مناطق حاصل میشدند دیده بودند، توسعه وسایل حمل و نقل، سبب انتقال کالاهای متفاوت، به مناطق دور و نزدیک میشد.
3- توسعه سوادآموزی: افزایش سواد باعث افزایش تعداد مخاطبان بالقوه تبلیغات شد. رشد سوادآموزی همراه با افزایش تیراژ مجلات در توسعه تبلیغات بازرگانی مؤثر بود.
4- افزایش تیراژ مطبوعات: افزایش تیراژ مطبوعات باعث افزایش تبلیغات بازرگانی شد و از طرف دیگر تبلیغات شاهرگ حیاتی مطبوعات بود و بدین ترتیب عامل مهمی در تیراژ بیشتر مطبوعات محسوب میشد.
5- منظم شدن فعالیتهای تبلیغاتی با روی کار آمدن آژانسهای تبلیغاتی.
6- پیدایش رادیو و تلویزیون: در اواخر قرن نوزدهم چاپ رنگی موجب تحولی دیگر در عرصه تبلیغات شد، چرا که مبلغان میتوانستند از عکسهای زیبا و رنگی در تبلیغاتشان استفاده کنند. در سال 1890 تبلیغات شگردهای مختلف هنری و صفحهآرایی را برای اقناع مخاطب به کار بردند. از دهه 1920 به تدریج اندیشمندان علوم اجتماعی به حرمت تبلیغات بازرگانی درآمدند. تلاش آنان به سمت شناخت غرایز انسانی بود تا بتوانند از نتایج آن برای پیش بینی رفتار مصرف کنندگان استفاده ببرند. «اسکات»[6] را میتوان جزء این دانشمندان برشمرد.
در همین دهه رادیو کار خود را به عنوان یک رسانه جدید شروع کرد. پیدایش رادیو در استفاده عموم از تبلیغات تأثیر به سزایی داشت چون که شنیدن رادیو، مهارت خاصی نمیخواست، رادیو به سرعت فراگیر شد و علاقمندان آن به طور تصاعدی رشد یافتند.
در دهه 1930، آمریکا دچار رکود اقتصادی شد، که نزول و انزوای تبلیغات بازرگانی را در پی داشت. اما جنگ جهانی دوم، چرخهای کارخانههای آمریکا را دوباره به گوش درآورد. سپس تبلیغات به عنوان نتیجه اقتصاد سامانیافته و پویا، دوباره خود را نشان داد.
تلویزیون در دهه 1950 دوران اوج پخش تبلیغات را میگذراند این رسانه که ویژگی پخش صدا و تصویر را با هم داشت پول زیادی را روانه آژانسهای تبلیغاتی نمود که البته خود هم از آن بینصیب نماند. به هر ترتیب، اگرچه تلویزیون شکل جدیدی به تبلیغات داد و آن را جذابتر نمود، اما نباید تبلیغات را به عنوان عامل درآمد تلویزیون از نظر دور داشت. تا جایی که برخی کانالها و ایستگاههای تلویزیونی تنها بر پایه تبلیغات خود میچرخند. وقتی که فرایند لیتوگرافی در سال 1796 کامل شد، پوستر متولد شد. به تدریج اندازهگیریهایی برای نمایش پیام در مدت زمان ثابت در نظر گرفته شد. پوسترهای بزرگ با توجه به موقعیتهای خوشایندتر (جایی که رفت و آمد زیادتر باشد) سر از زمین بیرون آوردند.
پاسخ ها